خانه > گزارش ويژه > تحولات ایران > واکنش جهانی به سرکوب اعتراضات | |||
واکنش جهانی به سرکوب اعتراضاتایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comرویدادهای جنبش اعتراضی مردم در ایران و سرکوب شدید این اعتراضها در یکشنبهی گذشته، ٦دی ماه، روز عاشورا، پیامدهای گستردهای در خارج و داخل ایران داشته است. در خارج از ایران انتشار خبرها و فیلمهای خبری در مورد کشته شدن شماری از معترضان و دستگیریهای گستردهی روزنامهنگاران، دانشجویان و فعالین سیاسی محکومیت شدید جمهوری اسلامی را از سوی جامعه جهانی به دنبال داشته است.
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا که برای گذراندن تعطیلات در هاوایی به سر میبرد، در واکنشی صریح گفت: «ایالات متحده همراه با جامعهی بینالمللی خشونت و سرکوب ناعادلانهی شهروندان بیگناه ایرانی را به شدت تقبیح و محکوم میکند، اقداماتی که ظاهرا به بازداشت، مجروح شدن و حتی مرگ افراد منجر شده است.» آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هم ضمن محکوم کردن برخورد شدید با تظاهرکنندگان از سوی مأمورین جمهوری اسلامی با اشاره به مسألهی حقوق بینالمللی گفته جمهوری اسلامی باید به حقوق سیاسی شهروندان خود در مورد آزادی بیان و آزادی شرکت در گردهمایی و تظاهرات مسالمتآمیز احترام گذارد. نیکولای سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه خواهان پایان یافتن خشونتهای دولتی و آزادی زندانیان سیاسی شده است. دیوید میلیبند وزیر امور خارجه بریتانیا در بیانیهاش شجاعت عظیم معترضان ایرانی را ستوده و خشونتهای روز یکشنبه را آزاردهنده و دردناک توصیف کرده است. اتحادیهی اروپا اعمال زور و خشونت علیه شهروندانی که در جست و جوی دستیابی به آزادی بیان هستند را محکوم کرده است. سازمان عفو بینالمللی نیز در بیانیهاش میگوید، به خاک و خون کشیدن شهروندان ایرانی باید خاتمه یابد و سرانجام سازمان ملل متحد خشونت به کار رفته در سرکوب معترضان ایران را «تکاندهنده» توصیف کرده است. با دکتر شاهین فاطمی، رئیس مرکز اروپایی تحقیقات بینالمللی در پاریس و تحلیلگر سیاسی، در این باره گفتوگو کردهام.
آقای فاطمی اهمیت این واکنش جهانی و محکوم کردن سرکوب معترضان را در چه میبینید؟ گمان میکنم که ما اکنون در چشم توفان قرار گرفتهایم. یعنی آنچنان در میانهی حوادث هستیم که نمیتوانیم اهمیت تاریخی آن را آنطور که باید و شاید درک کنیم. برای درک درست زمان لازم است. من تنها به گوشهای از این جریان به اختصار اشاره میکنم. جنبش مردم ایران در طی چند روز یا چند هفتهی گذشته، توانست سی سال دروغ و افسون رژیم را رسوا کند. محال است رژیم بتواند از زیر ضربهای که طی این چند هفته خورده کمر راست کند. یکی از بزرگترین مسائلی که ما در خارج با آن روبهرو بودیم، این دروغ تحمیل شده به جامعه بینالمللی بود که ملت ایران طرفدار حکومت است، ایران یک جامعهی مذهبی است و این آقا را هم به عنوان ولی فقیه قبول دارد و مردمش هم مثل رئیس جمهورش منتظر ظهور امام غایب هستند. تا زمانی که این افسانه در غرب وجود داشت، همهی ما که سالهاست در خارج تلاش میکنیم، با یک دیوار سنگی روبهرو بودیم که گذشت و گذار از آن واقعا غیرممکن بود. اما امروز میبینیم که این دیوار شکسته است. یعنی اتفاقاتی که اخیرا در ایران افتاد، به خوبی نشان داد که ملت ایران مردمی خرافی نیستند و ولی فقیه را نمایندهی خدا نمیدانند و مثل تمام مردم دنیا میخواهند زندگی مرفهای داشته باشند، میخواهند برای خودشان آیندهای داشته باشند. خواستهها و آمال و آرزوهایشان با مردم دنیای متمدن متفاوت نیست. به نظرم این بزرگترین اهمیتی است که در درازمدت در این جریان خواهیم دید؛ یعنی شکستن این دیوار، که یکباره متوجه شدیم همهی آنهایی که تا امروز صدایشان درنمیآمد، بعد از تظاهرات چند هفتهی اخیر متوجهی اشتباه خودشان شدهاند. و امروز، همان طور که شما گفتید، کار به جایی کشیده که نه تنها آقای اوباما در حین تعطیلاتش میآید و با آن جسارت و وضوح و صراحت از حقوق ملت ایران صحبت میکند، بلکه خانم آنگلا مرکل برای اولینبار مسألهی حقوق بینالمللی را مطرح میکند که خیلی معنی دارد. چون ایران با معاهداتی که امضاء کرده، به تمام کشورهای دنیا متعهد است که حقوق بشر را رعایت کند؛ یعنی دولتها میتوانند جمهوری اسلامی را به دادگاه بینالمللی بکشانند که خیلی مهم است. بنابراین فکر میکنم اگر ما امروز هیچکدام دیگر از جوانب مبارزهی دلیرانهی مردم ایران را هم بررسی نکنیم، همین