خانه > گوی سیاست > ايران ديپلماتيک > «اختلافنظرهای ایران و عربستان نباید رها شوند» | |||
«اختلافنظرهای ایران و عربستان نباید رها شوند»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comایران در صحنهی سیاست خارجی با مشکلات فراوانی روبرو است. اما عرصهها و موضوعات این مشکلات متفاوت هستند؛ مشکلاتی با جهان غرب که عمدتاً حول بحران هستهای ایران تشکیل شدهاند و مشکلاتی با همسایگان. در حوزهی مشکلات ایران با کشورهای همسایه نیز نوع تنشها متفاوت هستند.
چه سیاستهایی میتوانند به تخفیف این بحرانها کمک کنند؟ آیا اساساً امیدی به حل این مناقشات وجود دارد؟ اینها سؤالاتی هستند که با آقای ماشاءالله شمسالواعظین، تحلیلگر سیاسی و مطلع در امور کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، در تهران در میان گذاشتهام. آقای شمسالواعظین، به نظر میرسد اختلاف ایران با کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، مربوط به امروز نباشد. زمینهی این اختلافات به چه مسائلی برمیگردند؟ ایران با عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی، چه قبل و چه بعد از انقلاب، چالشی طولانی مدت دارند. بعد از انقلاب هم حوزهی رقابتهای منطقهای، به ویژه با عربستان سعودی و رقابتها یا اختلافات مرزی با امارارت بر سر جزایر سهگانهی ایرانی تنب کوچک، بزرگ و ابوموسی هم به آن اضافه شده است. این مسائل کمک کرده است به این که هم عربستان سعودی و هم امارات متحدهی عربی، به دلیل حجم کوچکشان و نگرانی از سیاستهای ایران و برای این که بتوانند ضریب ایمنی خود را در ارتباط با ایران افزایش بدهند، خود را در چهارچوب سیاستهای آمریکا قرار بدهند. بنابراین آنچه این اواخر شاهد آن هستیم، محصول همین استراتژی کشورهای عرب خلیج فارس است. در ارتباط با عربستان سعودی، موضوع حتی کمی پیچیدهتر میشود. رقابت منطقهای، حوزهی نفوذ عربستان سعودی مثلا در لبنان و عراق، روند کشمکش اعراب و اسراییل و روند مصالحهی فلسطینیها با اسراییل، همه کمک میکنند به این که ایران و عربستان سعودی در یک حوزهی رقابت پنهانی و رقابت آشکار با یکدیگر درگیر شوند.
طی ۳۰ سال اخیر، هیچوقت شرایطی فراهم نشده که تنشها کاهش پیدا کرده باشد یا مقداری به سمت ثبات روابط بین ایران و کشورهای حوزهی خلیج فارس پیش رفته باشیم؟ در دورهی آقای هاشمی رفسنجانی آرامش نسبیای بین ایران و عربستان سعودی، در سیاست خارجی، برقرار بود. تا هماکنون هم تقریباً هر دو کشور از آن دوره، به عنوان دورهی باثبات در سیاست و روابط بین دو کشور رقیب نام میبرند و به عنوان یک الگوی موفق از آن سخن میگویند. این که تا چه حد میتوانیم این دوره را احیا کنیم، یا عربستان سعودی موفق شود از سیاستهای ایالات متحدهی آمریکا فاصله بگیرد و به سیاستهای منطقهای ایران بپیوندد، ظاهرا با ابهامات زیادی مواجه است و موانع زیادی در پیدایش و یا احیای چنین وضعی وجود دارد. با توجه به موقعیت موجود و سیاستهایی که از هر دو طرف جاری است، به نظر شما هیچ راهی برای این که دستکم از میزان تنش کاسته شود و مناسبات قابل اعتمادتری میان ایران و کشورهای حوزهی خلیج فارس بهوجود بیاید، وجود دارد؟ سؤال مهمی مطرح میکنید. به طور روشن، الان با توجه به سیاستهای جدید دولت احمدینژاد، من خیلی بعید میدانم که دولت کنونی موفق شود، مثلا دورهی آقای هاشمی رفسنجانی و سیاستهای تقریبا باز ایران و عربستان سعودی و فضای توسعهی روابط دو کشور و حتی همکاریهایی که به مرز همکاریهای امنیتی رسید (این نکته قابل توجه است که بین دو کشور رقیب، همکاری امنیتی راه بیفتد) را احیا کند. دلایلی که موجب میشود این دو سیاست در این حد از هم متفاوت ارزیابی شوند، چیست؟ شاید در یک گفتوگوی کوتاه نتوانیم به بررسی همهی دلایل آن بپردازیم؛ ولی اشارهوار میتوان گفت که ایران الان وضعیت دیگری پیدا کرده است. ایران امروز مایل است مؤلفههای یک سیاست خارجی تهاجمی را به عنوان استراتژی خود در ارتباط با غرب و سیاستهای منطقهای ایالات متحده در خاورمیانه دنبال کند و این نمیتواند به ایجاد یک فضای مودتآمیزی میان فرضاً ایران و عربستان سعودی یا ایران و امارات متحدهی عربی کمک کند. از سوی دیگر، ایران معتقد است که عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی دربست در اختیار استراتژی آمریکا هستند و بازوی منطقهای این کشور را تشکیل میدهند. آقای شمسالواعظین ، به نظر شما اینطور هست یا نه؟ سؤال خوبی است؛ اما اگر این مسأله صحت هم داشته باشد، مولود این مرحلهی اخیر که نیست. روابط عربستان سعودی و ایالات متحده، دههها است که به همین شکل ادامه داشته است. در دورهی سازندگی آقای رفسنجانی هم میتواند به همین شکل بوده باشد، اما این ایران است که باید بداند چگونه سیاست خود را برای دور یا نزدیک کردن عربستان سعودی به سیاستهای آمریکا تنظیم کند. یعنی ایران یک طرف ماجرا و بازیگر مهمی است. نمیتوانیم بدون توجه به ایران، صرفاً به مواضع عربستان سعودی و سیاستهایاش و نزدیکی یا دوری او به ایالات متحدهی آمریکا اشاره کنیم. یعنی شما معتقدید، صرف نظر از میزان نزدیکی عربستان سعودی با آمریکا، سیاستهایی برای تعدیل شرایط وجود دارند؟ بله؛ به نظر میرسد که هم ایران به عربستان سعودی نیازمند است و هم عربستان سعودی به ایران؛ فراموش نکنیم که در دورهی سازندگی آقای هاشمی رفسنجانی جملهی معروفی به راه افتاد که «ایران و عربستان سعودی دو بال یک پرنده هستند که این پرنده بدون دو بال نمیتواند به پرواز دربیاید». جملهای که گویا آقای هاشمی رفسنجانی در یکی از سفرهایشان به عربستان گفته بودند. بله همینطور است. بنابراین ما باید ببینیم که آیا ایران مایل است همکاریهای منطقهای خود با عربستان سعودی را افزایش بدهد یا نه؛ از موضع رقابت و حفظ این موضع حرکت میکند تا این که رقابت بین دو کشور احتمالاً به چالش کشیده شود. من نگران آن هستم که چشمانداز نگران کنندهتری پیش روی سیاستهای منطقهای ایران آشکار شود. یعنی زمانی که آمریکا یا مجموعهی کشورهای غربی و گروه ۵+۱ تصمیم بگیرند تحریمها را گسترش بدهند و یا فرضا اگر سناریوی حملهی نظامی به میان بیاید، آنوقت با استفاده از پایگاههای منطقهای خود، از ایران به اصطلاح خشابکشی خواهند کرد. لذا به نظر میرسد که ایران حداقل باید سیاستهای منطقهای خود را آرام کند تا این که فرصت بیشتری برای رویارویی با ایالات متحدهی آمریکا در عرصههای دیپلماتیک و عرصهی چالشها برایاش فراهم باشد. که چنین چیزی ظاهرا در افق دیده نمیشود. یعنی شما در این عرصه به جز نگرانی، افق دیگری را نمیتوانید به ما نشان بدهید؟ نه! من الان واقعا نگرانام و این فقط من نیستم که نگرانام. حتی بسیاری از کارشناسان که لزوما ایرانی هم نیستند، این نگرانی را دارند. بسیاری از کارشناسان بینالمللی معتقدند که به لحاظ روابط منطقهای جمهوری اسلامی با همسایگاناش و از سوی دیگر، با برخی از کشورهای دیگر نیز دورهی بدی را داریم میگذرانیم. ایران و ترکیه روابطی با یک آهنگ نسبتاً ملایم مثبتی از اول انقلاب تا به حال با هم داشتهاند. آیا فقط به دلیل این که ترکیه دریچهی ایران به اروپا است، ما این روابط را حفظ کردهایم؟ در این صورت، عربستان سعودی هم دارای پارهای از ویژگیها است و میتواند بسیاری از نیروهای منطقهای را علیه ما بسیج کند. لذا باید سیاستهایی را تنظیم میکردیم که عربستان سعودی را از یک نیروی رقیب، به یک نیروی حداقل خنثی تبدیل کنیم. فکر نمیکنید، این مقایسه به دلیل همان توضیح اول صحبتتان در مورد اختلافات طبیعی میان ایران و عربستان، غیرممکن باشد؟ واقعیت این است که چنین مشکلاتی با ترکیه وجود ندارد. به نکتهی خوبی اشاره میکنید؛ اما کدام کشورهایی را در دنیا سراغ دارید که همسایههای آبی، خاکی و یا زمینی هم باشند و اختلافنظر یا دعاوی ارضی نداشته باشند. حتی عربستان سعودی هماکنون با قطر و یا بحرین اختلافنظر زمینی و دعاوی دارند. ولی روابط حسنهای با همدیگر دارند. خود ما هم در تجربهی هشت سالهی دورهی سازندگی آقای هاشمی رفسنجانی شاهد بهبود روابط و ارتقاء روابط با عربستان سعودی در حد همکاریهای امنیتی هستیم که سابقهی خوبی از روابط دو کشور را نشان میدهد. ما ضمن داشتن پارهای از بحرانها و اختلافنظرها میتوانیم آن را احیا کنیم. اختلافنظرها باید مدیریت شوند، نباید رها شوند و در اختیار واحدهای نظامی یا امنیتی دو کشور قرار داده شوند. خُب آنها مایلاند بحران را گسترش بدهند تا توجیه حضور خود را برای حکومتهای دو طرف، تثبیت کنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
در متن جوابها ایشان فقط یکبار از «جمهوری اسلامی» نامبرده و بقیه جاه نان را به نرخ روزخورده و مرتب نام ایران ایران ایران را ذکر کرده اند. اینجور جوابگویی اعتبار ایشان را شد یدا مورد پرسش قرار می دهد. دگر اینکه بجای «کشور عربی» گفتن برای ظاهر سازی (همانند ریش بلند کردن صورتشان) هم که شده بهتر بود ار کشور مسلمان عربستان نام ببرند. ایشان چه بخواهند و چه نخواهند عربستان و دیگر کشورها در همسایگی آن مسلمان هستند و باید از ایشان پرسش کرد که آیا نظام در فکر جنگ ٨ ساله دیگری است که حزب وهابیه را از عربستان پاک کند؟؟؟
-- بدون نام ، Mar 11, 2010