تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گزارشی درخصوص بحران اقتصادی دوبی در گفت‌وگو با کمال اطهاری

حباب مسکن؛ عامل اصلی بحران اقتصادی دوبی

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

در عرصه‏ی اقتصادی، بحران پولی مالی کشور امارات هم‏چنان در فهرست مهم‏ترین خبرها است. در گفت‏وگویی با دکتر کمال اطهاری، استاد دانشگاه و کارشناس امور مسکن در تهران، به علل پیدایش این بحران، جوانب گوناگون آن و تاثیرات‏اش بر اوضاع منطقه و به ویژه ایران، پرداخته‌ام.

Download it Here!

آقای اطهاری، از آن‏چه در دوبی اتفاق افتاده است، بیشتر به عنوان یک شوک یاد می‏شود. آیا واقعا همین‏طور است؟

به نظر می‏رسد همین‏طور باشد. چون اقتصاد دوبی، اقتصادی تک محصولی است و تمام سرمایه‏گذاری‏های دوبی و حتی کشورهای دیگر منطقه مانند قطر و غیره در بخش مستقلات، مسکن‏های لوکس، هتل‏ها و دیگر مجموعه‏های مسکونی متمرکز شده است.

وقتی حباب مسکن در کشوری مانند آمریکا با آن وسعت، عظمت و تنوع، آن بلا را بر سر اقتصاد کشور آورد و حتی موجب بحران جهانی شد، حدیت مفصل بخوان از این مجمل!

یعنی رونق اقتصادی در همه‏ی رشته‏های دیگر نیز به همین بخش مربوط می‏شود؟

بله، مثلا هر ساله در این کشورها بازی‏های پرخرجی مانند تنیس، اتومبیل‏رانی و… برگزار می‏شود و به ستاره‏های مطرح جهان مبالغ هنگفتی برای حضور در این بازی‏ها پرداخت می‏شود.

تمام این تبلیغات و هزینه‏های دیگر، برای بازاریابی فضا در دبی یا قطر انجام می‏گیرد. بازی‏های آسیایی‏ای را که قطر برگزار کرد، از عهده‏ی خیلی از کشورها برنمی‏آمد. در واقع همه‏ی این هزینه‏ها برای بازاریابی فضا و مستقلاتی مانند مجموعه‏ی «پالم» بود که در حال ساخت بود و پیش‏بینی می‏شد، هزینه‏های بسیار سنگینی داشته باشد.

اطلاع خیلی موثقی بر مبنای یک سند دانشگاهی دارم که خود ساختمان «برج‏العرب» ۲۰۰ سال بعد به نقطه‏ی سربه‏سری و سود‏آوری می‏رسد. یعنی برج‏العرب که نماد دبی به شمار می‏‏رود و عکس‏های آن همه‏جا برای بازاریابی فضا هست، هیچ‏وقت به تنهایی دارای بازده اقتصادی نبوده است، بلکه ساخته شده که آوازه‏ای را ایجاد کند تا شاید بتواند مستقلات دبی و یا کلا امارات را به فروش برساند.


دکتر کمال اطهاری می‌گوید اطلاع خیلی موثقی بر مبنای یک سند دانشگاهی دارد که ساختمان «برج‏العرب» ۲۰۰ سال بعد به نقطه‏ی سربه‏سری و سود‏آوری می‏رسد

دولت امارات از مجامع جهانی تقاضای کمک کرده است. این به چه معنا است؟

وقتی این بحران‏ها جهانی است، سرمایه‏های سرگردان جایی برای رفتن ندارند. مثلا سرمایه‏های سرگردان اگر می‏خواستند از آمریکا خارج شوند، نمی‏دانستند کجا بروند. به همین دلیل این کار را نکردند.

اما ۱۵سال پیش، وقتی به دنبال بحرانی که در هنگ‏کنگ رخ داد، انگلستان دچار بحران مستقلات شد، سرمایه‏های سرگردان داشتند اقتصاد انگلیس را به زانو درمی‏آوردند. حتی بانک مرکزی انگلستان از بانک‏های مرکزی اروپا طلب استمداد کرد و به کمک آن‏ها توانست از پس حرکات سرمایه‏های سرگردان در جهان بربیاید.

