خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > آیا آمریکا دبه درآورده است؟ | |||
آیا آمریکا دبه درآورده است؟رضا جمالیپس از آنکه ایران با ترکیه و برزیل، دو عضو غیردائم شورای امنیت، با امضائ قراردادی موفقت کرد تا حدود ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم غنی شده با غلظت کم خود را برای غنی سازی بیشتر و تبدیل به سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، به ترکیه فرستاده شود. با این حال این توافقنامه تغییری در نظر موافقان تحریم ایران ایجاد نکرد و کشورهای غربی به خصوص آمریکا همچنان بر تنظیم قطعنامه ای تحریمی از سوی شورای امنیت علیه ایران تاکید دارند.
برای بررسی بیشتر، موضوع را با دکتر علیرضا نامور حقیقی، تحلیلگر سیاسی در تورنتو در میان گذاشتم. آقای حقیقی در چند روز گذشته یعنی درست بعد از توافق ایران با دو کشور برزیل و ترکیه برای مبادلهی اورانیوم در خاک ترکیه، سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه، طرح تحریم بیشتر ایران را در شورای امنیت به صورت جدیتری دنبال کردند. همچنین آقای لاریجانی اعلام کرد ه است که در صورت تصویب تحریمهای تازه، ایران تمامی توافقهای صورت گرفته در تهران دربارهی مبادلهی اورانیوم را منتفی اعلام میکند. بهنظر شما در پشت این اقدام آمریکا، چه پیامد یا تاکتیک خاصی وجود دارد زیرا به گفتهی نخست وزیر ترکیه، تمام نقطهنظرات آمریکا در موضوع مبادله اروانیوم ایران مد نظر قرار گرفته شده است. توافقی که در تهران صورت گرفته است، متن اصلی آن توافقی است که هشتماه پیش توسط خود آقای احمدینژاد مطرح شد و آژانس بینالمللی به ریاست آقای البرادهای آن را در دستور کار قرار داد. بیانیهی ۵+۱ مذاکرات ژنو دقیقاً همین متن بود. الان چند ابهام وجود دارد. اول این که آمریکاییها احساس میکنند که ایران در موضع ضعف قرار گرفته و این امتیازی است که ایران دارد میدهد و اینکه در ژنو حاضر نشد بدهد بهدلیل چند نکته است.
اول اینکه از جنبهی سیاسی داخلی، دولت آقای احمدینژاد مایل است که این معامله بهسرعت انجام بگیرد. در نهادهای قدرت، دولت احمدینژاد بیش از هرکسی طرفدار این مسئله است. نکتهی دوم این است که از جنبهی سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز، نسبت به زمان مذاکرات ژنو، کشورهای بزرگ اروپایی و حتی روسی از سرمایهگذاری خودداری کردند که مسئلهساز بوده است. نکتهی سوم نیز مسئلهی فروش نفت ایران، چه نوع فروش و چه قیمت آن است. این نیز با مشکل روبهرو شده است و بخشی از خریداران کم کردهاند و قیمت نفت نیز نسبت به آن موقع کاهش پیدا کرده است. در مجموع اینها سبب شد ایران این کار را انجام دهد، مضافاً بر اینکه متن تحریمهایی که پیشنویس آن تنظیم شده است ایران را بیش از پیش با مشکلات جدی روبهرو میکند. به خصوص مبادلهی کشتیها و بارهایی که به سمت ایران میآید میتواند برای ایران مسئلهساز باشد. در چنین وضعیتی، هنوز هم مخالفینی در داخل ایران وجود دارند. این گروهها چند گروه هستند. بخشی مربوط به نهادهای قدرت هستند که معتقدند آمریکاییها قابل اعتماد نیستند. همین معامله و روشی که آمریکاییها بعد از این قطعنامه و توافق پیش گرفتند، نشاندهندهی همین قضیه است. علت