تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک

«این قبیل خشونت‌ها در همه جای دنیا نظیر دارد»

فرنگیس محبی
mohebbi@radiozamaneh.com

پنج شنبه شب، پنجم نوامبر، در یک واقعه‌ تیراندازی در پادگان نظامی فورت هود در ایالت تگزاس آمریکا ۱۳ سرباز آمریکایی کشته و نزدیک به ۳۱ نفر زخمی شدند. سرگرد ندال مالک حسن ۳۹ ساله، روانپزشک عرب تبار مسلمان ارتش آمریکا در پایگاه فورت هود که بزرگ‌ترین پایگاه نظامی نیروی زمینی ارتش آمریکا است، در حالی که به زبان عربی فریاد الله اکبر می‌کشید، در تیراندازی‌ که کمتر از پنج دقیقه به طول انجامید، ۱۳ سرباز را به قتل رساند.

Download it Here!

سرگرد حسن که خود نیز هدف گلوله قرار گرفت، در حال حاضر در کما بسر می‌برد. باراک اوباما رییس جمهور آمریکا این روز را سوگواری عمومی اعلام کرده و دستور داده است تا روز ۱۱ نوامبر، روز سرباز در آمریکا، پرچم‌های کاخ سفید و ساختمان‌های دولت فدرال به حال نیمه‌افراشته درآید.

همچنین گفته شده سرگرد ندال مالک حسن قرار بوده به افغانستان اعزام شود که مایل به این امر نبوده و همچنین وی قبلاً با چند سرباز آمریکایی بر سر نقش آمریکا در افغانستان جدال کرده است.

به گزارش خبرگزاری‌ها مالک حسن روز قبل از تیراندازی به دوستان خود تلفن کرده و از آن‌ها خداحافظی کرده است. سازمان‌های اسلامی در آمریکا فورا این اقدام سرگرد حسن را محکوم کردند.

اما آیا این کشتار تأثیری بر موقعیت مسلمانان و عرب‌ تبارها در جامعه‌ی آمریکا خواهد داشت؟ حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک می‌گوید:


سرگرد ندال مالک حسن، روانپزشک عرب تبار مسلمان ارتش آمریکا در پایگاه فورت هود

طبیعی است این نوع اتفاقاتی که می‌افتد، عرب‌ها و مسلمانان مقیم آمریکا دوباره خیلی نسبت به خودشان و هویت‌شان دچار شک و تردید، ترس و اضطراب قرار می‌گیرند.

ولی استنباط من که سال‌ها در آمریکا زندگی‌ کرده‌ام این است که اگر فرض کنید از گروگان‌گیری ۳۰سال پیش در ایران شروع کنیم، در رابطه با حرکت‌های خشونت‌باری که صورت می‌گیرد، این نوع خصومت‌های عمومی نسبت آدم‌هایی که متعلق به قومی در آن جامعه هستند، خیلی در مقایسه با حوادثی چون ۱۱ سپتامبر کمتر شده است.

یعنی ما در جامعه آمریکا اکنون به این مرحله رسیده‌ایم که بدانیم، این نوع اتفاقات در همه‌ی دنیا نظیر دارد و مانند فردی مثل مالک حسن که در آمریکا به دنیا آمده، در آمریکا بزرگ شده و در ارتش آمریکا نیز سال‌ها کار کرده، در همه‌ی جای دنیا دیده می‌شود.

حالا اگر این فرد یک تبار فلسطینی داشته است، البته موضوعیت دارد. منتهی به نظر من این طور می‌رسد که جامعه‌ی آمریکا به درک بالاتری از این مرحله رسیده است و تا اکنون، در این دو سه روزه که این اتفاق افتاده و من متوجه شده‌ام، هیچ عکس‌العمل شدیدی ندیده‌ام.

البته روزنامه‌ها و تلویزیون‌های دست راستی محافظه‌کار آمریکا همیشه مترصد چنین اخباری هستند که از آن سوءاستفاده کنند. ولی اگر پوشش جامع‌تری را نگاه کنیم، حتی مثلاً سی.ان.ان یا بی.بی.سی، آن تفسیر منفی را نداشتند.

آقای دباشی با وضعیتی که این حمله به دست یک مسلمان و با فریاد الله اکبر قبل از تیراندازی، انجام شده است، طبیعی است که به هرحال این واقعه باعث ترس و عدم اطمینان سربازان پایگاه‌های نظامی آمریکا نسبت به نظامیان مسلمان و عرب تبار خواهد شد.

جلب اعتماد سربازان، برای این که بتوانند این موضوع را فراموش کنند، به نظر شما تا حدودی مشکل‌ساز نخواهد شد؟

به طور قطع همین طور است. منتهی شما یادتان باشد که همین یکی دو سال پیش هم پسر جوانی در کالجی در آمریکا، به نام عیسی مسیح رفت ۳۲ نفر و بعد هم خودش را که می‌شود ۳۳ نفر، یعنی به تعداد سال‌های عمر حضرت مسیح کشت.

