خانه > گوی سیاست > ایران > ۱۶ آذر، مردم هم به دانشجویان خواهند پیوست | |||
۱۶ آذر، مردم هم به دانشجویان خواهند پیوستحسین علویalavi@radiozamaneh.comدر آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، بازداشت فعالان دانشجویی اوج تازهای گرفته است. این در حالی است که تعدادی از دانشجویانی که در جریان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شدند همچنان در زندان به سر میبرند. برخی تحلیلگران افزایش فشار بر دانشجویان و محافل دانشگاهی را در ارتباط با نگرانی نیروهای امنیتی از برآمدهای اعتراضی دانشجویان در روز دانشجو ارزیابی میکنند. در گفتوگویی با بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، ابتدا از او درباره مجموعهی این بازداشتها و شرایط دانشجویان در زندان میپرسم.
در یک ماه اخیر، یعنی از حوادث ۱۳ آبان به این طرف، ما چیزی حدود ۶۰ مورد بازداشت دانشجویان را شاهد بودیم که تعداد محدودی، انگشتشمار، تا به حال آزاد شدند، ولی بقیه هنوز دربازداشت بسرمیبرند و همان روال همیشگی است، که کسی پاسخگو نیست، خانوادهها دقیقاً در جریان کار قرار ندارند. حتی وکلا هم اطلاع خاصی از وضعیت پرونده ندارند، و مدام وضعیت بازداشتشدگان به بعد موکول میشود و این که حالا چه سرنوشتی در انتظارشان است و سالگرد ۱۶ آذر چه طور در دانشگاهها برگزار میشود، من فکر میکنم خیلی تأثیرگذار خواهد بود بر سرنوشت این دوستانی که در حال حاضر در بازداشت بسرمیبرند. در ارزیابی برخی تحلیلگران، این نکته مطرح می شود که اکنون جنبشهای اجتماعی در ایران به سمتی دارد میرود که بازداشت فعالان درجه اول نمی تواند آن را متوقف کند و در حقیقت ادامهی این جنبشها زیاد در گرو حضور چهرههای شناختهشده قبلی نیست. ازجمله فعالیتهای جنبش دانشجویی! این را تا چه حد میشود واقعبینانه ارزیابی کرد؟ ابتدا باید بگذاریم زمان بگذرد تا بتوانیم دقیقتر راجع به این قضیه اظهارنظر کنیم. ولی در حال حاضر همهگیر و فراگیرشدن این جنبش و این مطالباتی که سالها در جریان دانشجویی، جنبش زنان، مطالباتی که از سوی روزنامهنگاران و نقادین مختلف سیاسی و اجتماعی دارد مطرح میشود، این مطالبات اکنون همهگیر شده است و اکثریتی از جامعه دارند این مطالبات را فریاد میزنند و درتجمعاتشان دارند مطرح میکنند. خب این خیلی مثبت است که شاهد فراگیرشدن این مطالبات و این شعارها باشیم. حتی، اگر در گرو این باشد که کسانی که تا به حال برای این قضایا هزینه هم پرداخت کردهاند و چهرههای شناختهشدهای هم هستند در قبال مطرح کردن این شعارها، حالا کمی چهرههایشان کمرنگتر هم بشود. این مشکلی نیست. اتفاقاً تمام تلاش و هم و غم این فعالین این بوده که این شعارها همهگیر و فراگیر شود. اگر توانسته باشند به این هدف مهمشان دست پیدا کنند، که خب خیلی هم مثبت است. چرا باید مطالبات کلانی از جامعه مثل دموکراسیخواهی و آزادی در گروه فعالیت تعداد محدودی باشد؟ خیلی خوب است که الان شاهد این هستیم که اتفاقا سران جبههی اصلاحات یا چهرههای شناختهشدهی دانشجویی را دستگیر میکنند، ولی همه میدانیم که اتفاقات جدیدتری خواهد افتاد و اعتراضات با این سرکوبها و شدت بخشیدن به خشونتها خاموش نخواهد شد. چرا؟ چون بدنهی دانشگاه، بدنهی جامعه با این مطالبات درگیر شده و خواستهی اولویتدارشان شده است آزادی، دروغ نگفتن حاکمین، نقد سیاستهای دولت و به هرحال این شعارهایی که در حال حاضر مطرح هستند. این خیلی مثبت است. باید منتظر باشیم تا ببینیم در نهایت چه خواهد شد. یعنی تا به حال این روند ادامه داشته و من فکر میکنم مثبت بوده است. این که بار این جنبش از دوش تعداد محدودی برداشته شود و توسط مردم ادامه داده شود، خیلی مثبت است.
