خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > شمسالواعظین: به حل بحران هستهای خوشبینام | |||
شمسالواعظین: به حل بحران هستهای خوشبیناممریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comپیرامون بحران هستهای ایران تلاشهای دوسویهای از سوی آمریکا و اتحادیهی اروپا از یکسو و دولت ایران از سوی دیگر در جریان است. رایزنیها، لابیها و تلاشهای دیپلماتیک برای بردن مسئله به سویی که هر یک از طرفین مایل است، یک وجه از این تلاشها است و فعالیتهای تبلیغاتی برای اقنای جامعهی بینالمللی بخش دیگری از این تلاشها است که باز هر دو طرف به آن مشغول هستند. از جملهی اینها، کنفرانسی است که قرار است ۲۸ و ۲۹ فروردینماه سال جاری تحت عنوان «انرژی هستهای برای همه، و سلاح هستهای برای هیچکس» برگزار شود.
هنوز لیست مهمانها و شرکتکنندگان نهایی این کنفرانس مشخص نشده است اما در توضیحات اولیه که توسط رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجهی ایران که روز گذشته در تهران عنوان شد، گفته شد که مقامات رسمی از کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی و غیردولتی دعوت شدهاند و تهران با استقبال نسبتا خوبی روبهرو بوده است. این کنفرانس و تلاشهای ایران در این زمینه در شرایط فعلی چه نقشی در روند بحران هستهای ایران خواهد داشت. در گفتوگویی با آقای ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی به این پرسش و پرسشهای دیگری در این زمینه پرداختهام.
آقای شمسالواعظین، برگزاری این کنفرانس، آیا باید گامی مثبت یا نوعی تعامل از جانب ایران تلقی شود و یا احتمالا پافشاری بر مواضع پیشین؟ پاسخ من همان زاویهی اول نگاه شما است. یعنی باید این را یک گام مثبت بشماریم. چرا؟ زیرا رهبران ایران، احساس میکنند با سیاست کنونی قادر به ادامهی راه در پروندهی هستهای نیستند. لذا دارند تلاش می کنند از یکسو حسن نیت خود را برای جامعهی بینالمللی و به ویژه کشورهای ۵+۱ نشان دهند و از سوی دیگر افکار عمومی جهان را به سوی موضع خودشان بسیج کنند. بسیاری از محافل اطلاعاتی و جاسوسی بینالمللی همواره یک زمانبندی خاصی را تعیین میکنند که برنامهی هستهای ایران طی دوسال آینده به سمت ساختن بمب اتمی میرود. با وجود این میبینیم ده سال از داغ شدن پروندهی اتمی ایران میگذرد ولی نه ایران هیچوقت اعلام کرده و نه منابع اطلاعاتی جهان به این نتیجه رسیدهاند که ایران به ساخت بمب اتمی نزدیک شده است. لذا ایران روی خرید وقت سرمایهگذاری میکند. خرید وقت، تنها برای پیشبرد برنامهی اتمیاش نیست. از یکسو برای اثبات نادرست بودن ادعاهای غرب است و از سوی دیگر ادامهی برنامهی مسالمتآمیز خودش است. ولی چگونه باید این گام را مثبت ارزیابی کرد؟ به یک معنا در این اجلاس ایران ناگزیر خواهد بود به معاهدات و کنوانسیونهای مربوط به ممنوعیت تولید و گسترش سلاحهای هستهای پایبندی بیشتری از خودش نشان دهد. نمیشود یک کنفرانس بینالمللی در تهران برگزار کرد که نامش جهان عاری از سلاح هستهای باشد و ایران به صورت پنهان به سمت ساختن بمب اتمی حرکت کند. درنتیجه میتوان گفت ایران با برگزاری چنین اجلاسی دارد به سمت جهانی عاری از سلاحهای اتمی حرکت میکند اما زاویهی دیگر این اجلاس این است که ایران، بعضی از کشورهای منطقه و به طور مشخص اسراییل را که دارای سلاحهای اتمی هستند، به چالش خواهد کشید. در نتیجه ایران چه در این اجلاس، چه در گفتمانهای بعدیش و چه در گفتوگوهایش با ۵+۱، که بگوید بیایید برای شروع جهان عاری از سلاح اتمی، از خاورمیانه شروع کنیم و در خاورمیانه این اسراییل است که دارای ۲۶۵ کلاهک اتمی است و مثلا پایگاه اتمی دایمونا در اسراییل فعال است، اسراییل نیز آماده پذیرش بازرسیهای آژانس بینالمللی یا عضویت در امپیتی و قراردادهای مربوط انرژی اتمی نیست. ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای بحث دیگری نیز دارد و آن این است که آژانس از ایران میخواهد پروتکل الحاقی را نیز امضا کند. ببینید این پروتکل الحاقی را ایران تایید و تصویب کرده است، مشکل غرب با ایران این است که این را به پارلمان خودتان ببرید، تصویبش کنید تا به قانون تبدیل شود، که ایران همچنان زیر بار این ماجرا نمیرود. البته علت دیگری نیز دارد، ایران میگوید اگر شما بیایید، مسالمتآمیز بودن برنامهی هستهای ایران را بپذیرید از یک سو، از سوی دیگر مطابق معاهدهی منع تولید و گسترش سلاحهای اتمی، آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید همکاری فنی خودش را با ایران برای انرژی مسالمتآمیز هستهای گسترش دهد. خب! مشکل اینجا است که آژانس نیز این را به امضای پروتکل الحاقی منوط میکند، پروتکل الحاقی در انپیتی برای هیچ کشوری الزامی نبوده است. آنها چیزی را از ایران میخواهند که در قوانین انپیتی نیز الزامی نیست. این مشکل چگونه حل میشود؟ نکتهی جالبی را اشاره میکنید. من فقط برای توضیح میگویم، این پروتکل توسط دولت جمهوری اسلامی امضا شده است و وقتی امضا شده است یعنی در حال اجرا است. هماکنون نیز بازرسیهای ناگهانی از تاسیسات اتمی در حال انجام است. شاید بیشتر از ۳۳۰ دوربین مداربسته که تحت کنترل آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، در تاسیسات اتمی ایران کاشته شده است و تمام فعالیتها به وسیلهی این دوربینها ضبط میشود علاوه بر آن حتی شما وقتی تاسیسات اتمی قم را بررسی میکنید، میبینید ایران آمادگی خودش را برای پذیرش بازرسان بینالمللی اعلام کرد و آمدند، بررسی کردند و گزارش خودشان را به شورای امنای سازمان بینالمللی انرژی اتمی بردند. بنابراین ایران مشکلی در این زمینه ندارد. میگوید من زمانی این را قانونی میکنم که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطابق تعهداتی که ایران آن را امضا کرده است، همکاریهای فنی خودش را با ما ادامه دهد. اما این پرسش همچنان مطرح است که این بحث همیشگی است، همواره ایران این ادعا را و آژانس آن ادعا را کرده است. این چالش تا چه زمانی ادامه پیدا میکند و چطور قرار است حل شود؟ من فکر میکنم این چالش ادامه پیدا خواهد کرد تا زمانی که بین ایران و آمریکا بر سر مسائلی مانند: یک، برنامهی اتمی، دو، مناقشهی اعراب و اسراییل و موضع ایران در خاورمیانه، سه، نظام جدید امنیتی در خاورمیانه و خلیج فارس؛ و چهارم، مسئلهی انتقال آزاد انرژی از خلیجفارس و تنگهی هرمز اختلاف وجود داشته باشد. همهی اینها بحثهایی است که به گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا موکول میشود. آمریکا در این زمینه آمادگی خودش را برای گفتوگو اعلام کرده است ولی ایران برای شروع گفتوگو پیششرطی گذاشته است. از جملهی این پیششرطها این است که آمریکا برای نشان دادن حسن نیت خودش داراییهای بلوکه شدهی ایران از قبل از انقلاب که به حدود ۱۴، ۱۵ میلیارد دلار میرسد را آزاد کند و بعضی از تحریمهای