تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با سعید محمودی پیرامون تازه‌ترین گزارش محمد البرادعی

«ایران الزام حقوقی برای امضای پروتکل الحاقی ندارد»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

Download it Here!

آخرین روز هفته‌ای که گذشت، جمعه پنجم شهریورماه تازه‌ترین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای ایران در رسانه‌های ایران و جهان منتشر شد و مانند همیشه تفسیرهای گوناگونی را برانگیخت.

نکته‌ی جالب توجه این بود که در ایران، تقریباً تمامی رسانه‌های خبری و تحلیلی متعلق به حامیان دولت، این گزارش را مثبت و یک پیروزی برای سیاست‌های هسته‌ای دولت آقای احمدی‌نژاد ارزیابی کردند.

در جهت مقابل نیز نقد و بررسی مخالفان و منتقدان دولت بود که معتقد بودند نکته‌ی جدیدی در این گزارش نیست و نکات مورد نگرانی کماکان باقی هستند.

برای روشن شدن ابعاد گوناگون این بیانیه با آقای دکتر سعید محمودی، استاد حقوق بین‌الملل در سوئد گفت و گو کرده‌ام.


تأسیسات هسته‌ای آب سنگین اراک (عکس: AFP)

انتشار این بیانیه، نظر مدافعان دولت را جلب کرده است و آن را مثبت و یک پیروزی سیاسی ارزیابی می‌کنند. شما هم آیا آن را همین‌طور می‌بینید؟

لحن این گزارش بسیار ملایم‌تر از تمام گزارش‌های قبلی آقای البرادعی است. به نظر می‌رسد فشار سیاسی قوی‌ای که همیشه روی آژانس یا روی شخص دبیر کل بوده، این بار یا نبوده، یا این‌که ایشان به آن اهمیت نداده است.

بنابراین در مجموع جمله‌بندی‌های آن ملایم‌تر هستند. ولی مفهوم آن این نیست که انتقاد نکرده و گمان هم نمی‌کنم با این وجود، جایی برای خوشحالی از دیدگاه ایران باشد. گزارش ملایم است؛ اما طبق معمول، همه‌ی نقاط ضعف و عدم همکاری ایران هم در آن ذکر شده است.

یک هفته پیش از انتشار گزارش، اجازه‌ی بازدید از تأسیسات آب سنگین اراک داده شد که در برخی تحلیل‌ها از آن به عنوان یک مانور سیاسی نام برده شد. به نظر شما هم همین طور می‌آمد یا یک امر عادی بود؟

همان موقع که اتفاق افتاد، من آن را مطابق معمول ارزیابی کردم. چرا که ایران معمولاً همیشه کارش این بوده است. یکی دو هفته قبل از انتشار گزارش، اقدامی چشم‌گیر در جهت همکاری انجام می‌دهد که روی گزارش تأثیر بگذارد. این بار نیز این کار باید از این دیدگاه دیده شود که به یک‌باره با خواسته‌ای که آژانس بارها و بارها داشته، موافقت می‌کنند و اجازه‌ی بازدید از تأسیسات آب سنگین اراک را می‌دهند.

با این وجود، باید این را هم اضافه کنم که آقای البرادعی و آژانس، خواسته‌ی مشخصی را در مورد همین کارخانه آب سنگین اراک داشته و دارند و آن دسترسی به پاره‌ای نقشه‌های مربوط به این کارخانه است که هنوز ایران با آن موافقت نکرده است. در خود گزارش نیز این مسأله به عنوان انتقاد درج شده است.

در ایران بعضاً به بند بیست و هشتم این گزارش اشاره می‌‌شود که در آن آمده است: ایران بر خلاف درخواست‌های شورای حکام و شورای امنیت، پروتکل الحاقی را اجرا نکرده است و به اندازه‌ی کافی با آژانس نیز در ارتباط با مسائلی که مورد نگرانی‌اش بوده، همکاری نکرده است. این مسأله را شما چگونه می‌بینید؟

این خواسته‌ی آژانس و شورای امنیت، خواسته‌ای سیاسی است و نه حقوقی. یعنی نه آژانس، نه شورای امنیت و نه هیچ سازمان دیگری از نظر حقوقی این اجازه را ندارد که ایران را مجبور کند به معاهده‌ای خلاف میلش بپیوندد.

پروتکل الحاقی درست است که معاهده‌ای مربوط به آژانس و برای کشورهای عضو آژانس است، ولی معاهده‌ای مجزا و جدید است. به همین دلیل خیلی از کشورهای عضو آژانس هنوز آن را امضا نکرده‌اند و هیچ کس هم با آن‌ها کاری ندارد.

این اصل اساسی حقوق بین‌الملل است که یک کشور مطابق میل خودش و با در نظر گرفتن منافع ملی‌اش، بررسی می‌کند که می‌خواهد به این معاهده‌ی جدید ملحق شود یا نه. بنابراین به نظر من، اصل این خواسته از نظر حقوقی ناصحیح است.

در بخشی از گزارش آژانس آمده است: «ایران بیش از یک سال است به پرسش‌هایی درباره‌ی احتمال نظامی بودن برنامه‌اش پاسخ نداده است و همکاری کافی نکرده است.» با توجه به این که ایران همیشه نظامی بودن برنامه‌اش را انکار کرده، منظور از این اشاره چیست؟ آیا می‌تواند به همین نکته‌ای که شما در بالا اشاره کردید، ارتباط داشته باشد؟

این هم مسأله‌ی جالبی است. به این دلیل که اواخر سال ۲۰۰۷، درست هنگامی که ایران تمام سؤال‌هایی را که آژآنس در آن زمان از ایران داشت، طی توافقی ضربتی ظرف شش ماه پاسخ داد، درست دو هفته قبل از این‌که آقای البرادعی گزارش خود را بنویسد، یک‌باره امریکا و فرانسه ادعا کردند که گزارش‌های جدیدی از منابعی به دست آورده‌اند مبنی بر این‌که ایران یک تحقیقات نظامی مشکوکی دارد انجام می‌دهد.

