خانه > گوی سیاست > ایران > تحریمهای احتمالی و عواقب اقتصادی | |||
تحریمهای احتمالی و عواقب اقتصادیفرنگیس محبیMohebbif@aol.comبدنبال توافق تهران برای مبادله سوخت اتمی با ترکیه و تاکید کشورهای غربی مبنی بر اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران و اعلام موافقت پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد با پیشنویس قطعنامه مربوط به تشدید تحریمها توسط برنار کوشنر وزیر امورخارجه فرانسه مقامات جمهوری اسلامی طی نامهای به مدیرکل آژانش بینالمللی رسما موضع خود درباره توافق مبادله سوخت هستهای را روشن کرده با این امید که با پاسخ مثبت آژانس بینالمللی انرژی اتمی مذاکرات بر سر مبادله سوخت آغاز شود.
در همین حال همزمان با کاسته شدن قیمت نفت در بازارهای جهانی، در ایران اعلام شد که بنزین سهمیه بندی خواهد شد. در گفتوگوئی با رضا تقیزاده کارشناس مسائل انرژی ایران پرسیدم تعیین سهمیه ماهانه بنزین هرچند پروژهای بود که مدتها شاید مسئولان حکومت در نظر داشتند اما اعلام اجرای ۵۰۰ لیتر سهمیه ماهانه برای خودروهای شخصی با تحریمهای احتمالی تا چه حد ارتباط دارد؟ نخست باید بگویم که این تصمیم درست و خوبی است. یعنی باید از مصرف کمتر سوخت و همینطور از مصرف بهینهی سوخت حمایت کرد. برای این که هم محیط زیست را سالم نگه میدارد و هم از حرام شدن یک منبع ملی جلوگیری میکند.
سوخت همیشه در ایران ارزان بوده، ولی به دلایل سیاسی دولت یا سعی در پایین نگهداشتن آن میکرده یا تلاشی برای افزایش آن نداشته است. این موضوع شاید سالهاست به تأخیر افتاده، ولی حالا دولت این تصمیم را در شرایطی میگیرد که زیر فشارهای خارجی است و میتواند بخشی از مشکلات را که فکر میکند ممکن است بر اثر اجرای این تصمیم پیش بیاید، به گردن تحریمهایی بیندازد که از خارج به ایران تحمیل شدهاند. ولی به هرحال شرایطی که در ایران از نظر تولید و مصرف سوخت وجود دارد، شرایط مطلوبی نیست و علیرغم نارضایتیهایی که ایجاد میکند و تأثیری که حتی روی تورم خواهد گذاشت، نتیجهی آن برای مردم ایران، شاید نتیجهی درستی باشد. همان طور که گفتم این تصمیم باید سالهای پیش اتخاذ میشد و بهصورت تدریجی به اجرا گذاشته میشد. حالا تقریباً بهصورت جهشی است، ولی بههرحال هر تصمیم درستی را حتی اگر دیر هم بگیرند، اجرای آن کار مناسبی است. برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه اعلام کرده است که تنها سه کشور از جمع پانزده کشور (برزیل و ترکیه و لبنان) عضو شورای امنیت، مخالف تحریمها و قطعنامهی جدید هستند. آیا بهنظر شما این سخنان آقای کوشنر، تصویب این تحریمها را به نوعی قطعی اعلام کردهاند؟ تقریباً اینطور است. قبل از این که وزیر خارجه فرانسه در این مورد اظهار نظر کند، وزیر خارجه آمریکا و رئیسجمهور آمریکا هم چنین اظهار نظری را کردند و تأییدیهی آنها نسبت به این که اجماع در شورای امنیت وجود دارد، با مخالفت چین و روسیه روبهرو نشده است. بهنظر میرسد که تحریمها در ماه میلادی آینده تصویب شود و به مرحلهی اجرا گذاشته شود. این انتظاری است که از ماهها پیش میرفت و فشارهایی که برای به تصویب رساندن آن آغاز