تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر منصور فرهنگ، درباره‌ی تنش بین آمریکا و اسرائیل بر سر شهرک‌سازی‌ها در مناطق اشغالی فلسطین

«اختلاف آمریکا و اسرائیل می‌تواند گسترش یابد»

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

ادامه کم‌سابقه تنش بین آمریکا و اسرائیل بر سر شهرک‌سازی‌ها در مناطق اشغالی فلسطین، پرسش‌های تازه‌ای را نیز مطرح کرده است. این اولین بار نیست که اسرائیل هم‌زمان با بحث بر سر مذاکرات صلح خاورمیانه، به شهرک‌سازی‌ها در مناطق اشغالی نیز ادامه می‌دهد، اما چرا به ویژه این‌بار آمریکا، چنین واکنش تند و دامنه‌داری نشان داده است؟

Download it Here!

دکتر منصور فرهنگ تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه می‌گوید که مسئله‌ی فلسطین برای آمریکا یک مشکل بزرگ منطقه‌ای است که اکنون دیگر برنامه‌های دولت اوباما را نیز تحت تاثیر گرفته و می‌تواند به مرحله بحران جدی برسد.

اسرائیل و آمریکا، متحد نظامی و سیاسی و حتی ایدئولوژیک هستند ولی در این اتحاد یک اختلاف بسیار اساسی دارند که در حال گسترش است و حتی می‌تواند به مرحله‌ی بحران برسد. بدین معنی که مسئله‌ی فلسطین برای آمریکا یک مشکل بزرگ منطقه‌ای شده است. به این شکل که توده‌های عرب، دولت‌های خودشان را متهم می‌کنند که به توسعه‌طلبی اسرائیل تمکین کرده‌اند و هیچ نوع مقاومتی از خودشان نشان نمی‌دهند.

این برای آمریکایی‌ها که با تمام دولت‌های عرب، شاید به استثنای سوریه، روابط نزدیک دارند مسئله است. چون این دولت‌ها در برابر توفق نظامی اسرائیل عاجز هستند و در منظر مردم خودشان بی‌اعتبار شده‌اند و در ضمن توانایی هیچ‌گونه مقاومتی در برابر قدرت اسرائیل را ندارند.

تنها کشوری که جسارت محکوم کردن اسرائیل را دارد، ایران است و حتی احمدی‌نژاد و شرکا تا جایی پیش می‌روند که می‌گویند ما آماده‌ی جنگ و تقابل با دولت اسرائیل هستیم. به همین دلیل هم هست که بر اساس نظر‌سنجی موسسات آمریکایی، احمدی‌نژاد و خامنه‌ای در میان توده‌های عرب از مقبولیت سطح بالایی برخوردار هستند.

زبان تند و جسارت‌آمیز حکومت ایران و احساساتی که درست می‌کند، مشکل مردم فلسطین را حل نمی‌کند ولی حداقل بازگوکننده‌ی خشم و نفرت آن‌ها از توسعه‌طلبی اسرائیل است.

به این ترتیب، می‌توان گفت که در لایه‌های پنهان این تنش، مسئله‌ی ایران و مناقشه‌ی هسته‌ای ایران نیز مطرح است.

بله کاملا. در ماه‌های اخیر آمریکایی‌ها از گزینه‌ی دیپلماسی در مورد مناقشه‌ی هسته‌ای ایران نا‌امید شده‌اند، یعنی اوباما که واقعا دست دوستی به ایران دراز کرد و حتی غنی‌سازی اورانیوم در ایران را به عنوان یک حق پذیرفت و آماده‌ی مذاکره‌ی بدون قید و شرط با ایران شد.


دکتر منصور فرهنگ، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد

یعنی یک تغییر اساسی با روش بوش داد، ایران هیچ ‌نوع عکس‌العمل مثبتی نشان نداد. ایران حتی این روش اوباما را به عنوان ضعف دولت آمریکا تلقی کرد و جسارت و تند‌روی بیشتری نشان داد.

نتیجه این شده است که آمریکایی‌ها گزینه‌ی انزوای سیاسی، تحریم اقتصادی و تهدید نظامی را به جای دیپلماسی به کار خواهند گرفت و از دولت‌های عرب می‌خواهند که در فشار اقتصادی و تحریم سیاسی نسبت به ایران شرکت کنند.

ولی پاسخی که تمام دولت‌های عرب به دیپلمات‌های آمریکایی دادند و این پاسخ‌ها در روزنامه‌های اسراییلی و اروپایی منتشر شد، این بود که تا زمانی که ایران می‌تواند از کارت فلسطین استفاده کند یعنی مدافع بی‌محابای فلسطینی‌ها در منطقه باشد و از توسعه‌طلبی اسراییل انتقاد و او را محکوم کند، دولت‌های عرب نمی‌توانند بر ضد‌ایران موضع بگیرند، زیرا این موضع با مقاومت و مخالفت وسیع توده‌های خودشان رو‌به‌رو می‌شود.

