خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > احتمال حمله نظامی به ایران؛ نشانهها و نتایج | |||
احتمال حمله نظامی به ایران؛ نشانهها و نتایجمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comپس از تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران در قطعنامهی ۱۹۲۹ شورای امنیت و تصویب تحریمهای یکجانبهی آمریکا در ماه گذشته، اینک احتمال حملهی نظامی علیه ایران از سوی آمریکا یا اسراییل، علائم و نشانههای وقوع این حادثه، موانع احتمالی در مقابل آن و یا تبعات و خسارات آن در سطح ایران، منطقه و جهان در فهرست بحثهای عمدهی سیاسی در مطبوعات جهان قرار گرفته است.
مهندس عزتالله سحابی از اعضای دولت موقت پس از انقلاب و عضو شورای مرکزی ملی-مذهبی، از احتمال بروز چنین حادثهای نگران است. او در بارهی شایعاتی که میگوید برخی چهرههای سیاسی مخالف حکومت ایران در خارج از کشور، مشوق چنین حرکتی هستند، میگوید که باور نمیکند که آنها اپوزیسیون ایرانی باشند. این بسیار کار هم غلط و هم خطرناکی است که عدهای بهنام ایرانی به یک دولت خارجی –حال دولت خارجی ابرقدرت آمریکا است- توصیه کنند که به کشور ایران حمله کند. من فکر میکنم که آنها درد وطن و مملکت ایران را ندارند. در این سیسالهی حکومت جمهوری اسلامی و بهخصوص در پنجشش سال حکومت آقای احمدینژاد، ایران بهقدر کافی تخریب شده است. دیگر از ایران دارد چیزی باقی نمیماند. آنوقت یک حملهی خارجی هم اتفاق بیفتد؟! دیگر چه کسی میخواهد بر سرزمین سوختهی ویران شده حکومت کند؟ بنابراین، اگر برخی از هموطنان ایرانی ما چنین کاری را انجام بدهند، آن را بهشدت نادرست میدانم و آنها را برحذر میدارم تا از چنین کارهایی دست بردارند.
آقای سحابی، ممکن است که حملهی نظامی تنها منجر به سقوط حاکمیت شود و از گسترش خسارت به مردم و منافع ملی بهنوعی جلوگیری شود؟ بهنظر من، هرگز. اما دفاع از تحریمهای اقتصادی علیه ایران، در حد شایعه مطرح نیست. برخی آن را حتی راهی برای ممانعت از حملهی نظامی به ایران میدانند. اولاً من تمام تحریمهای چهارگانهای که تاکنون اعمال شده است و تصمیماتی که دولت آمریکا در این رابطه میگیرد را به زیان کل ایران و مملکت ایران میدانم. منتها اعتقادم این است که رفتار جهانی و سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی و حکومت آقای احمدینژاد مقداری محرک این تحریمها شده است. درگیری نظامی دکتر هوشنگ حسنیاری، استاد کالج نظامی سطلنتی کانادا، دربارهی شواهد و نشانههایی که از احتمال حملهی نظامی به ایران خبر میدهند، میگوید: در خبرها آمده است که تعداد زیادی کشتیهای جنگی آمریکا با هزاران سرباز وارد منطقهی خلیج فارس شدهاند که این خود، کمی غیر عادی بهنظر میآید. بهخاطر اینکه نیازی به حضور این سربازان در منطقهی خلیج فارس وجود ندارد. بهخصوص که این سربازان جایگزین سربازان دیگر نخواهند شد. مورد دومی که باز در مطبوعات به آن اشاره شده است، اعزام تعدادی هواپیما هم توسط آمریکا و هم ظاهراً توسط اسراییل به جمهوریهای آذربایجان و گرجستان است که در صورت درست بودن این خبر، باز به معنای جابهجایی نیروهایی در نزدیکی مرزهای ایران است. همچنین لفاظیهایی چه از جانب اسراییل و آمریکا و چه از جانب برخی از رهبران ایران در مورد این که در صورت جنگ، چنین و چنان خواهد شد، مطرح میشود. بنابراین ظاهراً تحرکاتی وجود دارد. اما این که آیا این تحرکات اجباراً به معنای حملهی به ایران خواهد بود، یا پیامی است به ایران برای پاسخگویی به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در مورد پروندهی هستهای ایران، بحث دیگری است.
