تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر مهرداد خوانساری کارشناس مرکز مطالعات خاورمیانه در لندن

مهرداد خوانساری: روسیه و چین حامیان ایران نیستند

فرنگیس محبی

<small قطعنامه ی اخیر شورای حکام سازمان بین المللی انرژی اتمی که از ایران خواسته است تا فعالیت و برنامه های تأسیسات هسته ای فوردو در نزدیکی قم را به تمامی گزارش کند و روسیه و چین نیز به این قطعنامه رأی مثبت داده اند، این پرسش را ایجاد کرده است که چه عواملی دست به دست هم داده اند تا روسیه و چین و محمد البرداعی مدیرکل آژانس که هر سه ظاهراً جانبدار ایران در این مناقشه بوده اند، اکنون علیه ایران رأی دهند؟ این پرسش را با دکتر مهرداد خوانساری کارشناس مرکز مطالعات خاورمیانه در لندن در میان گذاشتم.

پیش از هرچیز باید این موضوع را به شما بگویم که به عقیده ی من روسیه و چین حامیان ایران نیستند. چون روسیه و چین تا به حال در چندین قطعنامه علیه ایران رأی داده اند و روی یک سلسله تحریمها در ارتباط با ایران توافق داشته اند. این که چین و روسیه معتقد به یک روش معتدل تر در قبال ایران بوده اند، به هیچ عنوان دال بر این نیست که حامیان ایران هستند و یا طرفدار آن سیاستی که ایران در ارتباط با پرونده ی هسته ایش دارد. آقای البرداعی هم که خود من ساعتها با ایشان صحبت کرده و ایشان را دیده ام و این مسأله را از ایشان شخصاً پرسیده ام، آقای البرداعی هم هیچ وقت نمیشود گفت که طرفدار ایران بوده ، بلکه مخالف این بوده که ابعاد پرونده ی ایران به سویی رود که مثلاً منجر به نوعی درگیریی نظامی شود. ایشان به عنوان یک کارمند دستگاههای بینالمللی خواستار صلح است و اعتقاد عجیب و عمیقی به حفظ صلح و ثبات در جهان دارد ونهایت تلاش خودش را کرده بود که جمهوری اسلامی را به راهی هدایت کند که دور از درگیری باشد. ولی مسأله ی مهم این است که جمهوری اسلامی آمادگی نشان دادن انعطاف و یا این که خودش را در مسیری قرار دهد که بخواهد رفع تشنج شود، هرگز به دنبال این سیاست نبوده و از حسن نیت البرداعی نهایت سوءاستفاده را کرده است. درنتیجه کار را به جایی کشانده است که هم از پشتیبانی کسانی که با یک روش معتدل تر همراهی بیشتر داشتند از قبیل روسیه و چین، و هم از افرادی که واقعاً به آنها حسن نیت نشان داده بودند از قبیل آقای البرداعی که امروز دیگر پشتیبانی همه ی اینها ندارد.

آقای خوانساری ولی به هرحال تا به امروز غرب نتوانسته بود موافقت چین و روسیه را برای قطعنامه شدید تر علیه برنامه های هسته ای ایران جلب کنند، و به هرحال پس از سفر اوباما به روسیه و ملاقاتهایش با رهبران آن کشور بود که الان به این توافق رسیده اند؟

البته. چیزی که شما میگویید کاملاً درست است. روسیه و چین طالب این بودند که بدون گذاشتن فشارهای اضافی روی ایران، زمینه ای فراهم آید که ایران آن انعطاف لازم را از خود نشان دهد. ولی موقعی که هم روسیه و هم چین و هم آژانس بین المللی انرژی اتمی آگاهی پیدا کردند که برخلاف تمام مصوبات قبلی که از ایران خواسته شده بود جلوی غنی سازی را بگیرند، دولت ایران بدون اطلاع آژانس و به طور مخفیانه تأسیسات جدیدی را در نزدیکی های قم برای غنی سازی بیشتر بوجود آورده است، خب اینها همه متوجه شدند آن راه و روشی که داشتند موفق نبوده و در اصل جمهوری اسلامی از حسن نیت همه ی اینها سوء استفاده کرده است.

