آیا اصلاحات قابل اصلاح است؟
اصولگرایی که بی عیب و نقص خود را وانمود می کند و با اصلاح میانه ای ندارد.

khatami duset darim

فکر کنم منظور شما تیر ماه 1378 باشه که 1387 درج شده.

آقایانی که‌ از درس عشق و شهامت عقب افتادند، به آقای باقی، یا دفتر ایشان مراجعه کرده و ثبت نام کنند.
اسنادی،

معلوم که در ایران زندانی شدن خفت نیست. این خفت برای آن "نظام" و آقای خاتمی مدافع "جمهوری اسلامی" است که شریفترین ترین انسانها را یا می کشد و یا زندانی می کند و یا آنها را راهی کشورهای بیگانه می سازد. باز مثل اینکه ما با گفتارهای مانند اینکه خیار سبز است باید راه های رفته شده را تکرار کنیم!

در ضمن، برای روشنفکران مذهبی، کلاس های آقای سروش یا دستغیب توصیه می شود!
زنجانی،

بد نیست،
آقایان روشنفکر غیر مذهبی، سری به کتاب های آقای احسان طبری و دوستان شاعر ایشان بزنند و درس عشق را فرا گیرند.
در ضمن اشعار آقای سهراب سپهری برای رهائی و آزادی، بی نظیره.
بو تو.

به نظر من مهمترين ضعف آقاي خاتمي اعتقاد و التزام عملي به ولايت مطلقه ي غير خداست
كه متاسفانه در تبيين مباني اصلاحات به آن نيز اشاره كرده اند(مشكل اصلي ايران در در طول اين 2530 سال گذشته انحصار قدرت در يك خانواده يا طبقه يا گروه خاص بوده است) وگرنه تمامي نيروهاي دموكرات و اصلاح طلب با ايشان در باقي موارد مباني مذكور هم نظرند

اگر هم طبق معمول به سانسور نظر پرداختید، مهم نیست. فقط بدانید کسانی هستند که حذف قسمتی از حرفهای خاتمی که به تعریف و تمجید از "روح الله خمینی" و طرفدار "دموکراسی!" خواندن او می پردازد، در می یابند! اصولن قتل عام 67 با تکیه بر همین "دموکراسی خواهی خمینی"! صورت پذیرفت!

اگر و اگر و اگرهای دگر . مشکل اساسی شما محافظه کاریتان است تا روز اخر میگفتی نمیگذارند شاید هم راست میگفتی ولی اگر انها نمیگذاشتند توئی که رئیس جمهور این مردم بودی از ارای این همه زن و مرد و پیر و جوان و دانشجویان صیانت نکردی و صادقانه استعفا نکردی که همه به خود ایند . حتمآ مصالح نظام و حاکمان وقت را بر مصالح مردم ترجیح دادی یا شاید طعم شیرین قدرت این اجازه را به تو نداد . که اگر استعفا میدادی اسمت تا ابد در تاریخ این کشور جاودانه میماند و جنبش دوم خرداد هم به سرانجام میرسید نه مثل الان که باعث تنفر بسیاری از کسانیست که تو را باور کردند و به تو اجازه ظهور دادند . فقط بدان که هیچ شانسی نداری و لطف کنید و بر ما منت گذارید و دیگر ( تشریف نیاورید. )

محبوب محبوب است و فرقی نمیکند که در کجا و در چه مقامی باشد. خاتمی شخصی که محبوبیت بسیار زیادی در بین مردم دارد و حامیان او از روی عشق و محبت از او حمایت میکنند نه از روی رسیدن به منافع حقیقی و حقوقی

بله اصلاحات قابل اصلاح است. تنها راه نجات اصلاحات تدریجی است و نه انقلاب و کودتا

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار باده ناخورده در رگ تاک است

من، آنجا بودم و به جرات میگم که این استقبال بی سابقه بود...خاتمی همچنان پشتوانه دانشجویی بالایی دارد

انتقاد از رادیو زمانه
طبق نقل رادیو زمانه، خاتمی در خصوص احتمال حضورش در دور دهم انتخابات ریاست جمهوری گفته است: «اکنون من پاسخ منفی به حضور در انتخابات نمی‌‏دهم و در حال بررسی هستم.»

