دولت ایران در لبه پرتگاه
گاردین ترجمهی بهداد بردبار
معصومه طرفه، روزنامهنگار باسابقه، تولیدکننده پیشین در خبرگزاری بیبیسی و محقق در بخش شرق شناسی و آفریقای دانشگاه لندن در مقالهی خود میگوید با ادامه ایستادگی مخالفان در برابر رژیم، ایران با خونریزیهای بیشتر و ناآرامی روبرو خواهد شد؛ اوضاع سیاسی ایران به نقطه بدون بازگشت رسیده است، مدت زیادیست که مخالفان حکومت در شعارهایشان خواستار سرنگونی رژیم و برکناری رهبر از قدرت هستند.
از سوی دیگر طرفداران آیت الله علی خامنهایی خواستار سختترین مجازات ها برای مسبین ناآرامیها هستند. عکسها و ویدئوهای منتشر شده در اینترنت نشان میدهد که به رغم سرکوب شدید شش ماه گذشته مخالفان دولت نترسیدهاند.
در درگیریهای چند روز گذشته (در روز عاشورا و ماه محرم که در فرهنگ اسلامی در این ایام نباید خونی ریخته شود) نیروهای پلیس به طور مستقیم با معترضان درگیر شدند. تعدادی از نیروهای پلیس مجروح و همینطور تعداد زیادی از معترضان مصدوم و هشت نفر کشته شدند. بعضی از تصاویر درگیریها شباهت زیادی به تصاویر کشته شدن ندا آقا سلطان در تابستان امسال دارد این تصاویر بسیار تکان دهنده بود.
در هفتههای گذشته قشرهای مختلف از گروههای مخالف، از جمله اسلامیهای اصلاحطلب به علاوه جوانان فعال که احتمالاً سکولارهستند، دانشگاهیان، هنرمندان و خبرنگاران به علت اقدامات غلط از سوی رژیم به خشم آمدند.
دانشجویان که همیشه در صف اول دمکراسیخواهی در ایران بودهاند نتوانستند مراسم مهم روز دانشجو را برگزار کنند و در روز شانزده آذر با نیروهای بسیج درگیر شدند .همین طور در پی درگذشت آیت الله حسینعلی منتظری عزاداران نتوانستند مراسم سوگواری را در شهرهای قم و اصفهان برگزار کنند.
برخی از چهرههای بلندپایه مخالفان و روحانیون که در دفاع از حقوق بشر، حق تظاهرات مسالمتآمیز یا آزادی رسانهها صحبت کردند تهدید به از دست دادن موقعیت خود و متهم به همکاری با توطئه غربیها شدهاند. چند تن از چهرههای مخالف مهم دستگیر و بسیاری که در بازداشت هستند، به زندان طولانی مدت محکوم شدند.
با این حال معترضان، به رغم تکنیکهای بیسابقه برای توزیع و پخش اطلاعات و بسیج از طریق اینترنت مخالفان هنوز اظهار نظر مشخصی درباره این که در صورت موفقیت چگونه نظامی را در مد نطر دارند نکردهاند. همینطور این جنبش فاقد رهبری واحدی است که مورد وفاق همه باشد.
فعالان معتقدند که این از قدرت آنانست زیرا اگر چنین رهبر و یا استراتژی وجود داشت، حکومت میتوانست آنها را از بین ببرد و این بدون شک صحیح است؛ که بازوی نظامی رژیم با قساوت افراد را دستگیر نموده یا کشته است.
به علاوه آنها معتقدند که آیتالله خامنهایی دیگر آن قدرت و مشروعیت سابق را ندارد. مضاف بر این او بسیاری از مشاوران با تجربه خود، چون رؤسای جمهور سابق، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی یا مهدی کروبی، رییس مجلس پیشین را از دست داده است.
او زمانی که پس از انتخابات به طور یک جانبه از محمود احمدینژاد حمایت نمود، بسیاری از آیتاللهها و روحانیون بلندپایه اصلاح طلب در شهرهای قم، اصفهان و مشهد را به حاشیه راند واکنون رهبر توسط روحانیان تندرو، سیاستمداران دست راستی، فرماندهان سپاه و شبه نظامیان بسیج دوره شده که خواستار برخورد مستقیم با مردم هستند. چنین برخوردی تنها به خشونتهای بیشتر منجر خواهد شد.
معترضان خواستار اعتصابهای گسترده و حمله به مراکز قدرت همچون صدا و سیما هستند. بهمنماه، سیویکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی است و این فرصتی دوباره برای گسترش دامنه اعتراضات است و در همین حال صحبت از کودتا از جانب سپاهیان شنیده میشود.
اما اگر آرامش به کشور باز نگردد، ایران با بیثباتی طویلالمدت مواجه خواهد شد. با افزایش ناآرامیهایی که اخیراً میان مسلمانان در کشور همسایه، پاکستان گزارش شده و با ادامه بیثباتی در افغانستان و عراق اکنون منطقه با دورهای خطرناکتر از آنچه که در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم روبرو خواهد شد.