یعنی استفاده یا سوءاستفاده از مذهب! یا باروخ گلدستین که در اسراییل به مسجدی درهبرون (الخلیل) رفت و به اسم کلیمیت تعداد زیادی مسلمان را کشت.

یعنی این‌ آدمهایی که مشاعرشان را از دست می‌دهند و دیوانه می‌شوند، حالا یکی به اسم اسلام و مسیحیت یا به اسم یهودیت، می‌روند قتل عام می‌کنند.

این‌ها متأسفانه منحصر به یک مذهب خاصی نیست. البته در صحت سوال شما شکی نیست. به طور قطع الان وقتی کسی به اسم اسلام، به اسم یک عرب رفته و قتل‌عامی کرده و عده‌ای را کشته است، این مساله قطعا بازتاب‌های منفی دارد. منتهی ما همیشه باید ابعاد مشابه‌اش را پیدا کنیم و این ماجراها را فقط منحصر به مسلمان‌ها ندانیم.


حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا

در حال حاضر به طور کلی دولت آمریکا با مشکل بزرگی روبه‌رو است. به نظر شما در شرایط کنونی جهان، و با توجه به مسائل عراق و افغانستان، نقش مقامات آمریکایی در جلوگیری از این حملات توسط مسلمانان چگونه باید باشد؟

آیا باید در پست‌های حساس، کارکنان مسلمان تحت نظر قرار داشته باشند؟ مثلاً اگر وبلاگ سرگرد حسن بررسی شده بود، جلوی این حادثه شاید گرفته می‌شد، این طور نیست؟

ببینید، من وبلاگ ایشان را ندیدم و نمی‌دانم مطلبی هست یا بوده که حاکی از این است که یک چنین عملی ممکن بوده از او بربیاید. منتهی این که جامعه‌ای به این بزرگی باید به صورت یک جامعه‌ی پلیسی دربیاید وهمه وبلاگ‌های کسانی که اسم‌شان احمد و محمد و حسین باشد، را نگاه کنند، در یک جامعه‌ی ۳۰۰ میلیونی که تعداد زیادی اسامی این چنینی یا نژاد عرب و یا نژاد مسلمان هست، این‌ها را این طور زیرنظر قرار دادن، مسائل حقوقی و مدنی خیلی عدیده‌ای را بوجود می‌آورد.

بازهم مثال باروخ گلدستین را می‌زنم. چون یک کلیمی رفته و تعداد زیادی مسلمان را در یک مسجد قتل عام کرده است، حالا برویم وبلاگ همه‌ی کلیمی‌ها را بخوانیم؟

البته سوال من در مورد اشخاصی است که پست‌های حساس را به عهده دارند.

بازهم باید این پست‌های حساس را تعریف کرد. این آقای حسن یک روانشناس بوده در یک پادگان نظامی. آیا این روانشناس در یک پادگان نظامی تعریفی از یک شغل حساس است؟

شاید، من نمی‌دانم. ولی اصولاً به عنوان کسی که به حقوق مدنی افراد اعتقاد دارد، این‌ها خیلی نگران این هستند که یک‌باره به دلیل یک حرکت ناگوار، شما بیایید آزادی‌های مدنی مردم را مورد شک و تردید قرار بدهید. حالا اسمش حسن یا حسین هم باشد، نگرانی سر این است.

البته امروز که من و شما داریم این بحث را می‌کنیم، خیلی طبیعی است که نگرانی‌های عمومی وجود دارد و ممکن است احساسات خیلی منفی نسبت به مسلمانان و عرب‌ها در آمریکا شکل بگیرد.

ولی به هرحال هر حرکتی را اگر شما بخواهید در این رابطه که تعدادی از آدم‌ها را به خاطر اسامی‌شان زیر ذره‌بین قرار دهید، با مسائل حقوقی و آزادی‌های مدنی مواجه می‌شوید. یعنی سازمان‌هایی مثل American Civil Liberty نگران این نوع مسائل هستند.

به هرحال آمریکا با چنین تهدیدهای امنیتی در حال حاضر روبه‌رو است. چه طور باید با این مشکلات روبرو شود؟

همه‌ی جهان با این تهدیدها و با این دست خشونت‌ها مواجه است. مردم افغانستان هم هستند، مردم عراق و مردم ایران هم هستند. آدم باید ابعاد هر حرکت خشونت‌آمیزی را درک کند و مطابق با آن ابعاد عکس‌العمل نشان دهد.

