خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > مساله هستهای ایران: نظر اوباما پیش میرود | |||
مساله هستهای ایران: نظر اوباما پیش میرودمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comتوافق اتمی تهران که با میانجیگری ترکیه و برزیل، دو کشور معتدل در مناسبات بینالمللی، در بیست و هفتم اردیبهشتماه به امضای سه دولت ایران، ترکیه و برزیل رسید، در حالی که امیدهای فراوانی را در تهران برانگیخته بود، با واکنش مثبت آمریکا مواجه نشد و دولت اوباما طرح چهارمین مرحلهی تحریمهای اقتصادی علیه ایران را نیز به امضای روسیه و چین رساند.
با این وجود، تاکنون موضعگیریهای گوناگونی از جانب وزارت خارجهی آمریکا و خانم کلینتون، شخص رییسجمهوری، اوباما و همچنین کنگرهی آمریکا، دربارهی قرارداد تهران و مسئلهی تحریمهای اقتصادی اعلام شده است. این موضعگیریها به احتمالی که در مورد عدم هماهنگی حکومت آمریکا در برخورد با ایران و بهویژه مسئلهی انرژی هستهای وجود دارد، دامن میزند. این اختلافنظرها چقدر واقعی هستند؟ در کدام نهادها یا ارگانهای هیئت حاکمهی آمریکا وجود دارند؟ بر چه اساسی هستند و چه تاثیری در مناسبات آمریکا و ایران و بهویژه پروندهی هستهای ایران خواهند داشت؟ در این زمینه با دکتر مهدی امینی، تحلیلگر و فعال سیاسی در آمریکا، گفتوگو کردهام.
دکتر مهدی امینی: دو سیاست اساسی در آمریکا وجود دارد که یکی از آنها را دست کم در درون حکومت، اوباما ارائه میکند و نظرات معتدلتری نسبت به ایران دارد. نظرات تندتر را هم خانم کلینتون ارائه میدهد که بهنظر من، بیشتر بهخاطر نزدیکی با لابی اسراییل است. آیا موضعگیریهای قاطعی که خانم کلینتون دارند؛ بهخصوص صحبتی که روز سهشنبه ۲۵ می در پکن کردند، حاکی از آن است که مواضع و نگاه ایشان در سیاست خارجی، بهویژه در رابطه با ایران، دارد پیش میرود؟ بههرحال با توجه به اختلافهایی که در درون دولت آمریکا وجود دارد، ممکن است که خانم کلینتون اینجا و آنجا حرفهایی بزند، اما در نهایت رییس اصلی آقای اوباما است و خانم کلینتون هم مجبور است در عمل پشت حرفهایی که اوباما میزند، قرار بگیرد. فکر میکنید آقای اوباما در مورد ایران هنوز بر همان مواضعی که در آغاز دوران ریاست جمهوری داشت و خواهان نوعی حل مشکلات با ایران بود، باقی مانده است؟ هنوز بیشتر تمایل دارد که برخوردها با ایران ملایمتر باشد. البته اوباما در اوجی که شروع به راندن برای ریاست جمهوری کرد و اوایلی که انتخاب شده بود، بسیار اصرار به دیالوگ و گفتمان با دولت ایران داشت. هرچند الان مقداری چرخش پیدا کرده است، ولی هنوز در افکار و سیاستهای اوباما آن نظر دست بالا را دارد. کنگرهی آمریکا در ترکیب فعلی در کدام سمت ایستاده است؟ جانبدار سیاستهای آقای اوباما و تعدیل بحران با ایران است یا خانم کلینتون؟ من کنگره را تا به امروز با نظرات کلینتون نزدیکتر دیدهام. واضح است که حزب دموکرات به سیاستهای اسراییل خیلی نزدیکتر است و آنها هم فعلاً در کنگره تا حدی دست بالا را دارند. اصولاً کنگره طرفدار نظرات سختتری نسبت به ایران است. البته عناصری هم در کنگره حضور دارند که مقداری ملایمتر هستند.