آن نیز این است که برزیل و ترکیه با چراغ سبز آمریکا پیش آمدند. یعنی اگر آنها چنین چراغ سبزی نداشتند وارد مذاکرات نمیشدند. برای آنها خیلی عجیب است که آمریکاییها بعد از اینکه این اتفاق افتاده است، تازه شروع کردهاند که پیشنویس تحریمها را به اجرا بگذارند و برای تصویب آن مذاکره کنند. این انتقادی بود که مخالفین مذاکرهی ژنو مطرح میکردند. میگفتند کارت برندهی ایران این ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشدهی ۳.۵ درصد است و باید در ازای آن تحریمی صورت نگیرد، نه اینکه فقط تحریم جدیدی علیه ایران تصویب نشود. در حقیقت این تنها پاداشی است که به ایران داده میشود و میدانید اگر تصویب شود، موافقتنامهی تهران عملاً بیخاصیت خواهد شد. مضافاً بر اینکه در بند اول بیانیه بر حق غنیسازی ایران تاکید شده است که در مذاکرات ژنو این نبود. معلوم نیست آمریکا و گروه ۵+۱ میخواهند این قضیه را قبول کنند یا خیر. زیرا اگر حق غنیسازی ایران را بهرسمیت بشناسند، تمام قطعنامههای شورای امنیت عملاً بیمعنی خواهد بود. این نیز ابهامی است که در بیانیه وجود دارد. لاریجانی معتقد است که اگر میخواهد معاملهای صورت بگیرد، باید نفع به نفع باشد و ایران در ازای امتیازاتی که میدهد، حداقل چیزی که باید دریافت کند، رفع تحریمها و به رسمیت شناختن غنیسازی ایران، در هر سطحی است. این دو روشی است که ایشان معتقدند باید انجام بگیرد و هیچکدام از اینها در بیانیهی تهران محقق نمیشود. اجازه بدهید نگاهی نیز به واکنشهای داخلی به این قضیه بیاندازیم. جدا از تبلیغاتی که رسانههای دولتی برای این اقدام جمهوری اسلامی به راه انداختند، گروهی از ملیمذهبیها نیز به این اقدام دولت ایران روی خوش نشان دادند، اما واکنش مستقیمی از سوی رهبران جنبش سبز در این زمینه مشاهده نشده است. شما مجموعهی این رفتارها را چگونه ارزیابی میکنید؟ آقای موسوی بهعنوان شاخصترین چهرهای که در اپوزیسیون داخل نظام مطرح است، در گذشته نیز معتقد به ایستادگی و پایداری در مقابل درخواستهای غیر حقوقی آمریکا و غرب بوده است. خیلیها معتقدند بسیاری از نظراتی که آقای لاریجانی و حتی آقای احمدینژاد داشتند در سال ۸۳ و ۸۴ ملهم از نظرات آقای موسوی است.
دیدگاه آقای موسوی بهطور روشن این بوده است که ما باید در مقابل درخواستهای غیر حقوقی غرب ایستادگی کنیم و باید هزینهی آن را نیز بپردازیم. این دیدگاهی است که آقای موسوی داشته است و با همین دیدگاه نیز مذاکرات ژنو را مورد انتقاد جدی قرار داد. استدلال ایشان این بود که به دلیل این که حاکمیت در حوزهی داخلی ضعیف شده، برای جبران آن امتیازات زیادی را در مذاکرات ژنو به بیگانگان واگذار کرده است. مثل قراردادهای ترکمنچای، آقای موسوی چنین تشبیهی داشته است. مسئلهی اساسی این است که انتخابات قرار بوده است به خوبی برگزار شود و رییسجمهور مقتدر، کسی بود که میتوانست در حوزهی هستهای، معاملهی بهتری با نظام بینالمللی بکند. این اتفاق نیفتاد. آقای موسوی مذاکرات فعلی را نیز در متن خبرهایی که امروز منتشر شده مورد انتقاد قرار داده است و آن را مثل مذاکرات ژنو، نوعی دادن امتیاز به بیگانگان برای مقابله با داخل مطرح کرده است. این دیدگاهی است که ایشان دارد. ملیمذهبیها