شد، تقریباً از انتهای ماه اکتبر سال گذشته بود. حالا با خنثی کردن مقاومتهای کشورهایی مثل چین و روسیه، زمینهی تصویب این تحریمها فراهم شده و حتی توافق اصلی مبادلهی سوخت با اورانیوم غنیشدهی ایران هم تأثیری بر روند این تصویبها نگذاشته است. بهنظر شما گزارشهای اخیر، مثلاً در مورد لغو مجازات سه مؤسسهی روسی توسط امریکا که با برنامههای اتمی ایران همکاری داشتند، و همینطور توافقهای دیگر با دولت چین، به اندازهی کافی این دو کشور را راضی کرده است که احیاناً از حق وتوشان استفاده نکنند؟ بیتردید. اولاً در مورد چین که این موضوع هنوز اتفاق نیفتاده است. یعنی چین در گذشته سابقهی استفاده از حق وتو را نداشته است. در مورد روسیه هم بهندرت این اتفاق افتاده است، ولی با اقدامات دیپلماتیک و گفتوگوهایی که میان کشورهای غربی و بخصوص آمریکا با این دو کشور انجام گرفته و تخفیفهایی که در مورد متن و محتوای تحریم داده شده، زمینهی تصویب آن فراهم شده است و انتظار نمیرود که این قطعنامه از تصویب شورای امنیت نگذرد. وقتی که پنج کشوری را معرفی میکنند، معمولاً اعضای غیر دائم، یعنی ده کشوری که سالانه به عضویت آنها درمیآیند هم با این موضوع موافقت میکنند. همانطور که گفتید ممکن است کشورهای برزیل، ترکیه و لبنان رأی ممتنع دهند و یا در جلسه حاضر نشوند. ولی بههرحال این قطعنامه از تصویب خواهد گذشت و با وتو این کشورها هم روبهرو نخواهد شد. یعنی در واقع روسیه موافقت میکند که موشکهای ضدهوایی اس ۳۰۰ را به جمهوری اسلامی ایران تحویل نخواهد داد؟ اولاً مسئلهی فروش این سامانهی دفاع هوایی، موسوم به اس ۳۰۰ قطعیت پیدا نکرده است. یعنی ایران بابت خرید آن پولی به روسیه پرداخت نکرده است. ولی موافقت خرید آن تقریباً پنج سال پیش بین روسیه و ایران به امضا رسیده است. کشورهایی مثل روسیه و چین و حتی برزیل و ترکیه از اعمال تحریمها علیه ایران تا حدودی متضرر میشوند. روسها تا حدودی جلوی صادرات اسلحهشان به ایران گرفته میشود. ترکیه نیز مجبور است میزان صادراتش را، که در حدود ۴ میلیارد در سال است، کاهش دهد و این شرایط در مورد برزیل و چین هم وجود دارد. ولی بههرحال آنها باید بین این دو فرصتی که دارند یکی را انتخاب کنند. یعنی راضی کردن مشتریهای بزرگتر و یا چسبیدن به مشتریهای کوچکتر. این انتخابی است که چین هم در مقایسهی آمریکا و ایران در گذشته داشته است و روسیه هم حالا در ارتباط با مسئلهی امنیت ملی و مسئلهی بزرگتری که در ارتباط با آمریکا دارد با این مشکل روبهرو است. ولی به هرحال همان طور که گفتم، غربیها در محتوای تحریم تخفیفهایی دادهاند و تعدیلهایی صورت گرفته است، و شرقیها یعنی چین و روسیه هم آن مقاومت و مخالفت گذشتهشان را تعدیل کردهاند. بنابراین در خط میانهای به همدیگر رسیدهاند و بهنظر میرسد که زمینهی اعمال تحریمهای تازه از هر نظر فراهم شده باشد. اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، همانطور که میدانید توجه چندانی به توافقنامهی سوختی و ارسال اورانیوم غنیشده به ترکیه نکردند. پس با این صحبتهایی که شما کردید، این تلاشهای ایران در واقع برای برهم زدن تصویب این قطعنامه به جایی نخواهد