خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > «اجرای بد این طرح، قابل جبران نخواهد بود» | |||
«اجرای بد این طرح، قابل جبران نخواهد بود»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comلایحهی هدفمند کردن یارانهها که بیش از دو سال است موضوع مباحث اقتصادی میان دولت و منتقدان آن است، پس از رفت و آمدهای فراوان میان دولت و مجلس، سرانجام به جایی رسید که کلیات آن علیرغم انتقادات فراوان به مجلسیان، تصویب شد و مجلس وارد بررسی جزییات آن شد.
اما در روز دوازدهم آبان، در حالی که مادهی ۱۶ این لایحه مورد بحث بود، ناگهان آقای احمدینژاد و همراهانش وارد مجلس شده و شرایط تازهای را اعلام کردند. این امر نیز چالشهای جدیدی را باعث شد؛ به نوعی که آقای احمدینژاد مجلس را به بازپس گرفتن لایحه تهدید کرد و سرنوشت لایحه تاکنون نامعلوم مانده است. در مورد اصل اختلاف موجود میان مجلس و دولت، آقای احسان محرابی، خبرنگار پارلمانی که در مذاکرات حضور داشته است، میگوید:
اصل اختلاف در بارهی منابع مالی ناشی از هدفمند شدن یارانهها است. دولت، همانطور که آقای احمدینژاد تاکید دارد، اعلام میکند که این درآمدها باید در دست خودش باشد تا بتواند به هر نحوی که خواست، خصوصا در مواقع خاص و بحرانی آن را هزینه کند. ولی مجلس اعلام میکند که بر اساس قانون اساسی این درآمدها نمیتواند مستقیما در اختیار دولت باشد. بر اساس این قانون، مجلس باید به این درآمدها نظارت داشته باشد و دیوان محاسبات نیز باید نحوهی هزینهکرد آن را به مجلس گزارش بدهد. پس از پیشنهاد ایجاد یک صندوق از سوی دولت که مورد قبول مجلس قرار نگرفت، الان پیشنهاد شرکت از جانب دولت، جایگزین همان صندوق است؟ بله، دقیقا به همین شکل است. شرکت یا سازمانی برای هدفمند کردن یارانهها تشکیل میشود که کارهای همان صندوقی را که دولت قبلا پیشنهاد کرده بود، انجام میدهد. شکل کار این شرکت شبیه همان صندوق خواهد بود، منتهی برخی از نمایندها معتقدند این شرکت میتواند تامین کنندهی نظر مجلس برای نظارت باشد و برخی این اعتقاد را ندارند. در حالی که غلامرضا مصباحی مقدم، رییس کمیسیون ویژهی بررسی طرح تحول اقتصادی، نسبت به طرح تشکیل شرکت از جانب دولت خوشبین است، اما علی اصغر یوسفنژاد، نمایندهی ساری در مجلس شورای اسلامی میگوید که دولت و مجلس نمیتوانند شرکت تشکیل بدهند. او معتقد است که در صورت چنین کاری، اصول ۵۲ و ۵۳ قانون اساسی از درجهی اعتبار ساقط خواهد شد. زیرا اصل ۵۲ میگوید: «هرگونه تغییر در ارقام بودجه، تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود» و بالاتر از آن، اصل ۵۳ تاکید دارد: «کلیه دریافتهای دولت در حسابهای خزانهداری کل متمرکز میشود». اما لایحهی هدفمند کردن یارانهها مخالفتهای جدیتری از بحث بر روی نحوهی هزینهکرد درآمد آن داشته است. مخالفینی مانند علیرضا محجوب، دبیرکل خانهی کارگر که معتقد است این لایحه فقرا را فقیرتر میکند. در ادامهی چالشها نیز اکثر نمایندههای مجلس، امروز مخالفین مشروط این لایحه هستند. مانند آقای سعدالله نصیری، نمایندهی زنجان در مجلس شورای اسلامی: طرح هدفمند کردن یارانهها، طرح بسیار خوبی است و مملکت راهی جز این ندارد. چون یارانهها بالاخره باید به صورت هدفمند بین مردم توزیع شود و کلیات این لایحه به تصویب مجلس رسیده است. حال باید در مرحلهی اجرا نیز انشاالله با هماهنگی دولت، مردم، مجلس، قوهی قضاییه و تمام کسانی که دلسوز آیندهی این کشور هستند، خوب در عمل اجرا شود. این خلاصهی حرف من به شما است. آقای نصیری، پس علت چالش مدام میان مجلس و دولت بر سر این لایحه، چیست؟ چرا این لایحه با وجودی که در کمیسیون بررسی شده و در مجلس در دست مذاکره بود، بار دیگر به کمیسیون برگشته است؟ چالش نیست؛ دولت لایحهای ارائه داده، مجلس هم نظر خود را روی آن اعمال کرده است و دارند با هم تعامل میکنند که انشاالله به جایی برسد که خوب اجرا شود. چرا طرح تشکیل صندوق ویژه از جانب دولت، مورد قبول نمایندگان واقع نمیشود؟ یا برعکس، پیشنهاد نمایندگان برای احتساب عواید این طرح در بودجهی سالانه، مورد پذیرش دولت نیست؟ در هر صورت، یک نظری دولت دارد و نظری هم مجلس دارد. الان هم کمیتهای تعیین شده که سعی کنند این اختلاف نظر را رفع کنند. بالاخره باید دولت این لایحه را اجرا کند دیگر. دولت برای اجرای آن نظر خاص خود را دارد و مجلس نیز باید مواظب قانون اساسی باشد. دارند صحبت میکنند، انشالله به جایی خواهد رسید که حل شود. فکر میکنید که این توافق در جهت پیشنهاد مجلس خواهد بود یا دولت؟ باید دید که نظر آن کمیته نهایتا چه خواهد شد و آیا مجلس آن نظر را خواهد پذیرفت یا خیر. بیشتر نمایندههای اصلاحطلب با صندوق مخالفت دارند و خواهان محاسبهی درآمدها در بودجهی کل کشور هستند؟ شما صحبتهایتان طوری است که رعایت امانت را نمیکنید، همینجا است دیگر؛ میگویید فقط اصلاحطلبها مخالف هستند. خیر، در این زمینه، عمدهی نمایندههای اصولگرا نیز مدافع آن هستند که قانون اساسی رعایت شود. مثلا آقای توکلی که مدافع اصلی این امر است اصلاحطلب نیست که، اصولگرا است. محمد رضا بهزادیان، رییس سابق اتاق بازرگانی تهران نیز از کلیت چنین طرحی دفاع کرده و میگوید: معنای جهانی شدن، معنای هماهنگی با اقتصاد جهانی که طی همهی سالهای گذشته مورد انتقاد سیاستمداران ایران بوده و با تعابیر تندی از آن یاد میکردند، همین کاری است که دارند انجام میدهند.
آقایان سالیانی به این موضوع انتقاد کردند، بد گفتند و تندی کردند. ولی یکی یکی، ولو دیرهنگام و آسیب رسیده به بخشهای مربوطه، از جمله اقتصاد کشور، دارند این راه را میروند. بنابراین نفس طرح تحول اقتصادی و بحث ساماندهی یارانهها کار درستی است. اما این کار باید از دیدگاه اصلاح سیستم اقتصادی کشور بخواهد انجام بگیرد و نه دیدگاه دیگری، از جمله این که برخورد طبقاتی بکنند و یا دیدگاه سیاسی داشته باشند، طرفدار و غیرطرفدار را ببینند، به عدهای امتیاز بدهند و با عدهای ناراحتیهایشان را جبران کنند و… بر آن حاکم باشد. چرا که در این صورت، از آن فلسفهی کارشناسی اقتصادی خود دور میافتد و مانند خیلی از سیاستهای خوبی مثل سهمیهبندی بنزین که آسیب دید، این طرح هم آسیب میبیند. اصولا کارهای خوبی اگر بد اجرا شود، برای آینده نیز قابل اجرا نخواهد بود. من امیدوارم که بر اساس چهارچوبهای صحیح اقتصادی، مانند خیلی از دولتهای دنیا که این راه را رفتهاند، در ایران نیز این اتفاق بیفتد. آقای بهزادیان در مورد این که آیا ساختار نظام جمهوری اسلامی و مبانی اعتقادی آن، اجازهی اجرای این طرح را تنها بر اساس اصول کارشناسی میدهد یا خیر، میگوید: فراموش نکنیم که اقتصاد سوسیالیستی چین، امروز اقتصاد برتر دنیا است. به خاطر این که بدون حتی اصلاح رژیم سیاسی و ایدئولوژیک خود، بدون جدا شدن از حکومت ایدئولوژیکاش و بدون فاصله گرفتن از شعارها و بینشهای سیاسیاش، درهای اقتصادی را باز کرده و باز شدن درهای اقتصادی رو به دنیا، باعث شده که امروز اقتصاد برتر دنیا شود. ما نیز در حد خودمان ظرفیتهای بسیار خوبی داریم، اگر این سیاستها درست اجرا شود. آقای بهزادیان، برخی از انتقادات موجود، شاید متوجه نحوهی اجرا و یا دستکم اجرای آن در شرایط فعلی است. خیلیها معتقدند اجرای این طرح در شرایطی که