در هر صورت آقای خوانساری این یک زنگ خطر جدی برای ایران است. با در نظر گرفتن این مسأله که این قطعنامه تا آخر سال جاری میلادی به جمهوری اسلامی فرصت داده است که به تمام ابهامات پایان دهد و مقامات ایرانی هم گفته اند که اصلاً این قطعنامه را قبول ندارند، فکر میکنید این مقدمه ای است برای صدور قطعنامه های بیشتر از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد؟

تردیدی نیست که اگر جمهوری اسلامی از این فرصتی که به او داده شده است استفاده نکند، شرایط خیلی ناجوری در ارتباط با ایران بوجود خواهد آمد که تحریمهای شدیدتر میتوان گفت قدمهای اولیه ی آن است. مسأله ی اساسی این است، اکنون که ما داریم پیرامون این موضوع صحبت میکنیم، حقیقت امر این است که غرب دارای اهرمی برای وادار کردن جمهوری اسلامی برای این که تغییر مسیر دهد، در دست ندارد. یعنی این اهرمهای موجود، یعنی این تحریمهایی که تا به حال تصویب شده اند، اینها به اندازه ی کافی فشار روی جمهوری اسلامی نمیآورند که او را وادار کند که بخواهد مثلاً سیاست خودش را عوض کند. آن زنگ خطری که شما به آن اشاره کردید، در اصل آغاز اهرم سازی جدی است که میتواند واقعاً عرصه را به طور جدی برای جمهوری اسلامی، بخصوص در شرایط ناگواری که امروز با آن مواجه است، هنگامی که اوضاع داخلی کاملاً آشفته است و آنها نمیتوانند در شرایط فعلی از این کارت اتمی به عنوان نوعی صحنه سازی که همه در داخل موافق آنها روی این مسأله هستند، نمیتواند دیگر این الگو را بدهد. جمهوری اسلامی اگر از این فرصتی که آژانس به او داده است، اگر از این فرصتی که از همه مهمتر دولت اوباما به او داده است که در اصل دست خودش را آن طور که باید و شاید رو کند، اگر این کار را نکند، به نظر من با مشکلات عظیمی روبه رو خواهد بود.

حالا در همین ارتباط دولت احمدی نژاد در گفت گوهایش با کشورهای ۵+۱ به توافقهایی رسید. اما در داخل ایران به قدری مخالفت از سوی همه ی جناحها شدید بود که این مذاکرات بی نتیجه ماند. به نظر میآید که در شرایط فعلی سیاسی ایران آقای احمدی نژاد دیگر آن قدرت و مشروعیت سابق را ندارد؟

مشکل اساسی احمدی نژاد در شرایط فعلی این است که او دارای مشروعیت کامل حتی در میان آن بخش حاکمیت که طرفدار مواضع امثال او هستند، نیست. یعنی مشکل احمدی نژاد مشکلی است که با افرادی مثل لاریجانی و خود آیت اله خامنه ای و از همه مهمتر با سپاه دارد. احمدی نژاد برای حفظ موقعیت خودش علاقمند است که بتواند به نوعی مثلاً با آمریکا کنار آید. مثلاً همین در رابطه با پرونده ی هسته ای به نوعی آن انعطاف لازم را از خودش نشان دهد. ولی آن رقبای احمدی نژاد مایل نیستند که اگر قرار است در این شرایط نوعی موفقیتی در ارتباط با عادی سازی روابط با آمریکا صورت گیرد، این امر از سوی احمدی نژاد صورت گیرد و یا احمدی نژاد بانی چنین چیزی باشد.

آقای احمدی نژاد در سفر اخیرش به آمریکای جنوبی به خصوص در برزیل بار دیگر صحبت از همکاریهای هسته ای در زمینهی غنی سازی کرده است. فکر میکنید نقش برزیل در این مناقشه چه میتواند باشد، بخصوص که قبلاً هم گفته شده بود که برزیل میتواند نقش میانجی را میان ایران و آمریکا بازی کند؟!

من تصور نمیکنم که برزیل در شرایط فعلی بخواهد با ایران همکاری جدی در ارتباط با غنی سازی را بوجود آورد. سفر احمدی نژاد بیشتر به این لحاظ بود که برای خودش نوعی مشروعیت ایجاد کند و مثلاً به مخالفین و معترضین خودش در داخل بگوید، ببینید من به اینور و آنور دنیا میروم و رؤسای دنیا و رهبران جهان بخصوص به رهبر شاخصی مثل لولا رئیس جمهور برزیل من را تحویل میگیرد. ولی رئیس جمهور برزیل برنامه ی سیاسی خودش را دارد. او میخواهد در صحنه ی بین المللی نقش عمده تری را ایفاء کند. او خودش دارای روابط بسیار حسنه ای مثلاً با دولت اسراییل است، با محمود عباس است و برای او حفظ این روابط فوقالعاده مهم است.

