خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «ایران از تحریمها استقبال میکند» | |||
«ایران از تحریمها استقبال میکند»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comواشنگتن میگوید، مهلت ایران چند روز دیگر به پایان میرسد. اینرا سخنگوی کاخ سفید گفته و هشدار میدهد که تاریخ ۳۱ دسامبر، پایان سال جاری میلادی، مهلت پایانی کل جامعهی جهانی به ایران است تا در برخورد با پروندهی اتمیاش تصمیم بگیرد. رؤسای جمهوری فرانسه و آمریکا چندینبار تکرار کردهاند، پایان ماه دسامبر فرصت پایانی ایران در اثبات همکاریش با جامعهی جهانی است. محمود احمدینژاد در سفرش به شیراز گفت، کشورهای غربی کی هستند که بخواهند به ما فرصت بدهند. آنها باید ادبیات و رفتار خود را اصلاح کنند.
آقای منصور فرهنگ، شما کارشناس مسائل سیاسی در نیویورک هستید. بهنظر شما این اولتیماتوم آمریکا و فرانسه اینبار چقدر میتواند جدی باشد و اثر بگذارد؟ این ضربالعجل دادن از جهت رفتار یا عکسالعمل ایران بینتیجه خواهد بود. چراکه بینش ایران نسبت به موضع آمریکا این است که دست به اقدام نظامی نخواهند و تحریمهای اقتصادی هم نمیتواند برای رژیم خطرناک باشد. اما از یک جهت این ضربالعجل این بار با گذشته فرق میکند. علتش این است که قبل از انتخابات باراک اوباما گروه قابل توجهی از کارشناسان و دیپلماتهای آمریکایی براین باور بودند، یا حداقل امیدوار بودند که مذاکرهی بدون قید و شرط با ایران میتواند دو کشور را به توافقی رساند و برای تنش هستهای ایران راه حلی پیدا شود. این بینش بر این فرض استوار بود که ایران خواهان حل مسألهی هستهای کشور است، بهدلیل مشکلات وسیع اقتصادی، تحریمها و همینطور از جهت انزوای سیاسی و دیپلماتیک که تا حدود زیادی ایران هنوز گرفتار آن است. اوباما این فرضیه را به آزمایش گذاشته است، برای یک سال. هدف یکی این بود که بههرحال نظریهی کارشناسان را اجرا کند و امیدوار به نتیجه باشد. دوم اینکه خصوصاً به روسیه و چین نشان دهد که آمریکا علاقهمند به حل مسالمتجویانهی این مسأله است؛ و از اینجهت بتواند همکاری آنها را برای تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران جلب کند. به همین دلیل هم بود که در آخرین تصمیمی که در شورای امنیت گرفته شد، کشور چین و روسیه، هردو به موضع آمریکا رأی دادند. اکنون اوباما و بهطور کلی گروه ۵ + ۱ در پی تلاش برای فشار آوردن و تحریمهای اقتصادی به ایران خواهند بود. توجه داشته باشیم که تحریم اقتصادی ممکن است به نتیجهی دلخواه، یعنی متقاعد کردن ایران به پذیرش توافقنامهای با آژانس نرسد، اما ادامهی تحریمهای اقتصادی و تلاش برای تشدید آن، خط وسطی میان جنگ و بیتفاوتی است. خطر تحریمها این است که اگر ادامه پیدا کند و این تقابل روزبهروز پیش رود، در مرحلهی نهایی میتواند کشورها را در شرایطی بگذارد که واقعاً بیرون آمدن از آن برایشان بسیار سخت باشد.
آقای فرهنگ منابع موثق غربی پیشبینی کردهاند که متن قطعنامهی آتی سازمان ملل احتمالاً شامل مجازاتهایی خیلی شدید نخواهد بود، زیرا روسیه و چین مخالفت خواهند کرد. اما کنگرهی آمریکا تحریم فروش بنزین به ایران را تصویب کرده است. فکر میکنید آمریکا و فرانسه یک تنه برای این تحریمها اقدام کنند؟ تلاش خواهند کرد و تا حدودی هم موفق خواهند بود. آنچیزی که در تصمیم و تصویبنامهی کنگره حائز اهمیت است، این نیست که بخواهند مستقیما نظر روسیه و چین را جلب کرده و همکاری آنها را بگیرند، بلکه تحریمهای درجه دو گذاشتهاند. یعنی آن شرکتهایی که با ایران معاملات خاصی دارند که از نظر آمریکاییها، یا از نظر مصوبات محتوی این قطعنامهها، به برنامهی هستهای ایران کمک کند، آن کشورها میتوانند در روابط تجاری و اقتصادی خودشان با آمریکا مشکل تحریم داشته باشند. و هستند نمونههایی مثل قطر، ترکیه و در کشورهایی که مثلاً به ایران بنزین صادر میکنند. ممکن است در حدی که کنگرهی آمریکا میخواهد پیش نرود، ولی همهی این تحریمها تا حدودی روی اقتصاد ایران، روی وضع معاش اکثریت بزرگ جامعهی ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت. ولی رژیم ایران در چارچوب منافع جامعه و پیامدهای این تحریمها برای کشور حساب باز نکرده است و بهطور کلی توجهی به آنها ندارد. از نظر حکوت ایران مسأله تنها این است که تا چه اندازه ثبات و توانایی برای ادامهی قدرتش میتواند مورد خطر قرار گیرد؛ در حال حاضر دشمن داشتن و با دشمن مقابله کردن، بهدلیل مشکلات و چالشهای داخلی و مشکل مشروعیتی که رژیم در