تا آنجا بنده از منابع خبری دیگر سراغ گرفتم، عبارتی که خاتمی به کار گرفته است، عبارتی نیست که رادیو زمانه داخل علایم نقل قول آورده است. خاتمی چنین چیزی گفته است: "من نمي‌گويم نه، دارم بررسي مي‌كنم"
وقتی از علائم نقل قول استفاده می شود، خواننده تصور می کند، عبارت ذکر شده دقیقاً همانی است که شخص مورد نظر به زبان آورده است مگر آنکه سخن شخص از یک زبان به زبان دیگر برگردانده شده باشد. تصور می کنم، امانت داری اولین شرط کاری خبری حرفه ای باشد. البته من خودم رادیو زمانه را بسیار دوست دارم و این اتقاد کوچک را صرفاً برای بهبود کیفیت کار رادیو زمانه مطرح می کنم.
در پناه حق باشید
.............
دوست عزیز، ممنون از حسن توجهتان. عین عبارت نقل شده در خبرگزاری ایلنا موجود است و خبر زمانه نیز بر اساس آن تنظیم شده است.

انتظار رهايي و ازادي و رسيدن به حق توسط ارش و رستم و مهدي و ....... يك بيماري مزمن و تاريخي ايرانيان است بايد درك كنيم كه توانايي هر كس محدود است و مسئوليت هر كس با راي دادن پايان نمييابد

اقای خاتمی جنابعالی در 8 سال ریاست جمهوری خودتان چه گلی به سر ملت زدید که برای بار دوم بزنید شما که می دانید رای نمی اورید 1-- به دلیل اینکه دیگر آن 20 میلیون نفر پشت شما نیستند و حتی بر ضد شما شده اند به خاطر سهل انگاری در قدرت و همراه نبودن با مردم و خیانت در امانت و رو گرداندن از مردم
2-- به دلیل اینکه 8 سال رئیس جمهور بودید قبلا و نان بیات از گلوی مردم پائین نمی رود 3-- در صندوق رای اسم کس دیگری هست که فقط وزارت کشور می داند و چند نفر دیگر ... بهتر است ابروریزی نکنید و به عاقبت بی اندیشید

Che ajab yeki peyda shod bege man eshtebah kardam!
man ham ba ghahreman koshi mokhalefam ham ba ghahreman parvari, zende bad khatami

مانده تا برف زمين اب شود...
در مورد كانديد شدن يا نشدن ايشون نظري ندارم بلكه ارزو ميكنم بهترين اتفاق بيفته و حس ميكنم به ارزوم ميرسم.از اينكه زمان زياست جمهوريشونو درك كردم خمشحالم دوستشون دارم دعاشون ميكنم واعتقاد دارم فقط نخبگان ازپتانسيل هاي وجودي اقاي خاتمي اگاهي دارند به خاطر اوردن 8سال اصلاحات و ديدن اتفاقات اين 4سال حق بودن وعدهاي خدارو بهم ثابت ميكنه.اونها كه روزي متحد بودن براي ريختن ابروي ابرومندان امروز در مرداب بي ابرويي به اميد نجات دستوپا ميزنند وانها كه متحد بودن براي كارشكني و محدود كردن اختيارات خدمتگزاران مقام دارند اما فقط چند هفته!انهم بدون هيچ اختياري!و مردمي كه گفتند خسته ايم و ظاهر پرستان رو انتخاب كردن وبه صبر واينده نگري پشت كردن اونهم بعداز همه ايثارگري هايي كه خودشون براي روي كار امدن وحفظ اين نظام كرده بودند امروز نسبت به 4 سال پيش تيزبين ترو با انگيزه ترند تا بتوانند باز اينده اي براي خود ترسيم كنند!و از اصلاحات حمايت ميكنند چراكه بايد نهالي را كه كاشتند به سپيدار قدبرافراشته اي تبديل كنندو حقيقت اين است! نظام شاهي مطلوب مردم نبود وانقلاب شد طرفداران حكومت هاي ديگر وقتي مخالفت مردم رو ديدن خونشونو ريختن واما مردم براي حفظ اين حكومت از خونشون گذشتند...

سلام ... با نقد از خود سعی در ادامه محافظه کاری در سياست تازگی ندارد و اگر واقعا دوباره مردم فريب اين سياست را بخورند نشان اين هست که ايشان يک سياست​باز حرفه​ای که در کور کردن افکار مردم درايت دارد، هست. قانون ايران اصلاح​پذير نيست مگر به فرمان رهبر و با همکاری شورای نگهبان ... آيا خيال ميکنيم اين رهبر و شورای نگهبان حاضر هستند قدرت خود را از دست بدهند يا کم کنند؟؟؟؟!

