خانه > گوی سیاست > ایران > سخنان خاتمی، یک تعارف سیاسی یا تصمیمی نهایی؟ | |||
سخنان خاتمی، یک تعارف سیاسی یا تصمیمی نهایی؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comنه تنها حضور فعال جنبش دانشجویی در ایران ورود آن را به همهی عرصههای سیاسی و اجتماعی در کشور ناگزیر میسازد، بلکه اهمیت انتخابات ریاست جمهوری دورهی دهم نیز به این الزام دامن میزند. دوشنبه ۲۵ آذرماه به ابتکار انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران و علوم پزشکی مراسمی در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران به عنوان بزرگداشت روز دانشجو و با حضور آقای خاتمی برگزار شد. سخنان ایشان به ویژه در بخش پرسش و پاسخ بیش از همه روی انتخابات ریاست جمهوری و احتمال کاندیداتوری ایشان متمرکز شد. یکی از نکاتی که در این بخش از صحبتهای ایشان مورد توجه ویژه قرار گرفت این بود که در مورد احتمال کاندیداتوری خود گفتند شاید مناسبتر باشد فرد دیگری از اصلاحطلبان که حساسیت کمتری روی او وجود دارد به صحنه بیاید. ایشان این گفته را که با اعتراض هواداران وی مواجه شده بود به این ترتیب تفسیر کردند که هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفتهاند. مطبوعات روز سهشنبهی ایران نیز به این بخش از گفتههای ایشان توجهی خاص کردهاند. در همین رابطه، با آقایان علی مزروعی از حزب مشارکت، سید مرتضی سجادی از حزب کارگزاران سازندگی، ابراهیم یزدی از نهضت آزادی، احمد زیدآبادی از سازمان ادوار تحکیم وحدت و خانم مریم ثقفی از حزب اعتماد ملی و آقای علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی در کانادا گفت و گو کردهام.
با توجه به تفسیرهای مختلفی که از صحبت آقای خاتمی شده است، سوال من از همهی مصاحبهشوندگان این است که مقصود آقای خاتمی از طرح چنین احتمالی چیست؟
آقای مزروعی از حزب مشارکت به عنوان بزرگترین جریان سیاسی مدافع آقای خاتمی میگوید: فکر میکنم آقای خاتمی دارد خیلی خوب شرایط را ارزیابی میکند و شرایط را میسازد. از صحبت ایشان این را استشمام نمیکنم که بگویند من نمیآیم. نظر من این است که اتفاقاً ایشان باید این صحبتها را بکند تا فضا کاملاً شفاف شود. شیب کار آقای خاتمی به طرف آمدن است. ولی به هر حال ایشان میخواهد در فضای ایران، حرفهایش را بزند تا اگر روزی آمد گفته باشد که من این حرفها را زدهام. به این ترتیب شما فکر میکنید حضور ایشان قطعی است؟ بله، قطعاً همینطور است و جمعیتی که دوشنبه از ایشان استقبال کرده بودند، این را نشان میدهد. فکر میکنم آقای خاتمی خیلی هوشمندانه کار را جلو میبرد. آقای سجادی از حزب کارگزاران سازندگی، یکی دیگر از احزاب حامی آقای خاتمی در این باره میگوید: البته ایشان آمدن یا نیامدنشان را به صراحت اعلام نکردند. گفتند اگر شخص دیگری بیاید که بتواند بهتر خدمت کند، و از اصلاحطلبان باشد، حرفی نیست. نگفتند من نمیآیم. شما حضور ایشان را چقدر قطعی میبینید؟ فکر میکنم ایشان میآیند.
