خانه > گزارش ويژه > دیپلماسی > از «کیوتو تا کپنهاگ»؛ دلایل یک عقبگرد! | |||
از «کیوتو تا کپنهاگ»؛ دلایل یک عقبگرد!ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comنشست کپنهاگ برای یافتن راه حلی در مبارزه با فرایند گرمایش کرهی زمین، بعد از ۱۵ روز بحث و گفتوگو به پایان رسید. این در حالیست که هیچگونه توافقنامهای به امضای ۱۹۳ کشور شرکتکننده در این نشست، نرسید. تنها یک یادداشت تفاهم با تلاش اوباما و سارکوزی، رؤسای جمهوری آمریکا و فرانسه، اعلام شد؛ بیانیهای که ۲۶ کشور صنعتی ازجمله چین در آخرین ساعات آن را امضا کردند و به هیچ وجه انتظارات و توقع و آرزوهایی که از ابتدا به این نشست بسته شده بود را برآورده نکرد.
برای فعالان محیط زیست این نشست یک شکست کامل بود. با دکتر جلال ایجادی، استاد دانشگاه در پاریس و عضو حزب سبزهای فرانسه در این زمینه گفتوگو کردهام. سازمانها و فعالان محیط زیست و نهادهایی مثل «گرین پیست» نتایج این نشست را شکست کامل و بعضیها فاجعه توصیف کردهاند. گرین پیست نتایج این نشست را در مقایسه با توافقنامهی کیوتو یک عقبگرد توصیف کرده است. شما با این نظرات موافقید؟ بله، من با این نظرات موافق هستم. متأسفانه همان طور که خود شما هم این مسأله را بیان کردید، کنفرانس کپنهاگ با یک شکست واقعاً بزرگ مواجه شد. مسئولیت این شکست به طور عموم در ارتباط با کشورهای صنعتی، و بهخصوص آمریکا و چین است. متأسفانه این دو کشور به لحاظ مقاومتها و مخالفتهایی که در عمل، بهخصوص در این روزهای آخر نشان دادند، علیرغم خوشبینیهایی که وجود داشت در ارتباط با تحولاتی که در طی مذاکرات کنونی میتوانست صورت گیرد، به لحاظ وضعیت خاص خودشان راه را هموار نکردند تا مجموع این کشورها به سمت یک قرارداد قابل قبول بروند. متأسفانه آمریکا نشان داد که در این زمینه نتوانست پیشنهاد مثبتی را از جانب خود ارائه دهد؛ هم به دلیل مخالفت جمهوریخواهان و هم به دلیل عدم تدارک لازم توسط جناح خود اوباما و عدم فعالیت در این زمینه. از سوی دیگر چین هم آنطور که باید و شاید تمایلی از خود نشان نداد. بنابراین در واقع اختلافات و مقاومت این کشورها منجر به این شکست شد. برای چین مسأله این است که میگوید، شما مسئولین اصلی وضعیت کنونی هستید و آنچه که منجر به وضعیت کنونی آلودگی زمین و هوا و همچنین گرمایش کره زمین شده است، نتیجهی فعالیتهای صنعتی کشورهای صنعتی است. البته این گفته به نوعی درست است، ولیکن از سوی دیگر اگر چین با همین روندی که خواهان گسترش اقتصاد و صنعتاش است و به همین ترتیب با مقاومتی که در این زمینه ابراز میکند، به پیش رود، ناگزیر در چند سال دیگر ما مواجه خواهیم بود با یک وضعیت بسیار وخیمتر. زیرا کشورهای دیگر نتوانستهاند به یک توافق برسند، و همچنین خود چین هم با این سیستمی که در نظر گرفته است، اگر به پیش رود، بنابراین وضعیت کره زمین به وضعیت بسیار دلخراشی نزدیک خواهد شد. صحبت آفریقاییها در این نشست این است که به هرحال این گرمایش زمین خسارات گوناگونی برای آفریقا بهوجود آورده است و میآورد. ازجمله مسألهی گسترش