در تحلیلها و تفسیرهایی که پیرامون این احتمال مطرح میشوند، از موانعی نیز به عنوان عوامل بازدارندهی آمریکا یا اسراییل به این حمله نام میبرند. عواملی مانند بسته شدن تنگهی هرمز، بالا رفتن بیرویهی قیمت نفت، آسیبهای انسانی، رشد رادیکالیسم و صدمه به بنیانهای دمکراتیک. در نهایت اگر هم آمریکا و هم اسراییل به این نتیجهی قطعی برسند که دستیابی ایران- باز به گفتهی این کشورها به جنگافزار هستهای نزدیک است، میتوانند از این مسئله به عنوان توجیهکنندهی عامل جنگ برای هم مردم خود و هم برای کشورهای متحد و جامعهی جهانی استفاده کنند که توجیهکنندهی چنین امری خواهد بود. در عرصهی موانع نظامی، از امکان بسته شدن تنگهی هرمز توسط ایران، گفته میشود. ایران تا چه حد و چگونه توانایی انجام چنین کاری را دارد و در صورت انجام آن، تا چه زمان میتواند به این کار مبادرت کند؟ آیا آمریکاییها قادر خواهند بود این مشکل را بهسرعت رفع کنند؟ در مورد اینکه آیا ایران قادر به چنین کاری خواهد بود یا نه؟ باید بگویم تنگهی هرمز نه عمق زیادی دارد و نه عرض زیادی. در نتیجه میتوان با غرق کردن تعدادی کشتی بزرگ به چنین امری مبادرت ورزید. سؤال اصلیتر احتمالاً این خواهد بود که در صورت چنین امری، تبعات آن چه خواهد بود؟ بهخصوص آیا بستن تنگهی هرمز مدتدار خواهد بود؟ بهنظر من، آمریکاییها قادر خواهند بود به چنین امری (باز کردن تنگهی هرمز) دست بزنند. بهخصوص که در این مورد ویژه، کشورهای عربی منطقه را هم با خود دارند. از طرفی هم باید گفت که در صورت درگیری نظامی، آمریکا نه تنها از هزاران نیرویی که در پایگاههای منطقه مستقر کرده استفاده خواهد کرد، بلکه نیروهایی که در خود آمریکا و همچنین نیروهایی که در عراق حضور دارند را نیز بهکار خواهد گرفت. همهی اینها میتوانند دستبهدست هم بدهند و در نتیجه قدرت بسیار برتر نظامی آمریکا را در اختیار فرماندهانی قرار بدهند که احتمالاً در چنین امری فرماندهی خواهند کرد. بنابراین، بهنظر من، آمریکایی این توانایی را دارد که از نظر نظامی با ایران مقابلهی جدی بکند و تنگهی هرمز را باز نگه دارد. به این ترتیب، اگر این حربه از سوی ایران کارا نیست، آن وقت این سئوال باقی میماند که راه دیگری برای مقابله با این وضع برای ایران وجود دارد؟ بالطبع وقتی زمان، زمان جنگ است و نیاز به بهکارگیری تمامی توان هست، بهاحتمال بسیار زیاد ایران چنین کاری را خواهد کرد. احتمال چه اقدام دیگری از جانب ایران میرود؟ تنها برگ برندهای که ایران میتواند داشته باشد، فشار جهانی علیه آمریکا است ... در عرصهی سیاسی و نه نظامی. بله. عرصهی سیاسی. شک و تردیدی در مورد توان نظامی آمریکا و عدم توانایی ایران در برابر این توان نظامی وجود ندارد. این را هم ارقام نشان میدهند، هم واقعیات و هم مقایسهی بسیار گذرایی که میتواند بر تجهیزات نظامی دو کشور، نیروهای دو کشور و کیفیت این نیروها صورت بگیرد. در ایران بسیار گفته میشود که سربازان