خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > احتمال وضعیت عمرالبشیر برای مقامات ایران | |||
احتمال وضعیت عمرالبشیر برای مقامات ایرانحسین علویalavi@radiozamaneh.comدرحالی که آمریکا و دیگر اعضای گروه پنج به علاوه یک، پایان سال میلادی یعنی سه هفته دیگر را، تنها مهلت باقیمانده ایران برای تفاهم با درخواست بین المللی بر سر مناقشه هستهای اعلام کردهاند، تنش بین طرفین بهطور بیسابقهای بالا گرفته است.
در حقیقت قطعنامه شورای حکام آژانس، برای توقف تاسیسات هستهای فوردو در ایران، آغاز اوجگیری این تنش بود. در گفتوگویی با دکتر هوشنگ حسن یاری، کارشناس مسائل استراتژیک، مقیم کانادا، این پرسش را در میان نهادم که قطعنامه آژانس در عمل موضوع تفاهم بر سر تبادل سوخت و خروج اورانیوم غنی شده از ایران را به حاشیه رانده است. اکنون چشم انداز مناقشهی هستهای را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ به اعتقاد من، مستقل از این که این قطعنامه از سوی آژانس تصویب میشد یا خیر، این مساله ادامه داشت. مسالهی مهم این است که برخی غربیها معتقدند ایران همواره در زمانهای حساس بحرانهای متعددی بهوجود میآورد تا موضوع اصلی را پنهان کند. البته این نوع برخورد ایران از دید غربیها پنهان نمانده است و به همین خاطر سعی میکنند ضمن برخورد موضوعی با مسالهی هستهای ایران، مسالهی اصلیتر را که تعلیق غنیسازی به وسیلهی ایران هست و در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسیده، همیشه به عنوان چراغ راهنما و هدف غایی خودشان داشته باشند. بنابراین اینها بیشتر مشکلاتی است که در طی طریق بهوجود میآید، ولی مشکل اصلی همچنان برجاست. برخورد ایران نسبت به تصویب این قطعنامه و تهدید به این که غنیسازی تا ۲۰درصد را در ایران انجام خواهد داد و یا ۱۰ سایت هستهای دیگر تاسیس خواهد کرد، به نظر برخی از تحلیلگران، واکنشی از روی عصبانیت و پرخاشگرانه است. به عبارت دیگر، هم فشار غرب و هم واکنش ایران به شدت تکراری است. آیا می توان تفاوتی بین وضعیت کنونی با فضای پس از تصویب قطعنامه سوم شورای امنیت در دوران جرج بوش قائل شد؟ تفاوت عمدهی وضعیت امروز در قرار و توافقی بوده که طبق آن ایران باید حدود ۱۲۰۰ کیلو از اورانیوم غنی شدهی سه و نیمدرصد خود را برای غنای بیشتر به روسیه و فرانسه میفرستاد. اهمیت این مساله در آن است که بعد از عدم انجام چنین امری از جانب ایران، روسیه که در گذشته در مورد صدور قطعنامههای جدید بر علیه ایران، چه در شورای حکام و چه در شورای امنیت سازمان ملل، مقداری فشار میآورد تا این که یا زبان قطعنامهها را تعدیل کند و یا این که امتیازاتی از ایران و غرب بگیرد، امروز به طور خیلی جدی و روشن به صف مخالفان ایران پیوسته است. چرا که دقیقا روسیه از وضعیتی که ایران بهوجود آورده، یعنی عدم صدور اورانیوم سه ونیمدرصد به روسیه، بسیار ناراضی است و این عدم رضایت را هم در صدور این قطعنامه میتوان دید و هم در سفرهایی که اخیرا رییس جمهور روسیه، آقای مدویدف به کشورهای مختلف اروپایی داشته است. در تمامی این سفرها یکی از موضوعات اصلی بحث بین مدویدف و کشورهای میزبان، از جمله ایتالیا، همین مسالهی هستهای ایران است. بنابراین امروز آن چه مهم است این است که فعالیت وسیعی در سطح جهان در حال انجام است تا به احتمال بسیار زیاد کشورهایی را که در گذشته تا حدی با ایران در این مورد راه میآمدند و سعی میکردند ایران را در برابر زبان خشن قطعنامهها حفظ کنند، به صف مخالفان ایران بکشانند. امروز این کشورها هم از ایران قطع امید کردهاند.