به این دلیل اگر حرکت شتاب‏زده‏ا‏ی در خروج سرمایه‏ها از دبی صورت بگیرد، حکم تیر خلاص را خواهد داشت و تقاضای دولت امارات از این بابت است. در این مواقع، توافق جهانی باید به داد کشورهایی مانند حتی انگلستان برسد، چه برسد به دبی یا امارات.

این بحران چقدر می‏تواند در منطقه یا شاید در جهان تاثیرگذار باشد؟

چون شرایط بیرونی نیز برای جذب سرمایه‏ آماده نیست، دبی، امارات و این مجموعه مانند یک بازی دومینو ممکن است همه‏ی شیخ‏نشین‏های خلیج فارس را فرو بریزد.

باید رژیمی جهانی به‏وجود بیاید. همان‏گونه که در مورد بحران آسیای جنوب شرقی، برنامه‏ای همگانی با کمک بانک جهانی و صندوق بین‏المللی پول چیده شد تا بحران مهار شود و به جاهای دیگر سرایت نکند.

آن‏جا دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

در آسیای جنوب شرقی نیز بحران از همین بخش مستقلات آغاز شد و پشت سر آن، به سرعت خروج سرمایه‏ها از کشورهایی مانند کره‏ی جنوبی، مالزی و… آغاز شد. با توجه به تعهد دولت که خروج سرمایه‏ها را تضمین کرده بود و باید مابه‏ازای تعهدش به آنان ارز پرداخت می‏کرد، بحران آسیای جنوب شرقی بالا گرفت.

البته آن کشورها چیزهایی برای فروختن داشتند؛ مثلا کره‏ی جنوبی سهام کمپانی‏های بزرگ خود را فروخت. صندوق بین‏المللی پول نیز این اطمینان را داشت و یک باره ۴۰ میلیارد دلار به آن مجموعه تزریق کرد که رقم اندکی نیست.


دکتر اطهاری معتقد است که بحران اقتصادی دوبی ممکن است مانند یک بازی دومینو همه‏ی شیخ‏نشین‏های خلیج فارس را فرو بریزد

آقای اطهاری، در مورد تاثیرات ویژه‏ای، اگر این بحران بر اقتصاد ایران دارد، بفرمایید که آن‏ها چه هستند.

جنبه‏های مثبت و منفی دارد؛ بحران اقتصادی کشورهای خلیج یک جنبه‏ی مثبت برای ایران دارد و حداقل‏اش این است که ارزهایی که مرتب از ایران به این سمت خارج می‏شد، در داخل می‏ماند و اگر در ایران تنش‏زادیی صورت بگیرد، می‏توانست یا می‏تواند مثبت باشد.

به این عنوان که ایران کشوری است با اقتصاد متنوع و ظرفیت دارد. این سرمایه‏ها به جای این که شیخ‏نشین‏های خلیج فارس را هدف بگیرند، ایران را هدف خواهند گرفت. مثلا مناطق آزاد ایران که زیر ضرب دوبی و… بی‏رونق بوده است، الان فرصتی به دست می‏آورند؛ البته اگر تنش‏زادیی بشود.

این جنبه‏ی مثبت این بحران برای اقتصاد ایران است، در صورتی که دولت تعقل کافی در این زمینه به خرج بدهد و این فرصت را هم مثل فرصت‏های دیگر نسوزاند.

منظورتان این است که دولت سیاست اقتصادی‏ای مبنی بر امنیت سرمایه‏های خارجی در ایران تامین کند؟

بله؛ چون ایران با وجود بازاری به این وسعت و تنوع اقتصادی‏ای که دارد، می‏تواند تضمین بیشتری به سرمایه‏های خارجی و سرمایه‏های خود ایرانی بدهد. ولی وقتی امنیت سرمایه وجود ندارد و بر طبل مقولات هسته‏ای کوبیده می‏شود، دانه به دانه این فرصت‏های طلایی را از دست می‏رود.

