خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «نامه به اشتون، محتوای منسجمی ندارد» | |||
«نامه به اشتون، محتوای منسجمی ندارد»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com«اگر پیشنهاد ایران جدی باشد، ما آمادهی مذاکره هستیم.» این را آقای مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا میگوید و نخستین واکنش کشورهای غربی به نامهای است که سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی ایران به خانم کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیهی اروپا نوشته است.
در این نامه، سه شرط برای از سرگیری گفتوگو در مورد پروندهی هستهای جمهوری اسلامی با کشورهای ۵+۱ گذاشته شده است. اتحادیهی اروپا پیشنهاد ایران برای از سر گیری گفتوگوها را یک خبر خوشایند توصیف کرده، ولی افزوده است: «این مذاکرات باید فقط روی پروندهی هستهای این کشور متمرکز باشد، نه روی موضوعی دیگر.» مطرح شدن نامهی سعید جلیلی، بهویژه در روزنامههای امروز فرانسه، در حالی است که چند روز پیش محمود احمدینژاد اعلام کرد: به عنوان تنبیه شورای امنیت و کسانی که قطعنامه علیه ایران را تصویب کردهاند، گفتوگوها را کمتر از دوماه دیگر آغاز نخواهد کرد. از سوی دیگر نامهی سعید جلیلی با سه شرط که ما آمادهی از سر گیری مذاکرهایم، تناقض این رویدادها را نشان میدهد. این تناقضها را باید چگونه ارزیابی کرد؟ پرسش بالا را با آقای رضا تقیزاده، استاد دانشگاه گلاسکو و کارشناس سیاسی مطرح کردهام.
نامهای که بهعنوان پاسخ آقای جلیلی منتشر شده است، بیشتر شبیه نامهی سرگشاده است تا یک پاسخ رسمی دیپلماتیک به یک مقام سیاسی. بهنظر میرسد این کار با دستور رییسجمهور صورت گرفته است. زیرا متن گفتار او در شروطی که آقای جلیلی بهعنوان سئوال مطرح کرده است دیده میشود. ضمن این که این نامه پیش از آن که به مقامی که باید آن را دریافت کند، تسلیم شود، در مطبوعات انتشار پیدا کرده است. در متن نامه هم ما محتوای منسجمی نمیبینیم که آمادگی کامل ایران را برای گفتوگو پیرامون مسائل هستهای ایران نشان دهد. آنچه بهعنوان سه شرط در نامه، مورد بررسی ناظرین خارجی قرار گرفته، در حقیقت سه سئوال است که یک سئوال اصلی آن در مورد نظر جامعهی اروپا پیرامون برنامههای اسراییل است. در این مورد جامعهی اروپا قبلاً نظر خودش را اعلام کرده است. همینطور در کنفرانس بازبینی پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی که ماه گذشته در نیویورک برگزار شد، این تصمیم گرفته شد که در سال ۲۰۱۲ کنفرانس خاصی برای رسیدگی به برنامههای اتمی در خاورمیانه تشکیل شود. هدف این برنامه در درجهی اول اسراییل است و بههرحال ایران را هم مدنظر خواهد داشت. بنابراین آنچه در نامه، همانطور که گفتم، منتشر شده است، پاسخ روشنی برای اعلام آمادگی ایران در جهت آغاز گفتوگوها نیست. حال آن که آقای احمدینژاد، حدود ده روز قبل اعلام کرده بود که ایران آمادهی گفتوگو است. همان طور که شما نیز گفتید، بهعنوان تنبیه جامعه جهانی این گفتوگوها را در کمتر از دو ماه آینده شروع نخواهد کرد. به هرحال، ضمن این تناقضهای ظاهری در نحوهی برخورد مسئولین ایرانی با برنامهی اتمی ایران در تنبیهاتی که علیه ایران اعمال شده است، باید به این امر بهطور دقیق توجه کنیم که جامعهی جهانی هم آمادگی تکرار گفتوگوهای گذشته با ایران را ندارد، مگر این که به آنها ثابت شود که ایران واقعاً در مورد آغاز گفتوگوها جدی است. جامعهی جهانی برخلاف آنچه آقای جلیلی اشاره کرده که میخواهد در مورد خلع سلاح اتمی و منع گسترش سلاحهای اتمی و باقی چیزهایی که در نامهی یکسالونیم پیش ایران مندرج بود صحبت کند، فقط میخواهد در مورد برنامههای اتمی ایران صحبت کند. هدف آنها قطع غنیسازی اورانیوم در ایران است. اگر آنها این آمادگی را از سوی ایران احساس کنند، گفتوگوها آغاز خواهد شد. در غیر این صورت گفتوگویی صورت نخواهد گرفت. آقای تقیزاده بههرحال شما نامهی سعید جلیلی را مثبت ارزیابی میکنید یا منفی؟ نمیشود این نامه را مثبت یا منفی تلقی کرد. بههرحال واکنشی است که هدف تبلیغاتی آن بیشتر مد نظر نویسندهی نامه و منتشرکنندگان آن بوده است تا دست یافتن به فرصتی برای آغاز گفتوگو. ولی متأسفانه جامعهی جهانی آن را به عنوان یک فرصت تلقی میکند. بههرحال نظر آنها را هم میتوان جلب کرد. آنها میخواهند از ایران این فرصت تبلیغاتی را بگیرند که ما آمادهی گفتوگو با شما نیستیم. ولی این تأکید را نیز میکنند که شرط آغاز گفتوگو با شما، درک آمادگی کامل شما برای گفتوگو پیرامون برنامههای اتمی ایران است.
