خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > اگر موسوی بیاید، معادلات در هر دو جبهه تغییر میکند | |||
اگر موسوی بیاید، معادلات در هر دو جبهه تغییر میکندمریم محمدیدر صحنهی انتخابات ایران، برخلاف معمول رویدادهای انتخاباتی در جهان، شاهد یک ویژگی هستیم و آن این که، با هرچه نزدیکتر شدن به زمان انتخابات، ابهامات و سوالاتی که وجود دارند، به جای گشوده شدن، پیچیدهتر و چشمانداز نهایی، مبهمتر میشود. در حالی که بسیاری از پیشبینیها میگفت، با حضور محمد خاتمی در انتخابات، شاهد انتخاباتی دو قطبی با حضور احمدینژاد ـ خاتمی خواهیم بود، اکنون که کمتر از سه ماه به برگزاری انتخابات باقی مانده، گذشته از آن که حضور آقای خاتمی موجب اجماع همهی اصلاحطلبان بر روی ایشان نشده و همچنان دو نامزد دیگر اصلاحطلب، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، مطرح هستند، در جبههی اصولگرایان نیز هنوز هیچ حرکت معینی مبنی بر اجماع همگی بر آقای احمدینژاد یا قطعی شدن نامزدهای دیگر، به چشم نمیخورد. علاوه بر تمام اینها، در صحنههای پیش انتخاباتی شاهد رویدادها و وقایعی هستیم که قابل تأمل هستند. از سوی دیگر، آقای مهدی کروبی، اولین نامزد اصلاحطلب، برای بار دوم با ممنوعیت سخنرانی انتخاباتی خود مواجه شد. پس از ممنوعیت سخنرانی وی در دانشگاه گرگان، امروز (چهارشنبه چهاردهم بهمن) آقای کروبی که برای سخنرانی در دانشگاه همدان، به این شهر سفر کرده بود، با درهای بستهی دانشگاه مواجه و از پشت میلهها برای دانشجویان سخنرانی کرد. در مورد مجموعهای از این مسایل و رویدادها، با آقای محمد عطریانفر، رییس کمیتهی تبلیغات ستاد آقای خاتمی و همچنین آقای دکتر ابراهیم امینی، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، گفتگوهایی کردهام. این برنامه را از اینجا بشنوید در هرحال، ما علاقهمند نیستیم که دولت در برابر سیاستهای مسالمتجویانهی تبلیغاتی آقای خاتمی این گونه برخورد کند و در مرحلهی مقدمات سفری تبلیغاتی انتخاباتی، مناسبات رادیکال، تند و خشن بشود. اما اگر دولت بخواهد با سیاستهای تزویری خود اجازهی فعالیت ندهد، ما کسانی که علاقهمند هستیم با آقای خاتمی در مسیر انتخاباتیاش همکاری کنیم و ایشان را به قدرت برسانیم، به هرقیمت و با هر امکانی که خواهیم داشت، مردم را توجیه خواهیم کرد. اگر دولت در این رابطه دست از سیاستهای برخورد و رادیکال خود علیه اقای خاتمی برندارد، مجموعاً جریان فکری آقای خاتمی و امکانات و ظرفیتهایی که از طریق رسانههای دیجیتال یا صحبتهای رودررو که طرفداران آقای خاتمی با مردم خواهند داشت، جریان تبلیغی نیرومندی را به نفع آقای خاتمی دامن خواهد زد و در این مسیر طبیعتا دولت ضرر خواهد کرد. در عین حال که این برخوردها میتواند منشاء شکایتهایی هم از طرف طرفداران آقای خاتمی به دستگاه قضایی، علیه دولت باشد.
