خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > چه کسانی از تحریم و جنگ سود میبرند؟ | |||
چه کسانی از تحریم و جنگ سود میبرند؟حسین علویalavi@radiozamaneh.comمهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی، گروههایی در جمهوری اسلامی و به ویژه در سپاه پاسداران را در مسئله تحریمهای اقتصادی ذینفع دانسته است.
این گروهها و گرایشات کدامند و به خاطر این منافع، تا چه حد میتوانند در سیاستگذاری هستهای نیز تاثیرگذار باشند؟ آیا در صورت برخورد نظامی با ایران نیز گروههایی از حکومت ذینفع خواهند بود؟ حسن شریعتمداری، دبیر شورای مرکزی جمهوری خواهان ملی ایران در این باره به زمانه میگوید: تحریمهایی که اخیراً از سوی سازمان ملل و سنای امریکا وضع شده و اروپا هم در ماه آینده آن را قانونی خواهد کرد، از لحاظ جهتگیری متوجه سپاه و مؤسسات وابستهی به آن است و اگر همانطوری که از لحاظ جهتگیری طراحی شده، بتواند دقیق هم اجرا شود، قاعدتاً باید گروههای زیادی نتوانند از آن نفع ببرند. ولی با توجه به فاصلهی زیادی که تجربه نشان میدهد در جریان تحریمها، بین جهتگیری تحریمها و واقعیت اجرایی آن در همهجا بهچشم خورده است، این نگرانی وجود دارد که گروههایی از سپاه که در فعالیتهای اقتصادی خصوصی نیز ذینفعاند و نوعی نهادهای زیرزمینی و شبکههای مخفی در اقتصاد ایران بهوجود آوردهاند، بتوانند از تنگی فضا استفاده کنند و همانطور که آقای کروبی هم در صحبت خودشان گفتند، ممکن است از این فضا بیشتر متنفع بشوند و بنابراین اصرار داشته باشند محیطی را فراهم بیاورند که این تحریمها همچنان پابرجا بماند. بنابراین، این نگرانی واقعیت دارد و این گروهها، گروههایی از سپاه هستند که در اقتصاد ذینفعاند. ولی تاکنون که جهت تحریمها تکنولوژی بالا و مواردی است که مصرف دوگانه دارد، قاعدتاً این ذینفع بودن،در زندگی روزمرهی مردم که محل عمدهی درآمدها میتواند باشد چندان نقشی ندارد. ولی اگر تحریمها به اجناس مصرفی، بهداشتی، آموزشی و دیگر اجناس مورد نیاز روزمرهی مردم توسعه پیدا کند، البته که این نگرانی وجود خواهد داشت و این گروهها بیشتر منتفع خواهند بود. همچنین بخشی از روحانیت که با این گروهها همکاری میکنند و از رانت اقتصادی دولت برخوردار هستند نیز ممکن است بهعلت متنفع شدن بیشتر از فضای موجود، همچنان بر طبل خصومت خود با جهان بکوبند و این فضا را بیشتر مناسب تحریمهای گستردهتر بکنند.
همانطور که میدانید، تحریمها وارد بخشی از حوزهی کالاهای مصرفی –مانند بنزین- هم شدهاند. ایران در دوران جنگ هشت ساله نیز گروههایی را که منافع اقتصادی سرشار از جنگ و حتی طولانی شدن جنگ داشتهاند تجربه کرده است. تفاوت این دو دوره از تحریمها را از نظر واکنش جامعه و تنگناهای اقتصادی ناشی از تحریمها چگونه میبینید؟ بهویژه اگر زمان تحریمها به درازا بکشد و پیامدهای طولانی داشته باشد. میخواهم در دو حوزه به این مسئله بپردازم؛ یکی اثرات اقتصادی بسیار طولانیمدت تحریمها است که که خیلی قابل توجه است. اولاً تحریمها سطح تکنولوژی و توانایی تولید مملکت را نازل میکند، صنعت را متلاشی میکند، در شبکهی توزیع، نهادهای زیرزمینی مافیایی بهوجود میآورد که پس از پایان دورهی تحریمها نیز همچنان باقی خواهند ماند و در مقابل هر اقتصاد سالم و پویا مقاومت خواهند کرد، دستگاه دولت را هم با این گروههای مافیایی درهممیتند و چنان فاسد میکند که از آنچه هم امروز هستند، فاسدتر باشند و امکان اصلاحشان در درازمدت نیز بسیار سخت میشود. از لحاظ واکنش جامعه؛ جامعهی امروز، همان جامعهی یکدست زمان