اما به دلیل اینکه معتقدند اقدام فعلی میتواند تنشزدایی کند و تنش زدایی در روابط بینالمللی تاثیر مثبتی در حوزهی داخلی میگذارد، هر چند انتقادهایی دارند اما کم و بیش آن را پذیرفتهاند و معتقدند اگر ایران برای بهبود روابط با ۵+۱ برود، تاثیرات مثبتی برای کاهش خشونت در داخل خواهد گذاشت و منافع ملی ایران را بهتر تامین میکند. آنها معتقدند ادامهی این وضعیت منافع اقتصادی ایران را بهخطر میاندازد. از این زاویه یک نوع موافقت مشروط با بیانیهی تهران کردهاند. آیا موافقت گروههای ملیمذهبی، سیگنالی برای تعامل با دولت در مورد مشکلات داخلی بوده است؟ گروه ملیمذهبی معتقد است در چهارچوب قانون اساسی و جمهوری اسلامی کار میکند ولی معتقد است دولت آقای احمدینژاد یکی از سنگینترین صورتحسابهایی است که ملت ایران پرداخت کرده است. آنها دولت را از حاکمیت جدا میکنند. آقای سحابی در گفتوگوهایی که مطرح کرده و همچنین در برنامههای تلویزیونی خاطر نشان کرده که مشکلی ندارد که در چهارچوب جمهوری اسلامی فعالیت کنند و همیشه سعی کردند در مورد مسائل و پروژههای ملی، ملی فکر کنند و نگاه جناحی نداشته باشند. این به معنی امتیاز دادن به دولت آقای احمدینژاد نیست. زیرا آنها معتقدند که تصمیم هستهای، تصمیمی است که توسط کل حاکمیت گرفته میشود. واقعیت نیز این است که بیانیهی تهران بدون تصویب نهادهای فرادستی دولت، امکان تصویب نداشته است. پس بنابراین این تنها به معنی تایید آقای احمدینژاد نیست. در خبرها آمده بود که در مجلس شورای اسلامی از رسانههایی تقدیر شده است که در خرداد ماه سال گذشته به آنچه افشاگری جریانهای فتنه نامیده شده، پرداختهاند. از طرفی هفت، سایت جنبش سبز نیز به مناسبت دوم خرداد اعلام کردند که برای اطلاعرسانی سالم تا آخر خواهند ایستاد. آیا مجموع این دو اتفاق را شما سرآغاز اتفاقهای تازه در ماه خرداد میبینید؟ خیر. واقعیت این است که مسائل مربوط به جنبش اجتماعی ایران به روابط عینی برمیگردد و این بیانیهها خیلی تاثیری روی آن نخواهند داشت. بههر حال این بیانیهها همیشه در خردادماه، در مناسبتهایی که یادآور حوادث گذشته است، بوده. ۱۸ تیر، خردادماه، روز دانشجو و ... همیشه ما تحرکات خیابانی داشتهایم و این روندی است که همواره به آن برخوردهایم. امسال نیز به دلیل حوادث سال گذشته قطعاً وجود خواهد داشت. اما اینکه این حوادث به چه سمتی خواهد رفت، به درگیری کشیده خواهد شد یا غیره، پیشبینی آن مشکل است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
داستان چوپان دروغگو را همگی بیاد داریم .این دروغگویان هنوز در باره ی جنگ ایران وعراق وگروگانگیری وکشتارهای امروز و دیروز در درون وبیرون ایران و و و دروغ میگویند .اگر ریگی به کفش نداشتند 18 سال دروغ وپنهانکاری برای چه بود ---از امام تا خاتمی / که اصلاح طلبشان بود /و احمدی ودرشتر از او جز دروغ وگسترش فرهنگ دروغ وریا کار دیگری نمیدانستند .باور به دروغ گفتن به هر بهانه بخشی از ایمان اشغالگران ایران است .
-- بهنام ، May 25, 2010درجه حماقت و خود فروشی ایرانی نماها آنقدر بالاست که امیدی به نجات این مزدوران نیست. همان بهتر که در مهد "دموکراسی" به قبرهایشان رهسپار گردند.
-- بدون نام ، May 25, 2010