نگران نیستید که در صورت پیروزی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری، باز مانند گذشته، همین مخالفتها مانع کار موثر ایشان در عرصهی اجرایی بشود؟ آنچه که اشاره میکنید، محتمل و طبیعتاً قابل پیشبینی است. اما پیشبینی مشکلات برای آینده، نباید ما را از مسیر تکالیف اجتماعی و رسالتهای سیاسی که به نفع مردم داریم، متوقف کند. ما بر این باوریم که عرصهی سیاست وعرصهی رقابتهای انتخاباتی، عرصهای است که بر پایهی نسبیت استوار است. نسبی تصمیم میگیریم، به فراخور زمان به جمعبندی دست پیدا میکنیم و به تناسب شرایط و امکاناتی که در اختیار داریم، مقاومت میکنیم. این مسیری است که در راه آزادی و در دفاع از تحکیم بخشیدن پایههای دمکراسی در کشورمان، باید طی کنیم وهزینه بپردازیم. این نسل باید قربانیهای خود را تقدیم مردم کند و تکلیف تاریخی خود را ایفا کند. نسلهای آینده هم حتما از آثار و برکات این نوع ازخود گذشتگیها و فداکاریها برخوردار خواهند شد. صحنهی آرایش انتخاباتی، کمی با پیشبینیهای گذشته تفاوت کرده است. آقای موسوی در راه هستند، آقای کروبی و آقای خاتمی هم هستند. صحنهی آتی و گامهای بعدی را چگونه میبینید؟ قضاوت ما بر اساس ظواهر این است که با حضور آقای خاتمی، بهنظر نمیآید آقای میرحسین موسوی، علاقهمند به حضور در صحنه، به عنوان نامزد انتخابات، باشد. اما، مجموعاً یک حس عمومی این را دیکته میکند که آقای میرحسین موسوی پس از دو دهه سکوت و فعالیتهای صرفاً هنری خود، علاقهمند است مجدداً به عرصهی سیاست جامعه برگردد و کار خود را با برخی سخنرانیها، اظهارنظرها و پیامهای و مقالاتی که در برخی سایتها منتشر کردهاند، آغاز کرده است. پیشبینی میشود، ظرف یک ماه آینده، روزنامهای را تحت عنوان «کلمه سبز» منتشر کنند. گویا برای این نشریه مجوز هم گرفتهاند. بله، گفته شده که مجوزی هم در اختیار دارند و اخذ مجوز کردهاند. با تصویری که ما از آقای میرحسین موسوی میبینیم، به نظر میرسد، ایشان استعدا حضور مجدد در صحنه را دارد. مجموعهی فعالان سیاسی و سیاستمداران ایرانی در حال حاضر، بر این باورند که با مسیری که آقای مهندس موسوی ترسیم کرده است(انتشار یک روزنامه و یا احیاناً تاسیس یک حزب که مطرح هم شده) و یا حضور فعالانهی برخی از طرفداران ایشان، چه بسا علیرغم این که گفته بود: «چنانچه آقای خاتمی به صحنه بیاید، ایشان دیگر احساس نیاز نمیکند»، در فروردین ماه سال آیندهی شمسی، به صحنهی انتخابات برگردد. در این صورت چه فضایی را برای صحنهی نهایی تصویر میکنید؟ اگر ایشان به صحنهی انتخابات نیاید، طبعاً مسیری که از پیش تدوین شده و اصلاحطلبان و اصولگراها، بر اساس داوریهایشان، صحنهی آرایش رقابتی خود را تدارک خواهند دید و تفاوتی با گذشته وجود نخواهد داشت. داوطلبان با یک دوگانهی احمدینژاد ـ خاتمی روبرو خواهند بود. هرچند که اصولگراها علاقهمند هستند این ترکیب دوگانه را به چهارگانهی احمدینژاد خاتمی، قالیباف و کروبی تبدیل کنند تا بلکه بتوانند فرصت مناسبتری را در مرحلهی دوم رقابتهای انتخاباتی، به نفع آقای احمدینژاد یا قالیباف، رقم بزنند. لاکن، اگر آقای مهندس موسوی، به هر دلیل، تشخیص بدهد که در صحنهی رقابتها حضور پیدا خواهد کرد، تمامی معادلات هم در حوزهی اصلاحطلبها و هم در حوزهی اصولگرایان تغییر خواهد کرد. با توجه به شرایط سختی که بر کشور حاکم است، چرا اصلاحطلبان مثل خیلی کشورهای دیگر، به یک دولت ائتلافی در مشارکت با اصولگرایان فکر نمیکنند؟ وقتی سخن از دولت ائتلافی و وحدت ملی میشود، منطق چنین دولتی این است که دو اندیشهی اصلاحطلب و اصولگرا، اولا، روی محورهای مذاکره کنندهی داخل خود، تفاهم کنند و هر دو طیف فکری در ایران، نسبت به یک پدیدهی مشترک، اعتقاد واحد داشته باشند. در رابطه با اصلاحطلبها، دیدگاه امکان تشکیل دولت وحدت ملی وجود دارد و احتمال تحققاش را تا حدودی منطقی میدانند. لاکن، در اردوگاه اصولگراها، به هیچ عنوان این یک پیام جامع نشد و به یک گفتمان غالب تبدیل نشد. طبیعتا، وقتی یک طرف ماجرا، وضعیتش ممتنع باشد و جبههی امتناع تشکیل بدهد، هر مقدار هم که طرف دیگر تعلق خاطر داشته باشد و پیام را مثبت تلقی کند، این امر محقق نمیشود. در چنین وضعیتی، طرح موضوع دولت وحدت ملی، به این دلیل که طرف اصولگرا هیچگاه همراهی نکرد، عملا منتفی است. حتا، مناسبترین پیام و جمعبندی را خود آقای ناطق نوری انجام داد که اشاره کرد: «اساساً طرح دولت وحدت ملی که بنده مطرح کردم، در نطفه خفه شد.» به وقایعی