خانه > گوی سیاست > ایران > آبیاری میکنند تا درو کنند! | |||
آبیاری میکنند تا درو کنند!احسان صادقیاننزدیک به شش ماه از انتخابات اخیر ایران و آن واقعه بزرگ می گذرد. اگرچه مردم ظاهراً به روزمرگی خود مشغول شدهاند اما اعتراضها و تظاهراتهایی که به مناسبتهای گوناگون شکل میگیرد هنوز آنقدر بر فضای سیاسی تأثیرگذار است که نه سران سه قوه، نه رهبر انقلاب، نه دیگر شخصیتهای کشوری و لشگری و - به طبع – نه حتی رسانههای گروهی میتوانند از واکنش نسبت به آن سرباز زنند. این درحالی است که به نظر میرسد حکومت اسلامی با تقطیع و توزیع اجتماعات و تظاهراتها در فاصلههای زمانی موجود بین مناسبتها و مکانهای متفاوتی که خواص هر مناسبت است، سعی دارد روند اعتراضها را کنترل کند و آهسته آهسته به دست فراموشی بسپارد. از سوی دیگر، خطوط فکری معترضین اکنون اهداف و انتظارات بیشتر و فراتری برای جنبش سبز ادعا میکنند ولی ندرتاً از آنها به صراحت حرفی به میان می آورند. درحالیکه همه نیک میدانیم حرکتهای سیاسی جوامع گاهی به سختی میتوانند تحقق یک هدف را هم ممکن کنند! مبارزات باید قدم به قدم و خیلی هوشیارتر از این ادامه بیابد. این اعتراضات تا کی باید ادامه یابد و از این همه اهداف و انتظارات، کدامیک باید اول برآورده شود؟ در حال حاضر از خود آیتالله خامنهای و محمود احمدینژاد و دیگر شخصیتهای در قدرت و مطرح جناح راست گرفته تا محمد خاتمی، میرحسین موسوی، کروبی، رفسنجانی و دیگر متفکران مخالف یا متفاوتاندیش حاکمیت، خطوط گوناگون فکریِ روحانیت و جریانهای روشنفکری و یا طیفهای مختلف اپوزیسیون خارج از کشور و حتی مجامع بینالملل و سران کشورهای غرب و شرق، همه بر تحقق خواست ملت ایران تأکید و از آن دفاع میکنند! در این شرایط چگونه باید حق از باطل و دوست از دشمن را تشخیص دهیم تا اگر جنبشمان پیروز شد، دوباره صاحبان اصلی آن را گردن نزنند؟ لازمه پیروزی، استقامت و تداوم مبارزه است اما در این راه دراز، هم باید از فرسوده شدن قوای مبارز جلوگیری کرد، هم باید مانع ورود اندیشههای متفاوت به این جرگه شد. پیروزی زمانی محقق میشود که هدف معینی در زمان مشخصی به دست آید. هر مبارزهای بدون یک هدف مشخص و بدون یک بازه محدود زمانی محکوم به شکست است. خلأ این دو مهم در حرکتهای مبارزاتی مردم، برای هر ذهن آگاه و چشم و گوش بینا و شنوایی، ناقوس مرگ و نابودی را بر بلندای قامت این قیام مینوازد. در لابه لای سخنان فریبندهی آرمانگرایانه و حقطلبانه و آزادیخواهانه هیچیک از سخنرانان صاحب نظر و اهل اندیشه، برنامهای و هدفی برای جنبش سبز ارائه نمیشود. پر واضح است که تمام جناحهای سیاسی، با زیرکی تمام در پشت مواضع خود به کمین لحظهای نشستهاند تا این سوار زخمی مَرکب قدرت فروافتد و بیدرنگ برای تصاحب زینِ کامرانی، از رقیبان خود پیشی گیرند. هر کسی که امروز در حد توان خود جنبش سبز را آبیاری میکند، طمع به محصول آن بسته است. توجه کامل به جمیع جوانب و تحلیل دقیق شواهد و قرائن نشان میدهد که جنبش سبز به سوی تبدیل شدن به یک مرتع سبز و همیشه خرم پیش نمیرود، بلکه میرود تا درو شود و به خرمن قدرت طلب دیگری انباشته گردد. در این چند دهه اخیر آنقدر تجربیات تاریخیِ همه جوامعِ دنیا را باز آزمودهایم که تنها مطالعه وقایع سی سال اخیر، مصالح فکری لازم برای شکلدهی یک نظام صحیح مردمی را تا قرون آینده تأمین میکند. چشمگیرترین ضعف موجود در این سالها، سستی