آقای امینی، با این وجود کنگرهی آمریکا امروز تصویب طرح تحریمهای یکجانبه علیه ایران را که گفته میشود از تحریمهای شورای امنیت هم شدیدتر هستند و قرار بود در پایان ماه می به تصویب برسد، یکماه عقب انداخت. فکر میکنید علت چنین تغییر رفتاری- اگر تغییر رفتار معنا شود- در کنگرهی آمریکا چیست؟ بهنظر میآید در برخوردی که بعد از سخنرانی خانم کلینتون شده بود، هفتهی پیش آقای اوباما سخنرانی دیگری کرد که بهاصطلاح داستان را کوتاه کرد. شاید تأثیر این سخنرانی روی کنگره بوده که باعث شده تصویب این تحریمها را یکماه عقب بیندازند تا ببینند مسئله چگونه پیش خواهد رفت. بهنظر من، این مسئله باعث عقب افتادن تصویب این طرح شده است. ولی مواضع آقای اوباما از وقتی که بر سر کار آمدهاند، معمولاً با مواضع کنگره یا وزارت خارجهی آمریکا نسبت به ایران، متفاوت بوده است. چگونه است که کنگره در شرایط فعلی، این همراهی را با نگرش آقای اوباما نشان داده است؟ هیچ محاسبهی دیگری، مثلاً محاسبات داخلی در این میان نیست؟ علت این که کنگره به نظرات آقای اوباما نزدیک شده است، بهخاطر شکستهایی است که حزب دموکرات اخیراً در انتخابات منطقهای داشته و یکسری از اعضایش را از دست داده است. همینطور جناح میانهروتر حزب جمهوریخواه در برابر عناصر افراطیتر این حزب هم شکستهایی داشتهاند. آیا این توجه به افکار عمومی که در ارتباط با موقعیت دموکراتها و اختلافنظر در درون هیئت حاکمهی مورد نظر کنگره بوده، در مسائل مربوط به سیاست خارجی هم عمل میکند؟ یعنی در اساس، افکار عمومی آمریکا، سیاست خارجی این کشور را پیگیری میکند به نوعی که هیئت حاکمه را وادار به دنبال کردن سیاست بهخصوصی در رابطه با کشوری بکند؟ حداقل فعلاً برای افکار عمومی آمریکا، با توجه به وضعیت اقتصادی، مسائل داخلی خیلی مهمتر است و توجه زیادی ندارند به مسائل بینالمللی و اتفاقهایی که خارج از آمریکا میافتد. بحران اقتصادی، بیکاری زیاد، تورم و… باعث شده که افکار عمومی روی مسائل داخلی تمرکز بیشتری داشته باشند. این توجه به مسائل داخلی، چه تأثیری روی انتخاباتی که به آن اشاره کردید، داشته است؟ سیاستهای کدام گروه در آمریکا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟ با توجه به رأیهایی که در شهرهای مختلف دادهاند، افکار عمومی آمریکا میخواهد خود را از این دو گروه جدا کند. بههمین دلیل به بخش سومی رأی دادهاند و آن بخش شاید تندتر حزب جمهوریخواه است. این شاید نشانهی آن باشد که افکار عمومی دارد نسبت به مسائل، حداقل از لحاظ مسائل داخلی، تندتر و رادیکالتر میشود. البته شاید از نظر مسائل خارجی هنوز ملایمتر باشند. بهنظر شما، علت مخالفت سریعی که هیئت حاکمهی آمریکا نسبت به توافقنامهی تهران نشان داد، چیست؟ با توجه به این که میگویید سیاستهای آقای اوباما هنوز هم در جهت حل بحران است، اما به نوعی شاهد هستیم که بعد از قرارداد تهران که بهنظر میرسید در جهت توافق با آمریکا است، فشار بیشتری روی ایران وارد شد. فشاری که این جناح میگذارد و خواهان سختگیری در برابر دولت ایران است، بر این مبنا است که معتقد است شاید تاثیر این فشارها بوده که ایران را مجبور به پذیرش چنین قراردادی کرده است. به این ترتیب، علیرغم تلاشهای ایران و نامهای که به سازمان بینالمللی انرژی اتمی ارسال کرد، بهجای پاسخ مساعد، باید در انتظار تشدید فشارها بر ایران باشیم؟ بهنظر من، بله.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
کسی که اینقدر بیسواد باشد نداند کنگره یعنی اسراییل بهتر است بجای مصاحبه برود کمی دانش اندوزی کند.
-- بدون نام ، May 27, 2010آمریکاییان سالهاست که فریاد می زنند "اسراییل از کنگره بیرون شو