تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با هوشنگ حسن یاری، کارشناس مسائل استراتژیک، درباره تحولات جدید در برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی در پی توافق ترکیه با امریکا و شورای امنیت

تحولات تازه در بحران هسته‌ای ایران

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

بنا به گزارش‌ها، پس از مذاکره و هماهنگی وزرای خارجه ترکیه و آمریکا، ترکیه پذیرفته است که فعالیت‌های دیپلماتیک خود در ارتباط با مناقشه هسته‌ای ایران و تاثیرگذاری در این زمینه را متوقف و مسئله را به شورای امنیت واگذار کند. هوشنگ حسن یاری کارشناس مسائل استراتژیک در گفت‌وگو با زمانه، بر آنست که این موضع‌گیری ترکیه همراه با مواضع قبلی برزیل، ارزش سیاسی توافق‏نامه‏‌ی تهران را فروپاشیده است.

Download it Here!

در صورت تحقق چنین امری، صحت مذاکره و یا صحبت‏‌هایی که بین امریکا و ترک‏ها برقرار شده، به این معنا خواهد بود که امریکا به‏‌هیچ‏وجه حاضر نیست دامنه‏ی گروهی را که با ایران در حال مذاکره و یا فشار بر آن هستند، گسترش بدهد. مایل هم نیست که کشورهای جهان سوم، نظیر ترکیه را وارد این امر بکند.

معنای دیگر این امر هم آن است که خود ترکیه اگر در گفت‏‌وگویی که صورت گرفته، پافشاری نکرده باشد، ظاهراً دیگر چندان تمایلی به این امر ندارد. به‏خاطر این‏که دولت ترکیه کاری را که ظاهراً به او واگذار شده بود، انجام داده است.

امروز ترکیه ترجیح می‏دهد حال که با رأی منفی خود در شورای امنیت، وجهه‏ی بسیار زیادی، به‌خصوص نزد دولت‏مردان ایران و احتمالاً مخالفان دیگر امریکا در منطقه کسب کرده، به بهره‏برداری از این اعتبار بپردازد. موردی هم ندارد که ترکیه- که از ابتدا هیچ‏گونه حضوری در پرونده‏ی هسته‏ای ایران نداشته - در این زمینه ادامه‏ی فعالیت بدهد.


هوشنگ حسن یاری

البته در هفته‏های اخیر، بعد از مذاکرات و توافق‏نامه‏ی تهران، گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر این‏که ترکیه حاضر نیست در صورت لزوم انتخاب بین ایران یا امریکا، جانب ایران را بگیرد. در نتیجه‏، بعد از توافق‏نامه‏ی تهران و عدم پذیرش این توافق‏نامه به‏وسیله‏ی غربی‏ها، ظاهراً شروع به گرفتن فاصله از ایران کرده بود.

به این ترتیب، آن‏چه امروز مورد بحث قرار گرفته، قابل درک است. ترکیه ترجیح می‏دهد بیش‌تر به همان دیپلماسی قبلی‏ خود و نفوذ بیش‌تر در منطقه‏ی خاورمیانه برگردد. درباره‌ی کارهای مقطعی‏ای نظیر کشتی‏ای که به غزه رفت و تعدادی از شهروندان ترکیه کشته شدند و ترکیه بهره‏برداری بسیار زیادی از آن کرد نیز باید گفت در آینده بازهم چنین اقداماتی خواهد کرد و هم‏چنین در توافق‏نامه‏ی تهران، بیش‌تر به برداشت آن‏چه کاشته بود، خواهد پرداخت.

پیش از این، برزیل هم اعلام کرده بود که به تصمیم‌های شورای امنیت در مورد تحریم‌های جدید علیه ایران احترام می‏گذارد و به‌عنوان یک عضو سازمان ملل، آنها را برای خود لازم‏الاجرا می‏داند. آیا به این ترتیب می‏توان نتیجه گرفت که توافق تهران اهمیت سیاسی خود را برای تاثیرگذاری در مناقشات هسته‏ای از دست داده است؟

اگر بخواهیم اهمیت سیاسی یک مسئله را بررسی کنیم، اهمیت سیاسی زمانی خواهد بود که کسانی که درگیر مسئله بوده‏اند، هم‏چنان بر آن پای بفشارند و برای قبولاندن آن به دیگران، فعالیت دیپلماتیک خیلی جدی انجام بدهند.

