خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > امیراحمدی: ایران و آمریکا راهی جز مصالحه ندارند | |||
امیراحمدی: ایران و آمریکا راهی جز مصالحه ندارندمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comهوشنگ امیراحمدی، استاد دانشگاه راتگرز در ایالت نیوجرسی آمریکا است. اما نام او بیشتر با «شورای ایرانیان و آمریکاییان» که در سال ۱۹۷۹ تاسیس کرد و همچنین معادلات پشت پرده میان ایران و آمریکا پیوند خورده است.
سفرهای آقای امیراحمدی به ایران، هم در محافل اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور و هم در میان تندروهای مذهبی در داخل کشور، موجب بحث و گفتوگو بوده است. حسین شریعتمداری، سردبیر کیهان، بارها به حضور او در ایران اعتراض کرده است و اسفندیار رحیممشایی را مسئول دعوت امیراحمدی به ایران دانست؛ به نوعی که مشایی از او به دادگاه شکایت برد. اینروزها، در شرایطی که ورود به ایران و خروج از آن، نگرانیهای فراوانی را برمیانگیزد، بار دیگر آقای امیراحمدی در تهران است. اما آقای امیراحمدی در این باره میگوید: راستاش را بخواهید، من فضای ایران را فضای خیلی آرام و خوبی دیدم. به هرحال ملتی هستند که از دولتشان شکایت دارند و گاهی تظاهراتی هم انجام میدهند. دولت هم سرکار است و دارد کارش را انجام میدهد. من همیشه ایران داخل کشور و ایران خارج از کشور را دو ایران متفاوت دیدهام. ایران خارج از کشور همیشه ایران سیاهتر و تاریکتری است. در این مورد شک نداشته باشید. اما ایران داخل کشور، همیشه آنقدر تاریک و سیاه نیست که در بیرون دیده میشود. ضمن این که تعداد زیادی از ایرانیان مخالف حکومت هستند. این یک حقیقت است. اما اینطور نیست که اینجا همهچیز بههم ریخته و دنیای تاریکی است.
آیا این سفر شما به ایران، یک سفر کاری محسوب میشود؟ آیا شما پیغامی را از جانب آمریکاییان برای مسئولان ایرانی میبرید؟ نه؛ نه واقعاً! من همیشه تجزیه و تحلیل دارم و آنها را ارائه میدهم. اینجا هم همین کار را کردم. اینجا هم چیزهایی یاد میگیرم و برای آمریکاییها توضیح میدهم. وظیفهی من همیشه ارائهی درک شفافتری از مسائل ایران و آمریکا برای هردو طرف بوده است. یکی از مشکلات رابطهی ایران و آمریکا این بوده که این دو همیشه درک درستی از همدیگر ندارند و سیاستهای همدیگر را نمیفهمند. نیروهایی هم هستند که در این رابطه مرتب لجن میریزند و این رابطه تبدیل به یک لجنزار شده است. هرنوع حرف و اطلاعاتی در آن هست، اما ۹۰درصد این اطلاعات هم هیچ اساسی ندارد. این است که یکی از وظایف من همیشه این بوده که سعی کنم این آب را مقداری شفاف کنم. آیا این تلاشهای شما در شرایط فعلی، ممکن است به کاهش تنش میان ایران و آمریکا منجر شود؟ با توجه به وضعیتی که الان حاکم است؟ در پنج تا شش ماه آینده کاهش تنش نخواهیم داشت. ولی اعتقاد دارم که از شش ماه بعد تا یکسال، جریان به طور کلی عوض خواهد شد. در شرایط حاضر هر دو طرف در یک موج کاهش تنش قرار ندارند. ولی این جریان در آیندهی نزدیک سرش به سنگ خواهد خورد، دوباره به واقعیتهای برمیگردد و متوجه میشود که راهی جز این که با هم بنشینند، مصالحه کنند، حرف بزنند و با منطق جلو بروند، راه دیگری ندارند. منظورتان از «جریانی که سرش به سنگ خواهد خورد» در سمت ایران است یا آمریکا؟ هردو طرف؛ طرف آمریکاییها بعد از انتخابات اخیر فکر میکردند وقت آن رسیده که فشارها را زیادتر کنند و در شرایطی که در درون ایران هم فشار وجود دارد، بتوانند جمهوری اسلامی را از هم بپاشانند. فعلاً هنوز هم در همان موضع فکری هستند. ولی اعتقاد دارم به زودی متوجه خواهند شد که شاید این تفکر درستی نیست که بشود جمهوری اسلامی را به این سادگی سرنگون کرد. بنابراین وقتی به واقعیت وجودی کشوری که یک ثبات نسبی دارد میرسند، باید با این کشور صحبت کنند. احساس من این است که آمریکاییها فعلا نمیخواهند بپذیرند که دولت آقای احمدینژاد سه سال دیگر میماند. مشکل این است که شما از شش ماه آینده صحبت میکنید. در حالی که همین روزها قرار است قطعنامهی چهارم تشدید تحریمها تصویب شود و رابطه اساس دستخوش تنشهای بزرگتری بشود. همه چیز میتواند اتفاق بیفتد. بعد از شش ماه میتواند حتی جنگ هم راه بیفتد. ولی من همیشه اعتقاد داشته و دارم که تحریمها کار نخواهند کرد و آمریکاییها در آیندهی نزدیک متوجه خواهند شد که بازهم حرکتی کردهاند که نتیجهای نخواهد داشت و ادامهی آن جز فرصت بیشتری به جمهوری اسلامی دادن کاری نمیتواند انجام بدهد. بنابراین به جایی میرسند که حرکتی انجام بدهند. این حرکت میتواند حرکت جنگی هم باشد. ولی در هر حال از وضعیت کنونی خارج میشود. از سوی دیگر، چون آمریکا دستکم در این مقطع آمادگی برخورد نظامی با ایران را ندارد، ممکن است بخواهد گزینهی دیگری جلوی پای جمهوری اسلامی بگذارد و جمهوری اسلامی هم مجبور شود چنین گزینهای را بپذیرد. چون گزینهی جنگ برای جمهوری اسلامی هم گزینهی مطلوبی نیست و اساساً غیرممکن است بتواند آن گزینه را با آمریکا جلو ببرد. ضمن این که همانطور که گفتید، اگر این رابطه در طی شش ماه آینده خراب شود، به این آسانی هم درست نخواهد شد. اما حوادث در رابطهی ایران و آمریکا همیشه خیلی مهم بودهاند؛ هم در جهت خراب کردن این رابطه و هم در جهت کاهش تنش. شما در مورد برخورد مسالمتآمیز یا خشن با ایران از جانب آمریکا، همیشه گفتهاید که دو آمریکا وجود دارد؛ آمریکایی که طرفدار اسراییل است و آمریکایی که منافع آمریکا را بر منافع اسراییل ترجیح میدهد و گفتهاید که این نیروها همه جا هستند. ولی در زمان آقای بوش شاهد بودیم که مثلا سیاستهای وزارت خارجهی آمریکا معمولا از مواضع وزارت دفاع آمریکا مسالمتآمیزتر بود. الان هرکدام از این نهادها در آمریکا در کدام سو ایستادهاند؟ بله زمان بوش وزارت امور خارجهی آمریکا خیلی نرم و وزارت دفاع خیلی سفت و سخت بود. الان در دوران آقای اوباما قضیه عکس شده است و ما میبینیم که وزارت خارجه خیلی تند شده و وزارت دفاع در مورد ایران خیلی نرمش دارد. برای این که از یک برخورد نظامی میترسد و میخواهد کار به جایی نکشد که منجر به برخورد نظامی بشود. معمولا سازمان سیا همیشه این وسط بوده و خیلی معقولتر از بقیه فکر و عمل کرده است. در واقع، سیستمهای امنیتی آمریکا همیشه نسبت به ایران معقولتر عمل کردهاند. ولی واقعیت این است که نیروهایی که خارج از دولت هستند ولی به دلایلی بخش امنیتی آمریکا را خصوصی کردهاند و کارهای مهمی آنجا انجام میدهند، خیلی شدید دنبال تحریم، تهدید و جنگ با ایران هستند. چرا که از آن پول میسازد. مثلا بازنشستههای سیا، افبیآی و موساد هستند با جنگ و تحریم بیزنس میسازند. سفر آقای احمدینژاد به افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آقای رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، این سفر را دردسرساز خواندند. سفر آقای احمدینژاد به افغانستان در پاسخ به سفر آقای کرزای، به اتفاق رییس جمهور پاکستان به ایران بود. پاکستان، ایران و افغانستان دارند با هم بر سر مسائل امنیتی و مسالهی تروریسم همکاری وسیعی میکنند. در این رابطه چندین بار در تهران و کراچی با هم ملاقات کردهاند. این بار هم نوبت کابل بود. من فکر نمیکنم این گفتهی آقای گیتس درست باشد. اساساً آقای گیتس باید از این سفر استقبال میکرد. برای این که هدف آن هماهنگ کردن این سه کشور در مبارزه با تروریسم بوده است. دستگیری ریگی به نظر من، یکی از