تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با سعید شروینی، تحلیل‌گر سیاسی در باره نتایج انتخابات اخیر بریتانیا

«انتخابات بریتانیا خصلتی غیر دمکراتیک دارد»

رضا جمالی
reza@radiozamaneh.com

در حالی که در بریتانیا حزب محافظه کار، حزب اصلی مخالف در پارلمان قبلی، بیشترین تعداد آرا را کسب کرده اما به اکثریت لازم برای تشکیل دولت دست نیافته است. با عدم موفقیت احزاب در کسب اکثریت کرسی های مجلس عوام، این کشور با وضعیت پارلمان معلق مواجه می شود و تشکیل دولت به سرعت و سادگی میسر نخواهد بود. سعید شروینی تحلیلگر سیاسی معتقد است که نتایج انتخابات اخیر در بریتانیا، خصلت غیر دمکراتیک این شیوه از انتخابات را در معرض تماشا قرار داد:

Download it Here!

شیوه انتخاب نمایندگان مجلس عوام در انتخابات پارلمانی بریتانیا بر اساس اکثریت ساده است، به همین دلیل هر حزب در هر حوزه انتخابی فقط می تواند یک نامزد داشته باشد، کاندیدایی که بیشترین آرا در هر حوزه انتخابی را کسب کند نماینده آن حوزه در مجلس عوام خواهد بود.ویژگی نظام دموکراسی پارلمانی بریتانیا، در مقایسه با دیگرنظام های دموکراتیک ، ارتباط مستقیم بین دو نهاد اجرایی و قانونگذاری آن است.در بریتانیا نتیجه انتخابات پارلمانی است که دولت جدید را مشخص و معلوم می کند؛ چون نخست وزیر همیشه رهبر حزب خود در مجلس عوام است.


آقای شروینی برای تشکیل کابینه در دولت آینده‌ی بریتانیا، یک حزب باید بتوانند ۳۲۶ کرسی را کسب کند. با نتایجی که به دست آمده است، هیچ یک از سه حزب بزرگ شرکت‌کننده در این انتخابات نمی‌توانند کابینه را تشکیل دهند. شما احتمال چه ائتلاف‌هایی را در کابینه‌ی آینده‌ی این کشور متصور هستید؟


به هر صورت احتمال شکل‌گیری یک دولت اقلیت یا یک دولت ائتلافی وجود دارد. رسمی در انگلستان وجود دارد که هر کسی در قدرت است، اگر در انتخابات پارلمان (وضعیت) اکثریت قاطعی بوجود نیاید، می‌تواند مدعی نخست‌وزیری باشد. ولی به لحاظ اخلاقی احتمالا این راه بسته می‌شود و آقای کامرون رهبر حزب محافظه‌کار نخست وزیری را به عهده می‌گیرد. حال این که آیا به عنوان یک دولت اقلیت عمل کند، مثل دوران ویلسون در سال ۱۹۷۴ و یا در دوره‌ی بین دو جنگ جهانی که باز برای مدتی یک دولت اقلیت شکل گرفت، یا این که بتواند با حزب لیبرال‌ـ دموکرات ائتلافی تشکیل دهد، هر دو گزینه وجود دارد. منتهی با توجه به اختلافات اساسی که بین محافظه‌کارها و لیبرال‌ـ دموکرات‌ها هست، مسأله‌ی ائتلاف بعید است. ولی با توجه به اختلافاتی که بین رهبری دو حزب لیبرال‌‌ـ دموکرات و کارگر وجود دارد، ائتلاف این دو منتفی نیست.

به نظر می‌آید که مجموعاً با توجه به صحبتی هم که آقای کلک کرده که محافظه‌کارها بهتر است که دولت را تشکیل دهند و از این که یک دولت اقلیت سر کار بیاید، حمایت کرده به نظر می‌آید که محافظه‌کارها با رأی و نگاه مثبت حزب لیبرال‌‌ـ دموکرات بروند و دولت اقلیت را تشکیل دهند. ولی دولتی که تشکیل می‌شود، با توجه به وضعیتی که بریتانیا دارد، دولت آینده بسیار ضعیف و در عین حال در وضعیت سختی امور را در دست خواهد گرفت. به نظر می‌آید که این کشور ظرف ماههای آینده دچار تب و تاب‌های سیاسی شود.