آمریکایی جرئت این یا آن کار را ندارند. در حالی که دیروز در عراق و امروز در افغانستان سربازان آمریکایی دارند میجنگند. تفاوت عمدهای که افغانستان با ایران دارد و بههمین خاطر هم هست که مسئله در افغانستان طولانیتر شده است، این است که در ایران بحث برخورد با یک دولت است. یعنی دولت و نیروهایی که قابل شناسایی هستند. اتفاقاً من همین موضوع را میخواستم بپرسم. گفته میشود، وقتی کشوری وارد کشور دیگری میشود، هرچقدر هم قویتر باشد، به معنای شرکت در یک جنگ منظم نیست. چرا نمیتوانید این تصور را داشته باشید که گروههای مقاومت در ایران بهوجود بیاید؟ آیا این امکان نیست که همین گروههایی که امروز به اسم بسیج یا افراد سپاه وجود دارند، در اشکال دیگری یا حتی در اشکال میهنپرستانهای، یک جنگ فرسایشی با آمریکا را در پیش بگیرند؟ آیا چنین شرایطی وجهه یا منافع آمریکا را متضرر نمیکند؟ آنچه من اشاره کردم، مربوط به این میشود که آمریکا وارد خاک ایران نشود. تا جایی که دیده میشود، چه از زمان دولت بوش، چه پیش و بعد از آن، هرگز سخن از این نبوده که آمریکا بهاشغال خاک ایران همت بگمارد. یعنی اینکه نیرو در ایران پیاده کند و بخواهد که مسئلهای نظیر افغانستان و عراق را در ایران تکرار کند. صحبت من این به درگیری نظامی برمیگشت. درگیری نظامیای در همان سطح برخورد نیروها، هواپیماها، کشتیها، تیربارها و دیگر ادوات جنگی است و نه پیاده شدن هزاران سرباز آمریکایی در ایران. در غیر این صورت، حرف شما منطقی است و بالطبع اگر چنین وضعیتی پیش بیاید، آمریکاییها از آنجایی که وارد سرزمین به نسبت ناشناختهای میشوند، مشکلات خاص خود را خواهند داشت و در نتیجه میتوانند تلفات بیشتری بدهند. اگر باز به وضعیتی که در ابتدای حملهی آمریکا به عراق بهوجود آمد رجوع کنیم، باتوجه به بدهبستانهایی که ظاهراً پیش از حمله، بین نظامیان آمریکا و گارد جمهوری عراق وجود داشت، در هفتههای اول جنگ اساساً درگیری نظامی جدیای پیش نیامد و به همینخاطر نیروهای آمریکایی توانستند با سرعت زیادی وارد بغداد بشوند. غرض از این مقایسه این نیست که چنین وضعیتی در ایران تکرار خواهد شد. بحث این است که آیا اساساً آمریکاییها و یا اسراییلیها خواهان آن هستند که وارد خاک ایران بشوند، در خاک ایران مستقر بشوند و درنتیجه چنان وضعیتی را بهوجود بیاورند که حتی با مردمی که اگرچه مخالف جمهوری اسلامی هستند اما مخالف اشغال کشورشان هستند، وارد جنگ بشوند؟ البته نباید فراموش کرد که ممکن است از طرف آمریکا- نه اسراییل- در صورتی که نیاز به باز نگاه داشتن تنگهی هرمز بهوجود بیاید و نتوانند این کار را از راههای دیگری انجام بدهند، بحث پیاده کردن نیروی نظامی در منطقهی تنگهی هرمز بهعنوان یک حرکت تاکتیکی پیش بیاید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خیر جناب سحابی, حمله به ایران نیست. حمله به جمهوری اسلامی ایران است یعنی اینکه جمهوری اسلامی هدف قرار گرفته است.
