خانه > گوی سیاست > ایران > «رفراندوم در جمهوری اسلامی موضوعیت ندارد» | |||
«رفراندوم در جمهوری اسلامی موضوعیت ندارد»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comگفتوگو در مورد رفراندوم یا همهپرسی بار دیگر در میان جناحهای مختلف حکومت اسلامی و بیرون از آن بالا گرفته است. ۳۰ سال پیش یک همهپرسی در ایران صورت گرفت که گفته شد ۹۸ درصد به آن بله گفتند. از آن پس رفراندوم یا همهپرسی حتی گاه به صورت خط قرمزهای نظام درآمد.
از زمانی که محمود احمدینژاد در اخرین برنامهی تلویزیونی خود در سال ۸۸، برای تعیین اختلاف میان او و مجلس شورای اسلامی پیشنهاد رفراندوم داد، بار دیگر گویی این پرونده گشوده شده است. چند روز پیش هم موسوی تبریزی دبیر مجمع محققین حوزهی علمیه قم گفت هیچ اشکالی ندارد دوباره رفراندوم برگزار شود و مردم آن چیزی را که میخواهند دوباره ابراز کنند. او افزود نباید از برگزاری رفراندوم برای پذیرش ولایت فقیه وحشت داشت. مهدی کروبی نیز برای کنار گذاشتن نظارت استصوابی خواهان نظرخواهی شده است. در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز همین مسئله مطرح شد که از سوی محافظهکاران طرح براندازی توصیف شد.
آقای دکتر لاجوردی، با توجه به اینکه بر اساس قانون اساسی دو سوم نمایندگان باید طرح رفراندوم را تصویب کنند و رهبر نیز باید آن را قبول کند، در پیشنهادهای اخیر در مورد همهپرسی، چهقدر واقعبینی سیاسی میبینید؟ رفراندوم در اصل یکی از بهترین شیوههایی است که مردم در حکومتهای سیاسی میتوانند انتخاب کنند. قبلی از اینکه به سوال شما پاسخ دهم، به رفراندومی که در زمان ژنرال دوگل در فرانسه انجام شد اشارهی کوتاهی میکنم. ژنرال دوگل ناجی فرانسه بود ولی در زمانی که یکی از اساتید دانشگاه به دوگل پیشنهاد رفراندوم داد و گفت تعدادی از مردم ناراضی هستند و اگر رفراندوم انجام شود، ممکن است شما رای نیاورید. ضمن اینکه این استاد دانشگاه اول با برخوردهایی مواجه شد ولی سپس دوگل قبول کرد. زمانی که آن رفراندوم برگزار شد، دوگل بلافاصله ریاست جمهوری را ترک گفت و در خانهاش سکنی گزید. احترام به رفراندوم، احترام به نظر مردم است ولی من تعجب میکنم از کسانی که بحث رفراندوم را در حکومت جمهوری اسلامی مطرح میکنند و اینها بیشتر کسانی هستند که خودشان در جمهوری اسلامی زنده هستند و اگر جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد، مثل ماهی میمانند که از آب گرفته شده باشند. در نتیجه رفراندوم در جمهوری اسلامی موضوعیت ندارد. جنابعالی به این مسئله اشاره کردید که در قانون اساسی دو سوم نمایندگان و اجازهی رهبر لازم است، همانطور که اشاره شد این اصل ۵۹ قانون اساسی است، اما یادمان نرود که در اصل ۱۷۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی که بحث رفراندوم مطرح است، یک تبصره وجود دارد که عنوان میشود، رعایت ذیل اصل ۵۹ قانون اساسی، برای هر نوع همهپرسی لازم و ضروری است. این اصل چیست؟ میگوید رفراندوم در رابطه با مسائل اسلامی بودن نظام مطرح نمیشود، خود به خود بحثی که افراد میکنند، چه آنهایی که چند سال پیش بحث رفراندوم میکردند و میخواستند چندهزار امضا جمع کنند، چه امروز که آقای موسوی تبریزی یا امثال این افراد میگویند، در رابطه با اصل نظام کسی صحبتی نمیتواند بکند. در زمینهی قوانین و مقرراتی که بر اساس موازین اسلامی، پایههای ایمانی و هدفهای جمهوری اسلامی، جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امام امت نیز کسی نمیتواند رفراندوم برگزار کند. در این رابطه، این ماجرا تمام شده است چراکه میگویند: «و نیز ادارهی امور کشور با اتکا به آرای عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است.» حالا سوال مطرح است، برای چه چیزی رفراندوم انجام دهند؟ من به شخصه موافق رفراندوم هستم، ولی رفراندومی بعد از جمهوری اسلامی. افرادی که تقاضای رفراندوم درون جمهوری اسلامی را میکنند، چهطور میخواهند این رفراندوم را انجام دهند؟ اولین رفراندوم این است که اصل قانون اساسی باشد یا نباشد. قانون اساسی لازم و ملزوم با کل حکومت است، کل حکومت با ولایت فقیه، با امام امت، وابسته است. کدام یک از مردم ایران این آمادگی را دارند که در رفراندومی شرکت کنند که بگوید جمهوری اسلامی این قسمتش خوب یا بد است؟ مسئلهی مردم ایران، مسئلهی کل نظام اسلامی است، کل بحث حکومت و مذهب است. آیا میتوانید نمونهای برای این مسئلهای که مطرح کردید، ذکر کنید؟ ما تاریخی داریم که حداقل چند هزار سال بالاتر از تاریخ اسلام است. ۲۵۰۰ سال پیش، در زمان کوروش پادشاه هخامنشی، با ۴۸ نژاد در داخل کشور، مذهب رسمی وجود نداشت. این احترام به تمام مذاهب و یکسان بودن تمام ادیان است. به این معنا ما ۲۵۰۰ سال بعد باز میخواهیم رفراندوم انجام دهیم که بگوییم حکومت جموری اسلامی با امام امت، ولایت فقیه، این قسمتش بهتر یا آن قسمتش بدتر است. من فکر میکنم بهتر است این توهم را مقداری برای مردم از بین ببریم و فریبکاری را کنار بگذاریم. فکر میکنید شرط یک رفراندوم دربارهی هر مسئلهای در درجهی اول باید چه باشد؟ اولین مسئله، همانطور که من مثال فرانسه را برایتان مطرح کردم این است که رفراندوم یا هر نوع انتخاباتی که با نظر مردم انجام و بدون تقلب انجام شود و مردم برای رای دادن و رای گرفتن آزاد باشند. یعنی هر کسی بتواند کاندیدا شود، شورای نگهبان و نظارت استصوابی وجود نداشته باشد. هر کسی بتواند به رغم اینکه موافق یا مخالف نظام است رای دهد. اگر چنین امکانی به وجود بیاید، به طور طبیعی میتوان روی آن اسم رفراندوم یا انتخابات سال گذاشت. ولی بحثی که الآن در جمهوری اسلامی مطرح میشود و همانطور که برایتان نکته به نکته عرض کردم، کوچکترین آزادی عملی نه برای رای دهنده و نه برای رای گیرنده است و به این معنا در ولایت مطلقهی فقیه چه اصلاحطلبان، چه نمایندگان داخلی و چه نمایندگان جمهوری اسلامی در خارج از کشور، هدف نگه داشتن نظام جمهوری اسلامی، کنار زدن طرف مقابل و نشستن بر جایگاه قدرت را دنبال میکنند. هیچ هدف دیگری جز این برای اصلاحطلبان وجود ندارد. رفراندوم هیچ معنایی در حکومت جمهوری اسلامی نمیتواند داشته باشد. رفراندوم زمانی است که حکومت جمهوری اسلامی نباشد، یک سال گذشته باشد، مردم آگاهی و آزادی پیدا کرده باشند، زیر نظر مراجع صلاحیتدار بینالمللی مثل تمام کشورهای جهان این رفراندوم انجام شود. آن رفراندوم، رفراندومی است که میتوانیم به نتایجش اطمینان داشته باشیم. شما گفتید که در مورد هر موضوعی با رفراندوم موافق هستید. معتقدید که برای هر رفراندوم باید شرطی گذاشت؟ باید هدفی را تعیین کرد. رفراندوم، انتخابات آزاد و یا رسیدن به نظر مردم هیچگونه شرطی نیاز ندارد. تنها شرط آن سالم بودن حوزهی انتخاب برای رای دهنده و رای گیرنده است. به همین دلیل است که ما شاهد آن هستیم، حتی اگر کشورهای دموکراتیک جهان از سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی ناظر بینالمللی تقاضا نکنند، در آن زمان خود آنها برای گزارش خبر حضور پیدا میکنند. انتخابات عراق، نظر مردم عراق را تامین کرده است، طبیعتا موازنهای در قدرت به وجود آمده است. گروهی کنار رفتند، گروهی سرکار آمدند. سازمان ملل متحد نیز بلافاصله انتخابات را تایید کرده است. در نتیجه تنها شرط، انتخابات آزاد و نظر رای دهنده و رای گیرنده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|