اگر بپذیریم که اجماع اینبارهی کشورهای غربی با روسیه و چین، به لحاظ کیفی متفاوت است و فشار بیشتری را بر ایران خواهد آورد، ماهیت و میزان این فشارهای متفاوت چه می تواند باشد؟ عبور از یک مقطع به مقطع دیگر، شرایط خاص خود و پیششرطهایی را دارد. اگر کشورهایی که امروز با هم موافق هستند، همچنان همکاریشان را باهم و بر علیه ایران ادامه بدهند، یقیناً قطعنامهی تازهای علیه ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر خواهد شد. قطعنامهی احتمالی قاعدتا باید از قطعنامههای پیشین برای ایران مشکلتر باشد. اگر به تاریخچهی شورای امنیت و قطعنامههایی که در مورد کشورهای مختلف صادر کرده توجه کنیم، فشارها به شکل پلکانی بالا میروند؛ در مورد ایران هم همچنین. حال بستگی دارد به این که بر چه مسایلی تاکید بیشتری بشود. محتوای قطعنامه، آنطوری که این روزها مورد بحث غربیها است، مقداری به فشارهای سیاسی، از جمله عدم اجازهی خروج رهبران جمهوری اسلامی ایران و سفر آنها به خارج از کشور برمیگردد. چیزی نظیر و شبیه به آن چه (البته در شرایط دیگری) بر عمرالبشیر، رییس جمهور سودان، در ارتباط با پروندهی حقوق بشر اعمال شده است. عمرالبشیر به محض این که از فضای سودان خارج شود، کشورهای دیگر میتوانند او را بازداشت کنند و تحویل سازمان ملل بدهند. در مورد ایران چون هنوز به این مرحله نرسیده، یا ویزای مسافرت داده نخواهد شد و یا این که کشورها حاضر نخواهند بود سران ایران را بپذیرند. چرا که شورای امنیت نسبت به عمل آن کشورها واکنش نشان خواهد داد. این محدودیت میتواند به دیگران تعمیق پیدا کند و افراد مهمی را که در مسایل اقتصادی یا زمینههای دیگر فعال هستند، نیز در بر بگیرد. در بعد اقتصادی، آنچه در کنگرهی امریکا مطرح است، یعنی تحریم علیه صدور بنزین به ایران، میتواند وارد قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل بشود. در این صورت، با توجه به تمهیداتی که دولت ایران برای رویارویی با تحریم فروش بنزین در نظر گرفته، این نوع تحریم چقدر میتواند مؤثر باشد؟ طبق آماری که از جانب ایران در گذشته اعلام شده، حدود ۴۰درصد بنزین ایران از خارج وارد میشود. بنابراین میتواند تاثیر خیلی خیلی جدیای داشته باشد. در ایران، در گذشته هر اتومبیلی در ماه میتوانست ۱۰۰ لیتر بنزین با نرخ دولتی خریداری کند اما امروز این ۱۰۰ لیتر به ۷۰ لیتر تقلیل پیدا کرده است. مسالهی دیگر این است که احتمال دارد وضعیتی نظیر وضعیت گذشته کشورهایی مانند کوبا یا نیکاراگوئه، برای ایران پیش بیاید. یعنی این که فضای آبی ایران را ببندند و یک محاصرهی دریایی در مورد ایران اعمال کنند تا کشتیها موادی را از خارج به ایران وارد نکنند. این خُب میتواند برای ایران بسیار بسیار مشکلزا باشد. بنابراین بستگی به این دارد که اولا چنین اجماعی در مورد صدور این قطعنامه بهوجود بیاید که ظاهرا دارند به این مرحله نزدیک میشوند. دوم این که قطعنامهی احتمالی چه مفادی را خواهد داشت. به اعتقاد من، قطعا مشکلتر از گذشته خواهد بود. باید دید ایران در برابر مسایل و موضوعاتی که مطرح میشود، چه واکنشی نشان خواهد داد. به خصوص که این روزها بحث داغ دیگری پیش آمده و آن بازداشت یک کشتی است که ظاهرا حامل تسلیحاتی از کرهی شمالی به سمت ایران بوده است. این کشتی از شارجه روانهی ایران بوده که توسط مامورین امارات متحده بازداشت شده است. وقتی این مسایل روی هم جمع شوند، تصویر مشکلی را از ایران در نظر جامعهی جهانی یا حداقل آن بخش از جامعهی جهانی که امروز با ایران مشکل جدی دارد، به وجود میآورد و کار کشورهایی را که خواهان ایجاد فشار بیشتر بر ایران هستند، تسریع میکند. یعنی فکر می کنید تشکیل جلسهی شورای امنیت برای تصمیمگیری مجدد، در چشمانداز نزدیک باشد؟ به اعتقاد من، خیلی دور نخواهد بود. چون مسالهی فرستادن اورانیوم غنی شدهی ایران به روسیه و فرانسه که پس از ماهها رایزنی قرار بود صورت بگیرد، از جانب ایران بهکلی از یاد رفت و باز قطعنامهی شورای حکام مطرح شد. مسایلی که روی هم دارند انباشته میشوند، برگهایی که بر پروندهی ایران دارد اضافه میشود، در کنار مسالهی قاچاق تسلیحات و مشکلاتی از این قبیل، فوریتی را به وجود میآورند که کشورهایی که خواهان اعمال فشار بر ایران هستند را بر چنین امری راغبتر میکند. به همین خاطر است که حداقل دو سه هفته است که گروه ۵+۱ در مورد همین محتوای قطعنامهی احتمالی شورای امنیت سازمان ملل در حال بحث هستند. بنابراین در این زمینه ممکن است هر زمانی چنین اتفاقی بیفتد. به خاطر این که مساله دارد به تدریج برای کشورهایی هم که در گذشته به ایران نزدیک بودند، مشکلزا میشود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|