تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‏وگو با علی شاکری، تحلیل‌گر سیاسی و حسین لاجوردی، جامعه‏‌شناس

تحریم‏های اقتصادی؛ به ‌سود یا زیان مردم ایران؟

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

با توجه به‌عدم پیشرفت در حل بحران هسته‏ای میان ایران و غرب، این روزها بار دیگر مسئله‏ی تحریم‏های اقتصادی علیه ایران، در ابعاد تازه‏تر و جدی‏تری مورد بحث قرار دارد.

تقریباً همه‏ی صاحب‏نظران سیاسی معتقدند که طرح و تصویب دور چهارم تحریم‏های اقتصادی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، می‏تواند شرایط بازهم دشوارتری را در صحنه‏ی جهانی برای ایران ایجاد کند، اما در موافقت و مخالفت با این ایده همه‏ی صاحب‏نظران سیاسی هم‏عقیده نیستند.

Download it Here!

در گفت‏وگویی با علی شاکری، تحلیل‌گر سیاسی و عضو «کمیته‏ی ابتکار شهروندان برای صلح» در جنوب کالیفرنیا و هم‏چنین حسین لاجوردی، جامعه‏شناس و دبیر «انجمن پژوهش‏‌گران ایران» به بحث و بررسی این موضوع پرداخته‏ام.

آیا اساساً جامعه‏ی غربی در اتخاذ چنین سیاستی در مورد ایران، محق است؟آقای شاکری معتقد است:

متاسفانه کشورهای غربی، به‌ویژه امریکا دارند پدیده‏ی اتمی شدن ایران را که به‌نظر من چیزی جز دعوا بر سر انرژی آینده‏ی جهان و امریکا نیست، دامن می‏زنند. امریکا و غرب نمی‏خواهند انرژی اتمی که انرژی آینده‏ی جهان است، در دست کشورهای جهان سوم، از جمله ایرانی باشد که قدرت سیاسی‏اش عملاً با آن‌ها مخالفت دارد.

یادتان باشد ایرانی که ما با استبداد آن مخالفیم، اعلام کرده که اگر امریکا هم می‏خواهد، می‏تواند بیاید در ایران بر سر انرژی سرمایه‏گذاری کند. ولی این کار را در ایران انجام بدهد، نه این که سوخت‏ها را بیرون از ایران ببرند.

رهنمود آقای لاجوردی اما کاملا خلاف این دیدگاه است:

«شش‌سال پیش من از سوی انجمن پژوهشگران ایران، نامه‏ای به آقای البرادعی نوشتم تحت این عنوان که اگر شمال، شرق و غرب ما کشورهایی هستند که دارای انرژی هسته‏ای و سلاح هسته‏ای هستند، ما نیز در سطح منطقه باید بتوانیم از این تکنولوژی استفاده کنیم.

ولی شرط اساسی‏مان این است که کلید استفاده از این انرژی در اختیار حکومت تروریستی‏ای مانند جمهوری اسلامی قرار نگیرد. چه اصلاح‏طلب‏اش و چه اصول‏گرای‏اش، هیچ تفاوتی برای مردم ایران ندارد.»


علی شاکری، تحلیل‌گر سیاسی

آقای شاکری منطق برخورد با مسئله‏ی انرژی هسته‏ای در ایران را صحیح نمی‏داند:

امریکا از سال ۹۱ تاکنون به‌ترتیب در سال‏های ۹۱، ۹۸، ۲۰۰۰، ۲۰۰۶، ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ هربار گفته است دوسال و یا پنج‌سال دیگر ایران دارای انرژی اتمی می‏شود. آخرین بار هم در سال ۲۰۱۰ روابط خارجی امریکا و اسراییل مشترکاً اعلام کردند که تا سال ۲۰۱۴ این امکان وجود ندارد.

این که غربی‏ها در ارزیابی زمان موفق نباشند، به چه معنا است؟ از این مسئله چگونه می‏توان برداشت کرد که تحریم درست نیست؟

جهانیان وقتی این اظهارات را گوش می‏دهند، متوجه می‏شوند که غرب و به‌ویژه امریکا در مورد مسائل دمکراسی و حقوق بشر جدی نیستند. لذا ما اگر به این پدیده‏ی دعواها و داد و فریادهای اتمی که امریکا به‌خاطر منافع خودش به راه می‏ا‏ندازد و ایران احمدی‏نژاد به‌خاطر تثبیت درونی‏اش به ‏‏آن دامن می‏زند، توجه کنیم و در این گردونه‏ی بازی بیفتیم، متاسفانه ابزار دست این‌ور و آن‌ور خواهیم شد.