اشاره‏‏ای که شما به موضع‏گیری برزیل قبل از تصویب قطعنامه‏ی چهارم داشتید، بسیار قابل درک است. به‏خاطر این‏که برزیل حتی کم‏تر از ترکیه، در گذشته به ایران نزدیک بوده، مسئله‏ی همسایگی هرگز وجود نداشته و مراوداتی که بین ایرانی‏ها و برزیلی‏ها صورت گرفته، چندان قدیمی نیستند.

دوم این‏که برزیل هم نظیر سایر کشورها، باید از سیاست خارجی منسجمی برخوردار باشد تا اعتباری در جهان داشته باشد. برخورداری از سیاست منسجم مستلزم آن است که اگر منحنی‏ای از روابط یک کشور با جهان خارج رسم کنیم، مرتب بالا و پایین نرود و به نوعی در آن تداوم دیده شود.

از آن‏جایی که برزیل به‌عنوان یک کشور جهان سومی عضو گروه ۲۰، خواهان آن است که فعالیت‏های بیش‌تری به‌عنوان یک کشور قدرتمند، در عرصه‏ی بین‏المللی انجام بدهد، نمی‏تواند به کشورهای قدرتمند‏تر پشت کند و روابطش را با آنها زیر سئوال ببرد. به‌همین خاطر است که اعلام می‏کند به قطعنامه‏های شورای امنیت سازمان ملل گردن خواهد نهاد و آنها را اجرا خواهد کرد. این دقیقاً کاری است که برزیل در گذشته نیز انجام داده است.

بنابراین اگر از این منظر به قضیه‏ی ارزش سیاسی توافق‏نامه‏ی تهران نگاه کنیم، این ارزش فروپاشیده است. وقتی دو کشور خارجی‏ای که اعتباری به این توافق‏نامه می‏دادند، یعنی حداقل یک اعتبار غیر ایرانی، اگر نگوییم جهانی و منطقه‏ای، به آن می‏دادند، از آن کنار بکشند، توافق‏نامه به‏خودی خود اعتباری نخواهد داشت.

به‏خصوص این‏که این توافق‏نامه از دید کشورهایی که در شورای امنیت، صاحب نظر و رأی هستند هم اعتباری نداشته است. به‏ این دلیل که توافق‏نامه در شرایطی بسته شد که حدود پنج یا شش‌ماه پیش از آن، خود غربی‏ها، به‏نام آژانس بین‏المللی انرژی هسته‏ای و شورای امنیت، چنین پیشنهادی را به ایران ارائه داده بودند که مورد استقبال ایران قرار نگرفت.

تحول دیگر در رابطه با مناقشه‏ی هسته‏ای ایران، اظهار نگرانی مجدد دیمتری مدودف، رییس جمهور روسیه در روز دوشنبه، از حرکت ایران به سمت به دست آوردن توانایی لازم برای ساخت سلاح هسته‏ای است.

پیش از این هم آقای مدودف در مورد گزارش رییس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا مبنی بر توانایی ایران در ساخت دو بمب هسته‏ای، اظهار نگرانی کرده بود. آیا این اظهارات به این معنا است که روسیه دارد هرچه بیش‌تر آماده‏‏ی هم‌گامی با امریکا و دیگر کشورهای عضو شورای امنیت، برای اقداماتی- در صورت لزوم- حادتر از تحریم اقتصادی، علیه ایران می‏شود؟

به‏نظر من چنین است. روسیه یکی از کشورهای عضو دائم شورای امنیت است. به این معنا که در قبال قطعنامه‏هایی که در گذشته توسط این شورا و با توافق روسیه تصویب شده‏اند، نظیر سایر کشورهای هم دائمی و هم غیر دائمی شورای امنیت، مسئولیت‏ها و وظایفی بر عهده دارد.

مسئله‏ی دوم این که ظاهراً روس‏ها به‏تدریج به این نتیجه رسیده‏اند که ایران مایل به برگشت به میز مذاکرات، بر مبنای مفاد قطعنامه‏های شورای امنیت نیست. روس‏ها پیش از این، به‏دلایل مختلف سعی می‏کردند از وخامت جدی و شدید روابط ایران با کشورهای دیگر جلوگیری کنند و یا دست‏کم از شدت آن بکاهند. ایران اما از حالت چنین کشوری خارج شده است.