ایران همان 31 سال پیش تخریب شد که شما و دوستانتان تشکیل آن دولت ننگ آور موقت را داده بودید و راه را برای دجالان هموار کردید. احمدی نژاد هم یکی از همین دجالان است با سبکی متفاوت.
نه جناب نتیجه حمله امریکا یک سرزمین سوخته نیست چه امریکا با خود سرزمین ما کاری ندارد بلکه با نظامی که شما نردبان آن بودید کار دارد و نتیجه افکار مذهبی و عقب افتاده شماست که سوخته خواهد شد.
البته که حملهی نظامی بنظر شما هرگز تنها منجر به سقوط حاکمیت نمشود , چون خسارت به حاکمیت در نظر شما با خسارت به مردم و منافع ملی یکیست.
جناب, این بهترین و تاثیر گذرترین تحریمهای ممکنه بوده که تا کنون سازمان ملل و دولت امریکا بر یک حکومت دیکتاتوری اعمال کرده است.
بله اینجا را درست اشاره کردید, بحث برخورد با یک دولت است (بر خلاف اظهارات قبل ترتان) که قابل توحه تمام آنهائی که ایران را با عراق و افغانستان مقایسه میکنند. هدف در ایران کاملأ مشخص و نیروهایش شناخته شده است که در بین آن ملت ایران هیچ گوه جائی در این نیرو ها ندارد.
شما در اینجا از سوآل گریز زدید و سفسطه کردید. اجازه بدهید من جواب مستقیم این سوآل را بدهم.
-- مینوچهر ، Jul 7, 2010خیر, بسیج یا افراد سپاه میهن پرست نیستند که بخواهند جنگ فرسایشی با امریکا را در پیش بگیرند چه آنها فقط برای سرکوب ملت ایران بوجود آمده اند نه مقاومت در برابر نیروی امریکا. چه بسا پس از کوبیدن مواضع و نیروهای رژثم و ایجاد یک موازنه قدرتی بین مردم و حکومت, خود ملت ایران حکومت را واژگون کنند و نیازی به آمدن امریکائیها به تهران هم نباشد و اطمینان داشته باشید که بمحض اینکه پای سربازان امریکائی به کرمانشاه برسد, همین پاسداران و بسیج یا خود فراریند و یا به مردم خواهند پیوست تا بر علیه رژیم وارد عمل شوند.
با تشکر از این مصاحبه بسیار خوب، من در مصاحبه قبلی خانم محمدی در ارتباط با اثر تحریمها بر صنعت و معدن یک کامنت منفی گذشتم و آنرا کم محتوا خواندم. خواستم بگویم هر چه آن مصاحبه کم محتوا بود این مصاحبه و بخصوص بخش دوم آن بسیار خوب و کارشناسانه است.موفق باشید.
-- مسعود ، Jul 7, 2010من نمي دانم كسي كه به نام منوچهر نظر داده است در ايران زندگي ميكند يا نه.مردم الان در ايران خيلي محكم تر از قبل از نظام جمهوري اسلامي و كشور ايران حمايت ميكنند.مگر ما به خاطر مقداري نان و خوشگذراني هاي پوچ و خسته كننده مي گذاريم همه دستاوردهايمان هيچ شود.ما مثل پولاد از نظام و كشورمان حمايت ميكنيم.چه جاني و چه مالي و چه فكري و عقيده اي.