ایران به آن گرفتار شده است، حتی سودی هم به نفع خودش میبیند. منتهی این سود سیاسی و تبلیغاتی و بهعنوان ابزاری برای سرکوب جامعه به کار گرفته میشود، در حالیکه ضررهای آن میتواند متوجه جامعه ایران و خصوصاً بخشهای فقیر کشور شود. امروز آقای فرانسوا سیون نخست وزیر فرانسه در پایان دیدارش با رئیس جمهور چین در پکن گفت که فرانسه و چین نظر مشترکی در مورد برنامهی هستهای ایران دارند. به هرحال گفته میشود که چین چون نخستین شریک بازرگانی ایران است، ممکن است تمایل به تصویب قطعنامهی شدیدی علیه ایران نداشته باشد. اما پرسش این است، قراردادهای چین و ایران ۱۸ میلیارد دلار است، اما قراردادهای چین و آمریکا ۳۷۰ میلیارد دلار. شما فکر میکنید وقتی موضوع تحریمهای ایران جدی شود، چین حاضر است از منافع خودش با آمریکا به دلیل معاملات بازرگانی با ایران بگذرد؟ خود آمریکا هم هرگز حاضر به چنین معاملهای نیست. چین و آمریکا از نظر اقتصادی چنان به همدیگر وابستهاند، که هر نوع رکود اقتصادی در آمریکا نگرانی وسیع در چین ایجاد میکند و هر نوع رکود و مشکل اقتصادی در چین، نگرانی آمریکا را در پی دارد. آمریکا بزرگترین و مهمترین بازار برای کالاهای چین است و چین بزرگترین خریدار قرضههای ملی آمریکا است. سرمایهداران آمریکایی در چین سرمایهگذاریهای بسیار وسیعی کردهاند. یعنی کار به اینجا نمیرسد که چین بخواهد بین آمریکا و ایران یکی را انتخاب کند. بلکه به این قطعنامه رأی میدهند و این رأی هم میتواند جنبههایی از تشدید تحریمهای گذشته را نیز نشان دهد. اما اجرای این نوع قطعنامهها اجباری نیست و از آنجا که اجباری نیست، ممکن است چین و روسیه هم به آن رأی دهند، ولی در عمل وقعی به آن نگذارند. در گذشته هم همینطور بوده است. چین و روسیه هم نمیخواهند ایران توانایی ساخت سلاح هستهای داشته باشد، ولی این امر به آن درجه برایشان مهم نیست که بخواهند امروز منافع وسیع اقتصادی و تجاری خودشان را فدای آن کنند. آیا به نظر شما جمهوری اسلامی توانایی آن را دارد که با همهی این تهدیدها و تحریمهای احتمالی به بمب اتمی دست پیدا کند؟ برمبنای مطالعات و قضاوت کارشناسانی که سوابق بسیار درخشانی از نظر علمی دارند، ایران در جهت کسب غنیسازی اورانیوم تا ۹۴ ـ ۹۳ درصدی که برای ساختن بمب لازم است توانایی دارد. حالا با چه سرعتی بتواند در آن مسیر پیش رود، بستگی دارد به سختی و آسانی به دست آوردن یک تکنولوژی لازم برای این کار. ولی در ایران این زمینه فراهم شده است و به طور مسلم بر مبنای هر چیزی که کارشناسان و اهل فن قضاوت کردهاند، ایران در این مسیر پیش میرود. حالا یک عده میگویند دو سال، عدهای هم میگویند سه و عدهای هم پنج سال. و اینکه ایران وقتی این توانایی را کسب کرد، آیا آن را تبدیل به واقعیت میکند یا نه، بستگی دارد به این که اوضاع جهان در آن زمان چگونه است و ایران تا چه اندازه احساس امنیت یا ناامنی میکند. به همین دلیل هم است که بخشی از کارشناسان آمریکا میگویند که نه باید روی گزینهی نظامی تأکید کرد و نه توجهی به مذاکره کرد، بلکه باید ایران را مهار کرد. همان روشی که مثلاً آمریکاییها نسبت به چین یا روسیه در دوران جنگ سرد داشتند؛ که آمریکا تلاش کند حدالمقدور رسیدن به توانایی برای ساختن سلاحهای هستهای در ایران را به تأخیر اندازد و از این جهت مشکلات اقتصادی و دیپلماتیک برایش درست کند. یعنی کشورهای دیگر را جلب کند که بخواهند با آمریکا همکاری کنند. عدهای از کارشناسان فکر میکنند که در حال حاضر آمریکا گرفتارهایی وسیعی در منطقهی خاورمیانه و افغانستان و عراق دارد که چه از نظر نظامی و چه از نظر هزینهی اقتصادی برای آمریکا مشکلات بزرگی درست کردهاست، پس در این دوره مهار ایران واقعبینانهترین گزینهای است که آمریکا میتواند دنبال کند. هیچ بعید نیست که آقای اوباما هم بخواهد تمام این تهدیدها را در جهت مهار ایران بهکار برده و گزینهی نظامی به این شکل که بخواهد به ایران حمله کند، در دستورکار دولت آمریکا نیست. ایران هم معتقد به این امر است که تحریمهای اقتصادی نمیتوانند در کوتاهمدت به حکومت لطمهای بزنند و یا حتی در درازمدت؛ گزینهی نظامی هم در حال حاضر برای آمریکا امکانپذیر نیست. بنابراین آنها میتوانند به برنامهی غنیسازی و حرکت در جهت کسب توانایی برای ساختن بمب پیش روند. اوباما دیر یا زود امکان دارد به این واقعیت برسد که بگوید مهار کردن ایران تنها راه معقولی است که در حال حاضر میشود دنبال کرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|