پس از رویداد ۱۸ تیر جنبش دانشجویی یک بازنگری در مواضع خودش داشت و تأکید براین کرده بود که این جنبش دانشجویی یک جنبش نقد است و با مسألهی قدرت سیاسی ارتباط و تماس مستقیم نمیخواهد بگیرد و میخواهد تأثیرگذاریش از زاویهی نقد باشد. با توجه به مرحلهی کنونی حرکتهای اجتماعی در ایران که خود دانشجویان نیز آن را جنبش برای آزادی و دموکراسی نامیده اند، فکر میکنید جنبش دانشجویی مرحلهی جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرده و با سیاست بیشتر از قبل درگیر شده است؟ این که ما به استراتژی جدیدی دست پیدا کنیم و با دوستان مجموعه به جمعبندی برسیم، این یک بحث جداگانه است که باید فرصتی اصلاً داده شود به تشکلهای مختلف مثل دفتر تحکیم وحدت و اتحادیه دانشجویی که بتوانند راجع به این قضایا بحث و بررسی کنند، که اصلاً چنین فرصتی داده نمیشود. ما در شرف برگزاری نشست انتخاباتیمان بودیم که آقای عباس حکیمزاده عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را به همین مناسبت بازداشت کردند. این یک بحث جداگانه است. ولی این که آن استراتژی نقد همه جانبهی قدرت که در اوایل دههی ۸۰ مطرح شد و این که هنوز سرلوحهی کار دفتر تحکیم وحدت هست یا نه، قطعاً هست. آن استراتژی کلان به خاطر این نوشته شده بود که دوستان دانشجو صرفاً در چارچوب دانشجویی خودشان بتوانند از یکسری اختلافات و حاشیههایی که احیاناً نزدیک شدن به فعالیت صرف سیاسی و احزاب سیاسی میتوانست درگیرشان کند، از اینها کنارهگیری کنند که خوشبختانه نتایج خیلی مثبتی هم برای این مجموعه داشته است و من فکر میکنم قطعاً در آینده هم این استراتژی کلان را ما ادامه خواهیم داد. روز ۱۶ آذر،روز دانشجو، به هرحال انتظار این هست که دانشجویان مانند سالهای گذشته خواستها و مطالبات خودشان را به نوعی مطرح کنند، اگرچه نیروها و دستگاههای امنیتی و انتظامی در این زمینه هشدار دادهاند! با توجه به این که ۱۶ آذر یک روز اعتراضی عمومی نیست، مثل روزهایی که در یکی دوماه گذشته بود و مردم برای بیان اعتراضات خودشان از آن استفاده کردند، فکر میکنید روز ۱۶ آذر به چه شکل دانشجویان مطالبات خودشان را میتوانند مطرح کنند؟ شدت برخورد حاکمیت نشان میدهد که اتفاقاً از این قضیه هراس دارد که ۱۶ آذر هم مناسبتی شود برای علنیشدن اعتراضات مردمی. یعنی پیوند میان دانشجویان و عموم جامعه در بیان اعتراضاتشان در سالروز ۱۶ آذر که احتمال وقوعش خیلی زیاد است. بنابراین حاکمیت شروع کرده است به قلع و قمح چهرههای سرشناس دانشجویی برای این که بتواند این فضا را در کنترل خودش درآورد. یعنی امسال ۱۶ آذر صرفاً یک سالروز اعتراضات دانشجویی نخواهد بود و قطعاً مردم هم به این اعتراضات خواهند پیوست و آن التهاب و فضایی که اکنون در جامعه دیده میشود نیز، حاکی از این است که باید منتظر چنین رخدادی باشیم. هرچند، همان طور که گفتم، حاکمیت تمام تلاش خودش را میکند برای سرکوب و قلع و قمع دانشجویان و چهرههای سرشناس فعالین دانشجویی، برای آن که فضا را کنترل کند. ولی همان طور که تا کنون نیز در چند ماه گذشته دیدیم که با تمام خشونت و سرکوبی که اینها عملیاتی کردند در خیابانهای تهران، یا حتی در بازداشتگاهها و دادگاهایشان، نتوانستند به نتیجهی مطلوبشان برسند. قطعاً این بارهم شاهد رخدادهای مطلوبی خواهیم بود در پیشبرد جریان جنبش سبز. دفتر تحکیم وحدت در آبانماه امسال پیامی داشت برای نشست اتحادیهی دانشجویان اروپا. اکنون تصور میکنید که محافل دانشجویی و دانشگاهی اروپا و غرب در مجموع تا چه حد از مسائل جنبش دانشجویی در ایران آگاه هستند و این همبستگی بینالمللی دانشجویی در چه سطح و وضعیتی است؟ ما باید برای ایجاد این همبستگی گام برداریم، ولی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در حال حاضر به دلیل این که تحولات بسیار شگفتانگیزی در جامعه ایران در حال وقوع است، لزوماً دانشجویان کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای غربی از این تحولات باخبر باشند و نسبت به آنها هم واکنش نشان دهند. بنابراین باید تلاش کنیم که یک حد تفاهم و یک دیالوگ مشترک برقرار شود، برای این که هم آنها از شرایط ما آگاه باشند و هم ما بتوانیم یکسری مختصات فعالیت آنها را درک و نسبت به آنها آگاهی پیدا کنیم. من فکر میکنم که این گامهای اولیهاش تازه دارد برداشته میشود و ما باید سعی کنیم که این ارتباط گستردهتر شود تا بتواند مثمر ثمر باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
دانشجويان اكنون به جاي روحانيت گروه مرجع مردم تلقي ميشوند و مردم نيز بيشتر به دانشگاهيان و فرزندان دانشجويشان مراجعه ميكنند. دانشجويان نيز مبارزه را عمومي كرده و با گروههاي اجتماعي ديگر پيوند خوردهاند. اكنون رقيب سرسخت ملاها در ايران دانشگاهيان و دانشجويان هستند. كه روند عقلاني شدن جامعه را به پيش ميبرند. تقريبا هر خانواده ايراني يك دانشجو دارد و اين دانشجويان مبارزه را به لايههاي زيرين جامعه بسط دادهاند. آنها ديگر به فضاي دانشگاه اكتفا نميكنند بلكه روشنگري را عمومي كردهاند. فضا از دست ملاها و بنيادگرايان اسلامي خارج شده است و مردم نيز علاقهاي به بنيادگرايي و وعدههاي آخرالزماني اين روحانيون ندارند. روحانيت از چشم ملت افتاده بويژه روحانيت صاحب قدرت و ثروت حاكم بر مردم ايران. و در درون روحانيت نيز انشقاق گستردهاي صورت گرفته است. گروهي از اين روحانيون هنوز خود را با مردم ميدانند و از گروه حاكم جدا ميدانند.
-- سالك ، Nov 28, 2009روز 16 آذر در کنار دانشجویان هستیم
-- ali ، Nov 29, 2009