با سپهر موافقم. اصلاحات به صورت تدریجی ممکن است.
متاسفانه اغلب هم میهنان صبور نیستند و تنها کسی را می خواهند که یک شبه یا دست بالا در چهار سال ایران را گلستان کند. توسعه ی کشور فقط به توسعه سیاسی و اقتصادی بستگی ندارد. توسعه ی فرهنگی و اجتماعی هم مهم است. نه احمدی نژاد، نه خاتمی، و نه حتی اشخاصی چون مهاتما گاندی و ملکه الیزابت نمی توانند بدون اراده ی جامعه شان توسعه همه جانبه به ارمغان بیاورند.
متاسفانه تک تک افراد جامعه ی ما حتی نمی خواهند شخص خود را اصلاح کنند چه برسد به اینکه به اصلاح جامعه بپردازند.
آیدین
تلاش خاتمی جای تقدیر دارد و گذر از احمدی نژاد و پوپولیسم دوران حال دستاورد مهمی است اما نباید انتظار شق القمر داشت. به خصوص که مردم ما «اهل کوفه» اند. خاتمی که سهل است، پشت مصدق را هم خالی کردند.

آیدین

همه سر و ته یک کرباس هستند

آقای خاتمی چرا از به اسم آوردن اقلیت بهائی ابا دارید و با ایما و اشاره از آنها حرف میزنید. آنجا که گفتید «نباید کوشش‌‏های دینی و غیردینی زمینه‌‏ای برای برخی فعالیت‌‏های سیاسی شود و به صرف این‌که فردی متعلق به دینی خاصی است نباید از حق تحصیل، حق فعالیت و حق حیات محروم شود.» اگر این شجاعت را در خود نمی‌‌بینید پس لطفا قدم رنج نفرموده و خود را نامزد نکنید چون که از همین حالا طبیعت ترسوی خود را به معرض نمایش گذشته اید. کجا رفته این حس شجاعت ما ایرانیان که همواره در لفافه و کنایه حرف می‌زنیم، مبادا تیر غیبی ولایت ما را نشانه گیرد. آقا جان واضح حرف بزن و رک و راست با مردم صحبت کن. این نوع صحبت کردن فقط شک و تردید بیشتر را سبب میشوند

همه ما وقتي اسم مصدق را به ياد مي آوريم يك بغض توي گلويمان متركد و افسوس مي خوريم كه اگر ...
اما او هم به مصالح جامعه با خيلي چيزها تسامح و تساهل كرد تا به اهدافي بزرگتر دست يابد. ولي بعد از كودتا به هزاران اتهام متهم شد. نه تنها از طرف دشمنان بلكه از طرف دوستانش. كه اگر چنان مي كرد يا نمي كرد چه مي شد يا نمي شد. حالا بعد 50 سال بياييد ما اين سرگذشت ناهنجار را تكرار نكنيم و به آنان كه به آزادي احترام ميگذارند فرصت دهيم يا حداقل يك طرفه به قاضي نرويم. قبل خاتمي چه كسي جرات مي كرد اعتراض كند و يا دم از جنبش دانشجويي بزند و يا ...
ب.ك

یکی از دوستان نوشته اند که از خاتمی بر اساس عشق و محبت حمایت می کنند و نه منافع. اشتباه همیشگی ما همین است. اتفاقا عرصه سیاست جای عشق و محبت نیست، جای منافع است و چه چیزی مهمتر از منافع مردمی که قرار است به کسی رای بدهند. ما بهتر است به منافع خود فکر کنیم و نگران جایگاه و شخصیت آقای خاتمی نباشیم. این مسئله را با علاقه ی قلبیمان به او قاطی نکنیم.
جواب دوستانی هم که فکر میکنند خاتمی هیچ گلی به سر مردم نزد نیز روشن است: مردم 8 سال می توانستند بهتر نفس بکشند، اقتصاد رو به پیشرفت بود، صندوق ذخیره ارزی داشتیم، وقتی در خیابان پلیس میدیدم به جای ترس احساس امنیت می کردیم، گفتمان دموکراسی خواهی و جامعه مدنی داشت کم کم برای توده مردم جا می افتاد، روابط خارجی بهتری داشتیم، ...
و البته همه ی اینها به قیمت عوارضی نظیر حادثه کوی دانشگاه هم بود. اگر دموکراسی می خواهیم باید بیش از این هزینه بدهیم. شکست هم خوردیم اما باید بیش از این شکست تجربه کنیم.
ادامه ی تجربه ی اصلاح طلبی (جدای از این که چه کسانی مدعی آن باشند) نیاز به بستری نظیر حضور افراد معتدل در حکومت فعلی دارد (چه فرقی میکند که فرد معتدل در حرف به ولایت فقیه یا دموکرات بودن خمینی اعتقاد داشته باشد یا نه).
به خاتمی فکر نکنیم. به منافع خودمان فکر کنیم. منفعت ما در چهار سال آینده با ریاست جمهوری چه کسی تامین میشود؟
من می گویم خاتمی.

چرا هیچ یک از مدعیان روشنفکری در ایران جرات حرف زدن از حقوق قومیتها را ندارد؟نه خاتمی نه رادیو زمانه ونه...