تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی

«پس از انتخابات، نقض حقوق بشر گسترده‌تر شد»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

«کانون مدافعان حقوق بشر» که رسماً هر سه ماه یک‏بار گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می‏کند، این بار گزارش شش ماهه‏ی خود از بهار و تابستان ۱۳۸۸ را منتشر کرده است.
در گفت‏وگویی با خانم نرگس محمدی، سخن‏گوی کانون مدافعان حقوق بشر، به زوایای مختلف این گزارش پرداخته‏ام.

همچنین با خانم مهدیه‏ محمدی، همسر احمد زیدآبادی نیز گفت‏وگوی کوتاهی کرده‏ام.

Download it Here!

خانم نرگس محمدی ابتدا در ارتباط با انتشار این گزارش توضیح می‏دهد:

کانون مدافعان حقوق بشر هر سه ماه یک‏بار گزارشات فصلی‏ای را در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می‏کند. گزارش فصلی مربوط به بهار به دلیل وقایع پس از انتخابات منتشر نشده بود. بنابراین کانون گزارشات فصلی بهار و تابستان را یک‏جا منتشر کرد.

مضامین اصلی این گزارش چه مواردی را در بر می‏گیرد؟

فصل اول گزارش و تقریبا بخش مهمی از آن از دو حیث، مربوط به مساله‏ی انتخابات است؛ اولا حق تعیین سرنوشت هر شهروند و حق تعیین سرنوشت مردم از جمله مباحث حقوق بشر است که در اعلامیه‏ی جهانی حقوق بشر و هم‏چنین در میثاق حقوق مدنی و سیاسی که ایران نیز به آن متعهد است، صراحتا به آن پرداخته شده است.

دوماً از این منظر که وقایع پس از انتخابات در ایران، مصادیق بارز نقض حقوق بشر در حوزه‏های مختلف، از جمله تهدید آزادی بیان و نادیده گرفته شدن حق اجتماعات برای مردم بود.

اتفاقاتی که در راه‏پیمایی‏ها رخ داد و منجر به کشته شدن تعدادی از شهروندان شد، آن‏چه در زندان‏ها روی داد و کشته شدن چند نفر را در کهریزک در پی داشت. بحث شکنجه و رفتارهای غیرقانونی با زندانیان در بازداشت‏گاه‏های مختلف، از جمله موارد نقض حقوق بشر در این دوره بود.

مجموعه‏ی این مسائل باعث شد که بخش مهمی از گزارش ما در دو فصل گذشته، به بحث انتخابات اختصاص پیدا کند. بخش بعدی هم مربوط به موارد دیگر نقض حقوق بشر، طبق روال گذشته‏ بود.


نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر می گوید «نقض حقوق بشر در ایران به یک رویه تبدیل شده است»

بیانیه‏ی کانون البته بیانیه‏ی مفصلی است. ولی فکر می‏کنید شامل ‏همه‏ی موارد نقض حقوق بشر، به و‏یژه در مور کسانی که هنوز در بازداشت به سر می‏برند، شده است؟

متاسفانه نقض حقوق بشر در دو فصل گزارش شده بسیار گسترده بود. بازداشت‏ها فقط مختص به تهران نبود، بلکه بازداشت‏های خیلی گسترده‏ای در سراسر کشور داشتیم و در شهرستان‏ها حتی وضعیتی بدتر از تهران را شاهد بودیم، اما ابزار اطلاع رسانی کافی در اختیار مردم نبوده و با توجه به عدم اطلاع‏رسانی کافی، این گزارش آن‏چنان که باید و شاید، جامع و کامل نیست.

شاید بسیاری از افرادی که بازداشت شده‏اند و نقض حقوق بشر شامل حال آن‏ها هم شده، در گزارش ما قید نشده باشند. اما سعی کرده‏ایم در ابعاد کلی‏تری به این مساله بپردازیم.

ما از بدو بازداشت بازداشت‏ شدگان وقایع پس از انتخابات، شاهد نقض حقوق بشر و نقض قوانین جمهوری اسلامی ایران هستیم. حتی بعضی از آن‏ها منتسب به اتهاماتی هستند که پیش از وقوع آن، بازداشت شده‏اند.

مثلا آقای تاجزاده منتسب به اغتشاش است. در حالی که ایشان پیش از وقوع هرگونه تجمع و هرگونه اعتراضی بازداشت شده است.