اراده مردم است برای مطالبه حقوقشان؛ شک مردم است در محوری بودن نقششان برای رقم زدن سرنوشتشان و ترس مردم است از فریب خوردن، بازیچه شدن و رودست خوردن از بازیگران سیاسی. بدون شک اولین قدم برای رسیدن به آزادی، دستیابی مردم به اتحاد و خودباوری و ایمان به توانمندیهای خویش است. تا آن هنگام که متن مردم به تمامی، با اتحاد، اراده و بیهیچ ترسی وارد عرصه سیاسی نشود و تمام قدرتهای داخلی و خارجی را با حضور صریح خود مرعوب نکند، حاکمیتِ خواستش، که زیر بنای دمکراسی است، هرگز جدی گرفته نمیشود. تنها هدفی که جنبش سبز باید تمام حمیّت خود را بر آن بگمارد، فقط به ریاست جمهوری رسانیدن میرحسین موسوی است و این مهم باید به هر قیمتی تا پیش از اتمام دوره چهارساله دولت احمدینژاد صورت پذیرد. هیچ اهمیتی ندارد که میرحسین موسوی کیست؛ سابقهاش چیست؛ چه میگوید؛ چه میاندیشد یا چه ممکن است بکند! مهم خواست ملت است که نام میرحسین را به خود گرفته است؛ مهم اراده میلیونی مردم است که با نام میرحسین به صندوق ریخته شده است. میرحسین فقط یک وسیله است برای به کرسی نشاندن خواست مردم. اگر میرحسین ضحاک زمانه هم باشد باید تا پیش از اتمام دوره چهارساله احمدی نژاد، به جای او نشانده شود تا اولا، حاکمان ایران یکبار برای ابد عبرت بگیرند و بدانند که خواست مردم حتی اگر – چنانکه حکومت فعلی ادعا میکند – خلاف خواست خدا هم باشد، تحقق مییابد و دیگر حتی تصور مقابله با اراده مردم را به ذهن خود راه ندهند. دوم، مردم به خود باوری دست یابند و ایمان پیداکنند که ارادهشان میتواند هر معادله سیاسی از سوی هر قدرتی را برهم بریزد. آنگاه میتوانند بخواهند و ارداه کنند تا هر ضحاک خود به تخت نشاندهای را هم به حسابرسی بکشند؛ بخواهند و اراده کنند که نوع نظام کشورشان جمهوری، سلطنتی یا ولایی باشد؛ بخواهند و اراده کنند که سیاست کشورشان از دین جدا باشد یا با آن عجین؛ بخواهند و اراده کنند که حدود آزادی زنان و مردانشان تا چه اندازه باشد و آنوقت تازه میتوانند حاکمیت بر سرنوشت خود را جامه عمل بپوشانند. هدف نهایی این قیام اگر فقط براندازی یک نظام دیگر باشد، باز هم به خطا رفتهایم و باز هزینه گزافی برای هدفی نهچندان سزاوار پرداختهایم. هدف غایی باید شکستن و براندازی سنت نوپای تغییرات دورهای و ناخواستهای باشد که هر از چند دهه در عرصه سیاسی ایران رخ میدهد. ملت ایران یک بار برای همیشه باید درد بکشد، سختی ببیند، خون بدهد و نهایتا روی پای خود بایستد. هر رأی سبز باید امروز نه فقط یک مشت گره شده، نه فقط یک فریاد بلکه باید سینهای سپر شده در مقابل گلولههای ظلم باشد؛ هر رأی دهندهی سبزپوش باید یک داوطلب مرگ در راه آزادی باشد؛ و این خصیصه میتواند در این برهه حساس و فضای پر تظاهر، فاکتور مناسبی برای تشخیص آزادی خواهان از قدرت طلبان در میان خیل سبزپوشان شود. آنان که مدعی هستند با جنبش سبز همراهی میکنند و با غرور و ادعا دم از آزادی میزنند باید بدانند که بهای آزادی خون است و آزادی از آن کسی است که بهایش را بپردازد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
تمام این بیانات بر این فرض استوار است که در انتخابات تقلب شده و موسوی برنده واقعی بوده است. حال اگر واقعاً تلقب نشده باشد یا فقط ظن تقلب وجود داشته باشد دیگر هیچکدام از گزاره های نویسنده قابل استنتاج نیست که حتی در برخی موارد خلاف آن قابل نتیجه گیری است.