جنگ که در پشت یک نظام ایدئولوژیک ایستاده و چون به مملکتاش حمله شده بود، بر فرض مخالفت عدهای با نظام هم، وظیفهی خویش میدیدند که از مملکت خودشان دفاع کنند، نیست. آن حال و هوای انقلابی سالهای اول انقلاب بهکلی از بین رفته است و شرایط متفاوتی است. جامعهی امروز، یک جامعهی متکثر شده است، یک جامعهی مدنی در آن شکل گرفته، خواستهای مدنی گروههایی که حداقل زندگانی را دارند، در کوتاهمدت به خواستهای اقتصادیشان میچربد. بنابراین بسیاری از آنان از تحریمها استقبال هم کردهاند. اما در میانمدت، وقتی زندگانی طبقهی متوسط مختل شود و این طبقه خود را فقیر حس کند و هرروز بهطور گستردهای، به قشرهای آسیبپذیر جامعه اضافه شود، طبعاً اعتراضات دامن خواهد گرفت و این اقشار در مقابل حکومت خواهند ایستاد و روزگار سختی را ممکن است داشته باشند. اینها اثرات میانمدت تحریمها است و متأسفانه هرنوع به آنها نگاه کنیم، تحریمها بدون هزینهی سنگین برای ملت نخواهند بود. در این هفتهها و به موازات تشدید تحریمها، خطر حملهی نظامی به تأسیسات هستهای و نظامی ایران، در صورت کارساز نبودن تحریمها، بار دیگر مطرح شده است. خطری که از آن به عنوان برخورد محدود یا جنگ محدود یاد میشود. آیا گروههایی در حکومت هستند که منافع سیاسی معینی از این برخورد نظامی داشته باشند؟ بله؛ اگر برخوردها محدود بود و واقعاً محدود باقی میماند، گروههایی از حکومت قاعدتاً داوطلب آن بودند. برای اینکه دستکم حمایت پارهای از مردم را میتوانستند داشته باشند و پایهی اجتماعیشان که سخت آسیبپذیر شده، تا حدودی مرمت پیدا میکرد. بنابراین شاید مانند زمان آقای خمینی، عدهای میگفتند که جنگ نعمت است. علاوه بر آن، ممکن بود منافع اقتصادی هم داشته باشند. ولی اشکال این جنگهای محدود آن است که با توجه به واکنشی که ایران و گروههای وابستهاش ممکن است نشان بدهند، بههیچوجه معلوم نیست که محدود باقی بماند. به نظر من، هدف اسراییل از حملهی محدود نیز اصولاً درگیر کردن امریکا و اروپا در جنگ بر علیه ایران است. بنابراین تنها لابی قدرتمندی که بدون توجه به نتایج جنگ، میکوشد که این جنگ زودتر درگیر شود، اسراییلیها هستند. برای اینکه با مشکلات عدیدهای در منطقه روبرو هستند و ایران مشکلات آنان را به نحو بارزی زیاد میکند. اما حملهی به ایران ممکن است دنیا را با جنگی درگیر کند که عاقبت آن ندیدنی است. بنابراین عناصری از سپاه که منافع اقتصادی هم دارند، اگر آدمهای عاقلی بودند، قهراً با توجه به این تیر در تاریکی و ریسک غیرقابل محاسبه، نباید از حملهی به ایران استقبال میکردند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اين تحريمها از نظر سياسی موضع دولت احمدی نژاد را در مقابل رقبا و مخالفان تضعيف کرده و به درگيريهای درون رژيم دامن ميزند . از نظر اقتصادی يقيناً تاثيرات روانی منفی، کاهش انگزه کار و سرمايه گذاری، رکود تورمی هرچه بيشتر، کمبود مايحتاج عمومی ناشی از ايجاد تاخير در حمل و نقل محموله های تجارتی و مبادله پول از طريق شبکه بين الملی بانکی ، و همچنين ايجاد مشکلات بسيار جدی بر سر راه هدفمند کردن يارانه ها خواهد داشت . از نظر اجتماعی همانطور که آقای شريعتمداری به درستی توضيح داده اند، يقيناً بر ابعاد فساد موجود و سوء استفادههای کلان گروههای مافيائی وابسته به قدرت ميافزايد و بازار آشفته موجود را بيش از بيش آشفته ميکند . اينکه مردم چه واکنشی در مقابل نابسامانيها از خود نشان دهند بستگی به آگاهی هوشمندی و شجاعت رهبران فکری و سياسی امروز ملت ايران دارد
-- بدون نام ، Jul 16, 2010