که در جبههی هواداران آقای کروبی میگذرد، برمیگردیم و به واقعهای که امروز در همدان اتفاق افتاد، میپردازیم. با دکتر ابراهیم امینی، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، گفتگو میکنم: بار اول، در گرگان، از سخنرانی آقای کروبی در بین دانشجویان ممانعت به عمل آمد و رییس دانشگاه با حضور ایشان در دانشگاه مخالفت کرد. امروز هم که قرار بود، ایشان در دانشگاه همدان در بین دانشجویان و اساتید، سخنرانی کند، دیروز عصر که به همدان رسیده بوند، هم اجازهی ورود به مهمانسرایی را که برای ایشان و همراهان تدارک دیده شده بود، ندادند و هم اینکه اعلام کرده بودند با سخنرانی ایشان در دانشگاه همدان مخالفت شده است. منتها آقای کروبی علیرغم مخالفت، در دانشگاه حضور پیدا میکند و وقتی ممانعت میکنند، در سمت دیگر نردههای دانشگاه، در حالی که تعداد زیادی از دانشجویان در محوطهی دانشگاه، آن طرف نرده بودند و تعدا زیادی هم در خیابان جمع میشوند، با بلندگوی دستی سخنرانی و جلسهی پرسش و پاسخ خود را انجام میدهد و مساله به این شکل خاتمه پیدا میکند. منتها، چنین اتفاقی نشان دهندهی این است که متاسفانه، این حق طبیعی کاندیداهای ریاست جمهوری که دیدگاهها و برنامههایشان را به گوش جامعه برسانند و حق طبیعی شهروندان، به خصوص قشر نخبه، روشنفکر و دانشگاهیان که برنامههای کاندیداها را گوش بدهند و با یک آگاهی در انتخابات شرکت کنند، رعایت نمیشود. اگر این فضا تغییر نکند، فکر میکنید برنامههای انتخاباتی کاندیداها و به تبع آن، برگزاری آزاد و سالم انتخابات، چگونه پیش خواهد رفت؟ خُب این هست. اما آقای کروبی اعلام کرده است که: «اگر لازم باشد، در شهرستانها چادر میزنم، سفرهایام را ادامه میدهم و ارتباطم را با مردم، به خصوص دانشجویان، برقرار میکنم. حتا اگر در کوچه و خیابانها باشد.» تبعات نامطلوب چنین برخوردهایی برای خود دولت است که اجازهی بیان دیدگاههای حتا کسانی را که درون حاکمیت هستند ولی نسبت به عملکرد دولت نقدی دارند و رقیب آن به حساب میآیند، نمیدهد. ادامهی چنین شرایطی، اصلا به مصلحت نظام نخواهد بود. به نظر میرسد، آقای کرباسچی، سرانجام پذیرفته است که مسئولیت ستاد آقای کروبی را داشته باشد. قبلا ایشان یک بار این قضیه را تکذیب کرده بود. بله، دیروز، جلسهی معارفهی رسمی ایشان بود که آقای کروبی به اتفاق آقای کرباسچی در مصاحبهی مطبوعاتی با خبرنگاران رسانهها حضور پیدا کردند و انتخاب آقای کرباسچی، هم به عنوان مشاور عالی آقای کروبی و هم رییس ستاد، اعلام شد و جنبهی رسمی پیدا کرد. آن موقع هم تکذیب به آن معنی نشده بود که چنین مسالهای ممکن نیست در آینده اتفاق بیفتد. با توجه به این که آقای کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران بود، میخواست در فرصتی این مساله طوری مطرح شود که به روابط حزبی ایشان در داخل حزب کارگزاران هم لطمهای وارد نشود. به این ترتیب، مسالهی احتمال کاندیداتوری شخص آقای کرباسچی در انتخابات، از بین میرود. طبیعتا وقتی ایشان هم مشاورت عالی آقای کروبی و هم ریاست ستاد ایشان را پذیرفتهاند، قطعا خودشان کاندیدا نخواهند بود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بابا شمارو به خدا این مهندس رو از جولوی اسم این بابا بردارین دیگه شده اسم کوچکش. آخه کجای دنیا مدرک تحصیلی کسی جلوی اسمش میاد مثل اینکه بگی:
-- amir ، Mar 6, 2009Mr.Engineer Bush
با سلام
-- sohrab ، Mar 6, 2009"نگران نیستید که در صورت پیروزی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری، باز مانند گذشته، همین مخالفتها مانع کار موثر ایشان در عرصهی اجرایی بشود؟"
در پاسخ به این سوال شما من میخواستم بگم این مخالفتها و کار شکنی هایی که با آقای خاتمی میشد در آینده هم با هر شخص دیگری جز احمدی نژاد خواهد شد و مختص آقای خاتمی نیست. این نکتهیی است که غالبا دیده نشده و گاها به عنوان فاکتور منفی برای حضور آقای خاتمی عنوان میشه. همین مشکلاتی رو که برای آقای کروبی در اول کار به وجود آوردن خودش موید این نکته است. بنا بر این نمیشه گفت که آقای خاتمی نمیتونه کار مثبت کنه ولی مثلان آقای کروبی بدون مشکل میتونه کار کنه.
به نظر من خاتمی به نفع میرحسین کنار وی ره!
-- د ، Mar 7, 2009واقعا این عادت مسخره که توسط خودمان بوجود امده و ریشه در عقده و خیلی چیزهای دیگر دارد را کنار بگذاریم در زمان هویدا بخشنامه شد دکتر ومهندس در جلوی اسامی استفاده نشود که متاسفانه جا نیفتاد
-- بهروز ، Mar 7, 2009