خانه > گزارش ويژه > دانشجویان > «سیستم امنیتی وارد حریم خصوصی شده است» | |||
«سیستم امنیتی وارد حریم خصوصی شده است»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comچند روز دیگر، شانزدهم آذر، روز دانشجو در ایران، به سنت پنج - شش سال گذشته باید برگزار شود؛ در حالی که فضای سیاسی و امنیتی در ایران مستقیما در ارتباط با نگرانیهای فرا رسیدن این روز شکل میگیرد. دستگیری دانشجویان شناخته شده ادامه دارد و روزی نیست که نامهایی به این فهرست اضافه نشود. چهارشنبه ۱۱ آذر نیز تعدادی از دانشجویان در منزل یا محل کار خود دستگیر شدند. فرهاد شرفی، دانشجوی معماری در خرمآباد، فؤاد شمس، فعال دانشجویی در تهران در خانهی خود و همچنین مهدیه گلرو که به تازگی حکم یک سال حبس تعلیقی با مهلت پنج سال را دریافت کرده بود، در خانهی خود و به همراه همسرش دستگیر شدند. در بارهی دستگیری مهدیه گلرو و همسرش، با آقای محمد اولیاییفر، وکیل وی گفتوگو میکنم که در عین حال وکالت تعداد قابل توجهی از دانشجویان را نیز بر عهده دارند. آقای اولیاییفر، خانم گلرو مگر اخیراً حکم یک سال حبس تعلیقی با مهلت پنج ساله دریافت نکرده بود؟ بله، روز سهشنبه، آخر وقت حکم یک سال حبس تعلیقی با مهلت پنج سال به ایشان ابلاغ میشود، اما متأسفانه روز چهارشنبه هفت صبح دستگیر میشود. اساساً اتهام ایشان چه بوده است؟ خانم گلرو از دانشجویان محروم از تحصیل بوده است که به اتفاق چند دانشجوی محروم از تحصیل دیگر از دانشجویان علامه و دانشجویان ستارهدار، تشکلی به نام «تشکل دفاع از حق تحصیل» را تشکیل میدهند. این دانشجویان خیلی قانونمند عمل میکردند و اعتراضاتشان را از طریق مراجع قانونی مانند وزارت علوم و دانشگاه دنبال میکردند. ولی به این اعتراضات رسیدگی نمیشد. گویا همان زمان تحصن و اعتصاب غذایی میکنند و دستگیری اول ایشان در آن ارتباط بوده است؟ بله، این دانشجویان اعتراضاتشان را خیلی قانونی ابراز میکردند ولی هیچ توجهی به آن نمیشد. در نهایت این دانشجویان در آذر ۸۷ تحصن کردند. تحصنشان چهار روز ادامه داشت و خواهان رسیدگی از سوی رئیس دانشگاه میشوند. به خواستههای این دانشجویان در این تحصن نیز رسیدگی نمیشود. خانم گلرو به اتفاق چند دانشجوی دیگر بازداشت میشوند و هفت روز در بازداشت میمانند که با التزام به قول شرف، آزاد میشوند. معاون امنیت وقت، آقای حداد قول میدهد به امور این دانشجویان رسیدگی کند و کارشان را درست کند. ولی هیچ کاری پیش نمیرود. برای دانشجویان دیگر چه اتفاقی میافتد؟ از این دانشجویان، آقای فیضالله زاده دو سال حکم تعلیقی دریافت میکند. آقای پیمان عارف هم که در زندان است و آقای حسام سلامت از دانشجویان ستارهدار به خاطر بحث در نشست قانونیای که رئیس دانشگاه برگزار کرده بوده است، چهار سال حبس گرفته است. حکم خانم گلرو نیز روز سهشنبه ۱۰ آذر ماه به ایشان ابلاغ میشود که شامل یک سال محکومیت به مدت پنج سال است. به این معنا که اگر در مدت این پنج سال جرمی مرتکب شود، این یک سال هم به آن اضافه میشود. ولی متأسفانه در ظرف کمتر از ۲۴ ساعت و در ساعت هفت صبح چهارشنبه یازدهم آذرماه، مأموران امنیتی به منزل ایشان مراجعه و ضمن تفتیش منزل و همراه بردن کیس کامپیوتر و وسایل دیگر، خانم گلرو را همراه با همسرش دستگیر میکنند. در حال حاضر، طی تماس کوچکی که همسرش داشته است، در بند ۲۰۹ زندان اوین هستند. این بار به چه اتهامی دستگیر شدهاند؟ فعلاً به من که وکیل خانم گلرو هستم، هیچ اتهامی را در مورد بازداشت ایشان ذکر نکردهاند. ولی تصور میکنم بازداشت دانشجویان، چه دانشجویان محروم از تحصیل و چه دانشجویانی که در حال تحصیل هستند. بیشتر به خاطر کنترل جو در روز ۱۶ آذر است. حکمی که ابلاغ شده، مربوط به فعالیتهای گذشتهی خانم گلرو بوده است. ولی این بازداشت و بازداشتهای دیگر در راستای اقداماتی بوده که مأمورین امنیتی جهت جلوگیری از برگزاری بزرگداشت روز دانشجو صورت میدهند. چون امکان دارد در گرامیداشت چنین روزی دانشجویان تجمع کنند یا مردم هم به آنان بپیوندند، هدفشان مقداری کنترل اینگونه تجمعات است. بنابراین محکومیتی که شعبهی ۱۲ برای خانم گلرو صادر کرده با این بازداشت، دو امر متفاوت است. همسر ایشان نیز در ارتباط با پیشگیری مسائل مربوط به روز ۱۶ آذر دستگیر شده است؟ خیر، همسر خانم گلرو اساساً هیچگونه فعالیتی نداشته است و امکان دارد که زودتر آزاد شود. تماس یکی دو دقیقهای را نیز همسر ایشان گرفته است. من اصلاً نمیدانم چرا همسر خانم گلرو را بازداشت کردهاند. برای من هم جای سؤال است و پیشبینی میکنم که شاید به زودی آزاد شود. ولی میتوانم بگویم که خانم گلرو دستکم تا چندین روز پس از ۱۶ آذر در زندان اوین، بند ۲۰۹ تحت تحقیقات قرار خواهد گرفت و امکان آزادی ایشان به این فوریت وجود ندارد. شما پیگیری پروندهی ایشان را آغاز کردهاید؟ یا خواهید کرد؟ پیگیری پرونده را آغاز کردهایم. ساعت و روز بازداشت و محل نگاهداری را متوجه شدهایم و حال باید ببینیم حکم بازداشت توسط چه مرجعی و به چه اتهامی صادر شده است. با توجه به این که روز پنجشنبه دادگستری تعطیل بوده، سعی میکنیم روز شنبه که همزمان با محاکمهی خانم شبنم مددزاده نیز هست، این مسأله را پیگیری کنیم. به شبنم مددزاده اشاره کردید؛ شما موکلین دیگری نیز از دانشجویان دارید. ممکن است در مورد وضعیت آنان توضیحی بدهید؟ بله، محاکمهی آقای مجید دُری روز سوم آذر انجام شده و منتظر حکم ایشان هستیم. برای آقای حسام سلامت چهار سال حکم صادر شده است. حکم آقای سلامت در مرحلهی تجدیدنظر است. آقای سلامت دانشجوی دکترا در رشتهی جامعهشناسی بوده که کوچکترین جرمی را مرتکب نشده است و این حکم سنگین برای ایشان خیلی باور نکردنی است. آقای ناصر صدیقی که در همین آذرماه محاکمه خواهد شد، آقای سینا شکوهی از دانشجویان لیبرال که ایشان هم دستگیر شده است. آقای سلمان سیما یکی دیگر از موکلین من است که ایشان هم دستگیر شده است. آقای پیمان عارف نیز دوران محکومیت خود را میگذراند و در ارتباط با پروندهی جدیدی که در دوران انتخابات برای ایشان باز شد، شش ماه در حبس بود. در حال حاضر هم علیرغم این که برای ایشان وثیقه گذاشتهایم، این شش ماه از نظر آنها آزاد است ولی دارد یک سال و نیم حبس را بنا به حکم قبلی میکشد. این حکم به خاطر اعلام حمایت آقای عارف از آقای آقاجری که آن زمان استاد ایشان بود، صادر شده بود. مسألهی ازدواج آقای پیمان عارف در زندان چگونه بوده است؟ بیش از دو ماه است که به آقای عارف به عنوان یک زندانی، اجازهی مرخصی نمیدهند. به این خاطر روز یکشنبهی گذشته ایشان تلفنی به آقای کروبی وکالت داد که ایشان را عقد کند. شهودها در زندان نیز آقای عبدالله مؤمنی و احمد زیدآبادی بودند. آقای کروبی و آقای ابطحی و همینطور همسر ایشان نیز حضور داشتند. عقد تلفنی انجام شد و در واقع، عروسیای که داماد در زندان و عروس خانم هم در مجلس عقد بوده، خطبهی عقد هم وکالتاً از سوی داماد زندانی جاری میشود. آقای اولیاییفر، شما سالهاست که وکالت دانشجویان را بر عهده دارید. شرایط فعلی چه ویژگیهایی دارد؟ این ایام را چگونه میبینید؟ این همه دستگیریها، احضارها؟ فکر میکنم دستگاه امنیت ایران روی سطح کلان کار نمیکند و به دیگران سپرده است، اما روی بحث خرد، مردم عادی و دانشجویان، دارد بیش از حد وارد حریمهای خصوصی میشود. روزانه شاهد دستگیریهایی چندین دانشجو چه در تهران و چه در جاهای دیگر هستیم. مساله دارد در حدی لوث میشود که اگر دانشجو حرفی بزند، تلفنی بزند و یا کوچکترین کاری بکند، درجا دستگیر میشود. اینگونه برخورد سیستم امنیتی کشوری نمیتواند حافظ منافع کشور باشد. سیستم امنیتی در همهی دنیا وجود دارد، اما در سطح کلان و به خاطر این که به آن کشور ضربه نخورد. اما الان در ایران ما شاهد هستیم که سیستم امنیتی و اطلاعاتی ما خیلی خرد کار میکند و افرادی را که کوچکترین فعالیتی میکنند، دستگیر میکند. به هرحال جو مناسبی حاکم نیست و من واقعاً به این روند نقد دارم. با توجه به ویژگی این دوران، شما با همکارانتان در مورد مسائل کاری خودتان و این پروندهها، گفتوگوهای جمعی نیز دارید؟ بله، بین همکاران ارتباط تنگاتنگ وجود دارد و مبادلهی اخبار میشود. در موقعیت کنونی هرکدام از ما با پروندههای عدیدهای که هریک از آنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ صفحه حجم دارد، روبرو هستیم. مطالعهی این پروندهها و نوشتن لایحه روی هرکدام زمانبر است و بر این اساس سعی میکنیم از همدیگر کمک بگیریم. یا آنها ما را دعوت به همکاری میکنند و یا برعکس ما از آنها طلب کمک میکنیم. آیا با همکاران وکیلتان در کشورهای دیگر نیز که با پروندههای جوانان سروکار دارند، تماسهای مشترک میگیرید؟ به عنوان یک کار تطبیقی؟ بله، چنین تعاملی نیز وجود دارد. البته نه به شدتی که با همکاران وکیل در داخل ایران تعامل داریم. آنها نمیتوانند در ایران وکالت داشته باشند، اما میتوانیم با آنها صحبت کنیم، مسائل را از نقطهنظر اطلاعرسانی و یا احیاناً پیگیریهایی که آنان از نقطهنظر بینالمللی میتوانند انجام بدهند، با آنها در میان بگذاریم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|