آقای احمد زیدآبادی، دبیر کل سازمان ادوار تحکیم وحدت که سازمان متبوعشان از نامزدی آقای عبدالله نوری دفاع میکنند، معتقد است: آقای خاتمی مشی سیاسی ویژهای دارد و آن این است که اهل درگیری و نزاع و مقاومت نیست و به روشهای بسیار مسالمتآمیز با همهی نهادهای حاکم بر قدرت اعتقاد دارد. بنابراین اگر ایشان بخواهد بیاید، قاعدتاً به این فکر میکند که بقیهی قوا هم با او همکاری کنند. اما صحبتهای آقای خامنهای در دانشگاه علم و صنعت تهران نشان داد که ایشان تمایل دارند دوباره آقای احمدینژاد انتخاب شوند و آقای خاتمی وارد این میدان نشود. در مجموع برداشت من از صحبت آقای خاتمی این بود که اگر قرار باشد، نظر آقای خامنهای نسبت به حضور ایشان در انتخابات منفی باشد، ایشان هم حضور پیدا نخواهند کرد. اما اگر مبنا را این بگیریم که مقصود آقای خاتمی پذیرش توصیهی آقای خامنهای است، نتیجهگیری شما کمی ابهام دارد. چه ابهامی وجود دارد؟ شما معتقدید که ممکن است ایشان به خاطر توصیهی آقای خامنهای نیایند. توصیه آقای خامنهای به حضور آقای احمدینژاد است ولی آقای خاتمی میگویند من یا یک اصلاحطلب دیگر. به هر حال نظر آقای خاتمی این است کسی که میخواهد بیاید باید مورد توافق باشد و بتواند کار کند. این به آن معنا نیست که نظرشان راجع به آقای احمدینژاد مثبت است. آقای زیدآبادی، با توجه به اینکه شما از حضور آقای عبدالله نوری در انتخابات دفاع میکنید تا این لحظه برداشت شما از احتمال ورود ایشان به این صحنه چقدر است؟ قاعدتاً زاویهی ورود آقای نوری به انتخابات، با زاویهی ورود آقای خاتمی متفاوت است. ایشان اعتقاد دارد که میشود از طریق برخی ایستادگیها روی مواضع کارهایی را از پیش برد. ولی آقای خاتمی به این قضیه چندان اعتقادی ندارد. آقای نوری هم همانطور که آخرین بار صحبت کرده، حضور مشروط خود را اعلام کرده است. مشروط به چه شرطی؟ این حضور، مشروط به این است که اصلاحطلبان یک اجماع نسبی در مورد آقای نوری پیدا کنند و اگر غیر از این صورت باشد، حضور ایشان مشکل است و شاید معنی و مفهوم خاص خودش را از دست بدهد. از خانم مریم ثقفی از حزب اعتماد ملی که از نامزدی دبیرکل حزب آقای مهدی کروبی دفاع میکند، سوال میکنم با توجه به اینکه آقای خاتمی به حساسیت زیادی که روی ایشان است اشاره کردهاند ممکن است منظورشان از «فردی با حساسیتهای کمتر» آقای کروبی باشد؟ ایشان گفتهاند بهتر است کسانی بیایند که روی آنها حساسیت کمتری هست. نه اینکه روی من حساسیت زیادی هست. این هم همان مفهوم را دارد. خیر، مفهومش خیلی فرق میکند. نه اینکه روی من حساسیت زیادی است، بهتر است کسی بیاید که روی وی حساسیت کمتری است. از نظر شما که ایشان آقای کروبی است. طبیعی است که ایشان باشد. نظر آقای دکتر ابراهیم یزدی را میپرسم که تاکنون به ضرورت حضور آقای خاتمی در انتخابات اشاره کرده بودند. سخن تازهای نیست. ایشان در صحبتهای دیگری هم در گذشته گفتهاند که در مجموعهی مناسبات حاکمیت کنونی، مشکل میبینند که بتوانند به تعهداتی که به ملت میدهند عمل کنند. طبیعی است این اشاره به مجموعهی مناسباتی است که دولت با مقام رهبری یا گروههای دیگری مثل گروهای فشار دارد. حتا ایشان یکبار گفتند اگر کسی فکر میکند میتواند در این مجموعه کار بکند، بیاید. اما اینکه چرا آقای خاتمی چنین سخنی گفتند؛ در واقع ایشان میخواهند به مردم بگویند که از او توقع زیادی نداشته باشند. در سخنانش در روز دوشنبه (یا جای دیگری) اشاره کردهاند درست است که من این برنامهها را میدهم ولی مردم باید یاد بگیرند که توقع و انتظار زیادی نداشته باشند. ما تلاش خودمان را میکنیم به اهدافی که جنبش اصلاحطلبی تعیین کرده و خود ایشان هم تایید کردهاند، برسیم. سعی میکنیم به همهی آنها نه، که بعضی از آنها برسیم.
