وحشت از مردمی که منتظر نمیمانند
مجله تایم ترجمهی احسان نوروزی
در آستانه سال نو میلادی، با گذشت چند روز از خونبارترین تقابل نیروهای دولتی با مردمی که از شش ماه پیش بارها برای اعتراض به انتخابات جنجالبرانگیز ریاستجمهوری در ماه ژوئن به خیابانها آمدند، در تقاطعها و میدانهای اصلی شهر تهران، حضور پررنگ و پرتعداد نیروهای امنیتی همچنان مشهود است.
در کنار مأموران و افسرانی که لباس فرم بر تن دارند، لباسشخصیها و شبهنظامیان بسیجی را هم میتوان دید؛ بسیاری از آنها نوجوانانی هستند که هنوز ریششان کامل درنیامده و چهرههای جاافتادهای ندارند، و هیچ نشانه مشخصی ندارند که بتوان از روی آن بسیجی بودنشان را تشخیص داد.
باتومها و کلاههایی که در اختیار آنها قرار دادهاند، هیچ تناسبی با اندام کوچک آنها ندارد. گذشته از این، سایتهای منتسب به مخالفان گزارشهایی از برنامه دولت برای خرید تجهیزات ضد شورش از چین منتشر کردهاند، تجهیزاتی که در مقابله با اعتراضات خیابانی به کار گرفته خواهد شد.
اثر ماریون دچارز در حمایت از جنبش مردم ایران
با اینهمه، در تظاهراتی که روز چهارشنبه هفته گذشته در میدان انقلاب تهران برگزار شد، پلیس ضدشورش و نیروهای لباسشخصی تلاش نکردند تا از اجتماع مردم جلوگیری کنند.
در این مراسم، روحانی طرفدار دولت، احمد علمالهدی، در برابر چشمان تعداد زیادی از حامیان سرسخت دولت، سخنانی تحریکآمیز بر زبان آورد که میتوان به نوعی آنرا تلاش برای برانگیختن جنگ داخلی در ایران دانست.
او بهصراحت گفت: «امروز ولایتپذیر رهبری حزبالله است و دشمن رهبری حزب شیطان است و جنگ حزبالله و حزب شیطان در عرصه امت ما ظهور و بروز پیدا كرده است، و این جنگ، جنگی قطعی و صریح است.»
با بررسی جمعیت حاضر در این تظاهرات میتوان فهمید که هواداران پیام افرادی همچون علمالهدی چه کسانی هستند.
صدها اتوبوس، از روز پیش از برگزاری تظاهرات، مردم را از شهرهای مختلف به پایتخت رساندند. امتحانات مدارس لغو شد و ادارات دولتی تعطیل شدند و در چنین شرایطی دهها هزار نفر از حامیان دولت در میدان انقلاب گرد هم آمدند تا با دریافت غذا و نوشیدنیهای رایگان، پلاکاردها و بنرهایی را حمل کنند و شعارهایی را فریاد بزنند که مقامات دولتی به آنها پیشنهاد کرده بودند.
شعارهایی همچون «مرگ بر موسوی (شخصیت محوری جنبش مخالفان)» و «منافق آشوبگر، اعدام باید گردد.» تظاهرات دولتی در شهرهای بزرگ دیگری همچون مشهد و اصفهان، برگزار نشد.
اثر پاتریک توماس در حمایت از جنبش مردم ایران
تظاهرات و اعتراضات یکشنبه هفته گذشته در روز عاشورا که بهنظر کاملا خودجوش در تهران و دیگر شهرهای کشور شکل گرفت، ماهیتی کاملا متفاوت از تظاهرات حامیان دولت داشت.
تنها چیزی که نصیب آنان شد، خشونتی بیرحمانه و ضربات سخت بود، نه غذا و نوشیدنی رایگان؛ کسی با روی خوش به استقبال آنان نرفته بود. در نتیجه سرکوب معترضان توسط نیروهای دولتی، دستکم هشت نفر در همان روز کشته شدند.
برخی از مخالفان میگوید پلیس به روی معترضان آتش گشود، اگرچه دولت هرگونه استفاده از سلاح را انکار میکند.
