تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با عباس بختیاری درباره انتشار دو روزنامه اینترنتی

فوتبال «جویباری متصل به رودخانه جنبش مدنی»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

Download it Here!

انتشار دو روزنامه اینترنتی درباره ورزش و هنر و هنرمندان ایران توسط فرهنگ‌سرای «پویا» در پاریس بعد از رویدادهای جنبش اعتراضی مردم به نتیجه انتخابات در ایران آغاز شد.

عباس بختیاری مدیر فرهنگسرای پویا، مردی که برای برپا نگه داشتن این مرکز فرهنگی تا پای مرگ اعتصاب غذا کرده بود، در عرصه‌ی هنر موسیقی و هم‌چنین سینما چهره‌ی شناخته‌شده‌‌ای است. نوازنده‌ی چیره‌دست دف و آهنگ‌ساز که برای دو فیلم «پناهنده» ساخته‌ی تونی گتلیس کارگردان فرانسوی و فیلم «زنان بدون مردان» ساخته‌ی شیرین نشاط با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته‌ی شهرنوش پارسی‌‌پور موسیقی ساخته است.

عباس بختیاری علاوه بر ساختن موسیقی متن «زنان بدون مردان» که جایزه‌ی شیر نقره‌‌ای فستیوال سینمای ونیز را به دست آورد، در این فیلم به عنوان یک خواننده دهه‌ی ۳۰ ایران، بازی هم کرده ‌است.

مدیر فرهنگ‌سرای پویا، ضرورت و هدف انتشار دو روزنامه‌ی اینترنتی در مورد ورزش با نام «فوتبال سبز» و هنرمندان ایران با نام «خبر پویا» را در تغییراتی می‌‌داند که پس از جنبش اعتراضی مردم در داخل ایران به وجود آمد و هم‌چنین بسته شدن روزنامه‌‌ها، زندانی کردن روزنامه‌‌نگاران و سانسور خبری که توسط دولت تحمیل شد:


عباس بختیاری، مدیر فرهنگ‌سرای پویا و نوازنده دف

در شرایطی که تلاش می‌‌شود مردم در یک بی‌‌خبری مطلق به سر ببرند، ما رسالت خودمان را در این دیدیم که در زمینه‌‌هایی که کم و بیش شناخت داریم، اقدام به انتشار دو نشریه با دو هدف جداگانه بکنیم.

نخستین نشریه، ورزشی بود. همان گونه که مطلع هستید، ۱۱ روزنامه‌ی ورزشی در ایران منتشر می‌‌شود که این‌ها همه در کنترل خود نظام و حکومت است. تحت کنترل شدید نیروهای وزارت اطلاعات قرار دارند و با کوچک‌ترین خبری هم که در چهارچوب سیاست‌‌های نظام نباشد، برخورد می‌‌شود. از جمله اولین روزنامه‌ی ورزشی (دنیای فوتبال) که مدیریت آن را آقای محمد باقرزادگان بر عهده دارند، توقیف شد.

ما فکر کردیم این خلأ را با توجه به ظرفی که در این زمینه داریم تا حدودی بتوانیم پوشش دهیم و بازتاب بسیار مثبتی هم داشته است. افراد بی‌‌شماری مرتب ایمیل می‌‌زنند. اطلاعات و اخباری در اختیار ما می‌‌گذارند.

چهار فیلم از بازی پرسپولیس‌ ـ استقلال داریم که همین جوانانی که ما در گذشته هیچ‌ گونه ارتباطی با آن‌ها نداشتیم، از طریق «سبز ورزشی» با هم آشنا شدیم و به نظر می‌‌آید که تا حدودی توانسته تأثیرگذار باشد. چون جای خالی‌اش کاملاً محسوس بود.

روزنامه «سبز ورزشی» که ۹ شماره‌ی آن تا کنون منتشرشده‌‌ است، به اخبار و گزارش‌‌های مختلف در ورزشگاه‌ها و ورزشکاران ایران می‌‌پردازد؛ بویژه با این اعتقاد که سکوهای ورزشگاه‌‌های ایران می‌‌تواند جایگاه مهمی برای صدای جنبش مدنی ایران و بازتاب رویدادهایی باشد که در چند ماه اخیر در ایران اتفاق افتاده‌‌اند.

کاملاً همین طور است. جناب صدرالدین الهی سال‌ها پیش به یک موضوع بسیار مهم اشاره کرد. ایشان سال‌ها پیش گفته بودند که جنبش‌های مدنی از روی سکوهای ورزشگاه‌ها شکل می‌‌گیرد و گسترش پیدا می‌‌کند. من هم شک و تردیدی ندارم که ورزش و بویژه فوتبال، شبیه جویباری است که به رودخانه‌ی جنبش مدنی ما وصل است و در این توفان و سیل همگانی آینده می‌‌تواند یک نقش بسیار مهم را دارا باشد.


چه‌قدر این دو روزنامه اینترنتی خواننده دارند و چه نقشی در آگاهی دادن به خوانندگان خود بازی می‌‌کنند؟

ما تقریباً ۱۲ هزار آدرس ایمیل داریم که روی این آدرس ایمیل‌‌ها ارسال می‌‌شود و بعد از طریق فیس‌‌بوک، دوستانی هستند، جوانانی که در آلمان و امریکا هستند که لطف کردند و در رابطه با این نشریه به ما کمک می‌‌کنند و روی فیس‌‌بوک می‌‌گذارند. خوب دوستانی هم که از ایران با ما در تماس هستند، در ایمیل‌‌هاشان هست که آن‌ها هم به لیست خودشان این نشریه را ارسال می‌‌کنند.

با وجود انتشار دو روزنامه‌ی اینترنتی با همکاری یک گروه از روزنامه‌‌نگاران در داخل و خارج از ایران، عباس بختیاری هم‌چنان به فعالیت‌‌های هنری بویژه سینمایی خود ادامه می‌‌دهد:

در تلاش هستم که اولین فیلم بلند سینمایی خودم را بسازم که خوشبختانه برای این کار، تهیه‌کننده هم پیدا شده است و ما بیستم نوامبر عازم مراکش هستیم تا مکان‌‌هایی را که امکان فیلم‌برداری‌‌اش برای ما به واسطه‌ی تبعیدی بودنمان و همین طور ماهیت خود نظام، در ایران نیست، [ببینیم.] ما مجبوریم سکانس‌‌هایمان را در کشور مراکش بسازیم.

درهمین رابطه دو سال است که درگیر کار نوشتن و کارهای مربوط به ساخت این فیلم بوده‌ام. مراحل نخستین آن را خوشبختانه با موفقیت پشت ‌‌سر گذاشتم و امیدوارم که بتوانیم اوایل سال ۲۰۱۰ کلیپ فیلم را هم در پاریس بزنیم.

موضوع فیلم قصه‌ی تلخ و غم‌‌انگیز یک زن و شوهر ایرانی است که در زندان‌‌های جمهوری اسلامی فرزندشان را از دست داده‌‌اند و این‌جا بعد از گریز فکر می‌‌کنند که وارد بهشت موعود شده‌‌اند.

اما این کابوس‌‌های شبانه و دوری از وطن زندگی تلخی را برای آن‌ها رقم می‌‌زند. اما در پایان دو مسیر متفاوت را هر یک به تنهایی دنبال می‌‌کنند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)