منبع:
• گاردین
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
من فکر میکنم یک مساله مهم این است که مسئولان این حکومت جایی ندارند که بروند. شاه که با همهٔ دنیا دوست بود آخرش آواره مصر و پاناما شد. حتا ملک حسن اردنی هم دست رد به سینه او زد. اینها که طی این ۳۰ سال فقط به همهٔ دنیا چنگ و دندان نشان دادهاند. حتا برای چند نفرشان در ماجرای میکونوس حکم جلب بینالمللی صادر شده. شما فکر میکنید لبنان، ونزوئلا، بولیوی یا هر جای دیگری هیچکدام از مسئولان این حکومت را بدون پول نفت میخواهند. این حکومت بخوبی میداند که هر گاه اولین قدم را به عقب بر دارد همینطور باید عقب نشینی کنند و در نهیات باید جواب تمام جنایات ۳۰ ساله گذشته را بدهند. البته اگر ملت تکه تکهشان نکنند! ترس من از اینست که اگر مسئولان این حکومت مستاصل شوند خودشان با یک نقشه حساب شده یک جنگ داخلی به راه بیاندازند و بعد از مدتی کشت و کشتار و نامنی که ابعاد آن میتواند وحشتناک باشد ملت به ستوه آمده برای برقراری امنیت دوباره دست به دامن همینها بشوند. البته احتمالا چند چهرهٔ منفور مثل احمدینژاد، مرتضوی، شریعتمداری، محسنی اژهی و ... را هم حکومت با نقشه قبلی حین بحران قربانی خواهد کرد. اینکار با تحریک مردم به خشونت کلید خواهد خورد. حوادث عاشورا مثل زیر گرفتن مردم با ماشین نیروی انتظامی میتواند در این جهت باشد. دوستانی که میگویند روش عدم خشونت و مبارزه مدنی در برخورد با این حکومت کارائی ندارد نگاهی به کشورهایی مثل رواندا و سایر کشورهای آفریقایی و جهان سومی بیاندازند که خواستند اختلافاتشان را با خشونت حل کنند. چه بر سرشان آمد؟ میلیونها نفر بر اساس گزارش سازمان ملل کشته شدند. نیروهای شبه نظامی هر دو دست افراد گره مخالف را با تبر قطع کردند. بعد از تجاوز گروهی لوله تفنگ را داخل اعضای تناسلی زنان کرده و شلیک کردند. این زنان الان با پوشک زندگی میکنند چون کنترل ادرار و مدفوع خود را ندارند. ولی پس از اینهمه جنایت و کشتار این مللتها چه کردند که به صلح رسیدند؟ تقریبا همه مجبور شدند که به اصل ببخش ولی فراموش نکن تن در بدهند. امیدوارم حداقل در طول این ۷ ماه به این نتیجه رسیده باشیم که این حکومت از هیچ چیز برای بقای خودش منجمله به راه انداختن حمام خون و تجاوز مضایقه نمیکند. فکر نمیکنید با حوادث اخیر اینها کم کم دارند به این نقطه نزدیک میشوند. خودتان را جای سران این حکومت بگذارید چه راه دیگری دارید؟ فکر نمیکنید که حکومت میتواند گروههای شبه نظامی مخالف را که در مرزهای ایران فعال هستند به طور غیر مستقیم ولی عمدی تشویق کند که سلاح گرم وارد ایران کنند و در اختیار جوانان به تنگ آمده از این حکومت قرار دهد تا جنگ داخلی شروع شود. آیا پرتاب کوکتل مولوتوف در روز بعد از عاشورا به خودروی نیروی انتظامی برای شما پیامی ندارد؟ (یاد یک مقاله ازآقای خامنهای در سال ۵۸ که اگر اشتباه نکنم در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود میافتم که گفته بود حکومت جمهوری اسلامی باید خودش گروههای مخالف تشکیل بدهد تا بتواند مخالفهای حقیقی را جذب کند و آنها را مثل عروسک خیمه شب بازی تحت کنترل خودش داشته باشد (نقل به مضمون)). لطفا دقت کنید آقای خامنهای از آن زمان تا کنون ۳۰ سال با تجربه تر شده! اگر خواستار گذر از جمهوری اسلامی ایران به یک ایران دمکراتیک با کمترین هزینه هستیم باید باید کم کم به یک راه حل که برای مسئولان این رژیم هم نسبتا کم هزینه باشد فکر کنیم. با پوزش از اطالهٔ سخن.
-- هادی ، Jan 2, 2010من در استان سمنان زندگی میکنم در شهری به همین نام
در این استان راهپیمایی طرفداران دولت یک روز جلوتر انجام شد
چون فردا قرار بود این آدمها با بیست دستگاه اتوبوس به تهران منتقل شوند
و همین جور هم شد !
بیشتر این آدمها از شهرهای کوچک و دهات اطراف استان بودند !
نکته ی بعدی
از نظر من کیفیت طرفداران مهم تر است تا کمیت !