خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > معضل هستهای؛ تضاد در خود انپیتی است | |||
معضل هستهای؛ تضاد در خود انپیتی استحسین علویalavi@radiozamaneh.comدر حالی که اجلاس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، گزارش یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس در مورد عدم همکاری ایران را در دست بررسی دارد، احتمال تحریمهای جدید علیه ایران جدیتر میشود. در این میان، گسترش ابعاد سیاسی مناقشه هستهای ایران، جنبههای تکنیکی و کارشناسی آن را در سایه قرار داده است. برخی خطر دستیابی خود ایران به سلاح اتمی را خطر اصلی میدانند، برخی دیگر گسترش مسابقهی تسلیحاتی ناشی از آن در منطقه را برجسته میکنند. محسن مسرت استاد علوم اقتصادی و سیاسی و تحلیلگر مسائل هستهای ایران، مقیم آلمان، در این باره به رادیو زمانه میگوید:
اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل خودش علنا گفته که هدف برنامهی اتمی ایران استفاده از سلاحهای اتمی علیه اسرائیل نیست، بلکه هدفش این است که ایران در منطقه از نظر قدرت نظامی موقعیت برتری پیدا بکند، آن هم نسبت به اسرائیل. این اظهار باراک نشان میدهد که پشت مسئلهی اتمی ایران نوعی مسابقهی تسلیحاتی در منطقه وجود دارد که در حقیقت با تسلیحات اتمی اسرائیل، ۳۰ سال پیش شروع شده است. متاسفانه در بحثهای بینالمللی اصولا طوری وانمود میشود که گویا مشکلی که الان در سطح جهانی وجود دارد برنامهی اتمی ایران است، در حالی که این تصور و درک غلطی از مسئله است. اکنون که مناقشهی هستهای ایران تا به این حد سیاسی شده، رابطهی آژانس بین المللی انرژی اتمی با شورای امنیت که هر دو از سازمانهای تابع سازمان ملل متحد هستند هم پیچیدهتر شده است. ایران آژانس را متهم میکند که تحت تاثیر قدرتهای بزرگ سیاسی و در درجهی اول اعضای شورای امنیت است. از طرف دیگر مدیر کل آژانس میگوید که جمهوری اسلامی برای شانه خالی کردن از همکاری، چنین اتهامی را به آژانس میزند. مشخصا کدام همکاریها است که ایران انجام نمی دهد و باید برای کمک به حل مشکل انجام دهد؟ به عقیدهی من از هشت سال پیش تا به حال همیشه خواستهی غرب این بوده است که ایران از تغلیظ اورانیوم در کشورش صرفنظر کند و این خواسته را غرب هیچگاه از دست نداده است. کلیهی کشمکشها و در حقیقت نوعی موش و گربه بازی کردن از طرف هم غرب و هم ایران نیز در این زمینه بوده است. یعنی که ایران این خواستهی غرب را برآورده کند و بالعکس تمام کوشش ایران این بوده که علاقهی خودش را به همکاری با غرب نشان دهد ولی درست همین خواستهی غرب را عملی نکند. در این مسئله هیچ فرقی در این مدت به وجود نیامده است. در این میان فقط توضیحی که از طرف آژانس داده میشود نسبت به گذشته قدری فرق دارد. سابقا آقای البرادعی بعضی مواقع به ایران حق میداد، ولی مثل اینکه رییس جدید آژانس انرژی اتمی آقای آمانو تصمیم گرفته که از اول تا آخر موضع ایران را مورد سوال قرار دهد و کلیهی فاکتهای سابق را هم از دید جدید مطرح کند. به عقیدهی من فاکتورهای جدیدی در بحثهایی که میشود به وجود نیامده است.
منظور شما از مطرح کردن از دید جدید، به معنای این است که آقای آمانو چهارچوب حقوقی اختیارات آژانس را جور دیگری نگاه میکند؟ بله همینطور است. این یک مورد است و دیگر این که سابقا تمام اطلاعاتی که وجود داشت منوط به این می شد که البته ایران حق دارد ولی از طرف دیگر سازمان انرژی اتمی در ارتباط با ایران است و کماکان سئوالات بسیار زیادی وجود دارد که هنوز ایران جواب نداده است. این گفتوگویی بود که آقای البرادعی میکرد. ولی مثل اینکه امروز دیگر این گفتوگو به این صورت به اصطلاح دو جانبه مطرح نیست، بلکه آقای آمانو به طور کلی موضع ایران و حرکتها و عملیات ایران را مورد شک و تردید قرار میدهد و معتقد است که ایران با سازمان انرژی اتمی به سطح پایین تری از همکاری رسیده است. شما اشاره کردید به خواست همیشگی غرب مبنی بر توقف تغلیظ اورانیوم در ایران، ولی اکنون مسئله فراتر رفته و روی اقدامات احتمالی و مورد تردید ایران در مورد تهیه ی کلاهکهای هسته ای متمرکز شده است. در این زمینه آژانس چه امکاناتی برای بررسی دارد و ایران چه امکاناتی را میتواند فراهم کند که این مسئله حل بشود؟ به نظر من اگر اقداماتی در این زمینه در ایران شده باشد(ساخت کلاهک)، امکان بررسی و کنترلش به مراتب کمتر است تا کنترل تغلیظ در کارخانههای غنی سازی اورانیوم. به همین دلیل هم امکان تئوری سازی و ادعا زیادتر است. در این زمینه تنها میشود گفت آن چهکه در مورد ایران صدق میکند مثلا این هست، و این را هم نه اینکه با دلایل و مدارک قابل اثبات است، بلکه از منطق مسابقات تسلیحاتی میشود نتیجه گرفت که ایران حاضر به قبول موضع برتری نظامی و به خصوص اتمی اسرائیل نیست. این هم به عقیدهی من تنها مربوط به جمهوری اسلامی و یک جناح از جمهوری اسلامی نیست، بلکه در این مسئله جناحهای مختلف حتی اپوزیسیون و جنبش سبز تا حدی توافق دارد. من معتقدم که این مسئله به دو علت تا به حال به صورت واضح بحث نشده است. یکی اینکه خود غرب این مسئله را به صورت عیان بیان نمیکند و بعضی موقعها به ایران پیشنهادهایی میدهد که مثلا غرب از کوششهایی برای ایجاد منطقهی عاری از سلاحهای اتمی هم کمک خواهد کرد، که البته این شعار است و ایران نیز تا کنون جوابی به این مسئله نداده است. از طرف دیگر متاسفانه خود ایران هم تا به حال در هیچ دوره ای وجود موقعیت انحصاری اتمی اسراییل را طرح نکرده و حتی به این مسئله اعتراض هم نکرده است و این را تبدیل به یک واقعیتی که باید در گفتوگوها و معاملات بینالمللی مطرح شود وارد بحث نکرده و همیشه خود برنامهی هسته ای ایران را در چهار چوب پیاده کردن برنامههای انرژی در آیندهی ایران مطرح کرده است. این دو اشکال به عقیدهی من خیلی مهم هستند. مسئلهی آشکار نبودن بخشی از ادعاها و یا اطلاعات طرفین، همواره داوری را برای افکار عمومی مشکل کرده است. برای نمونه ایران آژانس را متهم میکند که اطلاعاتی که دریافت میکند از غرب و قدرتهای بزرگ است و جعلی است. آقای آمانو نیز دیروز اعلام کرد که آژانس به اطلاعاتی دسترسی دارد که بخشی از آن را میتواند علنی کند و بخشی از آن را نمیتواند. آیا آژانس اطلاعات دریافتی خودش را پس از اطمینان از درستی و صحتش مطرح می کند و معیار این اطمینان چیست؟ به عقیدهی من در خود آژانس جناحهای مختلفی وجود دارند. جناحهایی هستند که در کنترل اطلاعات شرکت دارند و این جناحها گزارشهای مختلفی عنوان میکنند و این گزارش ها از دید منافع مختلف نوشته میشود. مثلا کنترل کنندههایی که موضع آمریکا را درست میدانند، از این دید گزارش ها را تهیه میکنند. کوشش آقای البرادعی این بود که کلیهی این گزارشها را در نظر بگیرد و اهمیت دادن به این گزارشها را در زمانهای مختلف تعدیل بکند. امروز مثل این که گزارشهایی که از طرف کنترل کنندهها و از دید غرب مطرح میشوند، بیشتر مورد توجه آقای آمانو قرار میگیرد. من اختلاف را در این میبینم. نتیجهی اجلاس کنونی شورای حکام آژانس، چه تاثیری بر آیندهی مناقشهی هسته ای ایران خواهد داشت؟ حتی اگر شورای حکام اعلام کند که ایران همکاری لازم را نکرده و باید بیشتر همکاری کند؟ به عقیدهی من هیچ تاثیری نخواهد داشت و همین وضع ادامه پیدا خواهد کرد، تا زمانی که یا موضع ایران مورد قبول قرار بگیرد یا اینکه غرب و یا اسرائیل به عملیات دیگری از جمله حملات نظامی دست بزنند. زیرا اصل مسئله که خود انپیتی است، این معضل را دارد که از یک طرف هدفش این است که گسترش سلاحهای اتمی را در سطح جهانی و خارج از پنج کشور دارای حق وتو، جلویش را بگیرد، از طرف دیگر در جهت رونق دادن به انرژی هسته ای و این فناوری کوشا باشد. این تضادی است که در ان پیتی وجود دارد و چیزی است که عملی نیست، امکان ندارد. هر کشوری که از فناوری هسته ای برخوردار باشد از این امکان نیز برخوردار است که بتواند روزی بمب اتمی بسازد. این مشکلی است که در ان پیتی و در این فناوری وجود دارد و در مورد ایران و یا در مورد سایر کشورها قابل حل نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
در شرایط حاضر اشتباه خیلی بزرگی خواهد بود که ایران علنا بگوید ما فعالیت هسته ای میکنیم چون اسرائیل اینکار را می کند. معنی این حرف این خواهد بود که انرژی هسته ای را برای بمب می خواهیم. جمهوری اسلامی اگر می خواهد بمب بسازد تنش در روابط خارجی را کاهش دهد و اشخاص شاخص که علیه اسرائیل موضع گیری کرده اند را به مرخصی بفرستد و زیاد روی حمایت امتهای عرب هم حساب نکند تا بتواند منافع خودش را بی سر و صدا پیش ببرد.
-- نادر ، Mar 4, 2010