خشکیها و کویرها و گسترش بیماریهای گوناگونی که ناشی از این وضعیت است. از سوی دیگر به لحاظ پیوند فعالیت کشورهای آفریقایی با مسألهی انرژی این مورد برای آفریقاییها بسیار حساسیتزا بوده است؛ همان طور که میدانیم، برخی از این کشورها از انرژیهای فسیلی استفاده میکنند. در صورتی که آفریقاییها براین اعتقادند و به درستی آگاهند که اگر خط عمومی بینالمللی، خط اقتصاد جهانی روبه مسألهی انرژیهای پاک حرکت کند، آفریقا به لحاظ امکانات طبیعیای که دارد، میتواند با هزینهی بسیار کم در این مسیر حرکت و آتیهی خود را به این ترتیب تأمین کند. اما از سوی دیگر فقدان امکانات مالی و سرمایه در کشورهای آفریقایی، آنها را به بقا در این تنگنا محکوم کرده است و آنها این انتظار را داشتند که کشورهای صنعتی پیشرو به این ترتیب بتوانند با درنظرگرفتن یک سلسله امکانات مالی به کشورهای آفریقاییای که تمایل دارند در این زمینه حرکت کنند، کمک کنند. ولی متأسفانه علیرغم این که آمریکا اعلام کرده است که حدود ۳/۵ میلیارد دلار به کشورهای غیرصنعتی کمک خواهد کرد - که البته فقط هم شامل آفریقا نیست - ولیکن به هرحال نسبت به آنچه در ابتدای قضیه پیشنهاد شده بود و تمایلاتی که آنها ازخودشان نشان میدادند، ازجمله آن که به آفریقا باید کمک بسیار گستردهای صورت گیرد؛ عملاً نتایجی که تا به حال این کنفرانس بهوجود آورده است، برای آفریقا امیدبخش نیست و در آن مسیر مورد نظر آفریقا قرار ندارد.
در همین نشست اروپاییها میخواستند که سازمان جهانی محیط زیست را بهوجود آورند، نهادی که به طور همیشگی در مورد محیط زیست فعالیت کند. اما این مسأله هم عملی نشد. به نظر شما چرا این نهاد بهوجود نیامد؟ همان طور که میدانید، مسألهی افزایش گرمای زمین یک مسألهی ثانوی و یک امر لوکس برای جوامع بشری امروز نیست. این مسأله یک خطر بسیار اساسی است. این امر یک مسألهی بنیادی در کل جهان است. در این ارتباط در اروپا نیروهای اکولوژیست و سبز پیوسته در جستوجوی آن بودهاند که این امر موتوری باشد در ارتباط با مجموعهی کشورهای صنعتی؛ ازجمله آمریکا و چین و یا دیگرانی که در این خصوص آن طور که باید و شاید آن حساسیتهای لازم را از خود نشان ندادهاند. این نیروها در پی آن هستند که از طریق ایجاد یک سازمان جهانی محیط زیست، نهاد یا تشکلی بینالمللی بهوجود بیاید که با هزینههای خاص و بودجهی خاص خودش بتواند عملکرد مستقلانهای را در کل جهان سازماندهی کند. ولی متأسفانه کشورهایی که در این ارتباط مورد پرسش قرار گرفتند، شاید به دلیل آن که فکر میکردند که این امر منجر به در نظر گرفتن هزینهها و بودجهی جدیدی از سوی آنان میشود، آن گونه که باید و شاید نسبت به این امر حساسیت نداشته و ندارند. بنابراین مقاومتهایی هم که در این زمینه بود، منجر به این شد که راجع به این نهاد تصمیمگیری نشود و این را نیز باید متأسفانه به پای شکست عمومی این کنفرانس بینالمللی کپنهاگ قرار داد. بنابراین جهان ما از یک امکان دیگری که میتوانست گستردهتر عمل کند، در واقع محروم ماند. پرسش پایانی من دربارهی سخنرانی آقای احمدینژاد در همین نشست است. رسانههای فرانسوی نوشتند، در حالی که آقای احمدینژاد از انرژیهای پاک مثل انرژی خورشید و باد و آب در این نشست صحبت کرد، اما خود به دنبال انرژی اتمی است. شما چه واکنشی به سخنان محمود احمدینژاد دارید؟ همان طور که همهی ایرانیان میدانند و جامعه بینالمللی نیز میداند، آقای احمدینژاد در ارتباط با حرکات عوامفریبانهای که میکند، فقط قصدش ایجاد یک سلسله تبلیغات برای شخص خودش و سیستم حکومت اسلامی است. مجموعهی صحبتهای ایشان در واقع پایه و اساسی ندارد و متأسفانه از صداقت برخوردار نیست. حتی اگر شما معتقد هستید که انرژیهای پاک در ایران باید گسترش پیدا کند، باید پرسید که انرژیهای پاک، انرژهای بادی، انرژیهای آفتابی و همهی اینها در کدام برنامهی دولتی ایران قرار میگیرد؟ و مسألهی انرژی اتمی با آن که خیلی از متخصصین به درستی معتقدندکه از نظر پخش گازهای کربندار خیلی محدود است و در واقع در این زمینه نقش آلودهکنندهای ندارد، اما در عین حال با یک مسألهی بسیار اساسی مواجه است و آن هم این که اقدامات مربوط به انرژی اتمی و همچنین زبالههای اتمیای که ناشی از این پروژههای اتمی میشود، برای جهان امروز ما و برای کل بشریت خطر بسیار مهلکی است. این همه نیرو، این همه پول که در این زمینه سرمایهگذاری میشود، باید در راستای انرژیهای پاک بدون خطر استفاده میشد و نه در راه اتم که امروز به اصطلاح به عنوان یک «منبع انرژی» از جانب دولت ایران مطرح میشود، ولی در اساس به عنوان یک سیاست سیاسی ـ نظامی در خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
متاسفانه ماایرانی هاهمیشه مسولیت تن پروری وبی لیاقتی خودراگردن حکومت می ندازیم.تازمانی که چنین هستیم این دولت ازسرمان هم زیاداست.بیش ازپنج سال است که پرونده اتمی ایران تبدیل به یک سیرک مهوع شده.این وسط استادان؛ومتخصصان وحتی تشکلهای غیردولتی محیط زیستی خفقان مرگ گرفته اند.حتی امثال دکترکهرم هم هیچ راهکارعملی برای اعتراض به ساختن نیروگاه بوشهرندا رند.بایک دهم پولی که روسهاازمادزدیدندتاالان چندین شهرایران باانرژی خورشیدی حتی ازگازهم بی نیازبودند!وقتی هموطنان نادانی داریم که یامی گویندانرژی هسته ای حق مسلم ماست یامشکلشان قطعنامه های شورای امنیت است بایدازغربیهاسپاسگذارباشیم که تاحالاجلوی یک چرنوبیل دیگرراگرفتند.عدوشودسبب خیر!
-- Fatemeh ، Dec 21, 2009آقای خاتمی وآن بانوی معاون سبزقلابیشان بفرمایندگزارش ارزیابی سایتهای اتمی ایران چه شدند؟اصلاچنین گزارشی وجوددارد؟!چه شدآنهمه ژست قانونگرایی وقتی طبق اصل ٥٠قانون اساسی اولویت بامحیط زیست است؟
چندنفرازکسانیکه انرژی هسته ای می خواهندحاضرنددرکنارمردم بینوای بوشهرازسرطان بمیرند؟چندنفرازمتخصصین محیط زیست بیسوادی که حمایت پروفسورلاولاک رادلیل پاک بودن انرژی هسته ای می دانندحاضرندتضمین کنندایمنی تکنولوژی پوسیده مادرحدانگلیس وفرانسه وآلمان است؟حالازباله های اتمی راکجامیخواهنددفن کنند؟درخاک زخمی وبلادیده سیستان وبلوچسستان یاکشوردوست وبرادرسنگال؟!پس عصربرده داری هنوزهم تمام نشده.
ازماست که برماست.