وقتی ما سازمانی به نام سازمان ملل متحد داریم، طبیعتاً تمام کشورهایی که عضو آن هستند، پذیرفته‏اند که مقررات بین‏المللی را رعایت کنند. این حق برای غرب و امریکا از طریق شورای امنیت وجود دارد که اگر کشوری خلاف موازین بین‏المللی عمل می‏کند، او را مورد تحریم قرار بدهند.

به این معنا، اگر جمهوری اسلامی از ۳۱ سال پیش به این سو، مبنای کارش را بر اساس تروریسم و تربیت تروریسم و هدف قرار دادن مردم ایران و خارج از ایران قرار داده، طبیعی است که باید مورد تحریم قرار بگیرد.»

تحریم سیاسی و فرهنگی

آقای لاجوردی، اما این تحریم‏ها در قبال مسائل حقوق بشر نیست. بلکه در قبال رفتار ایران در ارتباط با انرژی هسته‏ای است.

من با بحث تحریم دو گونه برخورد می‏کنم؛ یکی تحریم اقتصادی است که طبیعتاً هیچ عقل سالمی حاضر نیست که هم‏وطن‏اش مورد تحریم اقتصادی قرار بگیرد و به او فشار وارد شود.

دیگری بحث بر سر تحریم‏هایی است که نسبت به جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت، اعمال می‏شود. باید نگاه کرد و دید معنای این تحریم چیست. تحریم فقط اقتصادی نیست. بلکه می‏تواند تحریم سیاسی و فرهنگی باشد.

اما بحث امروز ما در مورد دوره‏ی چهارم تحریم‏های اقتصادی علیه ایران است. همان‏طور که می‏دانید، قرار است این تحریم‏ها تشدید شوند و در برخی زمینه‏ها هم گسترش پیدا کنند.

اگر بخواهم مشخصاً در ارتباط با تحریم اقتصادی صحبت کنم، باید بگویم که اگر ما مبنای تحریم اقتصادی را فشار بر مردم ایران می‏دانیم، مردم ایران زیر تحریم هستند، اما از طریق خود حکومت جمهوری اسلامی.

وقتی در ایران با این درآمد سرشار و این ثروت بالای نفت، ۲۰ میلیون نفر گرسنه هستند، وقتی قیمت یک کیلو گوشت به ۱۷هزار تومان می‏رسد، یک ماهی ممکن است با قیمت هشت الی ۱۰هزار تومان به‌فروش برسد و یا یک‌دانه مرغ بین هفت تا هشت هزارتومان قیمت داشته باشد، ۲۰ میلیون نفری که زیر خط فقر زندگی می‏کنند و هفت تا هشت میلیون جمعیت بی‌کار، خود‏به‏خود زیر تحریم هستند، چون نمی‏‌توانند از این کالاها استفاده کنند.


حسین لاجوردی، جامعه ‏شناس

با اعمال تحریم‏های تازه، وضعیت همین مردم بدتر نخواهد شد؟

تصور من بر این است که بدتر از این نخواهد شد. چون به‌هرحال آن‏ها حد گرسنگی را دارند می‏گذرانند.

یعنی پدری که شب به‌خانه نمی‏رود و خودکشی می‏کند، برای این که آن حداقل را هم دیگر نمی‏‌تواند به خانه ببرد، زنی که جلوی قصابی می‏‌ایستد و استخوان جمع می‏کند تا بتواند غذایی بپزد، جنوبی‌ای که «آب‏گرمو» درست می‏کند، یعنی فقط زردچوبه و آب را داغ می‏کند و با نان می‏خورد، وضعیت برای‏اش بدتر از این نمی‏تواند بشود.

مسئله‏‏ی دیگر این است که بحث تحریم‏ها فقط منحصر به‌تحریم اقتصادی نیست. اگر بحث قطعنامه‏ی چهارم پیش برود، خواهید دید که تحریم‏های سیاسی هم در آن وجود دارد، اما تمام تحریم‏ها امروز در جامعه‏ی ایران از سوی حکومت جمهوری اسلامی روی مردم ایران اعمال می‏شود.

وقتی روزنامه‏ها را می‏بندند و روزنامه‏نگاران را زندانی می‏کنند، به معنای اعمال تحریم آزادی است. وقتی تلویزیون‏ها، ماهواره‏ها و اینترنت را می‏بندند، خودبه‏خود جلوی حداقل اوقات فراغت مردم را می‏گیرند. همه‏ی این‏ها تحریم‏هایی است که امروز از جانب حکومت وجود دارد.

کوپنی شدن ارزاق

آقای شاکری اما با اعمال تحریم‏های اقتصادی مخالف است و می‏گوید: علت مخالفت من با تحریم این است که تحریم را به‌طور کلی مضر می‏دانم. پدیده‏ای که تحریم ایجاد می‏کند، کوپنی کردن و محدود کردن ارزاق خواهد بود.