در مملکت تورم بالای ۱۸درصد داریم، موجب دامن زدن به تورم خواهد شد. به طور روشن و علیرغم همهی آمارهایی که در این سالها ساخته شده، تورم در این دولت بالا و آمار صحیح آن حدود ۲۵ تا ۲۶درصد است. انکارناپذیر است که اجرای طرح تحول اقتصادی، به تورم بیشتر دامن خواهد زد. در این تردیدی نیست. اما اگر مردم کشور اجرای یک سیاست درست را قبول داشته باشند و به حکومتشان نیز علاقهمند باشند، سختیهای آن را تحمل میکنند. اما در غیر این صورت، این سختیها را تحمل نخواهند کرد. نقطهی مقابلاش این است که شاید اجرای طرح تحول اقتصادی و افزایش نرخ تورم در کشور، توجیهی نیز دست دولت بدهد که دیگر خیلی سر این آمارها با کارشناسان مجادله نکند. بپذیرد که رقمی از تورم وجود دارد و آن را بر گردن اجرای طرح تحول اقتصادی بیاندازد. آقای موسوی در آخرین صحبتهای خود، در ارتباط با این طرح گفت که مشکل هدفمند کردن یارانهها اینجا است که بیش از آن که حذف یارانهها مورد نظر باشد، بر افزایش قیمت کالاها تاکید دارد. در واقع نیز همینطور است که در طرح تحول اقتصادی، دولت روی افزایش قیمت برخی کالاها از قبیل بنزین و حاملهای انرژی، دست گذاشته است. به نظر شما، گریزی از این افزایش قیمتها وجود دارد؟ به هرحال، حذف یارانه از روی هر کالایی، از جمله بنزین، به معنای افزایش قیمت آن کالا خواهد بود. اما شاید منظور این است که سوبسیدی را که از روی مصرف برمیدارند، باید روی تولید میگذاشتند تا با افزایش تولید، قیمت آن بتواند، قیمت متعادلی باشد. گفته شده که ۳۰درصد از عواید حذف یارانهها به بخش تولید، صنعت و کشاورزی اختصاص پیدا میکند. از نظر شما، این مقدار کفایت میکند؟ اصلا جوابگو نیست؛ دیدیم که در پیشنهاد مجلس بحث ۵۰درصد مطرح بود. دولت ۱۵درصد را اختصاص داده بود و مجلس ۵۰درصد گذاشت و در این میان به ۳۰درصد رسید. اما توجه داشته باشید که بخش کشاورزی ما همهی انرژیاش سوبسیده بوده است و چیزهای دیگر مانند بذر، کود و غیره، همه با یارانه تامین میشده است. سهم بخش کشاورزی را در تولید ناخالص ملی محاسبه کنید، سهم هزینههای یارانهای را در این بخش نیز محاسبه کنید، آن را به قیمتهای واقعی تبدیل کنید. همین روند را در صنعت، معدن و خدمات نیز ببینید، متوجه میشوید که این ۳۰درصد، نسبت به آن رقم ۱۰۰میلیاردی که گفته میشود، برای این بخشها بسیار کم است. نظرتان در مورد چالشی که میان مجلس و دولت بر سر تنظیم و تخصیص عواید این طرح وجود دارد، چیست؟ مجلس معتقد است که این درآمد باید در بودجه و در خزانهی کل مستقر شود و دولت خواهان آن است که این عایدی را بنا بر تشخیص و مصلحت خود خرج کند. با توجه به این که یارانهها را دولت پرداخت میکرده و الان هم دولت آنها را در اختیار میگیرد، آیا در این باره حق با دولت نیست که خواهان در اختیار گرفتن تمام عواید حاصل از این طرح باشد؟ در هیچ کشوری این حد از مبسوطالیدی که دولت ما دنبال آن است که پول بیحساب و کتاب را در اختیار بگیرد و با تشخیص خود به هر گروهی که میخواهد بپردازد، وجود ندارد. در همهی دنیا درآمدها به خزانه واریز میشود، اجازهی خرج خزانه به دست مجلس است و دولتها درآمدها را مطابق مصوبهی مجلس هزینه میکنند. در کشور ما نهادهای نظارتی مانند دیوان محاسبات میتوانند بر آن خرج نیز نظارت کنند. اما این دولت اصلا به این ضوابط قائل نیست. در حالی که اصولا اگر پولی به خزانه نرود، خلاف قانون اساسی است. همانطوری که اگر بدون مصوبهی قانونی مجلس، پولی از خزانه خارج شود، خلاف قانون اساسی است. ولی به هرحال روندی است که اجرا میشود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|