نتایج همین حرکتها بود و نشان میدهد که هم برای افغانستان و هم پاکستان دارد نتیجه میدهد. موفقیتهایی که پاکستان بر علیه طالبان داشته یا خود افغانیها در داخل کشورشان داشتهاند، بخشی از حرکتی است که بین سه کشور از مدتها پیش شروع شده است و این همکاریها باعث به دست دادن نتایج خوبی شده است. بنابراین، تعجب میکنم چرا آقای گیتس فکر میکند، این سفر مشکلساز خواهد بود. من اعتقاد دارم، برعکس میتواند خیلی برای آمریکا مفید باشد. آقای امیراحمدی، همیشه پرسش ویژهای در رابطه با فعالیتهای شما مطرح میشود؛ شما رابطهی آمریکا را با کدام ایران میخواهید بهبود ببخشید؟ به هرحال، واقعیت این است که دمکراسی در ایران و یا مسالهی حقوق بشر، نه فقط مورد اعتراض اپوزیسیون ایران که در سطح جهانی مطرح هستند. وقتی مسالهی پیشرفت روابط ایران و آمریکا و اساساً پیشرفت و توسعه ایران مطرح میشود، شما به این مسائل چگونه نگاه میکنید؟ من همیشه گفتهام که ایران کشوری است که دچار گرفتاریهای زیادی است. مسائل عدیدهای دارد و مسائل آن را با احساس و با داد و فریاد نمیتوان حل کرد. باید تعقل کرد و راه پیدا کرد. باید ائتلاف کرد، باید آشتی ملی کرد و دور هم جمع شد. من امیدوارم که به این شکل پیش برود. هیچ چارهی دیگری هم نیست. مسائل ایران، مسائل ملی هستند، مسائل جناحی نیستند. مسائل ملی را نمیشود جناحی حل کرد و تا وقتی که این جناحها در مورد مسائل ملی، جناحی فکر میکنند، راه به جایی نمیبرند. به همین دلیل هم من خودم همیشه سعی کردهام در چند سالی که به ایران رفت و آمد کردهام، این تز را پیش ببرم که مسائل ما ملی است و بنابراین ما نیاز داریم به این که به صورت یک ملت، سفرهی وسیعتری پهن کنیم و دور این سفره همه در چهارچوب آشتی ملی، دولت ائتلاف و از این دست، با هم بنشینیم. وگرنه با داد و فریاد و در خیابان شلوغ کردن، کاری پیش نمیرود. سوزاندن اتوبوسها و یا زندانی کردن مردم راهاش نیست. این راه را در گذشته هم تجربه کردهایم و نتیجهای از آن نگرفتهایم. در آینده هم نخواهد شد. ایران نیاز دارد که ساخته شود. مسائل ایران خیلی پیچیده است، فقط دمکراسی نیست، فقط حقوق بشر نیست. بلکه حقوق بشر، دمکراسی، عدالت اجتماعی، توسعهی اقتصادی، رابطه با دنیا و آمریکا و شامل همهی اینها باهم میشود. متاسفانه حرف که جناحی میشود، یکی دنبال دمکراسی است و دیگری دنبال قدرتسازی میرود که این غلط است. باید مجموعهای از این جریانها را به عنوان یک برنامهی ملی تعریف کرد و برای آن برنامهریزی کرد و جلو رفت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Hushang khan , zahmate ezafi nakesh , in hokumat be zudi sarnegun mishe , baad ham niazi be vasete gari ya mianji gari nist , mardome Iran ba Amrica hich moshkeli nadaran , ino hameye donya midunan , in regym ham aslan dorost besho nist va zemnan bayad mokafate amalesho bebine . ma dar ayandeye nazdik tedade ziadi ahkame EDAM baraye sarane regym dar pish darim , kojaye kari Doctor ?
in mamlekat bayad ye bar baraye hamishe dorost besh .
-- Mahsun ، Mar 11, 2010مصاحبه بسیار مفیدی بود . مرسی خانم محمدی
-- مهری ، Mar 11, 2010بله البته برای استاد مشاور رژیم واپسگرا فضای ایران بسیار آرام و پر صلح و صفاست.
-- لواشکی تویسرکان ، Mar 11, 2010بروید تز آشتی ملی خود را به خانواده های داغداری که جوانانشان را بفجیعترین وضع از دست دادند بگویید. بروید بگویید به جوانان در بند و شکنجه شده ، به دانشجوهایی دلیری که دائم مورد ضرب وشتم قرارمیگیرند ولی باز به مبارزه ادامه میدهند. به ایرانیان اواره دور دنیا بگویید تاجوابتان را کف دستتون بگذارن.
