تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با با دکتر رضا تقی‌زاده در بررسی اهداف سفر محمود احمدی‌نژاد به نیویورک

سفر به نیویورک، بیشتر از سفرهای استانی!

رضا جمالی
reza@radiozamaneh.com

در میان روسای جمهور ایران بیشترین سفربه نیوریورک را محمود احمدی نژاد داشته است. او تاکنون برای طرح دیدگاههای خود و نیز تاثیر گذاری بر افکار عمومی جهان، سعی کرده است که از تریبون سازمان ملل بیشترین استفاده را ببرد.

Download it Here!

در شرایطی که شورای امنیت سازمان ملل آماده تصویب قعطنامه تنبیهی تازه ای علیه برنامه هسته ای ایران می شود، به نظر می رسد که رئیس جمهور ایران قصد دارد که با ارائه سخنانی " جنجالی" ، نشست جهانی بازبینی پیمان منع گسترش سلاح هسته‌ای را تحت تاثیر حضور خود قرار دهد.

در حالی‌که شماری از قانون‌گزاران آمریکایی، خواستار جلوگیری از سفر محمود احمدی‌نژاد به نیویورک بودند، رئیس جمهور ایران برای شرکت در نشست جهانی بازبینی پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای به نیویورک سفر کرد.

حضور ایران در این سطح بالای سیاسی گمانه زنی های زیادی را درباره استفاده ایزاری دولت ایران از تریبون سازمان ملل با هدف تاثیر گذاری بر افکار عمومی جهان حاصل کرده است.

در پی اهداف سفر محمود احمدی نژاد برای شرکت در این نشست جهانی را با دکتر رضا تقی زاده، تحلیلگر سیاسی گفت‌وگویی داشتم.

آقای تقی‌زاده سفر آینده‌ی محمود احمدی‌نژاد به نیویورک به منظور شرکت در جلسه‌ی بازبینی پیمان منع گسترش سلاح هسته‌ای، علاوه بر این که با واکنش شهردار و هتل‌داران شهر نیویورک روبه‌رو شده، واکنش منفی گروهی از سناتور های آمریکایی را نیز به همراه داشته است.

این سناتورها از خانم کلینتون خواسته‌اند که دولت آمریکا در صدور روادید برای آقای احمدی‌نژاد تجدید نظر کند. آیا از نظر حقوق بین‌الملل دولت آمریکا این اختیار قانونی را دارد که از سفر یک رئیس دولت به این کشور جلوگیری کند؟


به‌نظر می‌رسد رئیس جمهور ایران قصد دارد با ارائه سخنانی «جنجالی»، نشست جهانی بازبینی پیمان منع گسترش سلاح هسته‌ای را تحت تاثیر حضور خود قرار دهد

مگر این که حضور آن شخص به عنوان تهدید امنیت ملی علیه آمریکا محسوب شود. پس آمریکا مخیر به این کار نیست و مطابق تعهدات بین‌المللی که دارد، مجبور است برای آقای احمدی‌نژاد و همراهانش که مشمول این شرایط نمی‌شوند ویزا صادر کند.

البته اگر به عنوان تهدید امنیت ملی ایشان و یا هر کدام از هم‌راهان او را معرفی کند، باید دلایل قانع‌کننده‌ای هم در این مورد ارائه دهد.

آمریکا در گذشته هم برای صدور ویزا برای بعضی از هم راهان آقای احمدی‌نژاد و اعضای دولت که خواستار شرکت در مجمع عمومی یا امور دیگری در آمریکا شدند، این محدودیت را اعمال کرده بود.

البته لیست تعدادی از مسئولین دولتی ایران در لیست تحریم‌های بین‌المللی هم قرار دارد که آن‌ها هم باز علی‌رغم تعهداتی که آمریکا دارد، می‌توانند مشمول شرایط منع صدور ویزا شوند. ولی به نظر نمی‌رسد که آمریکا بخواهد از شرایط موجود از این وضعیت استفاده و یا به آن استناد کند.

گفته شده است که تنها دو رئیس جمهور در این نشست حضور خواهند داشت، رؤسای جمهور ایران و تیمور شرقی. به نظر شما حضور ایران در این نشست در این سطح سیاسی به چه منظور صورت می‌گیرد؟

به نظر من جمع‌بندی دولت ایران از این سفرها جمع‌بندی غلطی است و آقای احمدی‌نژاد تصور می‌کند که اگر با گروهی هم‌راه شود و در این جلسه شرکت کند، می‌تواند بر روند افکار عمومی دنیا تأثیر بگذارد.

در حالی که این تصور غلطی است. در گذشته هم آقای احمدی‌نژاد سفرهای مشابه‌ای به سوییس و آمریکا داشته است و متأسفانه این تأثیرگذاری او منفی بوده و باعث شده است واکنش‌هایی منفی متوجه او و متوجه‌هدف‌هایی که او تعقیب می‌کند بشود.

در شرایطی که به‌خصوص سه زندانی آمریکایی در ایران به‌سر می‌برند، جوان‌هایی که در غرب ایران دست‌گیر شدند، رفتن او به نیویورک بار دیگر افکار عمومی مردم آمریکا را تحریک خواهد کرد و بی‌تردید این سفر فرصتی خواهد بود برای مطبوعات آمریکایی و رسانه‌های جمعی جهانی که علیه او اقدامات تازه‌ای را صورت دهند و نکات منفی‌ای که رهبری او در دولت و نتایجی که رهبری او در دولت برای دنیا و امنیت ملی منطقه گذاشته است موضع‌گیری کنند.

این سفر هم سفری استثنایی نخواهد بود. متأسفانه از سوی ایران سفر پرهزینه‌ای است. گروه بزرگی هم مثل معمول هم‌راه او خواهند شد.

