خانه > گزارش ويژه > تحولات ایران > از فیزیک ذرات بنیادی تا ترور سیاسی | |||
از فیزیک ذرات بنیادی تا ترور سیاسیمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.comامروز صبح خبرگزاریها و شبکههای خبری ایران و جهان خبر غافلگیرکنندهای را منتشر کردند؛ دکتر «مسعود علیمحمدی»، استاد فیزیک دانشگاه تهران، در یک حادثهی بمبگذاری در مقابل خانهاش ترور شد.
اخبار منتشر شده خیلی ناقص، ضد و نقیض و حتی در بسیاری از موارد غلط بودند. شبکههای خبری بینالمللی، بدون ذکر نام دکتر علیمحمدی، فقط به این بسنده کردند که یک دانشمند هستهای حامی حکومت ایران ترور شده است. این اخبار البته از خبرگزاریهای داخل نقل شده بود که سعی داشتند ایشان را متخصص فیزیک هستهای معرفی کنند. در حالی که تخصص دکتر علیمحمدی فیزیک ذرات بنیادی بوده است و نه فیزیک هستهای. به همین بهانه با حسین یاورتنو، محقق ذرات بنیادی از موسسهی مطالعات پیشرفتهی کره جنوبی، گفتوگو کردم. ایشان دارای مدرک دکتری فیزیک از دانشگاه صنعتی شریف هستند و پیش از این محقق پژوهشکدهی فیزیک، پژوهشگاه دانشهای بنیادی بودهاند. پیش از آن که در مورد خود مرحوم علیمحمدی حرف بزنیم، از آقای یاورتنو خواستم خیلی خلاصه در مورد گرایشهای مختلف فیزیک در حال حاضر، برایمان توضیح بدهند: به صورت کلی، گرایشهای مختلف فیزیک را میتوان به گرایشهای تجربی یا آزمایشگاهی و گرایشهای تئوری یا نظری تقسیم کرد. هرکدام از اینها شاخههای مختلف دارند. گرایشهای تئوری شامل بررسی مدلها و نظریات مختلف برای توصیف پدیدههای مختلف است و گرایشهای تجربی برای بررسی آزمایشگاهی این پدیدهها است. برای پیشبرد سریع بحث، به عنوان مثالی که موضوع اصلی این گفتوگو هم هست، فیزیک هستهای روی چه موضوعاتی تمرکز دارد؟ فیزیک هستهای مطالعهی برهمکنشهای مربوط به هستهی اتمهای مختلف است. پدیدههای مختلفی مانند همجوشی یا شکافت هستهای، آنچه در رِاکتورها یا سلاحهای هستهای میبینیم، از جمله موضوعاتی است که مربوط به این گرایش از فیزیک میشود. گرایش هستهای میتواند هم تئوری و هم عملی باشد. همینطور است؟ بله مانند همهی شاخههای دیگر فیزیک، قسمتی که مدلها و پدیدههای مختلف را بررسی میکند، قسمت تئوری گرایش فیزیک است و قسمتی که مربوط به بررسیهای آزمایشگاهی پدیدهها میشود، قسمت تجربی این شاخه از فیزیک است. فیزیک ذرات بنیادی روی چه موضوعاتی کار میکند؟ بررسی پدیدههای مربوط به برهمکنش ذرات بنیادی و میدانها، قسمت اصلی مربوط به این گرایش از فیزیک است. به عبارت ساده، نیروهای بنیادیای که در برهمکنشهای مختلف وجود دارد را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد؛ نیروهای گرانشی، نیروهای الکترو مغناطیس، هستهای ضعیف و هستهای قوی. فیزیک ذرات بنیادی، علم مطالعهی این نیروها و این برهمکنشها است. آیا کسی که در بخش فیزیک ذرات کار میکند، میتواند همزمان روی فیزیک هستهای نیز کار کند؟ هرچند بین همهی شاخههای مختلف علم ارتباط هست و نمیتوان هیچ شاخهای از علم را مستقل از بقیهی شاخهها دانست، اما در سطح کار تخصصی، موضوعاتی که به صورت عمومی در فیزیک هستهای و فیزیک ذرات در مورد آنها صحبت میشود، کاملا متمایزاند. یعنی از این نظر، کار تخصصی یک فیزیکدان هستهای و یک فیزیکدان ذرات بنیادی کاملا مختلف است. تخصص مرحوم علیمحمدی روی چه شاخهای از فیزیک بود؟ ایشان در گرایش فیزیک ذرات تخصص داشتند و فعالیت میکردند. بله ایشان را میشناختم؛ از زمانی که در ایران دانشجو بودم تا وقتی که در مرکز تحقیقات فیزیک در ایران کار میکردم. مقالات زیادی هم - شاید حدود ۴۰ تا ۵۰ مقاله - در مجلات مختلف علمی دنیا از ایشان چاپ شده است؛ فیزیکدان فعالی بودند. یعنی ایشان به تحقیق در زمینهی ذرات بنیادی مشغول بودند. درست است؟ مقالات اخیر ایشان بیشتر در موضوعات مختلف فیزیک سیاهچالهها بود. آخرین مقالهی ایشان همین چند هفتهی پیش منتشر شده است. پس ایشان همین اواخر هم سرگرم کار علمی بودند؟ بله! بعد از صحبت با یک متخصص ذرات بنیادی در مورد گرایش اصلی دکتر علیمحمدی، به سراغ یکی از دانشجویان سابق ایشان رفتم تا کمی بیشتر از شخصیت اجتماعیشان در محیط دانشگاه بدانم. از این دانشجو که نمیخواست ناماش برده شود، پرسیدم از چه زمانی دکتر علیمحمدی را میشناخته است؟ «دکتر علیمحمدی را از روز اولی که وارد دانشکده فیزیک دانشگاه تهران شدم شناختم. دانشکده، برای خوشامدگویی به ما، برنامه ی سمینارمانندی ترتیب داده بود که دکتر علیمحمدی یکی از سخنرانان آن برنامه بود. تا آنجا که حافظهام یاری میکند، موضوع سخنرانی در مورد فیزیک نوترینوها و جرم داشتن یا نداشتن آنها بود. بعدها فهمیدیم اولین دانشآموخته ی دکترای داخل کشور است. بر خلاف استادهای دیگر، به جای استفاده از اسلاید، مدام از تخته سیاه آمفی تئاتر دانشکده استفاده میکرد و این برای ما دانشجویان تازه وارد، خیلی جذاب بود. من خودم شخصاً درسی با ایشان نداشتم. اما جزوهی مکانیک کوانتومی ایشان، فارغ از اینکه استاد درس چه کسی باشد، همیشه بین بچههایی که این درس را داشتند رد و بدل میشد. حتی بچههایی که برای ادامهی تحصیلات به دانشگاههای دیگری رفتند هم سراغ این جزوه می آمدند. درسهایی که ارائه میکرد، معمولاً درسهای جدی و مهم فیزیک بود. مانند مکانیک کوانتومی و مکانیک آماری، الکترومغناطیس و گاهی ذرات بنیادی. بعد از دوره ما هم چند باری فیزیک پایه برای ورودیهای جدید برگزار کرد. برای دانشجویان بیوتکنولوژِی دانشگاه تهران هم درس فیزیک پایه ارائه کرده بود.» گفتوگو را با این دانشجو، با این سؤال ادامه دادم که تخصص دکتر علیمحمدی در چه زمینهای از فیزیک بوده است؟ «کارهای تحقیقاتی ایشان در زمینهی میدانهای کوانتومی و ذرات بنیادی بود. ایشان رئیس گروه ذرات بنیادی دانشکده بودند و مثل بیشتر فارغالتحصیلهای نسل اول دکترای فیزیک داخل کشور، کارهای نظری و ریاضی- فیزیک انجام میدادند. کتاب «مکانیک کوانتومی پیشرفته»، نوشتهی «ساکورای» را هم به صورت مشترک با دکتر «مشفق»، یکی دیگر از اساتید دانشگاه تهران ترجمه کرده بود. این در حالی است که در خبرهایی که از امروز صبح منتشر شده است، ایشان را به عنوان یک دانشمند هستهای و اتمی معرفی کردهاند. زمینهی تحقیقاتی ایشان هیچ ربطی به این زمینهها نداشت.» این دانشجو در ادامه میگوید که واقعاً برایاش عجیب است که چرا افرادی که خبر تنظیم میکنند و بیانیه صادر میکنند، حتی زحمت بررسی سایت شخصی استاد و لیست مقالههای او را به خود ندادند: «با بررسی لیست مقالههای ایشان، همانطور که در سایت شخصی او و سایت دانشکدهی فیزیک دانشگاه تهران هم ذکر شده، معلوم میشود که زمینهی تحقیقاتی ایشان فیزیک ذرات بنیادی بوده است. این نکته در بیانیهای که انجمن فیزیک ایران در همین رابطه صادر کرده است هم مشخص است.»
دکتر علیمحمدی چه فعالیتهایی در دانشگاه تهران داشت؟ «ایشان یکی از استادهای سختگیر و در عین حال محبوب دانشکده بودند. دلیل آن هم تسلط عالی ایشان نسبت به درسهایی بود که ارائه میکردند. از طرفی، در زمینهی پژوهشی هم به شدت فعال بودند و نزدیک به ۵۰ مقالهی علمی چاپ کردند و توانسته بودند «استاد تمام» دانشگاه تهران، یعنی پرفسور بشوند. تا آنجا که به یاد دارم، زمانی سمتهایی مانند معاون پژوهشی پردیس علوم و ریاست دانشکدهی فیزیک هم داشتند.» آیا به جز کار علمی، فعالیت اجتماعی و سیاسی هم داشتنند؟ «فعالیت سیاسی و اجتماعی منظمی که در بین بچهها و فضای دانشکده آشکار باشد، از ایشان به یاد ندارم. اما ایشان فردی به شدت مذهبی بود. در زمان انتخابات هم به طور آشکار از میرحسین موسوی طرفداری کردند. پس از روز ۲۲ خرداد در فضایی که همه در بهت و ناباوری فرو رفته بودند، خیلی جدی رفتار میکرد و به تداوم اعتراضها اعتقاد داشت. پس از حمله به کوی دانشگاه تهران در ۲۴ خرداد، از آنجایی که دانشکدهی فیزیک درست بالای خوابگاههای کوی قرار گرفته است، با دیدن فجایع رخ داده، به شدت پیگیر صدور اطلاعیهای از سوی استادهای دانشکدهی فیزیک شد و در جمعآوری امضاها نقش داشت. روز ۲۵ خرداد هم دانشجویان و استادان را به شرکت در راهپیمایی سکوت دعوت کرد. دکتر علیمحمدی با شمارهی سوم مجلهی «گاما» که یک مجلهی ویژهی فیزیکپیشگان کشور است، مصاحبهای دارند که با خواندن آن، تصویری از ایشان و برخی از نظراتشان مانند لزوم ماندن در ایران، به دست میآید.» به گفتهی این دانشجو، دکتر علیمحمدی جزو آن دسته از افراد مذهبی اصیلی دستهبندی میشد که به در کشور ماندن، کار کردن و ساختن آن اعتقاد و ایمان جدی داشت. اما از جایی دید که اصول و ارزشهایی که به خاطرش دارد این همه تلاش و فعالیت میکند، در حال فراموشی و نابودی است. او فعال شدن جدی ایشان در دورهی انتخابات و وقایع پس از آن را نیز در همین راستا ارزیابی میکند: «دکتر علیمحمدی هفتهی گذشته یک جلسهی بحث سیاسی در دانشکده راه انداخته بود و با ذکر همدورهای بودنش با افرادی چون «دانشجو»، «عبدی» و «کدیور»، گفته بود که این جلسات را با وجود مخالفتهای که شده، ادامه خواهد داد و راه بیرون آمدن از وضع ناخوشایند فعلی را بحث و گفتوگو دانسته بود. جلسهی هفتهی گذشته با توجه به تصویری که از دکتر علیمحمدی در ذهن بچهها، به عنوان فردی که پژوهش و کارهای علمی برایش بیشترین اهمیت را دارد، در دانشکده خیلی سروصدا کرد.» در همین زمینه: • صفحه شخصی دکتر علیمحمدی بر روی وبسایت دانشگاه تهران • صفحه دکتر علیمحمدی بر روی وبسایت پژوهشکده فیزیک پژوهشگاه دانشهای بنیادی • لیست مقالههای تخصصی دکتر علیمحمدی • پروژه بینلمللی سزامی که دکتر علیمحمدی نماینده ایران در آن بود • آخرین مقاله پژوهشی دکتر علیمحمدی • بیانیه حمایت اساتید دانشگاه تهران از میرحسین موسوی که دکتر علیمحمدی هم آن را امضا کرده بود |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
در سال 1967 «سمیر نجیب»، دانشمند هستهای مصر در «دیترویت» آمریکا توسط اسرائیل به قتل میرسد/ اسرائیل عامل قتل دانشمند علوم ارتباطات مصر به نام سعید بدیر در سال 1980 بوده است/ در سال 1980 اسرائیل موفق میشود تا «یحیی المشد»، یکی از برجستهترین دانشمندان اتمی مصر را ـ که در طرح اتمی عراق فعالیت داشت ـ در هتل مریدیان پاریس ترور کند/ و ...
-- بدون نام ، Jan 13, 2010http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=81031
حزب ال.. لبنان از حکومت ایران باج میگیرد !!.این حزب که در چند سال اخیر بشدت در ارکان حکومتی ایران نفوذ کرده با اقدام به ترور دکتر مسعود علی محمدی از یکطرف چنین القا میکند که امریکا واسراییل قاتل دانشمند هسته ای ایران هستند ! بنا براین دولت ایران باید به حزب اله لبنان مبالغ هنگفتی چهت عملیات تلافی جویانه پرداخت نماید !! از طرف دیگر با این ترور شکاف بین مردم وحکومت عمیقتر شده لذا باز هم حکومت برای بقای خود باید به این نیروهای سرکوبگر حاضر در ایران پول پرداخت نماید.
-- نادر ، Jan 13, 2010این هم زهر چشم از اساتید که یهو کسی فکر نکند فقط برادر زاده میر حسین را می کشند، بقیه را هم لازم باشد بعله...
-- ممدآقا ، Jan 13, 2010کیه که ندونه این عمل کثیف تروریستی کاره خوده حکومت اسلامی است با یک نگاه ساده به سابقه این حکومت تروریست پرواره اسلامی که از اول پیدایشش با رعب و وحشت بر ایران حکومت کرده و حالا حیاط ننگین خود را در خطر میبیند دست به تروره نو اندیشان جامعه میزند شما نگاه کنید تمام اطلاعاتی که درباره این استاد فیزک دادن همه راه گم کنی است طرفداره احمدی نژاد بوده دانشمنده هسته ای بوده که همه اینها نادرست از کار در امد و خنده دارتر از ان انجمن پادشاهی را عامل این جنایت معرفی کردن که اصلان شاخه نظامی ندارند و گروه منسجمی نیستن که بتوانند اینچنین کاره فنی انجام بدهند بم کنترول از راه دور و بعد اسرائیل امریکا انگلیس هر که دستشون رسید گفتن باید به تروریستهای اسلامی گفت خودتی
-- kia ، Jan 14, 2010