تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌‌وگو با حافظ ناظری، موسیقیدان

اشعار فردوسی در کنسرت ندای صلح

پانته‌آ بهرامی

سالن پرشکوه «کارنگی» در قلب شهر آسمان‏‌خراش‏ها، برای اولین‏ بار است که میزبان هنرمندان ایرانی، شهرام و حافظ ناظری، است. صدها تماشاگر که رنگارنگی ملیت‏ها در آن موج می‏زند، آمده‏اند تا شاهد تلاش برای ترکیبی نوین در موسیقی باشند.

Download it Here!

شاید برای شما هم شنیدن این موسیقی پدیده‌‏ای عادی نیست. آن‏چه هست، بخشی از پروژه‏ی «سمفونی رومی» است که حافظ ناظری، پسر شهرام ناظری، از سه سال پیش روی آن کار کرده است.

این پروژه‏ی موسیقی، تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی با موسیقی کلاسیک غرب و استفاده از اشعار حماسی فردوسی و اشعار عرفانی مولانا، در یک ژانر نوین است.

چرخه‏ی اول «ندای صلح ایران» آمیخته‏ی سازهای ظریف شرقی با ویلون‏های پر سر و صدای غربی است که شاید بتوان آن را موسیقی پساسنتی ایران نامید.

در حالی که جوهر، بُن‏مایه و ساختار اساسی موسیقی سنتی ایرانی در این اثر حفظ شده است، تنظیم، هارمونی، طرح‏های ریتمیک و فرم‏های ملودی آن از موسیقی سنتی ایرانی دور گشته است.


حافظ و شهرام ناظری

بنابراین تنها موسیقی غربی و یا موسیقی سنتی ایرانی نیست. بلکه موسیقی‏ای است که زمینه‏‏ی اشعار صوفیانه‏ی رومی در عصر نوین را فراهم کرده است.

پروژه‏ی سمفونی رومی، بیان احترام به میراث، تکامل، نوآوری و خلاقیت سنتی‏های موسیقی است. مانند خود مولانا، این پروژه جشن یگانگی و یک‏پارچگی است. در حالی که شادی در چشم‏انداز بی‏پایان، رنگارنگی صدای بشریت است.

ساز اصلی ارکستر را سازهای موسیقی سنتی تشکیل می‏داد؛ سه‌تار که حافظ ناظری با اضافه‏ی دو سیم به آن، آن را تبدیل به پنج‏‏تار کرده بود و دف. همین‏طور ویولا، ویلون‏سل و سازهای ضربی جهانی، مانند طبل و تنبک.

در قسمت دوم ، چارلز شومر، سناتور امریکا از نیویورک، در نیمه‏ی دوم برنامه در سالن کارنگی ظاهر شد و گفت:

«ما می‏دانیم که بسیاری از تماشاگران حاضر در سالن، ایرانی− امریکایی هستند. به ویژه آن که بسیاری از شما در سه دهه‏ی اخیر امریکا و نیویورک را به خانه‏ی خود تبدیل کرده‏اید. ما متوجه شدیم که به ویژه‏ امشب، شب پرشکوهی برای همبستگی میان مردم ایران و مردم امریکا است.»

تمرکز قسمت دوم برنامه روی اشعار فردوسی بود که در قرن یازدهم می‏زیسته و با اشعار حماسی خود و داستان‏های نمادین، زبان پارسی را پس از حمله‏ی اعراب، زنده نگاه داشت.

علت انتخاب اشعار فردوسی در کنسرت ندای صلح از زبان حافظ ناظری، بنیان‏گذار پروژه‏ی «صدای صلح ایران»:

«قسمت ضحاک را به خاطر فضای شعر و معنا و مفهوم آن انتخاب کردیم. بیشتر پدرم روی این قسمت، نوع خواندن و اجرای آن کار کرد. من هم موسیقی‏ای متفاوت برای آن درست کردم».

ارکستر را هنرمندان بین‏المللی، چون پاول نیوباوِر برای ویلون بزرگ، فرد شری برای چلو، تیموتی کُب برای ویلون‏سل و شان شاناهان و حسین زهبی برای سازهای ضربی به همراه هنرمندان دیگر همراهی می‏کردند.

حافظ ناظری، پسر شهرام ناظری، از کودکی به فرا گرفتن سازهای سه‏تار و دف پرداخت. وی در سن ۲۱ سالگی برای فراگیری موسیقی کلاسیک غربی و پژوهش در زمینه‏ی هنری نوین، به نیویورک رفت.

