تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

حماس و اصلاح‌طلبی

برگردان ونداد زمانی

مسائلی در بدنه سیاسی حماس در حال وقوع است که اگر جدی گرفته شود، همه تنش های خاورمیانه را به مسیر تغییرات بنیانی می‌کشاند. علائم غیر قابل انکاری مبنی بر این وجود دارد که جنبش رادیکال و شدیداً مذهبی حماس، با زیرکی تمام در حال تغییر دیدگاه خویش در باره اسرائیل است.

با وجود این که این تغییر مشی بسیار محدود و ناچیز به نظر می‌رسد ولی نشان از آن دارد که دستگاه رهبری حماس، در پی یافتن فرمولی است تا بتواند هم با جهان غرب کنار بیاید و هم قادر به حفظ قدرت سیاسی‌اش در بین فلسطینی‌ها و اعراب باشد.

نگرش اصلاح‌ طلبانه حماس، چرخش ناگهانی و غیرمنتظره‌ای نیست و زمینه‌های آن از پنج سال پیش در حال شکل‌گیری بود. تصمیم حماس مبنی برشرکت و رقابت در انتخابات مجلس فلسطین در سال ٢٠٠٥، بزگترین چرخش استراتزیک حماس بود.

حماس قبل از هر جیز، برای آن‌که قادر باشد تا در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کند، باید شرط اصلی ورود به مسابقه انتخاباتی را می‌پذیرفت و شرط اصلی و قانونی برای ورود در انتخابات، پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور بود.

از آن زمان به بعد در دفعات متوالی، رهبران حماس اعلام کرده‌اند که قطعنامه پیشنهادی برای مرز بین اسرائیل و فلسطین در سال ١٩٦٧ را قبول دارند. خالد مشعل، رهبر سیاسی حماس که جنبش را از دفتر مرکزی‌اش، واقع در سوریه هدایت می‌کند، درسال ٢٠٠٨ در مصاحبه ای گفته است: «ما واقعیت‌گرا هستیم».

خالد مشعل که از طرف یک خبرنگار اتریشی برای پاسخ‌گویی در باره مشی درازمدت جنبش حماس، تحت فشار قرار گرفته بود، تاکید کرد: «ما پذیرفتیم که چیزی به نام حکومت اسرائیل وجود دارد».


قاضی حامد، یکی دیگر از رهبران حماس نیز در یک مصاحبه مطبوعاتی اشاره‌ی مشخص‌تری کرد؛ او گفت، ما به این بسنده می‌کنیم که اسرائیل برای رسیدن به صلح با فلسطین، به مرز قبل از جنگ ١٩٦٧ بر گردد و کنترل غزه، وست بنک و اورشلیم شرقی را به دولت فلسطین بسپارد.

به این ترتیب، نه تنها حماس خواهان بازپس‌گیری و آزادسازی فلسطین اشغالی نیست، بلکه قیومیت اسرائیل را بر نواحی تحت اشغال قبل از جنگ ١٩٦٧ می‌پذیرد.

حماس از دیپلماسی صدر اسلام کمک می‌گیرد تا تغییرات مطرح شده بر اساس موقعیت موجود را رنگ و لعاب مذهبی بدهد. آن‌ها از صلح‌های کوتاه مدت با نام «تحدیا» و قرارداد صلح ٥٠ ساله «حادناس» که قراردادهای اسلامی است حرف می‌زنند.

اخیراً حماس ملاهای خود را بسیج کرده است تا در مساجد از واقعه فتح سلحشورانه فلسطین به دست صلاح‌الدین ایوبی و به‌ویژه از پیمان صلحی که او با صلیبیون بعد از آن جنگ منعقد کرد، حرف بزنند.

عوامل مختلفی باعث پدید آمدن شیوه‌های اصلاح‌طلبانه در خط مشی حماس در طی سال‌های اخیر گردیده‌اند. مشکلات مربوط به اداره حکومت، بعد از آخرین جنگ مخرب و رودررو با ارتش اسرائیل، بحرانی را دامن زده است که حماس را مجبور کرده است تا برای مدتی انرژی‌اش را صرف تنظیم امورات اقتصادی و اجتماعی بکند.

تابستان گذشته، یک گروه نظامی با نام «جندانصارالله»، مترصد تشکیل حکومت امارات اسلامی غزه بودند که بلافاصله غائله‌شان با قدرت تمام، توسط حماس و پس از کشتن ٢٠ عضو گروه، به همراه رهبرشان، «عبدالطیف موسی» پایان یافت. حماس با این عمل نشان داد که نمی‌خواهد مناطق آزاد فسطین را به مرکز تروریسم بین‌المللی از نوع القاعده تبدیل نماید.


چرخش صلح‌جویانه حماس، توسط رئیس قبلی سازمان اطلاعاتی موساد، «افراهیم هلوی» نیز تائید و تاکید شده است. او معتقد است که حماس، کاملاً پایبند ادعای خویش در مورد پذیرفتن مرز اسرائیل و تشکیل دولت فلسطین در اراضی قبل از جنگ ١٩٦٧ است.

انستیتوی مطالعات استراتژیک ارتش آمریکا نیز، گزارش‌های مشابه‌ای دال بر این موضوع چاپ کرده است که حماس دست‌خوش تغییرات وسیع شده است و در جمع‌بندی پایانی مطرح کرده است که «شدت مخالفت اسرائیل با سازمان حماس، یکی از بزرگترین سدهای پروسه‌ی صلح در منطقه است.».

در فلسطین، نیروی اجتماعی‌ای قوی‌تر و موثرتر از حماس برای صلح با اسرائیل وجود ندارد. اگر دولت‌های غربی به همراه روسیه، چین و حتی اسرائیل باب رابطه با حماس را باز نکنند و اگر محاصره‌ی غزه و عذاب دهشتناک فلسطینی‌ها هر چه زودتر پایان نیابد، باید شاهد رشد بحران و تنش‌های افراط‌آمیزتر در منطقه باشیم.

Share/Save/Bookmark

این مطلب ترجمه‌ای است از:
Fawaz A. Gerges, The Transformation of Hamas, Appeared in the January 25, 2010 edition of The Nation.

نظرهای خوانندگان

چقدر می شود به حرفهای این فاندیمانتالیستها اعتماد کرد. انها منطق سرشان نمی شود

-- بدون نام ، Jan 12, 2010

هیچ قدت سیاسی مادرزاد ازادمنش به دنیا نیامده..همه جا اتفاقات جبری و قدم به قدم بوده است. فلسطینی ها که درانتخابات خویش به حماس رای داده اند از مریخ که نیامدند. انها هم مثل همه مردم دنیا درجستجوی امنیت ورفاه هستندواین حکومت های شان رامجبور به تغییر میکند

-- یک رهگذر ، Jan 12, 2010

«انها منطق سرشان نمی شود»
جناب بی نام این ادعای شما خودش به اندازه کافی فاندیمانتالیستی است

-- نسرین ، Jan 12, 2010

اسلام تنها چهارچوبی است که قادر است انرژی تحقیر و استعمار شده خاورمیانه را سمت و سو دهد. چرا که کمونیسم و ناسیونالیزم امتحانشان را پس دادند. تنها امید به دمکراسی است که می تواند ( هر جند به کندی) پاسخگوی واقعی مردم منطقه باشد.

-- پرویز از لندن ، Jan 12, 2010

باور نکنید

-- بدون نام ، Jan 13, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)