این مشکلی است که آمریکایی‌ها در مقابل ایران و مسئله‌ی فلسطین دارند که این دو باهم گره خورده است و اسراییلی‌ها کوچکترین انعطافی در مورد پذیرفتن حق حاکمیت مردم فلسطین از خودشان نشان نمی‌دهند.

به این ترتیب ادامه‌ی شهرک‌سازی‌ها و سیاست اسراییل در قبال مسئله‌ی خاورمیانه، در حقیقت سیاست آمریکا و غرب را در قبال ایران هم زمین‌گیر کرده است. با توجه به اینکه «آیپک» لابی اسراییل، دارای قدرت زیادی در کنگره‌ی این کشور هست، سیاست صلح خاورمیانه‌ی دولت اوباما با این مشکل چه می‌تواند کند؟

ادامه‌ی این ماجرا می‌تواند کار را به جایی بکشد که ارتش آمریکا، اگر چه «آیپک» و نیروهای طرفدار اسراییل در واشنگتن خیلی قوی هستند، مداخله کند. دیوید پتریوس و جان مولن، دو رهبر نظامی ارشد آمریکا، در مصاحبه‌های مطبوعاتی خودشان دقیقا به این موضوع اشاره می‌کنند که ادامه‌ی بحران فلسطین برای امنیت امریکا در عراق، افغانستان مشکل‌زاست و حتی برای جذب تروریست توسط القاعده بهترین وسیله و ابزار را درست کرده است.

اگر واقعا در آمریکا، این رهبران نظامی این موضع را گسترش دهند و بین جامعه‌ی آمریکا مطرح کنند که در رابطه با مسئله‌ی فلسطین، بین آمریکا و اسراییل یک اختلاف اساسی هست که دارد امنیت و منافع آمریکا را در خاورمیانه به خطر می‌اندازد و یا به خطر انداخته است، در آن‌جاست که نیروی مقاومتی برابر آیپک و دست‌راستی‌ها در کنگره درست می‌شود.

بر مبنای گزارشاتی که طی این روزها در روزنامه‌های آمریکایی می‌خوانیم، این تحول در حال گسترش است که در تاریخ ۴۳ سال گذشته‌ی اشغال فلسطین توسط اسراییلی‌ها، یعنی از سال ۶۷ تا کنون بی‌سابقه است.

آن گروه‌بندی قدرتی که اکنون در اسراییل بر سر کار است آیا در ایجاد این شرایط، تاثیر ویژه دارد؟ به عبارت دیگر آیا می‌توانیم بگوییم که دولت اوباما در این مقطع زمانی با نوعی بدشانسی در مورد قبضه شدن قدرت توسط این گروه مواجه شده است؟

متاسفانه خیر. اگر این‌گونه بود آدم می‌توانست امیدوار باشد که تغییراتی در دولت اسراییل داده شود و روند صلح جدی گرفته شود، و نه به عنوان یک رقص و بازی که خودش هدف خودش است. به این شکل، که اگر ما برگردیم از سال ۶۷ تا حال، هر دولت ائتلافی که در اسراییل سر کار باشد فرقی نمی‌کند.

همه‌ی دولت‌های اسراییل ائتلافی هستند، یعنی هیچ‌گاه از ۱۲۰ عضو پارلمان اسراییل (کنست) یک دولت ۶۱ رای ندارد و همیشه باید دولت‌های ائتلافی تشکیل شود. هیچ تفاوتی بین دولت‌های مختلف اسراییل در رابطه با گسترش شهرک سازی در این ۴۳ سال وجود نداشته است.

الآن در کرانه‌ی غربی رود اردن که من خودم در آن‌جا بوده‌ام و مطالعه کرده‌ام، نزدیک به ۵۵۰ هزار اسراییلی زندگی می‌کنند، جاده‌های وسیعی کشیده‌اند که فقط یهودیان می‌توانند از آن استفاده کنند. این جاده‌ها تمام این شهرک‌ها را به یکدیگر وصل کرده و بیش از ۲ میلیون فلسطینی در قصبات و شهرک‌هایی زندگی می‌کنند که اگر حتی بخواهند از یک محل به محل دیگر بروند، باید از پایگاه‌های نظامی اسراییل رد شوند.


منصور فرهنگ: «آمریکایی‌ها نمی‌توانند مشکل شهرک‌سازی را ندیده بگیرند و بعد بگویند می‌خواهند در خاورمیانه، ثبات و امنیت و صلح ایجاد کنند»

یعنی از نزدیک به ششصد تیرک راه‌بند نظامی که در کرانه‌ی غربی رود اردن وجود دارد و وقتی به نواره غزه می‌رسیم، ۱/۵ میلیون انسانی که در آن‌جا زندگی می‌کنند، همان‌طور که رییس‌جمهور فرانسه گفت «غزه، بزرگترین زندان دنیا است»، در چنین وضعیتی هستند. ۱/۵ میلیون انسان در یک وسعتی که به اندازه‌ی ۵ در ۲۵ مایل است، اجازه‌ی خروج حتی برای دست‌رسی به غذا و دارو ندارند و باید از اسراییل اجازه بگیرند.

