خانه > انديشه زمانه > Oct 2007 | |
Oct 2007گذار از درک تقلیلگرا به فهمی همهجانبهتر از مفهوم دموکراسیدر نوشتهی پیشین خود در نقد آرای رامین احمدی، اشاره کردم که فهم طیفی از روشنفکران غربی و به طبع آن روشنفکران دنبالهرو ایرانیشان از مفهوم دموکراسی، فهمی تکبعدی و تقلیلگراست. در اینجا سعی میکنم تعریف همهجانبهتر و به واقعیت نزدیکتری از این مفهوم ارائه دهم. بر اساس این تعریف جدا کردن و مرزکشی نظری میان حوزههای فرهنگ، سیاست و اقتصاد از سوی این روشنفکران و نگاههای علت و معلولی و ایستایشان در حوزهی علوم انسانی مورد نقد قرار میگیرند. از وداع با عمل تا وداع با نظر - بخش دوم نقض حقوق بشر مجوز دخالت نظامی نیستبخش اول این گفتار را در اینجا بخوانید 9. در خصوص نظرات زیدآبادی توضیح برخی نکات ضروری است: ما نه... بحران ترکیه و کردها بحران هویت اروپایی استاسلاوی ژیژک: لحظاتی وجود دارد که تنها انتخاب، انتخاب ميان فرقهگرايی و بیباوری است، و آن زمانی است که تنها راه زنده نگاه داشتن يک دين ايجاد يک جدايی فرقهای در پيکرهی اصلی آن است. امروز، اين تنها شانس ماست: تنها با «جدايی فرقهای» از ميراثِ استاندارد اروپايی، و بريدن از پيکرهی فاسد اروپای کهن، میتوانيم ميراث تجديد حيات يافتهی اروپا را زنده نگه داريم. از وداع با عمل تا وداع با نظر - بخش اول نافرمانی مدنی بخشی از اصلاح طلبی استتحلیل مفصل اکبر گنجی از چهار مدل برای رهایی مردم ایران از سلطه خودکامگی (مدل شریعتی، مدل مشروطه خواهی حجاریان، مدل جمهوری خواهی خود او و مدل فراخوان سکوت زیدآبادی): نادیده گرفتن تجربه های گذار، اهميت ندادن به علوم اجتماعی، و به دنبال سودای چیزی کاملاً بومی-ایرانی رفتن، راه به جایی نخواهد برد. فرهنگ روانشناسی و روانشناسی فرهنگیهر روانشناسی که با مراجعهکنندگان ایرانی سر و کار دارد، حتماً با این پرسش روبهرو گشته است: «آقای (خانم) دکتر، شما که جز حرف زدن با من کار دیگری نمیکنید. چه طور میتوان تنها با حرف زدن بهبودی یافت؟» چنین پرسشی حتی اگر از سوی مراجعهکننده به روشنی مطرح نشود، با این حال همیشه جایی در کنه ذهن او وجود دارد. فرهنگ بیشرمیاز دیدگاه بییننده ایرانی، تمام اینها بهانه است تا مشتی «لخت و عور» نشانمان دهند. پس تعجب ندارد که وقتی بینندهای ناموسپرست که هنوز اندر خم شناخت تفاوت بین هرزهنگاری و زیباییشناسی مانده، با دیدن عکسهای تانیک یا فیلمهای پازولینی خشمگین شده و آنها را هم جزو همان توطئه همیشگی برای وادار کردنمان به تماشای آدمهای «لخت و عور» بداند. توطئهای که باید جلویش را گرفت. «این جنگ سرد میتواند صد سال ادامه یابد»ابن ورّاق در یک خانوادهی مسلمان هندی به دنیا آمد. با همین نام مستعار کتاب معروف خود «چرا من مسلمان نیستم» را منتشر کرده است. این کتاب نگرشی است انتقادی به اسلام بنیادگرا و سنتی. در گفتگویی با مجلهی آلمانی «اشپیگل» نظریهی خود را که چرا غرب باید جنگ سرد با اسلام را بیدرنگ و هماکنون آغاز کند، توضیح میدهد. نگرش فقهی، تاریخمندی و اجتهاد در اصولمهدی خلجی در ادامه مبحث ارتداد: «آقای قابل گفتهاند چون در اسلام تقلید ممنوع است، پس کسی که تحقیق کرد و تشخیص داد دینی دیگر یا بیدینی بر اسلام ترجیح دارد نباید کشته شود. عقیده چیزی نیست که بتوان کسی را بر آن اجبار کرد. این سخن به ظاهر آراسته است. ولی از یک سو مسأله ارتداد را در کنار رشتهای دیگر از مسائل علم کلام قرار نمیدهد و آن را از سیاق الاهیاتی خود جدا در نظر میگیرد و از سوی دیگر تاریخ اسلام را نادیده میانگارد.» اسلام، خون و آزادیتاریخ ارتداد در اسلام هنوز نوشته نشده است. نوشتن چنین تاریخی بسیار دشوار است. تاریخ اسلام را تا عصر جدید مسلمانان نوشتهاند؛ فاتحان و پیروزمندان. تاریخ مکتوب درباره مرتدان، شکستخوردگان و سرکوبشدگان، به سختی سخن میگوید و جز به کوتاهی و نکوهش چیزی آشکار نمیکند. تاریخ ارتداد، تاریخ ایمان نیز هست. نوشتن تاریخ یکی، بدون دیگری ممکن نیست. روانکاوی معضل «ما با غرب» و «غرب با ما»انسان ایرانی جهان و نگاهش گرفتار یک حالت خیر- شری است و از این رو مدرنیت و غرب برای او تبدیل به تبلور خواستهای خطرناک و جذاب اهریمنی و دنیوی میشود که هم آنها را میطلبد و هم از آنها به شدت هراس دارد. مدرنیت و جهان غرب، سیستم پیشرفته و رفاه غربی، برای ایرانی جذاب است و همزمان او هراس از دست دادن سنت و هرج و مرج اخلاقی را دارد. ارتداد؛ عیارسنج اجتهادمهدی خلجی: فقیه فاضل آقای احمد قابل در مصاحبه با رادیو زمانه بحث «ارتداد» را به میان آورده است. این فرصتی مغتنم است تا توانایی «فقه جواهری» (سنتی) در برابر پرسشهایی چون دینگردانی آزموده شود و عیار اجتهاد با مسأله ارتداد سنجیده گردد. ضمیر ناآگاه چیست: اهریمن، کانیبال یا ...؟وقتی فرهنگی مثل فرهنگ ایرانی، اساسش بر یک رابطه خیر - شری و زبانش به طور عمده عارفانه - کاهنانه باشد، آن گاه ناآگاهیاش نیز به شکل اهریمنی ظهور میکند و همه تمناها و اشتیاقات ممنوعی که این فرد و فرهنگ درباره جسم، زن، روابط جنسی و غیره دارد، به عرصه اهریمنی پرتاب و تبعید میشوند. یعنی اخلاق در واقع گناه را میآفریند و گناه، مرتب اخلاق را |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|