خانه > گوی سیاست > اقتصاد > افت تولید و کاهش قیمت نفت | |||
افت تولید و کاهش قیمت نفتپانتهآ بهرامیایران، در حال حاضر دارای دوهزار حلقه چاه فعال است که بیش از ۸۰درصد از تولیدات آن، از میدانهایی صورت میگیرد که نقطهی اوج خود را پشت سر گذاشتهاند و با مشکل افت فشار و در نتیجه کاهش بازدهی روبهرو هستند.
اقتصاد ایران وابسته به نفت است و کارشناسان اقتصادی ابراز نگرانی میکنند که در صورت کاهش فشار چاه و قطع تولید، ذخایر باقیمانده در چاه هرگز قابل بازیافت نخواهند بود. جهانگیر لقایی، تحلیلگر اقتصادی، از کاهش ۵۰درصدی صادرات نفت نسبت به پیش از انقلاب سخن میگوید: صادرات نفت ایران، بر اساس آمارهای وزارت نفت جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۸ نسبت به سال ۱۳۷۷ با کاهش ۲۴درصدی روبهرو بوده است. البته در مقایسه با سال ۱۳۵۷، صادرات نفتی ایران بیش از ۵۰درصد کاهش داشته است. ایران در شرایط فعلی قادر است تقریباً روزانه دومیلیون و ۳۵۰هزار بشکه نفت صادر کند. در حالی که در سال ۱۳۵۷، روزانه حداقل چهارمیلیون و ۷۰۰هزار بشکه نفت صادر میشد. البته این حداقل میزان صادرات بود. در سالهای ۵۶ و ۵۵، استخراج روزانهی نفت در ایران، نزدیک به شش میلیون بشکه بود و مصرف داخلی آن زمان ایران، روزانه حدود ۵۸۰هزار بشکه بود. جمعیت ایران در آن موقع حدود ۳۵ میلیون بود و امروز بالای ۷۲میلیون نفر است. یعنی در حین اینکه استخراج و یا صادرات نفت نصف شده، جمعیت به بیش از دو برابر رسیده است. علت اساسی کاهش صادرات نفت ایران، عدم امکان استفاده از تکنولوژی جدید در استخراج نفت است. برای استفاده از چاههای نفتی از نظر فنی، باید بهطور مرتب به این چاهها گاز تزریق شود. به این ترتیب که وقتی فشارهای نفتی، یعنی فشاری که نفت باید به واسطهی آن استخراج شود افت میکند، اگر بهموقع به آن گاز تزریق نشود و یا چاههای جدیدی در کنار آن زده نشود، منجر به این خواهد شد که نفتی که همراه با گاز بیرون میآید، به یک حالت قیرمانند تبدیل شود و در لای سنگهایی که در اعماق زمین هستند، بچسبد. این نفت در عمل و بر اساس پیشبینیهای کارشناسان، دستکم تا ۵۰ سال دیگر قابل استفاده نخواهد نبود. چون همانطور که گفتم بهصورت قیر درمیآید و استخراج آن غیر ممکن میشود.
بر اساس مدیریت غلطی که از بدو روی کار آمدن جمهوری اسلامی در جامعهی ایران اعمال شد، عمدهترین درآمد این کشور، یعنی بیش از ۸۰درصد بودجهی دولت از راه صدور نفت تأمین میشد. درنتیجه باید حداقل در این زمینه، پیشبینیهای لازم صورت میگرفت و جنبهی مدیریتی آن را درنظر میگرفتند، اما متأسفانه عملی نشد. امروز صنعت نفت ایران نیاز به تکنولوژی مدرن دارد و ایران مجبور است آن را از کشورهای پیشرفتهی جهان تهیه کند. در شرایط فعلی که ایران با تحریم مواجه شده است، هیچ کشوری حاضر نیست قرارداد جدیدی در زمینهی استخراج، چه در زمینهی نفت و چه در زمینهی گاز با ایران ببندد. همین باعث شده که تولید نفت در ایران تا این حد افت کند و در نتیجه، صادرات نفت ایران نسبت به گذشته بیش از ۵۰درصد کاهش داشته باشد. از طرف دیگر، در حالی که جمعیت ایران نسبت به سال ۵۷ تقریباً دوبرابر افزایش پیدا کرده، ولی مصرف داخلی نفت حدوداً سه برابر شده است. یعنی در آن زمان مصرف داخلی ۵۸۰هزار بشکه در روز بود، اما الان تقریباً به یکمیلیون و ۷۰۰هزار بشکه در روز رسیده است. کاهش صادرات نفت و همچنین پایین آمدن قیمت نفت، به مفهوم کم شدن درآمد دولت است. یکی از راههای تأمین درآمد دولت، افزایش مالیات است. علت افزایش ۳۰درصدی مالیات بر کسبه که در روزهای اخیر منجر به اعتراض، اعتصاب و بستن بازار از سوی اصناف در تهران و برخی از شهرستانها شده، در پیوند با مسئلهی نفت در ایران قابل توضیح است. جهانگیر لقایی میگوید: مصرف انرژی در ایران بهطور متوسط، سه برابر استاندارد جهانی است. مثلاً هر آلمانی بهطور متوسط سالانه ۱۱۰ لیتر بنزین مصرف میکند، اما مصرف متوسط سالانهی هر ایرانی نزدیک به ۳۲۰ لیتر بنزین در سال است. در حالی که در آلمان نزدیک به ۴۲میلیون ماشین