خانه > گزارش ويژه > تحولات ایران > «منع حقوقی برای تعقیب مرتضوی وجود ندارد» | |||
«منع حقوقی برای تعقیب مرتضوی وجود ندارد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comسرانجام یکشنبه بیستم دی ماه، کمیتهی ویژهی منتخب مجلس برای پیگیری حوادث پس از انتخابات، گزارش نهایی خود را در صحن علنی مجلس ارائه کرد.
در این گزارش صراحتا آمده است که سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، اطلاعات دروغ به این کمیته داده است و مسئولیت درجه یک و مستقیم در رابطه با شکنجهها و قتلهای واقع شده در کهریزک دارد. در بخشی از این گزارش آمده است: «هیأت از وی پرسید به چه دلیل بازداشتشدگان روز هیجدهم تیرماه به کهریزک منتقل شدند؟ ایشان ضمن مناسب و استاندارد دانستن این بازداشتگاه، مسالهی فقدان ظرفیت زندان اوین را اصلیترین دلیل جهت انتقال این بازداشت شدگان به کهریزک دانست». در بخش دیگری از این گزارش به صراحت آمده است که مقامات زندان اوین مسالهی کمبود جا و ظرفیت را انکار کردهاند. به این ترتیب، یکی از مهمترین نکات این گزارش شاید تاکید بر مسئولیت سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، در خشونتهای رویداده در بازداشتگاهها باشد. به لحاظ حقوقی، این گزارش چه الزاماتی را ایجاب میکند و در شرایط فعلی قضایی در ایران، چه انتظاراتی میتوان داشت؟ این نکات را با دکتر محمد سیفزاده، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر در میان گذاشتهام. با دکتر علیرضا رجایی، نویسنده و فعال سیاسی ملی− مذهبی، انتظارات احتمالی را که این گزارش در فضای سیاسی ایران بهوجود میآورد، طرح کردهام.
آقای سیفزاده، چنین گزارشی به لحاظ حقوقی چه تبعاتی باید داشته باشد؟ مجلس علاوه بر وظیفهی تقنینی، حقی را نسبت به اینگونه مسایل دارد؛ اصل ۷۶ حق تحقیق و تفحص به مجلس داده است. طبق اصل ۹۰ هرکس میتواند از دو قوه و حتی از مجلس به کمیسیون اصل نود شکایت کند. همچنین نمایندگان مجلس به موجب اصول ۸۴ و ۸۶ قانون اساسی، حق دارند در مورد تمام مسایل کشور اظهارنظر کنند و البته در مقابل اظهارنظر و اقداماتی که انجام میدهند، کاملا مصون از تعرض، توقیف و بازداشت هستند. کمیسیون امنیت مجلس، از سوی رییس مجلس مامور میشود که به مطلب مورد نظر رسیدگی کند. کمیسیون کارگروهی را، تحت عنوان این کمیته تعیین میکند و این کمیته شروع به بررسی مسایل میکند. وقتی در کمیسیون اصل ۹۰ به موضوع رسیدگی کردند، تکلیف دارند که اگر به موارد جرم برمیخورند، به قوهی قضاییه بفرستند که آنجا به دادستان ارجاع میشود. البته الان کمیسیون اصل ۹۰ در این قضیه دخیل نیست. در این مورد، بررسی از سوی کمیسیون امنیت اجتماعی صورت گرفته است. اما به هرحال علاوه بر این که مخبران کمیسیون میتوانند در صحن مجلس به صورت علنی یا غیرعلنی گزارش را قرائت کنند، میتوانند به قوهی قضاییه ارجاع کنند تا در مواردی که جرم اتفاق افتاده است، به موضوع رسیدگی شود. اشارهی شما به قوانین موجود و نحوهی رسیدگیها به طور کلی است؛ اما در شرایط موجود و در مورد شخص آقای مرتضوی، چه انتظاری دارید؟ از لحاظ حقوقی هیچ مشکلی برای تعقیب متهمین این پرونده از جمله آقای مرتضوی وجود ندارد. پرونده باید ابتدا به دادسرای انتظامی قضات برود. در آنجا مصونیت قضایی ایشان به حالت تعلیق درمیآید و قابل تعقیب خواهد بود. اما در موارد مشابه دیگر، از جمله در قتل زهرا کاظمی که من وکیل خانوادگیشان بودم، در آنجا هم انگشت اتهام به عنوان یکی از متهمین به سمت آقای مرتضوی بود، هیچ اتفاقی نیفتاد و ایشان تعقیب نشد. آقای سیفزاده، آیا این مورد با توجه به گزارشی که در صحن علنی مجلس مستقیما در رابطه با آقای مرتضوی قرائت شد، تفاوتهایی با موضوع زهرا کاظمی و اتهام آقای مرتضوی در آن زمان ندارد؟ در مورد زهرا کاظمی هم همین اتفاق افتاد. یعنی کمیسیون اصل ۹۰ که مقام و شأناش از این کمیته هم بالاتر است، به موضوع رسیدگی کرد. کمیسیون امنیت اجتماعی مجلس ششم نیز به موضوع رسیدگی کرد و هر دو گزارش خود را در صحن علنی مجلس قرائت کردند. تا آنجایی که در خاطر دارم، از سوی کمیسیون امنیت اجتماعی، آقای محسن آرمین، در صحن علنی مجلس گزارش را خواند و انگشت اتهام را نیز به سوی آقای مرتضوی گرفت. مجلس ششم، مجلس اصلاحطلب بود و مجلس کنونی مجلس اصولگرا و نزدیک به دولت است. این تفاوت را چگونه میبینید؟ توجه داشته باشید که مجلس ششم نیز به دولت اصلاحات، یعنی آقای خاتمی، نزدیک بود. بنابراین مساله برمیگردد به مشکلاتی که در قوهی قضاییه وجود دارد. الان همه صحبت از قانون میکنند، اما میبینیم این همه بیقانونی اتفاق میافتد. مثلا اسم تظاهرات و راهپیمایی را که حق مسلم مردم است، «اغتشاش» میگذارند و قوهی قضاییه نیز متاسفانه افراد بسیار زیادی را دستگیر میکند. بحث سر این نیست که اگر افرادی در این تظاهرات مرتکب جرم میشوند باید تعقیب بشوند یا نه؛ بحث سر این است که به قانون توجه نمیشود. یعنی با جعل عناوین قانونیه، به وظایف قانونی خودشان عمل نمیکنند. با آقای علیرضا رجایی صحبت میکنم و از ایشان میپرسم اگر این گزارش اهمیتی دارد، اهمیت آن در کجاست؟ به نظر من، به هر حال قرائت این گزارش اتفاق قابل توجهی است. ضمن این که پیش از خواندن این گزارش برخی از نمایندگان مجلس انگشت اتهام را به طرف آقای مرتضوی نشانه رفته بودند. بنابراین ذهن جامعه کاملا برای شنیدن این گزارش آماده بود و البته امروز با خواندن این گزارش، شکل رسمیتری هم پیدا کرد. آیا نشانههای دیگری هم در فضای سیاسی ایران میبینید که بتواند در کنار این گزارش، نشانهی بازتر شدن فضای سیاسی بشود؟ این اتفاق را در کنار برخی پدیدههای دیگر چند روزهی اخیر، از جمله برگزاری مناظرههایی البته در جمع خود جناحهای اصولگرا در صدا و سیما، قابل بررسی است. این که در اثنای این مناظرهها، ضمن این که دو کاندیدای اصلاحطلب مقصر عنوان میشوند و گفته میشود پافشاری آنان بر سر این که تقلب صورت گرفته، آنها را متهم این ماجرا میکند، در عین حال بخشهایی از جریان اصولگرا هم در معرض اتهام قرار میگیرند. صریحترین این اتهامات را آقای علی مطهری عنوان کرد و گفت که آقای احمدینژاد در مناظره با آقای موسوی با بیان اتهاماتی که به آقای هاشمی زد، کلید اول این ماجرا را زد. همچنین آقای خوشچهره نیز شب گذشته اعلام کرد که وقتی آقای احمدینژاد گفتند که مردم خس و خاشاک هستند، بازهم بر این قضایا دامن زدند. مجموعا میشود انتظار داشت