مستقیم خودش را علیه ایران که مربوط به قطعات هواپیماهای غیر نظامی و تحریم فراوردههای فنی از جمله کامپیوترهای غول پیکر و با قدرت بسیار بالا است را لغو کند. اگر آمریکا در این زمینه به رهبران ایران حسن نیت نشان دهد، ایران نیز قادر خواهد بود که مسئلهی مذاکرهی مستقیم را در حوزههای پنجگانهای که به آن اشاره کردم آغاز کند. این مراتبی که شما گفتید واقعا در سرتیتر مطالبی که مربوط به رابطهی ایران و غرب است وجود دارد، اما گفته میشود که مسئلهی اصلی از نظر آمریکا تامین امنیت اسراییل و نگرانیاش بابت رابطهی ایران با اسراییل است. در این زمینه شما چه پیشبینی دارید. اگر این را یک نقطهی مرکزی بگیریم، همهی مسئلههای دیگر در گرو این میشود. در این جا ایران چه خواهد کرد. من اصلا تایید میکنم که این یک نقطهی مرکزی و محوری در سیاستهای ایالات متحدهی آمریکا است. یعنی حفظ امنیت اسراییل و امنیت اسراییل خط قرمز آمریکا است. من معتقدم رهبران ایران در مجموع با این موضوع کنار خواهند آمد به این معنا که صلح با اسراییل را نخواهند داشت اما موضوع متارکهی فعلی و عدم خصومت با اسراییل را به عنوان سیاست دورهی گذار دنبال میکنند. در عمل نیز همین بوده است، در واقع منازعهی عملی که با اسراییل وجود نداشته است. چرا ایران نمیتواند این را تئوریزه کند تا در روابطش با آمریکا موثر باشد؟ این چیزی است که غرب میخواهد اما نگاه کنید وقتی اسراییل حتی آمادگی ندارد که شهرکهای یهودینشین در بخش شرقی قدس، یعنی اراضی اشغالی ۶۷ را به تعلیق در بیاورد و از آن سو فعالیتهای مربوط به شهرک سازی در کرانهی باختری رود اردن را ادامه میدهد و بعد همهی اینها را به حصول پیشرفت در پروندهی هستهای ایران مشروط میکند.... یعنی فکر نکنید اسراییل نیز بیکار نشسته است، اقدام میکند و به صورت غیرمستقیم به لابیهای اسراییل در آمریکا فشار میآورد. بنابراین میشود گفت این چالش ادامه پیدا خواهد کرد. ولی مجموعهی این تحولات می تواند در آیندهی مذاکرات مستقیم ایالت متحده آمریکا و ایران قرار بگیرد و یک یک اینها را بررسی کنند. سوال این است که اینها کی به صورت مستقیم توانایی یا جسارت شروع مذاکره را پیدا خواهند کرد، پرسشی است که هماکنون به دشواری میتوان به آن پاسخ داد. ولی شما افق را به آن سمت میبینید. بله، من در جهت مثبت میبینم زیرا ایران ناگزیر است با خانوادهی بینالمللی تعامل مثبت داشته باشد و آمریکا و غرب نیز ناگزیر است تا موقعیت ایران را در هر گونه استراتژیهای بلند مدت خاورمیانه لحاظ کند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بنده خدا آقای شمس الواعضین ازروی ترس زندان اوین این حرف ها می زند
-- بدون نام ، Apr 7, 2010جناب شمسالواعظین فرموده اند:"نمیشود یک کنفرانس بینالمللی در تهران برگزار کرد که نامش جهان عاری از سلاح هستهای باشد و ایران به صورت پنهان به سمت ساختن بمب اتمی حرکت کند." با کمال احترام با شناختی که ما از جمهوری اسلامی داریم، می شود.
مشکل اعراب و اسراییل مساله ما ایرانیان نیست. اسراییل با ایران هیچگونه تقابل استراتژیک ندارد و حتی به نوعی ذر مقابل خطر مشترک (دولت های عربی) به اجبار متحد ماست (منظور ایران است نه رژیم حاکم بر آن).
اگر با این طرز فکر یعنی کاسه داغ تر از آش بودن با منافع ملی خود بازی کنیم، وضع بزودی از این هم فاجعه بار تر خواهد شد. نه غزه، نه لبنان، ملت سبز ایران.
-- کیارش ، Apr 8, 2010