رسید. اگر نگاهی به محتوای قطعنامههای علیه ایران در چندسال گذشته بیندازیم، یکی از دلایل تصویب اولین قطعنامه که در آخرین قطعنامه هم این امر در آن ذکر شده است، قطع غنیسازی اورانیوم در ایران بوده است. در آن زمان که اولین قطعنامه علیه ایران تصویب شد، ایران حتی یک کیلوگرم اورانیوم غنیشده هم در اختیار نداشت. حال آن که حالا در صورت ارسال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با غنای ۳/۵ درصد، ایران همچنان در حدود ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم دیگر هم در اختیار خواهد داشت؛ به اضافهی حدود شش کیلوگرم اورانیوم غنیشده با غلظت ۲۰ درصد. بنابراین مسئلهی مبادلهی سوخت تنها گام اول در جهت رسیدن به یک توافق عمدهتر است و میتواند زمینهساز آن باشد. شرط لازم است، ولی شرط کافی نه برای شورای امنیت است نه برای آژانس. شرط کافی این است که محتوای بقیهی موارد مندرج در قطعنامههای شورای امنیت هم مورد توجه قرار بگیرد و مهمترین بند آن قطع غنیسازی اورانیوم در ایران است. حال آن که ایران نه تنها غنیسازی را متوقف نکرده، بلکه زمینهی توسعهی این فعالیت را با سانتریفیوژهای مؤثرتر و همینطور افزودن به تعداد سانتریفیوژهایی که در گذشته در نطنز مشغول به کار بودند، فراهم کرده است. حالا هم مرکز تازهای در فردو قم در دست احداث و اقدام است. به فرض این که این تحریمها صورت بگیرد و همچنین با خبر کاهش ۱۷ دلاری قیمت نفت، فکر میکنید اینها چه عواقب اقتصادی برای ایران خواهند داشت؟ عواقب غیرقابل پیشبینی را به همراه خواهد داشت. بیتردید اقتصاد ایران از یک بحران بسیار جدی رنج میبرد. میزان بیکاری رو به افزایش است. درآمدهای ارزی ایران با تهدید جدی روبهرو است. صنایع نفت و گاز ایران با مشکلات فنی متعدد مواجه هستند. در صورت تشدید تحریمهایی که هنوز متن کامل آنها روشن نیست که به چه صورت به تصویب خواهند رسید، بهیقین اعمال محدودیتهای بانکی بیشتر، محدودیت در سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز ایران، مبادلات بانکیای که ایران در نتیجهی فروش نفت خامش مجبور به تن دادن به آن است و دریافت پولش آن که باعث شده خرید نفت ایران با دشواری روبهرو شود، ایران را بیش از پیش با مشکل روبهرو خواهد کرد. نتایج این دشواریها این است که الان میبینیم میلیونها بشکه نفت روی دریا انبار شده و حدود ۶۰ درصد از نفتکشهای ایران تبدیل به انبارهای متحرک نفت خام ایران شده است. این تحریمها شاید یکشبه باعث تعویض و تغییر نظر مقامات ایرانی و دولت ایران نشود، ولی بههرحال در گذشته آثار تخریبی متعددی بر اقتصاد ایران داشته و بهنظر میرسد که ادامهی این تحریمها و اعمال تحریمهای بیشتر، این شکل تخریبی و تأثیر منفی را به مراتب بیشتر از گذشته کند. بههمین علت است که کشورهای خارجی هم اصرار دارند که محتوای تحریمهای گذشته را حفظ کنند و آن را ادامه دهند و با اعمال تحریمهای بیشتر، بهجای مواجهه با ایران از طریق نظامی، ایران را از طریق فشارهای اقتصادی قانع به پذیرفتن خواستهای شورای امنیت و قطعنامههای تصویب شده در گذشته کنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|