در این محدودیت کسی که می‏تواند ارزاق را راحت توزیع کند و از آن مایه بگیرد، مافیای قدرت است. یعنی مردم از این محدودیت‏ها زجر می‏کشند و مافیای قدرت با توزیع کالاهای تحریم شده و فروش آن‏ها در بازار سیاه بهره می‏برد.

به این ترتیب، برای این که اولاً فشار بیشتری به مردم نیاید و دیگر این که استبداد قدرت بیشتری نگیرد، من هیچ پدیده و ثمره‏ی مثبتی در تحریم نمی‏بینم.

اما مدافعان تحریم معتقدند باید از این حربه برای کمک به روندهای دمکراتیک در ایران استفاده کرد. ارزیابی شما چیست؟

عموم تحولات دمکراتیک تاریخ بشریت، به‌ویژه در قرن بیستم و قرنی که در آن زندگی می‏کنیم، نشان داده که تحولاتی مثبت و به‌سود منافع مردم و دمکراسی بوده‏اند که زاییده‏ی فشارهای انفجاری نبوده‏اند.

از دو حال خارج نیست: یا این که مردم تسلیم قدرت می‏شوند و یا این که انفجار می‏کنند. انفجار و یا تسلیم قدرت شدن، هیچ‏کدام پدیده‏هایی نیستند که به‌سود مردم باشند. حاصل هیچ‏کدام، تحقق خواسته‏های مردم نیست و قدرت نمایندگی آن‌ها را به‏بار نخواهد آورد.

بهترین مثال آن عراق است. در عراق چند سال تحریم اعمال شد. آب‏های عراق را کنترل کردند، هوای‏اش را کنترل کردند، مرتب کودکان کشته می‏شدند و مردم زجر می‏کشیدند، ولی صدام قدرت‏مندتر از پیش روی مردم استحکام داشت.

ضمن این که امریکا در طول حیاتش، ۱۳۲بار محاصره‏ی اقتصادی داشته است، اما عملاً و عموماً در این ۱۳۲بار ناموفق بوده است.

تحریم واقعی و غیر واقعی

آقای لاجوردی اما در این زمینه معتقدند: به این ترتیب نیست که این تحریم‏ها تماماً ناموفق بوده‏اند. یک‌سوم آن‏ها از حدود ۵۰ سال پیش تاکنون موفق بوده‏اند. اما بحث این است که موفقیت یا عدم موفقیت به‌کجا می‏انجامد. در بحث تحریم باید دید که تحریم واقعی اعمال می‏شود یا خیر.

از دوران‏ کارتر، ریگان و بعد بوش پدر و پسر و کلینتون، ایران مورد تحریم امریکا بوده است، اما بسیاری از شرکت‏های امریکایی مخفیانه با جمهوری اسلامی قرارداد می‏بندند. همان‏طور که در سه قطعنامه‏ی پیشین سازمان ملل نیز چین و روسیه هردو با آن‏ها موافقت کردند، اما در عمل تحریم را انجام ندادند. به این دلایل است که تحریم‏ها اثر نمی‏کنند.

اگر تحریم واقعی باشد، کشوری مانند ایران با داشتن جمعیتی ۷۵ میلیونی در داخل کشور و ۴-۵ میلیون جمعیت مهاجر در خارج از کشور، در واقع از نظر استراتژیک و میزان ثروت در جایی قرار گرفته که تحریم بسیار زود روی او اثر می‏گذارد.

در نظر بگیرید که متوسط ثروت نفتی ایران در چهار سال گذشته، بین ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار است. در حالی که هزینه‏ای را که صرف خرید خارج از ایران کرده‏اند، به ۶۰ میلیارد دلار رسیده است. این میزان خرید به همان کشورهای تحریم‌کننده برمی‏گردد و طبیعتاً اگر بتوانند از آن صرف‏نظر کنند، حتماً تحریم موفق است.

نمونه‏های موفق تحریم اقتصادی که منجر به سقوط نظام‏های استبدادی شده است، کدام‏ها بوده‏اند؟

از آغاز جنگ اول بین‏الملل تا سال ۱۹۹۰، یعنی با گذشت نزدیک به ۷۵ سال، ۶۶درصد تحریم‏هایی که انجام شده موفق بوده‏اند و ۳۴درصد آن‏ها ناموفق. از نمونه‏های موفق‏اش می‏توان به رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و رژیم رودزیا اشاره کرد.

امیدوارم در رابطه با رژیم ضدمردمی جمهوری اسلامی هم این تحریم‏های اقتصادی- سیاسی به سرانجام برسد.

تاثیر جنبش‌های جهانی

علی شاکری می‌گوید: مثال آفریقای جنوبی خلط مبحث است. اولاّ آفریقای جنوبی بزرگ‏ترین سرمایه‏ها را در کشورهای غربی داشت. دانشگاه‏های بزرگ انگلستان سرمایه‏گذاری مستقیم در همه‏ی پدیده‏های گوناگون آفریقای جنوبی داشتند. ایران اصلاً در کشورهای غربی و بانک‏های غربی سرمایه‏گذاری ندارد و لذا عملاً دخلی موجودیت ندارد که بتوانند آن را قطع کنند.