اگه قراره مملکت را آقا یا خانم محسون یا محزون درست کنه، بهتره همینطوری خراب بماند. مردم ما دارند خودشان را به آب و آتش میزنند که حکم اعدام را لغو کنند، آن وقت ایشان وعدهی احکام اعدام از پیش صادر شده میدهد؟!! از طرف کی؟ کی؟ کجا؟
-- بدون نام ، Mar 11, 2010ایشان که از جمهوری اسلامی و بنیاد علوی حقوق گرفته و در کنار احمدینژاد و رهبر فرزانه عکس یادگاری میگیرند دوست این ملت نیستند.
-- رضا ، Mar 11, 2010tahlil Amirahmadi aghlab khoob o manteghi o elmi ast. opposition kharej be joz tekrar resaneye gharbi kari nemikonad, chon aslan be iran nemiravad va iran ra nemishenasad. in regime o in mellat ayneye hamand,shayad regime az mellat jolotar ham bashad. enghelab ham nemishavad!
-- بدون نام ، Mar 11, 2010زحمت زيادي وبيهوده را راديوزمانه ميکشد که براي گفتگو با اشخاصي مثل آقاي امير احمدي وقت تلف ميکند.
-- بدون نام ، Mar 11, 2010آقای دکتر هوشنگ امیر احمدی. مدتی خاموش بودی لطفاً مدت دیگری هم کوتاه بیا.همه شما را شناخته اند.
-- بدون نام ، Mar 11, 2010ايشان اول بفرمايند چقدر پول از بنياد علوی گرفته ؟!
-- Ali ، Mar 11, 2010با تشکر از مصاحبه، رادیو زمانه باید برای همه نظرات فضا باز کند. بدون شنیدن نظرات مختلف ما نمیتوانیم راهمان را به سوی آینده پیدا کنیم. خشم و لجاج بدون منطق نیز کاری از پیش نمیبرد، چنانکه قبلا نبرده.
-- آذر ، Mar 13, 2010بعد از سایت رسوای پیک نت وابسته به روسیه فعلا وظیفه هواداری از روسها و ضدیت با چین به سایت اشغال شده پیک ایران سپرده شده . این وب سایت هیچ نظر ضد روسی و ضد توده فدایی را دیگر منتشر نمیکند . اما پر است از اراجیفی علیه گنجی و سروش و سازگارا و لیبرال ها و خاتمی و گاهی کروبی و تحکیم و مجید توکلی و مومنی و لیبرال ها و سلطنت طلبان .
-- ghracheh ، Mar 13, 2010۳ تا ۴ نظر دهنده حرفه ای دارد ( تهمتن و حجت و کریم خان و حمید ) که دائما میگویند این رژیم انگلیسی است ! پشت پرده آمریکایی است !
متحد اسرائیل است ! اما از آنطرف منافع روس ها را انکار و کم اهمیت میکنند . نوک حمله آنها لیبرال ها است و سلطنت طلبان .
اما هر وقت امریکا و انگلیس نسبت به ج ا سخت میگیرند اینها سر و کله شان پیدا نیست .
الان که انگلیس رفته چین تا ج ا را کله پا کند . این وب سایت روسی به اراجیف گویی افتاده . دستور تظاهرات میدهد جلوی سفارت چین ولی علیه روس ها و برزیل و ونزوئلا و سایر کمونیست ها خفقان گرفته .
روزی خواهد آمد که جائی برای فرصت طلبی نخواهد ماند ... حتی اگر رژیم ایران بخواهد نشان دهد که وضعیت جهانی عادیست... و مثلا آقای امیر احمد بین ایران وامریکا میانجی گری می کند...
-- بدون نام ، Mar 13, 2010کار خانم محمدی و مصاحبه او با کارشناسان از دیدگاه مختلف اصولی،صحیح، و قابل تحسین است.اگر رادیو زمانه فقط سخن ما اصلاح طلبان را منعکس کند اونوقت مثل حاکمیت یک خطه میشود و رسالت خود را از دست میدهد و میشود نه رسانه، نه زمانه.
-- بدون نام ، Mar 13, 2010خسته نباشید!! علی شاکری
سلام، جمهوری اسلامی آن قدر زرنگ هست که افراد حدفاصل را برای مقاصد خود بکار بگیرد، اما آنقدر از نظر ملی هوشیار نیست که منافع طولانی مدت ملی را فدای حاکمیت ولایت نکند.
-- حافظه ی تاریخی ، Mar 13, 2010