مسأله به تنهایی اهمیت بسیار دارد. البته ابعاد بسیار گستردهای هم دارد؛ امروز که دنیا متوجه شده در ایران مردمی وجود دارند و این مردم خواهان دموکراسی هستند، سایر اتفاقات بینالمللی تحتالشعاع قرار خواهد گرفت، ازجمله مسألهی موشکی و مسألهی هستهای. دنیا باید همهی اینها را در چارچوب تازهای نگاه کند و مسائل سابق یا رویاروییهایی که در سابق با رژیم داشته است، صورت متفاوتی خواهد گرفت. آقای دکتر فاطمی خبرها، عکسها و فیلمهای رویدادهای اخیر، به ویژه روز عاشورا، به طور گسترده در رسانههای غربی منتشر شده و میشوند. با توجه به این که جمهوری اسلامی در آستانهی تحریمهای شدید اقتصادی هم قرار دارد، فکر میکنید آیا رویدادهای ایران در مورد تصمیمگیریهای آینده بر افکار عمومی جهان تأثیر مهمی بگذارد؟ متأسفانه تنها مسألهی تحریمها مطرح نیست. امروز مسألهی حملهی نظامی هم به همان اندازهی تحریمها در صحبتهای بینالمللی مطرح است. اما از این پس خارجیها باید به تمام حسابهایی که در سابق راجع به نتایج حملهی نظامی و یا تشدید تحریمها داشتند، این عامل جدید را هم اضافه کنند که اگر نکنند، اشتباه خیلی بزرگی کردهاند. از این به بعد آنها ناچار خواهند شد به این عامل نیز توجه کنند، که این نوع فعالیتها، مثلاً تأثیر یک حملهی هوایی به چند هدف شناخته شدهی هستهای، علاوه بر آثار دیگری که خواهد داشت و حتماً محاسبه کردهاند، چه تأثیری بر مبارزهی مردم ایران و جنبش آزادیخواهیشان دارد. آیا موجب تضعیف نظام و تشدید سرنگونی آن میشود؟ یا برعکس، دقیقاً همان فرصتی است که رژیم در انتظار آن نشسته و میتواند جان تازهای از آن بگیرد و با سوءاستفاده از احساسات ملی مردم در برابر هر نوع حملهی بیگانه، پیراهن دفاع ملی بر تن کند و به سرکوب بیرحمانهی مردم بپردازد. بنابراین هیچکس نمیتواند مدعی شود که برای این سوال پاسخی دارد. اما مطرح نکردن این سوال و در نظر نگرفتن آن و ادامهی سیاست تحریم و یا حملهی نظامی بدون به محاسبه کشیدن رویدادهای دوـ سه هفتهی اخیر برای خارجیها گران تمام خواهد شد و باید از آن اجتناب کنند. و پرسش پایانی در مورد واکنشها در خود ایران است. بیانیهی هیأت دولت معترضان را گروهی اراذل و اوباش توصیف کرده است. نهادهای دیگر جمهوری اسلامی هم خواستار زیاد کردن فشار و اعدام معترضان شدهاند. در خارج از ایران، ایرانیان به طور گسترده به پشتیبانی از جنبش اعتراضی و دموکراسیخواهی داخل کشور ادامه میدهند. شما فکر میکنید این تهدیدها در داخل و حمایتهای جهانی در خارج چه تأثیری در آیندهی جنبش اعتراضی مردم ایران بگذارد؟ چیزی که این حکومت از فهم آن عاجز است این است که این بار مبارزه با آن چیزی که جمهوری اسلامی به آن عادت کرده، خیلی متفاوت است. آنهایی که امروز به صحنه آمدهاند، تجارب سی سال، پنجاه سال مبارزات این چنینی را در همهی دنیا دارند. آنها بسیار عاقلند. به موقع عقب میکشند، بعد حمله میکنند. توقیف کردن، بازداشت افراد، محاکمه، اعدام، هیچکدام از اینها درد جمهوری اسلامی را دوا نمیکند. چون این مبارزهای نیست که بستگی به چند فرد و یا یک سازمان سیاسی و یا یک شبکه داشته باشد. این مبارزه امروز همگانی و در سراسر مملکت پخش شده است.
جمهوری اسلامی اشتباه بسیار بزرگی مرتکب میشود که گمان میکند با زیاد کردن فشار میتواند در مقابل مردم بایستد؛ در واقع در روزها و هفتههای اخیر اشتباه پشت اشتباه کرده است، اگر تمام تانک و توپ و هر چیزی که دارند را به خیابانها بیاورند، فردا با اعتصاب عمومی چه خواهند کرد؟ فردا با این که دانشجویان سر کلاس نروند، کارگران و کارمندان دولت سر کار نروند، چه خواهند کرد؟ مسأله این است که با فشار بیشتر و تعدی بیشتر و خونریزی بیشتر وضع خودشان را مشکلتر میکنند. این مشکلی است که جمهوری اسلامی توانایی رویارویی با آن را ندارد و از عهدهاش خارج است. زمان جمهوری اسلامی گذشته، در حالی که جنبش سبز و دموکراسیخواهی مردم ایران به آینده نگاه میکند و از تجربهی دهها کشوری که از همین مراحل فشار و تبعید و زندان و اعدام گذشتهاند، نتیجه گرفته است، از آنها درس گرفته است و آن درسها را امروز با کمال درایت به کار میبرد. بنابراین من بسیار خوشبین هستم. ممکن است مبارزه طولانی باشد، ولی شکی در این نیست که جمهوری اسلامی هرگز نمیتواند اوضاع را به قبل از شش ماه گذشته برگرداند. این رژیم در سراشیب سقوط است و پیروزی مردم هر روز نزدیکتر و مطمئنتر به چشم میخورد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|