با دکتر علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی در کانادا گفت و گو میکنم. این را باید در چارچوب ویژگیهای آقای خاتمی مورد بررسی قرار داد. این نوع صحبت را به یک تعارف سیاسی تشبیه میکنم که در دور اول انتخابات سال ۷۶ هم مطرح میکردند. آن موقع هم مطرح میکردند باید رییس جمهور قانون اساسی باشد، و با توجه به ساختارهای موجود نمیشود رییس جمهور قانون اساسی بود و من نمیتوانم این کار را انجام بدهم. بنابراین امتناع میکنم. در چنین وضعیتی اصرار دوستان و مسایل دیگر سبب شد که ایشان در انتخابات شرکت کند. در عین حال، آقای خاتمی ترجیح میدهد چهرهای از خودش نشان دهد که برخلاف برخی از سیاستمداران که شیفتهی قدرت و در جستوجوی میز و صندلی و مقام ریاست جمهوریاند، نیست. ایشان به این نتیجه رسیده است که اگر اینبار بخواهد بیاید در جهت این است که یک کار تاریخی انجام بدهد. ولی علیرغم همهی این صحبتها، قصد آقای خاتمی بر آمدن است و تیمهای تحقیقاتی و مشاورهای که ایشان به راه انداخته، نشاندهندهی این است که میخواهد جدیتر از هر زمان دیگری در انتخابات شرکت کند. شما این شیوهی تعامل را چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر میکنم این صحبت، اشارهای ندارد که نشاندهندهی امتناع ایشان از حضور در انتخابات باشد. ولی همیشه این انتقاد به آقای خاتمی وجود دارد که ایشان باید پرقدرت در صحنه حاضر باشد و نشان بدهد برای کاری مصمم است. طبیعی است که روی مردم هم تأثیر بیشتری دارد. این روشی است که آقای احمدینژاد استفاده میکند تا نشان دهد میخواهد مصممانه کاری را انجام بدهد. به نظر من، این حالت اقتدار در تصمیمگیری و به کارگیری قدرت ریاست جمهوری، نکتهی مهمی است که احتمالاً آقای خاتمی میخواهد اینبار ترمیم کند.
ولی اگر حرفهای ایشان سمت و سوی جدی داشته باشد. اگر حرفهای ایشان را جدی بگیریم، با حرفهای آقای خاتمی، دو نفر از کاندیداها میتوانند جدی باشند. آنهم آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی هستند که به هر حال این دو ویژگی را دارند. این دو نفر میتوانند به آقای خاتمی نزدیک باشند و همان چیزی است که ایشان گفته یعنی سیستم، حساسیت کمتری روی ایشان داشته باشد. ولی یادمان نرود که در مجموع در میان کاندیداهایی که الان مطرح هستند، آقای خاتمی از اقبال بیشتری روبهرو است. آقای حقیقی، برخی نزدیکیها را در مورد آقای کروبی میتوانم متوجه شوم، ولی فکر نمیکنید آقای موسوی در سیاستهای خودشان آنطور که قبلاً بودند به خصوص در مسایل اقتصادی هماهنگی و نزدیکی زیادی با آقای خاتمی ندارند؟ به طور مثال و به ویژه در مسایل اقتصادی، تأکید کمتر بر بازار آزاد دارند و بیشتر بر دولتی کردن اعتقاد داشتند. به نظر میرسد آقای موسوی هم با منزهطلبیهایی که در قبل داشتند و همیشه پرهیز میکردند که در صحنهی سیاسی حضور پیدا کنند و با مخالفتها و تبلیغات منفی روبهرو شوند، به خاطر همین از کاندیداتوری ریاست جمهوری چه در انتخابات سال ۷۶ و چه در انتخابات سال ۸۴ پرهیز کردند. به نظر میرسد الان به این نتیجه رسیده است که مسألهی قدرت سیاسی در ایران بسیار در سرنوشت ایران تعیین کننده است و این را به هر حال مدیون آقای احمدینژاد باید بود که نشان داد چگونه میتوان مسیر کشور را در حوزههای مختلف تغییر داد. یعنی شما آقای موسوی را برای ورود به صحنهی انتخابات فعال میبینید؟ چون ما تجربهای هم از گذشته داریم که اصلاحطلبان مطمئن بودند ایشان وارد میشوند و برداشتشان اشتباه بود. به خاطر همین، ایشان فعالتر از گذشته برخورد میکند. اما دیدگاههای ایشان در حوزههای مختلف با اصلاحطلبان تفاوت اساسی دارد. در حوزه مسایل خارجی، دیدگاههای ایشان تفاوت چندانی با آقای احمدینژاد ندارد و از این بابت با آقای خاتمی و آقای کروبی اختلاف دارد. این دیدگاه در مجموع با ساختار قدرتی که الان وجود دارد و تصمیمگیریهایی که در ساختار قدرت در رابطه با آمریکا، فلسطین و مسایل امنیت خلیج فارس میشود، مشکل چندانی نخواهد داشت. در مورد مسایل اقتصادی هم که به هر حال دیدگاههای آقای میرحسین موسوی، دیدگاههایی بود که بیشتر به نقش دولت در اقتصاد اهمیت میدهد و محدودیتهایی برای بازار قایل بود. به نظر من، این دیدگاهها، هم از طرف آقای میرحسین موسوی تعدیل شده و هم در سیستم، آن حالت گرایش به بازار آزاد تعدیل شده است. در حقیقت، اگر دقت کنید اصل دولت آقای احمدینژاد این است که بسیار مقتدرانه عمل کند و چندان به سمت خصوصیسازی نرفته است و از این بابت مورد انتقاد جناحهای درون قدرت و مجمع تشخیص مصلحت هم واقع شده است. بنابراین از این دو نقطه نظر به هم نزدیک شدهاند. در زمینهی مسألهی هستهای هم که یکی از مسایل بحثآفرین است، تقریباً میتوانم بگویم که بین آقای موسوی و آقای خاتمی اختلاف نظر است و نظرات آقای میرحسین موسوی به تصمیمگیریهایی که اکنون در حال اجرا است، نزدیکتر است. در همین رابطه: • خاتمی: زندانی شدن در ایران، «خفت» نیست
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقای مزروعی، که گرما و سرمای این زندگی را تجربه کرده اند و من برای ایشان احترام خاصی دارم، می فرمایند «شیب کار آقای خاتمی به طرف آمدن است.»
-- Angorchian ، Dec 23, 2008بهتر است، آقای مزروعی به دوست خود تذکر دهند، ممکنه شیبش تند باشد یا تیز باشد.
انگورچیان،
همه این چهار نفر آقایان یعنی میرحسین موسوی کروبی خاتمی و احمدی نژاد سالها بر مسند قدرت نخست و زیری .ریاست مجلس و یا ریاست جمهوری مملکت بوده اند و نشان داده اند که از نظر اقتصادی و معیشت مردم و تورم چگونه وضع مملکت را روز به روز بدتر کردند و از قدیم گفته اند که تجربه کردن تجربه شده خطاست و آدم عاقل دوبار از یک لانه مار گزیده نمیشود . پس ملت باید بدنبال شخصی باشد که بتواند با شیوه مدیریتی صحیح و نوین بعنوان رئیس جمهور مملکت را اداره کند .علی
-- علی ، Dec 23, 2008اي كاش فردي مانند عبدالله نوري كانديدا مي شد كه به خاطر تندروي هايش شايد بتواند تاثير گذار تر باشد.آقاي خاتمي كه ... هستند و كروبي هم خواب است و بين ميرحسين و محمود تفاوتي نيست كار كار خود عبدالله است...
-- علی ، Dec 24, 2008