او دو سیم به سه‏تار برای غنی کردن صدای بم زمینه و افزایش گستره‏ی ملودی و هارمونیک اضافه کرد. نام این ساز جدید را به نام شاعر کهن ایران «حافظ» نامید.


حافظ ناظری، نوازنده و آهنگ‏ساز در این باره می‏گوید:

«یک سه‏تار تازه است؛ سعی کرده‏ام در سیستم سه‏تار تغییری به‏وجود بیاورم. به خاطر این که در مقایسه با سازهای کلاسیک غربی، روی سازهای ایرانی طی قرن‏ها، تکاملی انجام نشده و این خیلی مهم است که بتوانیم سازهای‏مان را نیز تکامل بدهیم.

چون سازها که تکامل پیدا کنند، صدا دهی موسیقی نیز متفاوت می‏شود و بعد طبیعتاً سازها و قابلیت‏های جدید باعث می‏شوند نوازنده‏ها نیز دنبال مسیر و راه‏های کشف نشده بگردند. خود این‏ها یکی یکی موجب می‏شود که موسیقی از آن حالت یک‏نواختی و تکرارها بیرون بیاید».

بالاخره، رابطه‏ی هنر و سیاست در روزهای پرتنش امروز، از زبان حافظ ناظری:

«من آدم سیاسی‏ای نیستم؛ چرا که فکر می‏کنم هنر ورای سیاست می‏رود. هنر از یک نقطه‏ی انتلکت با انسان‏ها ارتباط برقرار می‏کند که ورای این گونه مسائل است. ولی خُب در هر صورت، مهم‏ترین پیامی که در استفاده از اشعار مولانا هست، پیام عشق و دوستی به تمام جهان است.

هنرمندها و انسان‏ها، به نظر من، دو گروهند. انسان‏هایی هستند که با جریان باد حرکت می‏کنند و انسان‏هایی هستند که خود آن‏ها جریان باد هستند.

کسانی وقتی برای نمونه امروز صحبت از جنبش سبز به میان می‏آید، یک باره سبز می‏شوند و آهنگ برای سبز می‏خوانند. از قرمز بگویی، فردا نوار برای قرمز منتشر می‏کنند؛ اگر مولانا مد باشد، همه دنبال شعر مولانا می‏گردند. اما آدم‏هایی هستند که خودشان راه به‏وجود می‏آورند.

در مورد من، بین خیلی‏ها هم دل‏خوری به وجود آمد که چرا خودم را خیلی قاطی این داستان‏ها نکردم. اما من اصلاً احتیاجی ندارم خودم را قاطی کنم. به عنوان یک انسان بسیار غم و غصه خوردم که مردم مملکتم کشته شدند و خیلی ناراحت شدم. فکر می‏کنم هر کسی که مسئول آن اتفاق‏ها است، تمام سیاهی‏های جهان بر او باد».

▪ ▪ ▪

نظر چند تماشاگر:

موزیک مدرن و شعر مولانا، با هم‏دیگر هم‏خوانی ندارند. خیلی هم تنظیم عالی و بی‏نظیر بود. ولی آهنگ برای آدمی که می‏خواهد به عالم مثنوی برود، مدرن بود. قطع‏های خیلی شدید ضرب، ویلون و ویلون‏سل… هیچ‏کدام آلت‏های موسیقی ایرانی نیستند و بسیار مشکل است که بتوان با آن تلفیق‏اش داد.

از این برنامه خوش‏ام آمد. از این نظر که جمعیت ایرانی را در جای بسیار خوبی مانند «کارنگی هال» جمع می‏کند، برای من از همه چیز مهم‏تر است.

تخصصی در موسیقی ندارم، ولی چیزی از این کنسرت درک نکردم. همه چیز بود، غیر کنسرت ایرانی.

وقتی صحبت از موسیقی سنتی می‏شود، نباید انتظار داشته باشیم که همان رسم و رسوم قدیمی را ببینیم. بعضی‏ها هم دنبال نوآوری هستند. به نظر من، حافظ و شهرام ناظری همیشه دنبال نوآوری بوده‏اند. چون برای‏مان نامأنوس بود، شاید به آن شکل به‏دلمان ننشست، ولی حتماً به مرور، مخاطبین خود را جذب می‏کند.