-- ضیغم ، Dec 23, 2009با این حساب اگر در انتخابات بعدی طرفداران احمدی نژاد یا کسی شبیه او در صورتی که ظن به تقلب داشته باشند باید تا تغییر رئیس جمهور در خیابانها بحران درست کنند.
و البته در آن طرف هم آدمهایی هستند که راحت 4 سال توی خیابان بحران درست کنند.
به نظر من نسخه نویسنده مقاله خیلی عملی و معقول نیست.
نگاه آقای صادقیان به جنبش سبز و نیروهای دگراندیش ... است. منتشر کردن چنین مطالبی از سوی سایت زمانه هم به غایت .. است. البته میتوان شعار داد که زمانه برای حفظ ظاهر ِ بیطرف بودن ناگزیر به منتشرکردن چنین سخنانی است، در آنصورت رندان می توانند به جستجوی مقالات امثال نوریاعلا، طبرزدی، بنیصدر، شریعتمداری و... در این سایت وزین بپردازند.
-- Darieh ، Dec 23, 2009.
آقای صادقیان ۲ نکته را در نظر داشته باشند:
۱)تجربهی ۵۷ نشان میدهد که ضحاک زمانه را به جای دیکتاتور دیگری به قدرت رساندن ملت را رستگار نخواهد کرد.
از خصوصیات بارز یک کلاهبرداری سیاسی، امیدوار کردن مردم به امور غیر واقع و فروختن اجناس موهوم به آنهاست.
.
۲)مدعیان خونریزی پریودیک و هزینه دادن قبل از هرگونه خیالپردازی یک چرتکه تهیه کرده و محاسبات زیر را انجام دهند.
الف)امثال ندا چه درصدی از معترضین را تشکیل میدهند؟
ب)سهم مجاهدین این وسط چه میشود؟
اصلا مقاله ی خوبی نبود .پراکنده وپریشان .
-- بدون نام ، Dec 23, 2009هموطن عزيز ضمن عرض تشكر از اين نظريه زيبا...من هم با شما موافقم و يقين دارم كه جنبش سبز م ز اين نمي خواهد وقابل توجه دوست عزيزمان ضيغم بايد اين را بكويم كه در جامعه اي كه علاوه بر دانشجويان مبارزش كودكان دبستانيش هم خود را جنبش سبزي ميدانند ودر مدرسه شعار ياحسين مير حسين ميدهند شما داريد كم لطفي ميكنيد و اين درست هدفيست كه اين متحجران حاكم به دنبالش هستند كه با متفرق كردن و دسته بندي كردن اين جنبش بر آن فارغ آيند
-- asheghe iran ، Dec 23, 2009"هیچ اهمیتی ندارد که میرحسین موسوی کیست؛ سابقهاش چیست؛ چه میگوید؛ چه میاندیشد یا چه ممکن است بکند! مهم خواست ملت است که نام میرحسین را به خود گرفته است؛ مهم اراده میلیونی مردم است که با نام میرحسین به صندوق ریخته شده است."
-- Ali ، Dec 24, 2009چه مهملاتی! نویسنده خود آشکارا نظرات حزبی دنبال میکند. ملت مدتهاست از خط امام جاهل راد شودند و هدف آشکاری هم که گفتیهند جمهوری ایرانیست. موسوی هم تازه اگر بتواند با این حرکت هم مسیر شود باید حتما پاسخگوی گذشته باشد. و الا باز هم حکومت دروغ و تزویر و جهل و تحمیل خواهیم داشت.
ملت به این بلوغ رسیده که چه میخواهد"جمهوی ایرانی" .
-- بدون نام ، Dec 24, 2009مقاله خوبی نبود.