الان در عراق یک میلیون آدم کشته شده، چهارمیلیون آدم بی‌خانمان است. آن‌جا هم این خشونت وجود دارد دیگر. آدم باید راجع به آن خشونت هم حرف بزند. مردم ستمدیده‌ی فلسطین که مرتب سرزمین‌های‌شان دزدیده می‌شود، آن‌ها هم مورد ظلم و زور هستند دیگر.

یعنی به نظر شما این حرکت را می‌شود این چنین توجیه کرد؟

اصلاً و ابداً. به هیچ‌وجه توجیه آن نیست. شما گفتید خشونتی در آمریکا اتفاق افتاده است، من هم گفتم متأسفانه خشونت در تمام جهان است و باید عکس‌العمل با خشونت مطابق با نوع خشونت باشد. این حرف من است.

Share/Save/Bookmark

Farangis Mohebbi
Interview:Hamid Debashi

نظرهای خوانندگان

همه مسلمونها تروریست نیستند ولی همه تروریستها مسلمونند!

-- آرش ، Nov 8, 2009

من نمی فهمم که آقای دباشی با بسط دادن کشتار تگزاس به فلسطین و عراق و سایر جاهای دنیا، چه چیزی را میخواهد ثابت کند.واقعیت این است که یک انسان پریشان احوال که از احتمال اعزام به منطقه جنگی وحشتزده شده بوده تحت تأثیر خرافات مذهبی عده اب بیگناه را کشته و موقعیت کلیه مسلمانان در آمریکا بخصوص در ارتش آن کشور را به خطر انداخته. حالا چرا آقای دباشی می خواهد این عمل را به فلسطین و عراق و افغانستان یا جنایت دیوانه دیگری در الخلیل نسبت دهد و آن را توجیه کند واقعا جای سئوال دارد.

-- قاضی نوری ، Nov 8, 2009

خشونت خشونت است و کشتن،کشتن.آمریکائیه مسیحی بکشد یا عراقی مسلمان یا مسلمان آمریکایی،خشونت عمل شنیعی است چون جان انسانی را می گیرد.یادمان باشد از نظرگاه عصر جدید و دستاوردهای آن حمله بوش به عراق ستودنی نیست و عمل سربازانی که به هر دلیلی سودازه به استقبال مرگ و مرگ آفریدن می روند.اگر قرار است از دستاوردهای عصر جدید دفاع کنیم جورج بوش و صدام حسین در برابر این عصر هستند،در برابر کانت ....تا هابرماس.چون هردوی آن ها هنگام توجیه اعمال خود نشان مشترکی با خود داشتند"یکی انجیل،دیگری قرآن. توجیه

-- محسن ، Nov 9, 2009

اقای دباشی هش سعی در توجیه این عمل دارد جامعه امریکا یک جامعه مسیحی است نه مسلمان و اگر یک مسلمان اینچنین عملی را انجام بدهد مثل توپ صدا خواهد کرد عوض اینکه این عمل را بشدت محکوم کند حی از این شاخه به اون شاخه پردن رفت افغانستان رفت عراق رفت فلسطین رفت اسرائیل اخر این چه طرز محکوم کردن یک جنایت است واقعن تاسف اور است

-- kia ، Nov 10, 2009

یدک کشیدن نام استاد چیزی را عوض نمیکند . ایشان باقاتل(مسلمان)همدردی میکنند زیرا و
بدون تردید , حمید اقا چپ گراست .

-- ahmad ، Nov 10, 2009

من فکر میکنم ماهاییکه در ایران هستیم دیگه حوصله شنیدن این بهانه ها را برای مسلمانان افراط گرا که در زیر سلطه انان زندگی میکنیم نداریم. کاش خارجی نشینان بجای پرورش ایده های سیاسی خودشان یک مقدار به صدای ملت داخل ایران گوش میدادند که در گردهمایی هایشان نه شعار مرگ بر آمریکا میدهند و نه خواستار بمب اتم هستند. حالا شماهاییکه از خارج برای ایران نسخه میپیچید یبایند دو روز ایران زندگی کنید ببینم تحمل دارید. دست از خودخواهی بردارید.
مونا

-- مونا ، Nov 10, 2009

لطفا از این اقای دهباشی بپرسید كه در آن ایامی كه آن جوان كره ای دست به قتل در یك مدرسه زد كجا ایشان بنام عیسی مسیح چنین كاری كرده اند !!! اگر چنین چیزی بود كه دنیای اسلام مسیحیت را بیچاره كرده بود . این آقای دهباشی هم كه هركجا كم می آورد از امامان مایه میگذارد برای توجیه كار اسلام.
اقای دهباشی لطفا مدركی رو كنید كه كجا این دانش آموز بنام مسیح این قتل را انجام داد.
لطفا توجیه نكنید كار مسلمانان افراطی را ...

-- بدون نام ، Nov 10, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)