امروز روسیه در مواردی حتی پیش‏تر از امریکایی‏ها و دیگران گام برداشته است. مثلاً در مورد تحویل سیستم موشکی اس‏۳۰۰، کاری کرد که امریکایی‏ها هم دچار شگفتی شدند. چون گویا در گفت‏وگوهایی که بین امریکا و روسیه صورت گرفت و بر مبنای توافقاتی که در این زمینه قبل از تصویب قطعنامه‏ی چهارم حاصل شد، این سیستم از مفاد قطعنامه استثنا شده بود.

در نتیجه روس‏ها در مواردی از امریکایی‏ها پیش‏تر می‏روند. این هم به اعتقاد من چیز تازه‏ای نیست. بسیاری از جمله خود من، در گفت‏وگوهای متعددی که داشته‏ایم به این مسئله اشاره کرده‏ایم که روسیه به‌عنوان یک کشور متحد ایران هرگز قابل اعتماد نیست. به‏خاطر این‏که یک قدرت بزرگ و به‏دنبال آن است که این حالت برتری را در عرصه‏ی جهانی، حداقل تثبیت کند و به‌همین خاطر به قدرت‏های دیگر نظیر امریکا و کشورهای اتحادیه‏ی اروپا نیازمند است.

در نتیجه طی سال‏های گذشته برای بهره‏برداری بیش‌تر و دریافت امتیازهای بیش‌تر هم از ایران و هم از کشورهای غربی، با ایران بازی کرده است. به همین دلیل هم هست که می‏بینیم به‏تدریج رنگ روسیه روشن‏تر می‏شود.

سئوال این‏ است که آیا روسیه، همان‏طور که شما تاکید کردید، اکنون متوجه شده که ایران پای جدی مذاکره و حل مناقشه‏ی هسته‏ای نیست و یا دلایلی نظیر همین نیاز روسیه به نزدیک‏تر شدن به امریکا و اروپا و در چهارچوب منافع و سیاست‏های بین‏المللی بزرگ‏تر مطرح است؟ به نظر می‌رسد روسیه قبلاً هم از مواضع ایران آگاه بوده، پس کدام‏یک از این جنبه‏ها در چرخش سریع مواضع روسیه نسبت به ایران، تعیین‌کننده هستند؟

به‌نظر من ترکیبی از هردو. به این دلیل که روسیه به‏تدریج ناامید شده از این‏که ایران واقعا به‏دنبال امر دیگری است و خواهان آن نیست که مناقشه‏ی هسته‏ای و یا بحران هسته‏ای را به‏شکلی حل کند و یا حداقل نشانه‏های روشنی مبنی بر حاضر بودن برای حل آن ارائه بدهد.

از سوی دیگر، این مسئله تضادی با امر دیگری ندارد؛ یعنی این‏که روسیه به‏دنبال کسب توجه کشورهای مهم جهان باشد. به دلیل این‏که روسیه به‌عنوان یک کشور مهم، می‏توانسته نقطه‏ی تقاطعی بین خواسته‏های غرب و خواسته‏های ایران بشود و سعی در نزدیکی این خواسته‏ها داشته باشد. منتها روسیه نظیر چین، برزیل، ترکیه و یا هر کشور دیگری، زمانی که مجبور به انتخاب بین منافع ملی خود و امتیازات مقطعی از ایران و یا کشور دیگری بشود، به‏طور قطع دنبال منافع ملی خود را خواهد گرفت.

منافع ملی روسیه هم در این مورد به‏خصوص، به دلایل مختلف از جمله اقتصادی، بیش‌تر در گرو روابط با اتحادیه‏ی اروپا و امریکا است. چرا که ایران در قبال این کشورها، از نظر اقتصادی، وزنه‏ای به‏حساب نمی‏آید.

از آن‏جایی که ایدئولوژی در سیاست خارجی معنای چندانی ندارد، روس‏ها به‏دنبال آن نیستند که آیا ایران در امر هسته‏ای محق است یا نه. روس‏ها به‏دنبال آن هستند که از این وضعیت، به چه شکلی می‏توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند و این‏که چه چیزی کسب خواهند کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)