خانه > گزارش ويژه > حقوق بشر > «پس از انتخابات، نقض حقوق بشر گستردهتر شد» | |||
«پس از انتخابات، نقض حقوق بشر گستردهتر شد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.com«کانون مدافعان حقوق بشر» که رسماً هر سه ماه یکبار گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر میکند، این بار گزارش شش ماههی خود از بهار و تابستان ۱۳۸۸ را منتشر کرده است. همچنین با خانم مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی نیز گفتوگوی کوتاهی کردهام.
خانم نرگس محمدی ابتدا در ارتباط با انتشار این گزارش توضیح میدهد: کانون مدافعان حقوق بشر هر سه ماه یکبار گزارشات فصلیای را در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر میکند. گزارش فصلی مربوط به بهار به دلیل وقایع پس از انتخابات منتشر نشده بود. بنابراین کانون گزارشات فصلی بهار و تابستان را یکجا منتشر کرد. مضامین اصلی این گزارش چه مواردی را در بر میگیرد؟ فصل اول گزارش و تقریبا بخش مهمی از آن از دو حیث، مربوط به مسالهی انتخابات است؛ اولا حق تعیین سرنوشت هر شهروند و حق تعیین سرنوشت مردم از جمله مباحث حقوق بشر است که در اعلامیهی جهانی حقوق بشر و همچنین در میثاق حقوق مدنی و سیاسی که ایران نیز به آن متعهد است، صراحتا به آن پرداخته شده است. دوماً از این منظر که وقایع پس از انتخابات در ایران، مصادیق بارز نقض حقوق بشر در حوزههای مختلف، از جمله تهدید آزادی بیان و نادیده گرفته شدن حق اجتماعات برای مردم بود. اتفاقاتی که در راهپیماییها رخ داد و منجر به کشته شدن تعدادی از شهروندان شد، آنچه در زندانها روی داد و کشته شدن چند نفر را در کهریزک در پی داشت. بحث شکنجه و رفتارهای غیرقانونی با زندانیان در بازداشتگاههای مختلف، از جمله موارد نقض حقوق بشر در این دوره بود. مجموعهی این مسائل باعث شد که بخش مهمی از گزارش ما در دو فصل گذشته، به بحث انتخابات اختصاص پیدا کند. بخش بعدی هم مربوط به موارد دیگر نقض حقوق بشر، طبق روال گذشته بود.
بیانیهی کانون البته بیانیهی مفصلی است. ولی فکر میکنید شامل همهی موارد نقض حقوق بشر، به ویژه در مور کسانی که هنوز در بازداشت به سر میبرند، شده است؟ متاسفانه نقض حقوق بشر در دو فصل گزارش شده بسیار گسترده بود. بازداشتها فقط مختص به تهران نبود، بلکه بازداشتهای خیلی گستردهای در سراسر کشور داشتیم و در شهرستانها حتی وضعیتی بدتر از تهران را شاهد بودیم، اما ابزار اطلاع رسانی کافی در اختیار مردم نبوده و با توجه به عدم اطلاعرسانی کافی، این گزارش آنچنان که باید و شاید، جامع و کامل نیست. شاید بسیاری از افرادی که بازداشت شدهاند و نقض حقوق بشر شامل حال آنها هم شده، در گزارش ما قید نشده باشند. اما سعی کردهایم در ابعاد کلیتری به این مساله بپردازیم. ما از بدو بازداشت بازداشت شدگان وقایع پس از انتخابات، شاهد نقض حقوق بشر و نقض قوانین جمهوری اسلامی ایران هستیم. حتی بعضی از آنها منتسب به اتهاماتی هستند که پیش از وقوع آن، بازداشت شدهاند. مثلا آقای تاجزاده منتسب به اغتشاش است. در حالی که ایشان پیش از وقوع هرگونه تجمع و هرگونه اعتراضی بازداشت شده است. ما معتقدیم که فرایند یک دادرسی منصفانه و عادلانه در مورد این بازداشت شدگان، از بدو بازداشت تا نحوهی نگاهداری و نوع برگزاری دادگاهها، به