ولی تأثیرگذاری‌اش یقیناً خرید شهرت بد بیشتر، برای شخص آقای احمدی‌نژاد و در فشار قرارگرفتن بیشتر برای ایران خواهد شد، به‌خصوص در وضعیت موجود.

توجه داشته باشید، ایران به هرحال متهم به پی‌گیری برنامه‌های اتمی است که از نظر شورای امنیت مخالف معاهده‌ی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای است و از این بابت ایران تا به حال سه قطعنامه‌ی تنبیهی و دو قطعنامه‌ی توبیخی دریافت کرده و حالا هم در شرف دریافت قطعنامه‌ی ششم و قطعنامه‌ی چهارم تنبیهی است.

حالا با وجود این رئیس دولت ایران که خود متهم است، در جلسه‌ای شرکت می‌کند که باید برای بازبینی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای تشکیل شود. ایشان تنها در شرایطی می‌تواند این سفر را تبدیل به یک موفقیت نسبی کند، که پیشنهاد جدی و واقعی هم‌راهش داشته باشد.

و این پیشنهاد در حداقل شرایط می‌تواند این باشد که ضمن سفر احمدی‌نژاد به نیویورک، ایران بپذیرد که آماده‌ی مبادله‌ی جدی و فوری ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با سوخت مورد مصرف در راکتور تهران است.

با توجه به گذشته‌ی اقدامات دولت ایران و روند تغییرات در سیاست اتمی این کشور، به نظر نمی‌رسد که چنین تغییری اصولاَ در سیاست ایران پیش آمده باشد و بدون چنین تغییری رفتن آقای احمدی‌نژاد و گروه هم‌راه او به نیویورک، همان‌طور که گفتم، فرصتی خواهد بود برای برانگیختن تبلیغات منفی بیشتر علیه او.


حضور ایران در این سطح بالای سیاسی گمانه‌زنی‌های زیادی را درباره استفاده ایزاری دولت ایران از تریبون سازمان ملل با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان حاصل کرده است

شما صحبت از قطعنامه‌های تنبیهی سازمان ملل علیه برنامه‌های هسته‌ای ایران کردید. خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، جمعه گذشته از موافقت چین با لزوم تحریم ایران خبر داد.

به این ترتیب این موضع‌گیری تازه‌ی چین با آن‌چه این کشور در چند ماه پیش اعلام می‌کرد، متفاوت است. چه مواردی در پذیرش و موافقت چین با تحریم ایران مطرح است؟

اول این که من تصور می‌کنم این تغییر موضع به آن جدیدی نیست که خانم اشتون هم به آن اشاره می‌کند. چین وقتی پذیرفت که سه هفته‌ی قبل در جلسات گروه ۵+۱ شرکت کند، به نظر می‌رسید که این تغییر و تجدید نظر در رفتار او دیده شده است.

اما مسئله‌ی زمان برگزاری جلسه‌ی شورای امنیت و محتوای قطعنامه‌ی بعدی است که حالا مورد بحث است و آن ضرورت تصویب یک قطع‌نامه‌ی تازه علیه ایران. به این ترتیب چین قطعاً به بقیه‌ی کشورهای عضو ثابت شورای امنیت در مقابل ایران پیوسته است و به ضرورت تصویب چنین قطعنامه‌ای از پیش رضایت داده است.

این هم‌راه شدن کنونی در مقایسه با نظر منفی که چین چند ماه پیش در مورد ضرورت تصویب یک قطع‌نامه‌ی تازه داشت، منافعی است که چین به هرحال در صحنه‌ی بین‌المللی و با کشورهای دیگر دنیا دارد و این منافع نسبت‌اش با آن‌چه در ایران تغییر می‌کند بسیار متفاوت است.

آمریکا بزرگترین شریک تجاری چین محسوب می‌شود و حجم مبادلات تجاری چین با آمریکا به صدها میلیارد دلار می‌رسد. حال آن که مجموع این مبادلات با ایران در حدود ۲۵ تا ۴۰ میلیارد دلار است. همین‌طور کشورهای منطقه‌ای هم مانند عربستان سعودی و امارات از یکسو، و اسراییل از سوی دیگر به چین فشار وارد می‌آورند.

به هرحال اعمال این فشارها در تغییر روش چین بی‌تأثیر نبوده است، ضمن این که چین نمی‌خواهد به خاطر ایران و به خاطر حفظ منافع تجاری که در ایران دارد، در صحنه‌ی بین‌المللی منزوی شود.

اگر حالا این تصمیم در شورای امنیت مطرح می‌شد و چهار عضو ثابت شورای امنیت علیه ایران رأی می‌دادند یا پیشنهادی را مطرح می‌کردند و اگر برای اولین بار چین می‌خواست این پیشنهاد را وتو کند؛

اولاً این وضعیت پیش می‌آمد و سپس در مرحله‌ی بعد با توجه به این که ایران از موقعیت خوبی در جامعه جهانی برخوردار نیست، انزوای سیاسی چین از نظر آن‌ها که طراحی سیاست خارجی این کشور را به عهده دارند، رویداد خوبی نبود.

به این ترتیب چین تا حدودی چانه بازاری می‌زد، ولی حالا از این چانه بازاری بر سر تصویب یا عدم تصویب قطع‌نامه به این مرحله رسیده است که با تصویب آن موافق است، ولی در مورد نوع آن هنوز، اما و اگرهایی وجود دارد. ولی به ‌رغم این مقاومت‌های باقی مانده، به نظر می‌رسد که تصویب قطعنامه‌ی تازه علیه ایران تهدیدی است که از پیش بایستی انجام آن را قطعی تلقی کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)