ما معتقدیم که فرایند یک دادرسی منصفانه و عادلانه در مورد این بازداشت شدگان، از بدو بازداشت تا نحوه‏ی نگاه‏داری و نوع برگزاری دادگاه‏ها، به شدت مخدوش است.

نه تنها بر اساس موازین اعلامیه‏ی‏ جهانی حقوق بشر که جزو تعهدات بین‏المللی نظام جمهوری اسلامی ایران است و نه تنها بر اساس تعهد دیگر جمهوری اسلامی (معاهده‏ی وین)، آن‏ها حق تخلف از این معاهدات را حتی با توجیه غایب بودن قوانین داخلی ندارند، فراتر از این، رفتار آنان مغایر با قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و مقررات داخلی است که به نظر من عیب و خطای خیلی بزرگ‏تری در مقایسه با موضوع قبلی است.

هم‏چنین بازداشت اعضای خانواد‏ه‏ی این افراد از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است. اگر این افراد متهم هستند و مراحل مقدماتی دادرسی را طی می‏کنند، چرا خانواده‏‏های آنان که یک مورد دو مورد نبوده، تحت فشار هستند و حتی بازداشت شده‏اند.

یا مواردی مانند آقای زید‏آبادی که گویا در زندان، تهدید به دستگیری همسرش می‏شود.

بله و حتی مهم‏تر از آن، آقای زید‏آبادی هنوز در سلول انفرادی به سر می‏برد. در حالی که قوانین و مقررات داخلی ایران، این اجازه را نمی‏دهد. این امر قطعا مخالف موازین اعلامیه‏ی جهانی حقوق بشر، مخالف اخلاق و انسانیت و مخالف قوانین داخلی ما است.

یک فرد را به چه دلیل باید چهار ماه و نیم در سلول انفرادی در بازداشت نگاه داشت؟! سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه‏ی روانی و جسمی است. آقای زید‏آبادی چهار ماه و نیم است در سلول انفرادی نگاه‏داری می‏شود. آقای دادخواه پس از آزادی اعلام کرد، در سلول انفرادی‏ای بازداشت بوده که اندازه‏ی آن سه موزاییک در هفت موزاییک بوده است.

فارغ از همه‏ی قوانین داخلی و بین‏المللی، چنین مکانی برای نگاه‏داری یک انسان، آیا از نظر اخلاقی درست است؟

حقوق اعضای کانون مدافعان حقوق بشر، از جمله آقای دادخواه نیز، در همین مسائل تضییع شد.

دفتر کانون مدافعان حقوق بشر را از دی ماه سال گذشته پلمب کرده‏اند. البته ما در اعلامیه‏های مختلف غیرقانونی بودن آن را اعلام کرده‏‏ایم. این پلمب با حکم قضایی صورت نگرفت، بلکه توسط نیروهای امنیتی انجام شد.

در حالی که فعالیت ما بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، کاملا قانونی است. در سال ۱۳۸۳ و سال ۱۳۸۵ در دو دولت مختلف اصلاحات و دولت آقای احمدی‏نژاد، از سوی مرجع ذی‏صلاح «کمیسیون ماده‏ی ۱۰ احزاب» قانونی بودن ما اعلام شده است و برای ما مجوز فعالیت صادر شده است.

حتی در آخرین موضع‏‏گیری نسبت به کانون، معاون سیاسی وزیر کشور اعلام کرد باید پروانه‏ی فعالیت برای کانون مدافعان حقوق بشر صادر شود.

بنابراین تشکیلات ما قانونی هست، به سطح بین‏المللی هم رسیده‏ایم. از طرفی، ایران هم این تعهد را دارد که نسبت به فعالیت‏های مدافعان حقوق بشر نه تنها مانع ایجاد نکند، بلکه با آنان همکاری کند.

اما مغایر تمام قوانین داخلی و تعهدات بین‏الملل، دفتر کانون مدافعان حقوق بشر پلمب شد و پس از انتخابات سه نفر از اعضا و همکاران کانون و بیش از ۱۰ نفر از اعضای شورای ملی صلح بازداشت شدند.

برخی از این اعضا مانند آقای کیوان صمیمی، آقای عبدالله مؤمنی، آقای عیسی سحرخیز هنوز در زندان هستند. هم‏چنین برخی از اعضای ما در شهرستان‏ها، مانند آقای کاکه امینی در کردستان و آقای مجاهد در همدان، بازداشت شده‏اند. یعنی رویارویی با مدافعان حقوق بشر و صلح‏طلبان این دو نهاد مدنی، پس از روی‏دادهای انتخابات، شکل جدی‏تری پیدا کرد.