شدت مخدوش است. نه تنها بر اساس موازین اعلامیهی جهانی حقوق بشر که جزو تعهدات بینالمللی نظام جمهوری اسلامی ایران است و نه تنها بر اساس تعهد دیگر جمهوری اسلامی (معاهدهی وین)، آنها حق تخلف از این معاهدات را حتی با توجیه غایب بودن قوانین داخلی ندارند، فراتر از این، رفتار آنان مغایر با قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و مقررات داخلی است که به نظر من عیب و خطای خیلی بزرگتری در مقایسه با موضوع قبلی است. همچنین بازداشت اعضای خانوادهی این افراد از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است. اگر این افراد متهم هستند و مراحل مقدماتی دادرسی را طی میکنند، چرا خانوادههای آنان که یک مورد دو مورد نبوده، تحت فشار هستند و حتی بازداشت شدهاند. یا مواردی مانند آقای زیدآبادی که گویا در زندان، تهدید به دستگیری همسرش میشود. بله و حتی مهمتر از آن، آقای زیدآبادی هنوز در سلول انفرادی به سر میبرد. در حالی که قوانین و مقررات داخلی ایران، این اجازه را نمیدهد. این امر قطعا مخالف موازین اعلامیهی جهانی حقوق بشر، مخالف اخلاق و انسانیت و مخالف قوانین داخلی ما است. یک فرد را به چه دلیل باید چهار ماه و نیم در سلول انفرادی در بازداشت نگاه داشت؟! سلول انفرادی مصداق بارز شکنجهی روانی و جسمی است. آقای زیدآبادی چهار ماه و نیم است در سلول انفرادی نگاهداری میشود. آقای دادخواه پس از آزادی اعلام کرد، در سلول انفرادیای بازداشت بوده که اندازهی آن سه موزاییک در هفت موزاییک بوده است. فارغ از همهی قوانین داخلی و بینالمللی، چنین مکانی برای نگاهداری یک انسان، آیا از نظر اخلاقی درست است؟ حقوق اعضای کانون مدافعان حقوق بشر، از جمله آقای دادخواه نیز، در همین مسائل تضییع شد. دفتر کانون مدافعان حقوق بشر را از دی ماه سال گذشته پلمب کردهاند. البته ما در اعلامیههای مختلف غیرقانونی بودن آن را اعلام کردهایم. این پلمب با حکم قضایی صورت نگرفت، بلکه توسط نیروهای امنیتی انجام شد. در حالی که فعالیت ما بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، کاملا قانونی است. در سال ۱۳۸۳ و سال ۱۳۸۵ در دو دولت مختلف اصلاحات و دولت آقای احمدینژاد، از سوی مرجع ذیصلاح «کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب» قانونی بودن ما اعلام شده است و برای ما مجوز فعالیت صادر شده است. حتی در آخرین موضعگیری نسبت به کانون، معاون سیاسی وزیر کشور اعلام کرد باید پروانهی فعالیت برای کانون مدافعان حقوق بشر صادر شود. بنابراین تشکیلات ما قانونی هست، به سطح بینالمللی هم رسیدهایم. از طرفی، ایران هم این تعهد را دارد که نسبت به فعالیتهای مدافعان حقوق بشر نه تنها مانع ایجاد نکند، بلکه با آنان همکاری کند. اما مغایر تمام قوانین داخلی و تعهدات بینالملل، دفتر کانون مدافعان حقوق بشر پلمب شد و پس از انتخابات سه نفر از اعضا و همکاران کانون و بیش از ۱۰ نفر از اعضای شورای ملی صلح بازداشت شدند. برخی از این اعضا مانند آقای کیوان صمیمی، آقای عبدالله مؤمنی، آقای عیسی سحرخیز هنوز در زندان هستند. همچنین برخی از اعضای ما در شهرستانها، مانند آقای کاکه امینی در کردستان و آقای مجاهد در همدان، بازداشت شدهاند. یعنی رویارویی با مدافعان حقوق بشر و صلحطلبان این دو نهاد مدنی، پس از رویدادهای انتخابات، شکل جدیتری پیدا کرد. خانم محمدی، میتوان نتیجه گرفت که گزارش اخیر کانون مدافعان حقوق بشر، بدترین گزارشی است که شما در دوران فعالیتتان منتشر کردهاید؟ متاسفانه نقض حقوق بشر در ایران، به یک رویه در عرصههای مختلف تبدیل شده است. از سال ۱۳۷۹ ما شاهد توقیف فلهای مطبوعات هستیم. توقیف مطبوعات الان به یک رویه و یک مکانیسم در برخورد با عرصهی آزادی بیان و اطلاعرسانی تبدیل شده است. ولی همانطور که اشاره کردید، نقض حقوق بشر پس از انتخابات، از عرصهی آزادی بیان گرفته تا برخورد با بازداشتشدگان و تا برخورد با تجمعات، شکل جدیتری پیدا کرده است. قبلا هم با تجمعات زنان برخورد میشد؛ فراموش نکردهایم که در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ در میدان هفت تیر، چه برخوردی با تجمع زنان در این میدان شد. تجمعی که در آن درخواست تغییر در چند قانون را داشتند. یا برخورد با دانشجویان همواره اتفاق افتاده است. اما این بار شکل خشنتری پیدا کرد. تظاهرات و تجمعات مسالمتآمیز مردم را به خشونت کشاندند. ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و بسیاری از دیگر کشته شدگان در خیابانها و در تجمعات مسالمتآمیز کشته شدند و هنوز هم شاهد برگزاری هیچ دادگاه علنی و عادلانهای در رابطه با متهمانی که دست به این اقدامات خشونتآمیز زدهاند، نیستیم. صحبتهای خانم مهدیه محمدی، همسر آقای احمد زیدآبادی که امروز پس از ۵۰ روز موفق به دیدار با ایشان شده است، شاید به نوعی مؤید گزارش کانون مدافعان حقوق بشر است: خدا را شکر، حالش خیلی خوب بود. البته طی ۵۰ روزی که ما او را ندیدهایم، ظاهرا ایشان هم کسی را ندیده بود. فقط یکی دوبار بازجو به سراغش رفته بود.
گویا پروندهی ایشان به دادگاه رفته است. همینطور است؟ بله، پروندهاش به دادگاه رفته و احتمالا هفتهی آینده محاکمه خواهد شد. آقای زیدآبادی خبر داشت که در نهایت، به چه اتهامی به دادگاه میرود؟ آقای زیدآبادی میگفت: «دو اتهام به من زدهاند؛ یکی تبلیغ علیه نظام و دیگری تبانی برای ایجاد اغتشاش که هیچکدام عملا و واقعا به من نمیچسبد». آیا ایشان توانسته است با وکیل خود، دیدار داشته باشد؟ خیر! وکیل ایشان الان پنج ماه است که در این دادگاهها سرگردان است. تا به حال دو وکالتنامه تمبر زده و به زندان فرستاده است که هر دوی آنها گم شده است. قرار شده وکالتنامهی جدیدی تمبر بزند و بفرستد، ببیند این یکی به دست آقای زیدآبادی میرسد و امضا میشود یا نه. آقای جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، امروز آقای زیدآبادی را دیده بود؟ بله، ایشان را دیده بود و آقای زیدآبادی میگفت که دادستان قول داده او را از انفرادی بیرون بیاورد و با دادگاهی که هفتهی آینده برگزار میشود، انشاالله زودتر تکلیف ایشان مشخص شود. پس آقای زیدآبادی هنوز در انفرادی است؟ بله، هنوز در انفرادی است. از روز اول بازداشت تاکنون در انفرادی بوده است. حتی یک روز هم از انفرادی درنیامده است. گویا ایشان به خاطر شما نیز مورد فشار قرار گرفته و یا تهدید شده است. امروز خود آقای زیدآبادی میگفت، او را خیلی تهدید میکنند که «خانمت را چون مصاحبه میکند، میگیریم و به همینجا میآوریم. شش ماه نگهش میداریم که دیگر این کار را نکند و…» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|