از سوی دیگر باراک اوباما رییسجمهور آمریکا در دیدار دیروزش با ناتانیاهو، نخست وزیر اسراییل تأکید کرد که آمریکا فشار بر ایران را ادامه میدهد، تا زمانی که این کشور تعهدات خود در برابر جامعهی بینالمللی را رعایت کند و از رفتار تحریکآمیزی که این کشور را به تهدیدی برای همسایگان و جامعهی جهانی مبدل کرده است، دست بردارد. بنیامین ناتانیاهو هم خواستار فشار بیشتری بر جمهوری اسلامی شد. با اعلام آمادگی جمهوری اسلامی و در صورت از سر گیری مذاکرات، شما تغییری در مواضع سخت آمریکا پیشبینی نمیکنید؟ آمریکاییها تصور میکنند که اعمال فشارهای اقتصادی و محدودیتهای بیشتر علیه ایران، به نوعی عامل پیشگیری از برخورد نظامی با ایران است. در حقیقت این کار را در جهت خواست مردم ایران میبینند. با توجه به این که اظهارات آقای اوباما، خطاب به ناتانیاهو، نخستوزیر اسراییل است و تاکنون اسراییل بیش از هر کشور دیگری خواستار اعمال فشار به ایران بوده و تهدیدهایی که از نقطه نظر نظامی متوجه ایران است بیشتر از سوی اسراییل میآید، این نکته را بیش از پیش تقویت میکند که آمریکاییها علاقهمند به پیشگیری برخورد نظامی با ایران هستند. ولی در هرحال راضی به ادامهی وضع موجود نیستند و میخواهند به نوعی برنامههای اتمی ایران به انتها برسد تا همان موضوعی که بهعنوان خطر اتمی از آن یاد میکنند، در منطقهی خاورمیانه از بین برود. به نظر نمیرسد که این نگرانی با پیروزیهای نسبیای که آمریکا در این مورد به دست آورده است، به خصوص تصویب قطعنامهی ۱۹۲۹ با همکاری مستقیم چین و روسیه، در این مقطع قطع شود. آنها میخواهند این موفقیتها را در جهت هماهنگ کردن جامعهی جهانی علیه دولت ایران ادامه دهند تا جایی که دولت ایران خود را مجبور به قبول خواستههای جامعهی جهانی و شورای امنیت ببیند. بنابراین نبایستی انتظار نرمش بیشتری را از آمریکا در این شرایط داشت. بهنظر میرسد که فشارهای جاری نه تنها ادامه پیدا میکند، بلکه در آینده احتمالاً تشدید هم خواهد شد. آیا پیشبینی میکنید سرانجام جمهوری اسلامی در برابر خواستههای جامعهی جهانی تسلیم شود و غنیسازی را کنار بگذارد؟ در طول هشتماه گذشته ما شاهد نشانههای ضعف در دولت ایران و همچنین عقبنشینی آنها بودهایم. بهخصوص وقتی در اکتبر سال گذشته آقای جلیلی به ژنو رفت و کلیات یک معامله را برای معاوضهی سوخت اتمی با اورانیوم غنیشدهی ایران پذیرفت (که بعد این پیشنهاد را ایران رد کرد)، ما شاهد این حالت تعلیق بودیم که حاکی از رد پیشنهاد جامعهی جهانی برای مبادلهی سوخت بود. یکماه قبل با وساطت ترکیه و ظاهراً برزیل، ایران یک عقبنشینی بزرگ را صورت داد و آماده شد ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم غنیشدهی خود را از ایران خارج کند. اینبار جامعهی جهانی بود که این پیشنهاد را نپذیرفت. بنابراین آنها شاید انتظار دارند که ضعف بیشتر دولت ایران به عقبنشینیهای بیشتری منجر شود. آیا این انتظار واقعاً برآورده خواهد شد یا خیر؟ باید در انتظار باشیم. آنچه واقعیت دارد این است که فشارهای جامعهی جهانی علیه ایران رو به افزایش است و این فشارها تأثیر زیادی بر اقتصاد و صنایع ایران، بخصوص بر تولید نفت و گاز ایران گذاشته است که اقتصاد ملی ایران موکول به آنها است. ارتباطات ایران هم بهتدریج تحت تأثیر اعمال این تحریمها قرار میگیرد. خبری که روز گذشته اعلام شد حاکی از این بود که تعداد بیشتری از هواپیماهای جمهوری اسلامی مشمول قواعد تازهای برای پذیرش آنها در فرودگاههای اروپایی شده است. بنابراین ما میبینیم که نه تنها هواپیماها، بلکه بهتدریج شاید در مرحلهی بعد کشتیهای ایران هم مشکلاتی برای تردد در بنادر خارجی پیدا کنند. این در کنار فلج شدن نسبی اقتصاد ملی ایران میتواند اثر وضعی زیادی داشته باشد و این اثر وضعی منفی، میتواند دولت را به واکنشهای مثبت بیشتری در قبال جامعه جهانی وادار کند و عقبنشینیهای تازهای صورت گیرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|