در رابطه با این صحبتی که کردید، سفر آقای احمدی نژاد به کشورهای آمریکای لاتین که میخواستند نوعی هویت دهند به خودشان، یک اتفاق جالب هم گویا در فرودگاه ونزوئلا افتاد که در هنگام ورود ایشان سرود شاهنشاهی را زده بودند!

خیلی ها میگویند که این ماجرا را در تلویزیون دیده بودند که میشود گفت برنامه ی مضحکی بوده است. با توجه به این که آقای احمدی نژاد این سفر چهارمش به ونزوئلا بوده و انتظار میرفت که در کشوری که رهبر آن نزدیکترین دوست او درعرصه ی بین المللی محسوب میشود که دقت بیشتری پیرامون این نوع مسائل شود. ولی خب این به نوعی آبروریزی بیشتری برای احمدی نژاد بوده است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مصاحبه شونده کاملا" درست می گوید.

-- بدون نام ، Nov 29, 2009

این کارشناس در این مورد درست می گوید. درضمن ایران باید هشیار باشد که ترکیه هم منافع خود در منطقه با پشتیبانی آمریکا را به
پیش می برد و نباید به دام ترکیه بیافتاد و اورانیوم غنی شده5 درصدی را در کف دست ترکیه بگذارد. غرب اگر دروغگو و حقه باز نیست چرا در ازای 20 درصد اورانیوم غنی شده با اورانیوم کمتر از 5 درصد ایران در خاک ایران مبادله به مثل نمی کند. چرا غرب همیشه می خواهد اعمال ایران را مشکوک و اعمال کارهای خود که سراسر خیانت به ملت ایران و دیگر ملل جهان بوده است را مبرا از حقه بازی به عده ای جاهل بفروشد؟ البرادعی هیچوقت از منافع ایران حمایت نکرده است. او حتی با مقاصد غرب علیه عراق همکاری کامل کرد. او با حیله "هنوز به تمام سئوالات پاسخ داده نشده" یا " ما هنوز نمی توانیم مطمئن باشیم که ....." به منافع صهیونیسم کمک های شایان کرده است. گویا این پیر مزدور چشمهایش را بر روی کرسی رییس جمهوری مصر دوخته است و سعی دارد با فروش ملل دیگر به این پست ناقابل که چیزی جز کارچاق کنی اسراییل نیست برسد.

-- بدون نام ، Nov 29, 2009

فایل صوتی اشتباه است.

-- بدون نام ، Nov 29, 2009

در شیعه 12 امامی دروغ « تقیه» یک ارزش است برای روشن شدن بی نام سیاهه ی رفتار آخوندان را برسی کنیم 1-در پاریس گفت در اسلام آزادی برای همست در تهران گفت خدعه کردم 2 در پاریس گفت مجلس موسسان در تهران گفت مجلس خبرگان 3 برق و آب واتوبوس مجانی را هم که میبینید 4 آزادی روزنامه ها که با جمله امامتان « بشکنید این قلمها را» را نیز بیاد بیاورید 5 -راه کربلا از قدس میگذرد وجنگ جنگ تا پیروزی را هم که بیاد دارید 6- آخوندها پیمان نامه های « منع گسترش سلاح های اتمی - ورعایت حقوق بشر -حقوق کارگران - حقوق کودکان را امضا فرموده و هر روز وشب آنرا لگد مال میفر مایند.آنها قانون اساسی خودشان را هم مسخره میکنند آیا جهان تا این اندازه نادان است که این رفتارها فراموش کند داستان چوپان دروغگو را یک بار دیگر بخوانید تا حساب کار دستتان بیاید.با داشتن رژیم اسلامی ایرانیان به دشمن بیگانه نیاز ندارند .دارودسته آخوندان کی وکجا دوست ایرانیان بوده اند .شما بگویید بی نام گرامی

-- بهنام ، Nov 30, 2009

مصاحبه خیلی خوبی بود و بنظرم خیلی آموزنده. باید از اینگونه کارشنای ها خیلی بیشتر استفاده شود.
با مهر فراوان - ایرج

-- ایرج ، Nov 30, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)