از سوی دیگر بیشترین چیزی که آفریقای جنوبی را فلج کرد، نمایندگان فکری و سیاسی و محاصره‏ی کامل ادبی، هنری و فرهنگی از سوی تمام جنبش جهانی بود. این جنبش جهانی توانست این کشور را به زانو دربیاورد.

در مورد ایران، این پدیده حاکم نیست. ماجراجویی مستبدین قدرت به این پدیده دامن می‏زند، ولی پاسخ آن برای ما که طرف‏دار تحقق حقوق بشر و دمکراسی در ایران هستیم، محاصره‏ی اقتصادی نیست.

ولی بسیاری از موافقان تحریم‏های اقتصادی این استدلال را دارند که اگر با حمله‏ی نظامی به ایران مخالفت کنیم و با تحریم‏های اقتصادی هم مخالف باشیم، برای جامعه‏ی جهانی چه راهکاری برای حمایت از دمکراسی در ایران باقی می‏ماند؟

این سئوال کاملاً به‏جایی است. به‌نظر من، ممنوع کردن سران قدرت، به‌ویژه بخش‏های سپاهی که در سرکوب دست دارند، جلوگیری از سفر آن‌ها و جلوگیری از مشارکت‏شان در پدیده‏های بین‏المللی، محدودیت‏هایی هستند که من آن‏ها را صددرصد به‌سود دمکراسی و جامعه‏ی انسانی ایران می‏دانم

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

برای کسانی که درایران تشریف ندارندوازاینترنت وروزنامه اوضاع ایران رارصدمی کنندگفتن این حرف که«اوضاع ازاین بدترنمی شود»چقدر راحت است.نیازی هم نیست به بیمارانی فکرکنندکه دراثرکمبودتجهیزات پزشکی توسط بیمارستانها جواب می شوندیاکارگرانی که دراثرتعطیلی کارخانه ها بایدازگرسنگی بمیرند.
کشورهای غربی هرگزدوست ملت ایران نبوده اند.آنهادائم درموردبمب اتم اظهارنگرانی می کنندامانمی پرسندآن نیروگاه دست چندم روسی زباله های هسته ای راچه می کندویاسطح ایمنی آن تاچه حداست.چه تضمینی است که فاجعه چرنوبیل اینباردربوشهرتکرارنشود؟
مردم ایران بایدزیربارتحریمها خردشوندولی آقای ابامادرعوض به خامنه ای نامه بنویسدتاشایدبشودیک قذافی دیگرازاوساخت.گورپدرزندانیان سیاسی که قبل ازکودتای ٢٢خردادهم تعدادشان کم نبود.
بسیاری ازروحانیون بانفوذ,رجال سیاسی وفرماندهان سپاه به راحتی درغرب رفت وآمدمی کنندولی دانشجوی بدبخت ایرانی بایددرسفارت توسط یک شهروندعقده ای اروپایی تحقیرشودتابلکه بتواندازاین جهنم فرارکند.
سیاستمداران آنهم ازنوع غربی,مادرشان راهم به پول نفت می فروشند.ازاینها تاحالاآبی برای ماگرم نشده.

-- Fatemeh ، May 7, 2010

آقای شاکری بقول معروف لا الله را میگویید ولی الا الله را فراموش میکنید . برادر؛ آقای احمدی نژاد چیزی بیش از این میخواهد ؟ شما امریکا را متهم میکنید که نمیخواهد جهان سوم انرژی اتمی داشته باشد باند احمدی هم همه جا همین را میگویند،آیا براستی میتوان به حرف آنها در اینکه دنبال بمب نیستند اعتماد کرد ؟ یا شما هم شمشیر در دست زنگی مست را صلح آمیز میدانید ؟
شما تحریم را نفی میکنید و حق آنرا به سازمان ملل موکول میکنید (که با وجود چین که خود مردم کشور خود را مانند باند احمدی نژاد بخون میکشد هرگز به جایی نمیرسد ). و آنها از تحریم هوشمند میگویند که به مردم لطمه نزند و برای سیستم حکومتی مشکل ساز باشد و شما هوشمند آنرا جا میندازید و عملا حرف احمدی نژاد را میزنید. بسیار اندیشمندان تحریم هوشمند را هم چندان کارساز نمیدانند لیکن نگرش آنان با شما بسیار متفاوت است . لطفا با نگاه انتقادی متن خود را دوباره بخوانید.
تلخی کلام من چون تلخی داروست. امید که مفید افتد .

-- منصور ، May 8, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)