خانم محمدی، می‏توان نتیجه گرفت که گزارش اخیر کانون مدافعان حقوق بشر، بدترین گزارشی است که شما در دوران فعالیت‏تان منتشر کرده‏اید؟

متاسفانه نقض حقوق بشر در ایران، به یک رویه در عرصه‏های مختلف تبدیل شده است. از سال ۱۳۷۹ ما شاهد توقیف فله‏ای مطبوعات هستیم. توقیف مطبوعات الان به یک رویه و یک مکانیسم در برخورد با عرصه‏ی آزادی بیان و اطلاع‏رسانی تبدیل شده است.

ولی همان‏طور که اشاره کردید، نقض حقوق بشر پس از انتخابات، از عرصه‏ی آزادی بیان گرفته تا برخورد با بازداشت‏شدگان و تا برخورد با تجمعات، شکل جدی‏تری پیدا کرده است.

قبلا هم با تجمعات زنان برخورد می‏شد؛ فراموش نکرده‏ایم که در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ در میدان هفت تیر، چه برخوردی با تجمع زنان در این میدان شد. تجمعی که در آن درخواست تغییر در چند قانون را داشتند. یا برخورد با دانشجویان همواره اتفاق افتاده است.

اما این بار شکل خشن‏تری پیدا کرد. تظاهرات و تجمعات مسالمت‏آمیز مردم را به خشونت کشاندند. ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و بسیاری از دیگر کشته شدگان در خیابان‏ها و در تجمعات مسالمت‏آمیز کشته شدند و هنوز هم شاهد برگزاری هیچ دادگاه علنی و عادلانه‏ای در رابطه با متهمانی که دست به این اقدامات خشونت‏آمیز زده‏اند، نیستیم.

صحبت‏های خانم مهدیه محمدی، همسر آقای احمد زیدآبادی که امروز پس از ۵۰ روز موفق به دیدار با ایشان شده است، شاید به نوعی مؤید گزارش کانون مدافعان حقوق بشر است:

خدا را شکر، حالش خیلی خوب بود. البته طی ۵۰ روزی که ما او را ندیده‏ایم، ظاهرا ایشان هم کسی را ندیده بود. فقط یکی دوبار بازجو به سراغش رفته بود.


همسر احمد زیدآبادی می‌گوید که او هنوز هم در زندان انفرادی است

گویا پرونده‏ی ایشان به دادگاه رفته است. همین‏طور است؟

بله، پرونده‏اش به دادگاه رفته و احتمالا هفته‏ی آینده محاکمه خواهد شد.

آقای زیدآبادی خبر داشت که در نهایت، به چه اتهامی به دادگاه می‏رود؟

آقای زیدآبادی می‏گفت: «دو اتهام به من زده‏اند؛ یکی تبلیغ علیه نظام و دیگری تبانی برای ایجاد اغتشاش که هیچ‏کدام عملا و واقعا به من نمی‏چسبد».

آیا ایشان توانسته است با وکیل خود، دیدار داشته باشد؟

خیر! وکیل ایشان الان پنج ماه است که در این دادگاه‏ها سرگردان است. تا به حال دو وکالت‏نامه تمبر زده و به زندان فرستاده است که هر دوی آن‏ها گم شده است. قرار شده وکالت‏نامه‏ی جدیدی تمبر بزند و بفرستد، ببیند این یکی به دست آقای زیدآبادی می‏رسد و امضا می‏شود یا نه.

آقای جعفری دولت‏آبادی، دادستان تهران، امروز آقای زید‏آبادی را دیده بود؟

بله، ایشان را دیده بود و آقای زید‏آبادی می‏گفت که دادستان قول داده او را از انفرادی بیرون بیاورد و با دادگاهی که هفته‏ی آینده برگزار می‏شود، انشاالله زودتر تکلیف ایشان مشخص شود.

پس آقای زیدآبادی هنوز در انفرادی است؟

بله، هنوز در انفرادی است. از روز اول بازداشت تاکنون در انفرادی بوده است. حتی یک روز هم از انفرادی درنیامده است.

گویا ایشان به خاطر شما نیز مورد فشار قرار گرفته و یا تهدید شده است.

امروز خود آقای زیدآبادی می‏گفت، او را خیلی تهدید می‏کنند که «خانمت را چون مصاحبه می‏کند، می‏گیریم و به همین‏جا می‏آوریم. شش ماه نگهش می‏داریم که دیگر این کار را نکند و…»

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)