وجود دارد و این رقم در ایران نزدیک به ۱۴میلیون است، ولی مصرف سرانهی بنزین برای هر ایرانی، تقریباً سه برابر هر آلمانی است. سهسال پیش قیمت هر بشکه نفت به ۱۴۰ تا ۱۴۵ دلار میرسید، اما امروز هر بشکه نفت در بازارهای جهانی نزدیک به ۶۵دلار بهفروش میرسد. این در حالی است که بهای نفت ایران نسبت به خلیج مکزیک، حدود ۵دلار هم کمتر است. این کمبود درآمد با توجه به بودجهی دولت و برنامهریزیای که نسبت به گذشته کردهاند، دولت را با مشکلات زیادی مواجه خواهد کرد. بهخصوص اینکه بودجهی دولت بیش از تولید ناخالص داخلی کشور است. در واقع بهدلیل کم شدن درآمد دولت از طریق نفت و بههرحال به دلیل مدیریت غلطی که وجود دارد، تمام تلاش آنها این است که این بودجه را از جایی تأمین کنند. یکی از این راهها افزایش مالیاتها است. میبینیم الان میخواهند بر مغازهدارها و آنچه اصطلاحاً در ایران بازار گفته میشود، مالیات ببندند. این تصمیم ناشی از یکی از اثرات کمبود تولید و درآمد نفت است. دولت باید به نوعی این بودجه را از جایی تأمین کند و یکی از این راهها بستن مالیات است. یکی از دلایلی که دولت را مجبور به بستن این مالیاتها میکند، اولاً هزینهی دولت است که بهدلیل نوع مدیریتشان، نمیتوانند آنرا بهطور منطقی کاهش بدهند. چراکه بخشی از هزینهها اصولاً باید باشد. بهخصوص هزینههای نظامی در ایران که بسیار هنگفت است و سپاه، ارتش و نیروهای انتظامی بودجهی دولت را میبلعند. از سوی دیگر، بر اساس پیشبینیها، ایران در سال ۲۰۱۱ مقام چهارم را از نظر صادرات نفت در اوپک خواهد داشت. در حالی که پیش از این، بعد از عربستان سعودی، مقام دوم را داشت، اما در سال ۲۰۱۱ عربستان سعودی، امارات، عراق و بعد ایران را خواهیم داشت. با توجه به این میزان کاهش صادرات و همچنین کاهش قیمت نفت، بهنظر من، هیچ راهی جز بستن مالیاتها ندارند. حتی اگر بهطور موقت برای مالیاتها عقبنشینی کنند، ولی به ناگزیر اگر همین روند پیش برود - که من فکر میکنم به همین شکل پیش خواهد رفت - هیچ راهی جز بستن مالیات و افزایش مالیاتها نخواهند داشت. افزایش مالیاتها باعث بالا رفتن قیمتها و افزایش بیشتر تورم خواهد شد. همهی اینها در حالی است که ایران با در اختیار داشتن ۱۳۰میلیارد بشکه ذخایر ثابت شدهی نفت، بعد از عربستان سعودی، در مقام دوم جهان قرار دارد و هزینهی تولید نفت خام در ایران، نسبت به بسیاری از کشورهای نفتخیز دیگر پایین است. با این وجود، در صورت عدم استفاده از تکنولوژی پیشرفته در تولید و عدم سرمایهگذاری کافی در میادین نفتی، امکان ادامهی بهرهبرداری از این منابع، بهتدریج از دست خواهد رفت.جهانگیر لقایی در اینباره توضیح میدهد: بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول که در ماه مه منتشر شد، ایران در میان کشورهای خاورمیانه، آسیای مرکزی و کشورهای شمال آفریقا و قفقاز- یعنی در میان ۳۰ کشور - از لحاظ نرخ تورم، بر اساس نرخی که بانک مرکزی ایران اعلام کرده است، در ردهی بیست و پنجم قرار دارد. در حالی که نرخ تورمی که بانک مرکزی اعلام میکند، واقعی نیست و رقمی است که دولت میخواهد و بانک مرکزی اعلام میکند. بر اساس اعلام بانک مرکزی، نرخ تورم ۱۰/۳درصد است. در حالی که نرخ تورم واقعی در ایران حدود ۲۵درصد است. یعنی اگر نرخ تورم واقعی درنظر گرفته شود، ایران در میان این ۳۰ کشور، بهجای ردهی بیست و پنجم، ردهی سیام را خواهد داشت. با توجه به شرایط و تحریمهای تازه، این روند افزایش قیمتها همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. علاوه بر این، متاسفانه تولید بسیاری از چاههای نفت کاهش پیدا کرده و بخشی از آنها ممکن است در آیندهی نزدیک حتی برای همیشه از کار بیفتد. میزان استخراج نفت در تمام میداین نفتی و چاههای نفتی ایران که تا پیش از انقلاب روزانه به ۱۸هزار بشکه نفت میرسید، الان به دوهزار بشکه- یعنی ۱۶هزار بشکه کمتر- کاهش یافته است. علت آن هم این است که سرمایهگذاریای که باید در بخش نفت بشود، متاسفانه انجام نگرفته است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|