ویدئوهای آپلود شده در یوتیوب و سایتهای دیگر نشان میدهد که نیروهای پلیس با ماشین از روی یکی از معترضان رد شده و او را کشتهاند.
فرمانده پلیس اعلام کرده است که بقیه کشتهشدگان هم یا از بالای پل به پایین پرت شدهاند و یا در درگیری با افرادی که قصد به خشونت کشاندن مراسم سوگواری مذهبی مردم را داشتند، کشته شدند.
در همان حال که حامیان دولت در روز چهارشنبه در تدارک برگزاری تظاهرات بودند، مراسم تشییع جنازه علی موسوی، خواهرزاده میرحسین موسوی، تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد. او دقایقی پس از آنکه به بیمارستان رسانده شد، جان باخت، چون در روز یکشنبه و در جریان اعتراضات، از پشت هدف گلوله قرار گرفته بود.
در گزارشی که گفته میشود یکی از نیروهای دولتی نزدیک به مخالفان نوشته است، در سایتهای منتسب به جنبش سبز منتشر شد که در آن نحوه برگزاری مراسم تدفین علی موسوی توصیف شده است.
براساس این گزارش، صبح زود، مردان و زنانی از اعضای سپاه پاسداران که لباس سیاه به تن کرده بودند، به میان اعضای خانواده موسوی رفتند تا آنها نتوانند اقدامی خارج از کنترل این نیروها انجام دهند. این مأموران مخفی حتی وقتی صدای گریه و شیون اعضای خانواده موسوی بلند میشد، از آنها میخواستند که سکوت کنند.
میرحسین موسوی، در وبسایت رسمی خود هیچ اشارهای به شهات خواهرزادهاش نکرده و هیچ استراتژی یا دستور خاصی برای اقدام مردمی ارائه نکرده است. در عوض او بهصراحت چیزی را که از ماهها پیش مبنای استدلال بسیاری از افراد (منتسب به حاکمیت) بود را پذیرفت.
او در بیانیه اخیر خود نوشته است: «برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه آقای کروبی اطلاعیه دادند و نه آقای خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم.
با این وصف یکبار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند.»
موسوی در بیانیه آخر خود ادبیاتی را بهکار گرفته که بیش از یک رهبر، به ادبیات یک مفسر و سخنگوی جنبشی شبیه است که بهنظر میرسد دولت پس از چند ماه سرکوب، در متوقف کردن آن ناکام بوده است.
«تا اصلاحات لازم صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت. اعدام و قتل و زندانی کردن کروبی و موسوی و امثال ما، مشکل را حل نخواهد کرد ... خون من رنگینتر از شهدای جنبش سبز نیست.»
منبع:
• تندروهای ایران در جستوجوی راههایی برای مقابله با جوشش خودانگیخته مردم
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
This article has come out of heart and sits on the hearts. Thank you.
-- بدون نام ، Jan 3, 2010ملت ایران عدالت میخواهد نه عدالتی که از زبان ا. ن در میآید عدالت مولا علی علیه السلام ملت ایران حقیقت میخواهد نه تقیه. نمایندهای دست نشانده.ملت ایران امنیت میخواهد نه اتومبیل پلیس از روی جوانان هم وطنش عبور کند.ملت ایران اسقتلال میخواهد نه نوکری انگلیس وآمریکا
-- غلامرضا ، Jan 4, 2010http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=105515
همانطور كه در كربلا، روپوش یاغیگری بر كشتار كربلا گذاشته شد و دشمنان گفتند كه امام حسین، اخلال و اغتشاش ایجاد كرده است و از دین جدش خارج شده و با شمشیر جدش كشته شده است، در ایران هم رژیم، روپوش یاغیگری روی گودال قتلگاه ایران گذاشت تا مردم جرأت حرف زدن نداشته باشند. هیچ كس جرأت اعلامیه دادن و حرف زدن روی منبر را نداشت و خلاصه مردم در مراسم تشییع جنازه این بزرگان از موقعیت استفاده میكردند و شعار میدادند كه به نظر من كار خوبی بود.
-- pls add to balatarin ، Jan 4, 2010