انتخابات این دوره‌ی بریتانیا ویژگی‌های خاصی هم داشت که تا کنون بی‌سابقه بوده است. مثلا همین مناظره‌های تلویزیونی احزاب شرکت‌کننده در این انتخابات و مسأله‌ی دیگر هم رشد احزاب افراطی دست راستی و ملی‌گرا در این کشور که برتری عددی کُرسی محافظه‌کاران هم مبین همین نظر است. وارد شدن ابزار و پارامترهای جدید در انتخابات و رشد احزاب دست راستی در این کشور را چه طور ارزیابی می‌کنید؟

این انتخابات یک چیز را نشان داد و آن این که سیستم تقریباً غیردموکراتیک اکثریت نسبی در انگلستان که شباهت چندانی به سیستم‌های انتخاباتی در قاره اروپا ندارد، بیش از پیش این خصلت خود را نشان داد. یعنی علی‌رغم این که احتمال می‌رود با توجه به نظرسنجی‌ها که حزب لیبرال‌ـ دموکرات‌ها این بار خوب رأی بیاورد، ولی بازهم در روزهای نزدیک به انتخابات مردم با توجه به سیستم انتخاباتی این فکر را کردند که اگر ما رأی‌مان را با حزب سوم حزب لیبرال‌ـ دموکرات بدهیم، ممکن است از دست رفته شود. در حالی که آن‌هایی که می‌خواستند رأی‌شان را به این حزب بدهند، احتمالا منظورشان بیشتر این بود که حزب محافظه‌کار رأی نیاورد.

و بازهم رفتند رأی دادند و رأی‌ها هم رفت به حساب حزب کارگر. از این جهت آن چرخشی که ممکن بود به نفع یکی از دو حزب در این انتخابات پیش بیاید شکل نگرفت و نشان داد، که این رأیی که هر دو حزب بزرگ انگلستان به دست آوردند، یعنی حزب کارگر و محافظه‌کار، وضعیت انگلستان را هم دارد شبیه کشورهای دیگر اروپایی کند، مانند آلمان و فرانسه که ظرف این سال‌ها شاهد بودیم که احزاب بزرگ بیش از پیش فاقد پایه می‌شوند و آراء دارد شکسته می‌شود و احزاب جدیدی وارد صحنه‌ی سیاسی می‌شوند و انگلستان هم از این که دو حزب عمده فقط بتوانند سرنوشت کشور را در دست داشته باشند، دارد بیش از پیش فاصله می‌گیرد و احزاب دیگری مثل احزاب ملی در اسکاتلند یا اتحادگراها در ایرلند شمالی این‌ها هم بیش از پیش دارند نقش بازی می‌کنند و یکی از شگفتی‌های این دوره این بود که یکی از نمایندگان حزب سبز انگلستان هم در این وضع دشوار انتخاباتی بالاخره توانست به درون مجلس عوام انگلستان راه پیدا کند. همه‌ی این‌ها به نظر می‌آید که بیش از پیش صحنه‌ی سیاسی انگلستان را تغییر داده است و تقریبا دارد به همان وضعیت مشابه اروپا نزدیکش می‌کند و بیش از پیش هم دارد خصلت غیردموکراتیک سیستم انتخاباتی آنجا را در معرض تماشا می‌گذارد.

به نظر شما در صورت پیروزی کدام حزب یا ائتلاف ما شاهد تغییر در سیاست خارجی بریتانیا در مقابل ایران خواهیم بود؟

با این ترتیبی که شکل گرفته است، هر کدام از این احزاب اگر قدرت را در دست بگیرند، که البته به نظر می‌آید احتمال محافظه‌کارها بیشتر است، ما تغییر آنچنانی در مورد ایران شاهد نخواهیم بود. البته آقای کامرون سال گذشته، اظهارات تندتر و شدیدتری نسبت به ایران و برنامه‌ی اتمی‌اش کرده بود. حتی سال ۲۰۰۷ این نظر را دارد که می‌شود علیه ایران هم جنگ پیشگیرانه کرد. یعنی جنگی را انجام داد مانند همان چیزی که در عراق انجام شد. او همه‌ی این صحبت‌ها را کرده است و امروز هم حتی علی‌رغم همه‌ی دیدگاههای منفی که در درون حزب، در خود حزب کارگر و در میان نماینده‌هایش نسبت به اروپا وجود دارد، به یک چیز در مورد اروپا اهمیت می دهد و آن این است که همراه دیگر کشورهای اروپایی بتوانند فشار را بر ایران در رابطه با مسائل اتمی‌اش افزایش دهند.