این اولین باری است که من موسیقی این‏چنینی گوش می‏دهم. اساساً با موسیقی سنتی ایرانی آشنایی ندارم، ولی خطوط ملودی در سازها محشر است و ترکیب سازهای زهی سه‏تار و موسیقی کلاسیک، بسیار جذاب است.

من با موسیقی کلاسیک غربی آشنایی کامل دارم و آن را آموخته‏ام. فکر می‏کنم سازهای غربی و طرح‏های ملودی موسیقی ایرانی که با هم تلفیق و بافته می‏شوند، بسیار باشکوه و فریبنده است. من کلام را نمی‏فهم، ولی مهم نیست. بخاطر این که توان، انرژی، زیبایی صدای خواننده اهمیت دارد. شما نیازی به دانستن کلمات ندارید. این احساسی است که من دارم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دوست عزیزی که گزارش را قلمی کرده اند، توجه داشته باشند: اثری که سمنفونی نامیده می شود، ویژه گی های منحصر به فردی از نظر فرم، هارمونی، ارکستراسیون و ... دارد و به کارگیری عنوان این فرم برای انواع دیگر موسیقی، درست نیست. بهتر است دوستان نویسنده در نقدها و گزارش ها به نظرات مصاحبه شونده بسنده نکنند.

از رسانه ی وزین رادیو زمانه انتظار بیش از این است.

پیروز باشید.

-- اردوان طاهری ، Nov 17, 2009

من اصلا از این کنسرت خوشم نیامد نه معنوی بود و نه حماسی. با شعر زیبای حضرت مولانا که نمیشود این جوری اهنگ ساخت شاید نسل جدید که خیلی هم ورود به این اشعار نداشته باشد خوشش بیاید، ولی ولی جناب استاد باید بدانند به کدام نسل تعلق دارند و برای چه نسلی میخواهند نو اوری کنند. واعا حیف از استاد که در این حوزه وارد شوند.

-- forough ، Nov 17, 2009

غم انگیز است که گزارش کنسرت شهرام ناظری و فرزند هنرمندش حافظ در«کارنگی هال» نیویورک را باید خواند و نتوان با صدای خوب شنید. این چه عقب ماندگی تاسف باریست که رادیو های فارسی زبان دچارش هستند؟کی بار دیگر چنین فرصت یگانه ای پیدا خواهید کرد؟

-- بدون نام ، Nov 17, 2009

خانم بهرامی: سه‌تار سازی است سیمی که چهار تار دارد. بنابراین اگر ساز حافظ ناظری ۵ تار دارد، پس ایشان یک تار به ۴ تار قبلی اضافه کرده است، نه ۲ تار. اگر شما مطمئن هستید که ایشان ۲ تار اضافه کردند، پس ساز ایشان باید ۶ تار داشته باشد نه ۵ تا.

-- بدون نام ، Nov 18, 2009

هیچکس منکر هنرمند بودن شهرام ناظری و بسیاری دیگر از عزیزان ارزشمند فعال در هنر موسیقی ایران نیست اما نظیر همین اشتباه را سالها پیش یکی از کامکارها در مورد اشعار نوی سپهری مرتکب شد و با ملودی های بسیار ضعیف و ارکستراسیونی حتی از آن ضعیف تر "شاهکاری" آفرید که گمان نکنم امروزه کسی آن را حتی در بایگانی موسیقی شخصی خود هم نگه داشته باشد!

-- master muzaki ، Nov 18, 2009

حافظ ناذری و مسیقی او خیلی بیس از آنچه شایسته آن ست مطرح شده است. گله از شهرام ناظری است که برای مطرح کردن فرزندش جماعتی را به شوق شنیدن صدای خود به سالنها می کشاند و موسیقی مبتدی حافظ را همراهی می کند، حافظ در ابتدای راه است اینهمه هیاهو بی ربط است.

-- رها ، Nov 19, 2009

قصد ندارم بدی بگویم
چقدر بد است که بخاطر فرزند آدم خودش را
به این روز بیاندازد
شهرام عزیر از گل صد برگ تا شورانگیز از صدای سخن عشق تا ..... مدیون موسیقی دانان بزرگ این دیار هستی
برای فرزند دلبندت هرچه میکنی بکن_ خودت را خراب نکن

-- دوست تو مولاناجلال الدین ، Nov 19, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)