-- سيد علي ، Jul 28, 2010لبيك يا حسين
لبيك يا خميني
لبيك يا خامنه اي
ببخشد به قول ایرانی های اصیل به حرف گربه سیاه بارون نمیاد یه تحلیل گر مزدور امریکایی
-- سید مجید سادات رسول ، Aug 18, 2010که نه ایران رو میشناسه نه مردم ایران رو ونه غیرت یرانی رو این حرف ها رو میزنه ده اخه اگه شما دلسوز ایران بودی چرا وقت جنگ ایران عراق نموندی اگه با مردم ایران یکی بودید چرا وقتی انقلا ب شد رفتید باشاه مگ بر امریکا مرگ بر مزدور امریکا
من واقعا متاسفم که فرهنگ این کشور آنقدر عقب مانده است . کاملا بدیهی است که تا آینده دور چشم انداز روشنی از دستیابی به دموکراسی از طریق جنبشهای مردمی در ایران وجود ندارد.تاریخ چه بر سر این کشور آورده که از ابرقدرتی جهان به کون آخوند لیسی افتاده است. در چنین شرایطی بهترین راهکار تغییر استبداد حاکم از طریق نیروی نظامی خارجی است. همانگونه که حمله نظامی کورش کبیر به بابل منجر به آزادی و سعادت یهودیان شد، حمله نظامی آمریکا و تغییر این نظام کثیف نیز منجر به آزادی و سعادت ایرانیان خواهد شد و مطمئنا خسارت تداوم چنین حکومتی بسیار بیشتر از خسارتهای تخریب جنگ خواهد بود.
-- کیوان ، Aug 19, 2010مردم ايران غيرت دارند .اجازه تجاوز به كشور و ناموس خود به خارجيها نميدهد.مثل جنگ عراق و دليران تنگستان و.....
-- محسن.د.و..26/8/2010 ، Aug 26, 2010با سلام و عذر خواهی از دوستان نظر بنده در رابطه با گفتگو:آب دوغ خیار "نسبتا تخیلی است.
-- بهمن نیازی ، Aug 28, 2010چرا که جنگ برای آمریکا به علت پیچیدگی و ناشناخته بودن جامعه اسلامی ایران کاملا فاجعه بار خواهد بود.
در هر صورت ایران پیروز میدان است چون که جمهوری اسلامی ایران در موضع دفاعی قرار دارد انگیزه و قدرت زیادی خواهد داشت و کنترل جنگ برای آمریکا بسیار سخت خواهد بود.
البته برای آمریکا پیامدی جز تحقیر بیشتر در بین جامعه جهانی چیز دیگری نخواهد داشت.
ناگفته نماند جمهوری اسلامی ایران هم بخاطر جنگ تحمیلی از طرف آمریکا خسارت زیادی متحمل خواهد شد اما بانگاهی دقیقتر احتمالا جمهوری اسلامی در این جنگ تجربیات نظامی فوق العاده ای بدست خواهد آورد.
اگر آمریکا در این جنگ شکست بخورد دیگر بعنوان قدرتی برتر شناخته نخواهدشد و جمهوری اسلامی قدرتی شکست ناپذیر در عرصه جهانی خواهد بود.
حمله ی نظامی به ایران نابودی رژیم دیکتاتوری ایران را در پی خواهد داشت نه مردم و سرزمین ایران.
-- کوروش ، Nov 11, 2010در این 31 سال ایران کاملا ویران شده است و با سرنگونی این رژیم راه های پیش رفت باز خواهد شد.
در ضمن نیازی نیست امریکا رژیم استبدادی ایران را سرنگون کند به محض حمله به ایران مردم ایران خود کار را تمام میکنند.
دیکتاتورهای ایران از همین حالا باید به فکر فرار باشند هر چند که سرانجام مانند صدام از گردن آویزان می شوند...
ما ایرانی ها از تنها چیزی که نمی ترسیم، جنگه.از هزاران سال پیش اگه تاریخ رو بخونین میفهمین که ایران و ایرانی کیه.زمان جنگ 8 ساله هم دیدیم که چی شد. عراق رو کی حمایت میکرد؟ مگه همین تجهیزات آمریکا، آلمان،انگلیس،فرانسه نبود که در جنگ عراق علیه ایران استفاده میکرد؟ فکر میکنین یه عدده سرباز عقده ای و هوس باز بیاد ایران رو به همین راحتی میزنه و میگیره و میره؟زهی خیال باطل.البته زیاد هم بد نیست اگه اینجوری فکر کنید و بیایید اینجا تا ادب بشین و بفرستیمتون خونتون.
-- هادی ، Nov 29, 2010