اما با توجه به نزدیکی‌ بریتانیا با آمریکا و این که این کشور سیاست‌‌اش را بیش از هر کشور دیگر اروپایی با آمریکا هماهنگ می‌کند، چه در دوران محافظه‌کاران و چه در دوران حزب کارگر آنچنان تغییراتی بوجود نمی‌آید. الان با توجه به مسائل عمده‌ای که ایران بر سر مسائل اتمی‌اش دارد، آمریکا و بریتانیا عامل اصلی فشار در این رابطه هستند و دیگری هم سر مسائل مربوط به حضور بیشتر رسانه‌ای بریتانیا در صحنه‌ی سیاسی و آن نگاه منفی‌ که دولتمردان ایران به رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و این‌ها دارند و ظرف این ماهها هم از طریق اعمال فشار برای قطع رابطه با بریتانیا واکنش نشان دادند، به نظر می‌آید که همه‌ی این مسائل در همین ابعادی که تا کنون داشته پیش برود و شاید هم دوره‌ی آقای کامرون، این فشار ها یک مقدار تشدیدتر شود. تا این حد را می‌شود پیش‌بینی کرد.


رسمی در انگلستان وجود دارد که هر کسی در قدرت است، اگر در انتخابات پارلمان (وضعیت) اکثریت قاطعی بوجود نیاید، می‌تواند مدعی نخست‌وزیری باشد. ولی به لحاظ اخلاقی احتمالا این راه بسته می‌شود

پس از آن که گروهی از نمایندگان مجلس ایران خواهان قطع رابطه با انگلستان شدند، چند روز پیش، یعنی قبل از برگزاری انتخابات در بریتانیا، ایران اعلام کرد که در حال حاضر برنامه‌ای را برای کاهش رابطه‌اش با بریتانیا ندارد. آیا هدف مقامات سیاسی ایران این بوده که ببینند نتیجه‌ی‌ انتخابات چه خواهد شد و چه حزبی قدرت را در دست خواهد گرفت که بعد بخواهند واکنش نشان دهند؟

این مورد هم می‌تواند باشد ، یعنی این که هم منتظر مانده‌اند که ببینند چه تغییراتی در صحنه‌ی سیاسی انگلستان پیدا می‌شود، و هم این که اگر کل ماجرای بحث مربوط به قطع رابطه را در نظر بگیریم، به نظر می‌آید بیشتر یک مانور و واکنش است برای زیرفشار گذاشتن دولت بریتانیا در برخی از عرصه‌ها در مقابل ایران ، یعنی آنچه جمهوری اسلامی انتظار دارد. منتهی مقامات سیاسی ایران، برای نقش انگلستان هم اهمیت قائل هستند به لحاظ سهمی که این کشور در ارتباطات بین‌المللی واروپایی دارد و هم این که بخش بزرگی از فرزندان خود مقامات ایران در انگلستان دارند تحصیل می‌کنند. حتی مقامات سیاسی ایران ، هنگام بیماری برای معالجه شان قبل از هر جایی به انگلستان می روند. به این ترتیب به آن سادگی هم نیست که بخواهند در مورد قطع رابطه با بریتانیا تصمیم بگیرند.

بیشتر به نظر می‌آید که این صحبت یک اهرم فشار است. حتی مواردی را هم که مجلس تصویب کرده، بیشتر روی مسائل مربوط به قطع رابطه‌ی علمی تکیه دارد که این هم باز خودش یک تناقض است. در حالی که ایران به لحاظ علمی بیشتر به انگلستان نیاز دارد. به هر صورت به نظر می‌آید حتی اگر آقای کامرون هم سر کار بیاید، ایران در جهت قطع رابطه با بریتانیا آن طور که ادعا می کند ، اقدامی نخواهد کرد

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

در انتخابات 2005 در مجموع 12 گروه و حزب در پارلمان نماینده داشتند امسال 11 حزب. هیچ تغییری هم در تعداد نمایندگان احزاب محلی اصلی مثل حزب ملی اسکاتلند یا شین فن وجود نداره. عمده ترین اتفاق تصاحب کرسیهای حزب کارگر توسط محافظه کارانه. اما این کرسیها به اندازه ای نبوده که محافظه کاران رو به اکثریت مطلق برسونه. ظاهرا آقای جمالی به طور دقیق اطلاع از انتخابات ندارند. احزاب محلی امسال ازین جهت اهمیت پیدا کردند که تقسیم کرسیها بین دو حزب اصلی به شکل نبوده که یکی اکثریت مطلق رو به دست بیاره وگرنه میزان رای به احزاب محلی نه تنها افزایش نیافته بلکه به میزان کمی کاهش هم یافته.
http://news.bbc.co.uk/1/shared/election2010/results/

-- آرش ، May 7, 2010

آقای شروینی در طول این مصاحبه به کرّات به " خصلت غیر دمکراتیک سیستم انتخاباتی بریتانیا " اشاره کرده اند بدون اینکه حتا یکبار توضیح دهند و یا برای ما "بیسوادها" روشن کنند منظورشان چیست؟

-- Ali Jabbari ، May 8, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)