پاسخ ایران هم البته این بود که بر فرض، اگر ما به این موارد اتهام هم جواب بدهیم، شما باز هم مسأله‌ی جدیدی را پیدا خواهید کرد. به این دلیل ایران موافقت نکرد که جواب بدهد.


محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (عکس: AFP)

در طول سال گذشته هم ایران چندین بار اعلام کرده که حاضر است به این مسائل پاسخ بدهد. حتی به پاره‌ای موارد در نامه‌ی بخصوصی که ادعا کرده بودند از سوی ایران است، پاسخ داده است. ایران هم پذیرفته که این نامه از او است.

منظورتان همان نامه‌ای است که در این گزارش هم به عنوان «دست‌نویسی در مورد نمک سبز» به آن اشاره شده است؟

بله. ولی ایران گفته است که برای این که من بتوانم به این اتهامات پاسخ بدهم، باید اصل اسنادی را که از سوی فرانسه و آمریکا در اختیار آژنس قرار گرفته، ببینم. نمی‌شود که من با کپی و ادعا جواب بدهم.

ولی وقتی ایران این دست‌نوشته را پذیرفته، آیا این شرط قانونی و حقوقی است؟

ایران آن نامه را قبول کرده و گفته است که مربوط به ماست. اما این اتهامات فقط به یک نامه برنمی‌گردد. اسناد متفاوتی در مورد فعالیت‌های نظامی ایران است و ایران برای این که بتواند به تمام سؤالاتی که در این زمینه مطرح است جواب بدهد، گفته است که لازم است به آن اسناد و اصلشان دسترسی داشته باشند.

البته آژانس در این گزارش نوشته است که محدودیت دارد؛ چون آمریکا و فرانسه اکیدا تأکید کرده‌اند که نباید این اسناد به ایران داده شود. در نتیجه دست آژانس را بسته‌اند.

با وجود این، آقای البرادعی از جانب خودش به ایران توصیه و پیشنهاد می‌کند که بر اساس کپی همین اسناد پاسخ بدهد؛ مسأله را حل کند و به پروتکل الحاقی هم با وجود این‌که الزام حقوقی ندارد، ملحق شود تا مسأله به صورت صلح‌آمیز خاتمه پیدا کند. هر چند این خواسته‌ای منطقی است، اما ایران حقیقتاً الزام حقوقی برای این پاسخ‌گویی ندارد.

آیا در مورد این تقاضای آژانس که خواهان گفت و گو با ایران در باره‌ی طرح‌های مهندسی شهاب ۳ برای کسب اطمینان از عدم ارتباط آن با برنامه‌های هسته‌ای ایران شده است، همین ارزیابی را دارید؟ آیا این هم به نظر شما توجیه حقوقی ندارد؟

به نظرم این هم توجیه حقوقی ندارد. برای این‌که اصلاً قرار بر این نیست که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا کشورهای دیگر در مورد برنامه‌های نظامی هر کشوری به سبب این که ظنی هست که ممکن است از آن سوء ‌استفاده شود، به اسرار نظامی هر کشور دسترسی داشته باشند.

منتها مشکل ایران این است که به خاطر این چند سال پرونده و فعالیت‌هایی که قبلاً اعلام نکرده بود و هنوز هم در پاره‌ای موارد پنهان‌کاری می‌کند، شک و تردیدی ایجاد کرده است که این خواسته‌ها که در اصل خواسته‌هایی شاید غیر منطقی باشد، از دیدگاه بین‌المللی حالت موجه پیدا کرده است.

با توجه به مسائلی که اشاره کردید و حاشیه‌هایی که در پرونده‌ی هسته‌ای ایران وجود دارد، آیا این مسأله می‌تواند در آینده هم‌چنان یک نگرانی جدی برای ایران باشد؟ یا لحن بیانیه و مجموعه‌ی فضایی که شما می‌بینید، به سمت گشوده شدن مشکل است؟

پیش‌بینی قطعی آن مشکل است. به نظر من هفته‌ی آینده هفته‌ی مهمی است. چون روزهای پنجم و هفتم سپتامبر دو جلسه‌ی مهم تشکیل خواهد شد؛ اول کشورهای ۱+۵ و بعد از آن هم شورای حکام آژانس جلسه دارند.

گزارش آقای البرادعی که علناً و محکم نوشته، ایران میزان غنی‌سازی اورانیوم را کاهش داده است، سانتریفیوژها را با سرعتی که قبلاً می‌ساخته، نمی‌سازد (که همه‌ی این‌‌ها ممکن است دلایل فنی داشته باشد. نه این‌که ایران نخواهد؛ شاید نمی‌تواند بیش از این عمل کند) می‌تواند باعث شود که اعمال تحریم‌های جدید مشکل‌تر شود و دست روسیه و چین را باز بگذارد که با اعمال تحریم‌های جدید موافقت نکنند.

البته باید صبر کرد و دید که ایران در درازمدت، در ۵-۴ ماه آینده، باز میزان غنی‌سازی را کم خواهد کرد یا نه، برعکس اضافه خواهد کرد و در آن صورت دنیا چه عکس‌العملی نشان می‌دهد.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)