همان‏طوری که دبی و امثال این‏ها، اساساً به خاطر لجاجت‏های دولت‏های ایران به این مرتبه رسیدند. یعنی این فواره رفته بالا و الان دارد سرنگون می‏شود. اما می‏توانست اصلا بالا نرود.

تاثیرات منفی احتمالی این بحران در ایران چه خواهد بود؟

ایران زیان‏های مختلفی خواهد دید؛ بخشی از سرمایه‏های ایرانی در آن‏جا می‏سوزد و نابود می‏شود. همه‏ی سیستم گردش مالی ایران نیز محدودتر می‏شود. چون برای رابطه با خارج خیلی به این منطقه وابسته بوده است. این‏ها ضررهایی است که اقتصاد ایران نیز خواهد داشت.

اما اگر تعقلی در استفاده از این بحران پیدا شود، همان‏طور که همه‏ی اقتصاددان‏ها بعد از بحران جهانی اعلام کرده‏اند، ایران دارای ‏ظرفیت خیلی بالایی است و در صورت تنش‏زدایی، این بحران جهانی می‏تواند به نفع کشوری مانند ایران باشد. ولی تاکنون نشانه‏ای ندیده‏ایم که ایران بتواند از این فرصت تاریخی که برای بقیه‏ی کشورها بد شده، استفاده‏ی مثبت بکند.

در تمام کشورهای خلیج فارس و عربی، این عربستان است که می‏گویند توانسته به جهت سرمایه‏گذاری از این فرصت تاریخی استفاده کند.

با توجه به این که دبی نیز مرکز سرمایه‏گذاری‏های خارجی بود، چه مقایسه‏ای می‏توان میان عربستان و امارات کرد؟ یعنی سیاست درستی که عربستان اعمال کرد و دوبی نتوانست، چه بود؟

عربستان از همان امکانات محدود خود، برای تنوع اقتصادی و ایجاد کارخانه‏های مختلف استفاده کرد و زیرساخت‏هایش را نه برای ساختن مسکن و مستقلات، بلکه برای تنوع بخشیدن به اقتصادش به کار گرفته است.

در واقع چون عربستان برنامه‏ی اقتصادی‏اش، پیش از بحران جهانی هم به این سو بود که به اقتصادش تنوع ببخشد، جزو محدود کشورهایی بوده که پس از بحران جهانی توانسته دوام بیاورد و بانک جهانی در اسناد خود به عنوان یک نمونه‏، از این کشور یاد می‏‏کند. احتمال زیادی دارد که عربستان بتواند باز از بحران دبی نیز به نفع خودش استفاده‏ی مطلوب بکند.

اشتباه مشخص دبی چه بود؟

به نظر من، دوبی از سرنوشت کشورهایی مانند هنگ‏کنگ و آسیای جنوب شرقی عبرت نگرفت که بحران‏هایش در اثر همین حباب بخش مسکن یا مستقلات، شکل گرفته بود. این عبرت را باید پیش‏تر می‏گرفت؛ همان‏طور که عربستان گرفته بود.

سرنوشت دبی برای ایران نیز خیلی عبرت‏آموز است که چند سال گذشته بسیار روی بخش مستقلات تکیه کرد و دیدیم بخش مستقلات به خصوص در تهران، چه سقوط عظیمی کرده است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دبی درست است. "دوبی" اشتباهاً به خاطر این که بعضی ایرانی‌ها حتی نام همسایه‌های جغرافیایی خودشان را هم از روی انگلیسی یاد گرفته‌اند این طوری درآمده.

-- فرهاد ، Dec 1, 2009

در ايران قيمت ملك هر روز دارد پائين تر مي آيد.احتمالا بزودي حدود 50 درصد افت قيمتها را شاهد باشيم

-- هادي رفيعي ، Dec 2, 2009

سلام،
آقای اطهاری دکتر نیست و از اینکه بعضی او را دکتر می‌خوانند به شدت ناراحت است.
لطفاً زیرنویس عکس‌هایتان را تصحیح کنید.

-- صابر ، Dec 4, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)