که دارد تغییر رویهای به نرمی صورت میگیرد. البته هنوز برای نتیجهگیری خیلی زود است. میتوان احتمال داد که انعطافهایی از سوی جریان اصولگرا به نفع اصولگرایان میانهرو یا که در واقع جناح راست میانه، دارد اتفاق میافتد. اما باز هم میگویم که نتیجهگیری در این مورد هنوز زود است. در طول حرکت اصلاحی در زمان خاتمی نیز گاهی نشانههایی میدیدم که جناح میانهروتر راست ممکن است استقلال و یا مدیریت بیشتری را به دست بگیرد ولی تا میآمدیم که امیدوار شویم، مجددا وقایعی پیش میآمد که همین راست افراطی زمام کار را به دست میگرفت. آقای سیفزاده هم به همین نکته اشاره کردند که در دورهی قبل نیز همین اتفاق افتاد و کمیسیون ۹۰ که مهمتر از این کمیته هم بود، آقای مرتضوی را در قتل زهرا کاظمی مقصر شناخت. اما اتفاقی نیفتاد. نظر شما چیست؟ جنس این مجلس با مجلس ششم تفاوت دارد. مجلس و دولت آن زمان مجموعا اصلاحطلب بودند. من همین استدلال شما را آوردم؛ ولی ایشان گفتند فراموش نکنید که آن مجلس اصلاحطلب به دولت آن موقع نزدیک بود. شما این استدلال را چگونه میبینید؟ مجلس و دولت آن زمان اصلاحطلب بودند و بنابراین مواضع بهحق آنان از طرف جناح راست اصولا مشروع نبود. به خصوص در مقطعی که قضیهی مرحوم زهرا کاظمی اتفاق افتاد، فضای سیاسی کاملا پرتنش بود و آقای مرتضوی نیز موضعی کاملا استراتژیک داشت. اما الان آقای مرتضوی در جای خوبی است برای این که مورد حمله قرار بگیرد. از یک طرف با تغییر رییس قوهی قضاییه، از دستگاه قضایی رانده شده و از سوی دیگر راست میانه آقای احمدینژاد را قویاً متهم این ماجراها میداند. آقای علی مطهری هم به صراحت این مساله را عنوان کرده است. در هرحال این دولت متهم ناآرامیهای اخیر است و آقای مرتضوی هم در همانجا قرار دارد. به این جهت فرصت خوبی است برای راست میانه که حملههای خود را تشدید کند. بنابراین اوضاع کمی متفاوت است، ولی خیلی راحت با یک گل بهار نمیشود. یعنی تا اتفاق مشخصی نیفتد، نمیتوانیم با قاطعیت این مساله را تحلیل کنیم. هرچند در همین یک هفتهی اخیر مواردی اتفاق افتاده که باید نسبت به آن تأمل کرد اما باید دید اقدامات عملی و اجرایی تا کجا پیش خواهد رفت. آیا نتایج مثبتی را که −البته به سختی− محتمل میدانید، جمعبندی نهایی این گزارش که آقای موسوی و کروبی را هم در ایجاد این اغتشاشات مجرم میداند، کمرنگ میکند؟ این که به نظر میآید دست جناح افراطی دارد کوتاه میشود – بازهم بگویم که ممکن است کوتاه شود− یک قدم به جلو است. ولی طبیعی است که ما به عنوان حامیان آقای میرحسین و آقای کروبی به قسمت دوم نظرات و مواضع باور نداریم. به یک دلیل خیلی واضح و روشن؛ آن هم عبارت از این است که اعتراض حق مردم است. همچنان که در دورهی اصلاحات گفته میشد انتقاد حق مردم است، اعتراض هم حق مردم است و حاکمیت نمیتواند پیش از آن که مردم بخواهند اعتراض خود را عملی کنند، یک صافی و دستگاهی را بگذارد تا آن دستگاه اعلام کند که آیا این اعتراض به حق است یا به ناحق. مردم اصولا حق دارند که اعتراض کنند و در جریان افکار عمومی معلوم میشود که این اعتراض تا چه حد مورد قبول افکار عمومی هست یا نیست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|