به همین دلیل است که هر فلسطینی که در شرایط کنونی می‌خواهد با اسراییلی‌ها وارد مذاکره، به معنای مذاکراتی که در ۴۳ سال گذشته وجود داشته است، بشود، اعتبار و حیثیتی بین مردم فلسطین ندارد. به همین دلیل است که امروز، حماس از محمود عباس و گروهی که می‌خواهند همکاری کنند، موقعیت بهتری بین ۳/۵ میلیون مردم فلسطین دارد.

یک نکته‌ی بسیار جالبی که مردم دنیا کمتر به آن توجه دارند این است که بیش از ۸۵ درصد از ۳/۵ میلیون سکنه‌ی نوار غزه و کرانه‌ی غربی رود اردن، یعنی فلسطینی ها، زیر ۴۰ سال دارند. یعنی وقتی که اسراییل این مناطق را اشغال کرد و همه‌ی دنیا حتی آمریکا این اشغال را غیرقانونی می‌دانند، این ۸۵ درصد حتی متولد نشده بودند.

به عبارت دیگر، تنها جمعیتی در دنیا که حاکمیت ملی ندارد، یعنی کشور ندارد و پاسپورت ندارد، این ۳/۵ میلیون فلسطینی‌اند که بیش از ۸۵ درصد آن‌ها جز زیستن زیر سلطه‌ی نظامی اسراییل هیچ تجربه‌ی دیگری نداشته‌اند. آمریکایی‌ها نمی‌توانند این مشکل را ندیده بگیرند و بعد بگویند می‌خواهند در خاورمیانه، ثبات و امنیت و صلح ایجاد کنند.

به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که این جنگ لفظی و تنش آشکاری که اکنون هست، ممکن است بنا به ملاحظات دیپلماتیک کاهش پیدا کند، ولی در بطن رویارویی سیاسی آمریکا و اسراییل ادامه خواهد یافت.

دقیقا. به همین دلیل هم هست که دولت‌های آمریکا حتی خود اوباما و دیگران وقتی سر کار می‌آیند یا این موضوع را ندیده می‌گیرند یا در اواخر امر تحت فشار وسیع بین‌المللی و خصوصا کشور‌های عرب که متحد آمریکا هستند، می‌گویند بیایید حداقل گسترش شهرک‌سازی اسراییلی در نواره غزه را مهار کنیم.

یعنی به قول معروف می‌خواهند این بحران را مدیریت کنند، نه این‌که حل کنند. زیرا واقعا برای حل آن چاره‌ای ندارند. مگر این‌که توده‌های مردم عرب، خشم و نفرت و عصیانشان به جایی برسد که دولت‌های مورد تایید آمریکا، مثل مصر، عربستان سعودی و اردن را تا حدی مورد تهدید قرار دهند که آمریکا ببیند بحران فلسطین دارد منافع وسیع اقتصادی و امنیت آنان را در منطقه تهدید می‌کند.

و اینجا دقیقا رژیم ایران با همه‌ی فساد داخلی و همه‌ی ضدیتی که با آزادی و دموکراسی در داخل کشور دارد، در این مورد خاص از یک ابزار بسیار موثری برخوردار است که می‌تواند در منطقه علیه اسراییل و آمریکا بازیگر شود.

اگر کارت فلسطین را از ایران بگیرند و مسئله‌ی فلسطین طوری حل شود که مردم فلسطین بگویند این وضعیت برای ما قابل تحمل است و این را می‌پذیریم، آن موقع نفوذ ایران در منطقه‌ی خاورمیانه زیر صفر می‌رود.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

این بازی لفظی امریکا با دولت صهیونیستی فقط یک تاکتیک برای فریب دادن عربها می باشد تا امریکا دوّل عربی را در تحریم ایران همراه نماید.خوشبختانه فلسطینیان و مردم در کشورهای دیگر عربی از حد اقل اگاهی برخوردار شده اند که این حقه بازی سیاسی و جنایات دیگر امریکا در منطقه را بفهمند.ضمنا ...چه رسد به شیطان زمینی به نام امریکا.
دولت امریکا و متحدان او هیچ راهی جز قبول رعایت حقوق بشر در کل کره زمین و قبول تائین حق سرنوشت برای مردم دنیا را ندارند.چون مشکل فقط فلسطین نیست،کره شمالی،کوبا،چین،روسیه،کشورهای امریکای جنوبی و لاتین و کشورهای دیگر عربی و حتی افغانستان و کشورهای افریقایی هم دیگر برای مانور های نظامی امریکا و ناتو سبزی خرد نمی کنند.لذا بهتر است در جستجوی راه های همزیستی مسالمت امیز بود.

-- mansour piry khanghah ، Mar 18, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)