تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‏وگو با دکتر علی‌رضا حقیقی در رابطه با حضور فرزندان بن‌لادن در ایران

برگ‌های مخفی و بزنگاه مذاکره

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

تقریبا بلافاصله پس از حمله‏‌ی آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، هرازگاه شایعاتی مبنی بر حضور وابستگان به طالبان و القاعده و یا حتی فرزندان اُسامه بن‌‏لادن در ایران، در صدر اخبار جنجالی سیاسی جای گرفته است.

Download it Here!

دولت ایران معمولا در قبال این اخبار سکوت و یا گاها آن را تکذیب کرده است. روز سه‏شنبه نیز رامین مهمان‏پرست، سخن‏گوی وزارت خارجه‏ی ایران در نشست خبری خود، حضور افراد خانواده‏ی بن‏لادن در تهران را تکذیب کرد.

ولی درست یک روز بعد، روزنامه‏ی «الشرق‏الاوسط»، وابسته به خاندان سلطنتی عربستان سعودی، اظهارات عمر بن‏لادن، پسر اسامه بن‏لادن را منتشر کردند که از پناهندگی خواهرش ایمان به سفارت عربستان در تهران خبر می‏داد.

بنا بر اظهارات او، یک همسر و پنج فرزند بن‏لادن، از سال ۲۰۰۱ میلادی تا کنون در ایران در حبس خانگی به‏سر می‏برند.

«تایمز لندن» نیز گزارشی در این باره چاپ کرد و شبکه‏ی تلویزیونی «الجزیره» اعلام کرد که فرزند دیگر بن‏لادن (عبدالرحمان) از دولت ایران تقاضای استرداد اعضای خانواده‏ی خود را داشته و از دولت سوریه نیز خواسته است که با توجه به روابط دوستانه با تهران، در این امر میانجی‏گری کند.

مجموعه‏ی این اخبار موجب شد که در گفت‏وگو با دکتر علی‌رضا حقیقی، استاد دانشگاه و تحلیل‏گر سیاسی در کانادا، به این مطلب اختصاص دهم.

آقای حقیقی، ابتدا از علت حضور نیروهای القاعده در ایران می‏گوید:

پس از حمله‏ی امریکا به افغانستان و استراتژی‏ القاعده برای حفظ نیروهای خود و فراری دادن آن‏ها، بخشی از این نیروها به جاهای مختلف پراکنده شدند. بخشی به پاکستان و مرز میان افغانستان و پاکستان رفتند، و بخش دیگری نیز به ایران آمدند.

طبیعی است که هر کسی می‏توانست در میان این افراد باشد. تعدادی از آنان را همان‏ زمان ایران به عربستان، سومالی، سودان و برخی از این کشورها تحویل داد.

همان زمان هم گفته می‏شد که دولت ایران تعدادی از این افراد را نگاه داشته است. اگر این‏گونه باشد، قصد دولت ایران از این عمل چه می‏توانسته باشد؟

در گزارشاتی که بعدا منتشر شد، ظاهرا پس از حمله‏ی امریکا به عراق، قرار بود میان ایران و امریکا یک توافق کلی صورت بگیرد و طبق آن، معاوضه‏ای بین دو کشور در مورد کارت‏هایی که در دست دارند، انجام گیرد.

اما با کارشکنی‏هایی که آقای جان بولتون، معاون وقت وزیر خارجه‏ی امریکا انجام داد، این توافق استراتژیک میان ایران و امریکا صورت نگرفت و مساله‏ی معاوضه به فراموشی سپرده شد.

به این ترتیب، شما بخشی از اخبار و شایعاتی که در این زمینه بود را تأیید می‏کنید.

اگر به این معنا باشد که ایران با القاعده کار می‏کرده، صحیح نیست. اما این که افراد القاعده به ایران فرار کرده باشند و ایران سعی کرده از کارت آنان در رفع مشکلات‏اش استفاده کند، امکان‏پذیر است.

همه‏ی کشورها این کار را می‏کنند. مثلا امریکایی‌ها افراد زیادی را دستگیر و بعد انکار می‏کردند. همه‏ی کشورها در سیاست خارجی خود، کم‏وبیش از این کارها انجام می‏دهند.

اگر افرادی باشند که ایران فکر کند در مشکلاتی که با امریکایی‏ها و با غرب دارد، به‌عنوان یک کارت می‏تواند از آن‏ها استفاده کند، چنین کارهایی خواهد کرد. مثلا فرض کنید بخواهد فردی را با آقای ریگی معاوضه کند.


اما این خبر که فرزندان بن‏لادن این همه سال در تهران بوده باشند، چگونه القاعده یا بن‏لادن را وادار به انجام عملیاتی علیه ایران نکرده است؟

ما جزییات امر را نمی‏دانیم؛ اما به هرحال فراموش نکنید که القاعده کارهایی علیه ایران انجام داده است. زمانی که آقای زرقاوی در منزل خود درعراق کشته شد، اسناد و مدارکی که در این ارتباط به دست آمد، حاکی از آن بود که تئوری بقای القاعده در عراق این بود که ایران و امریکا را وادار به جنگ با هم بکند.

در آن مدارک مطرح شده بود که القاعده باید سربازان امریکایی را بکشد و پای آن کارت‏های ایرانی بگذارد. چون به این ترتیب، امریکایی‏ها با ایران درگیر می‏شدند و در مجموع ایران مجبور بود به القاعده کمک کند.

علاوه بر این، فتوای قتل شیعیان، با این عنوان این که شیعیان کافر هستند صادر شد. به نظر من، ارتباطاتی میان طالبان و آقای ریگی نیز وجود دارد و آن‏ها به ریگی کمک می‏کنند. چون از لحاظ مبانی فکری، کاملا به هم نزدیک هستند.

آقای حقیقی، برخی محافل در ایران، بر این اساس که این اخبار اول در شرق‏الاوسط انتشار پیدا کرد، انتشار آن را متوجه روابط بد میان ایران و عربستان می‏دانند. از سوی دیگر، بن‏لادن و خانواده‏اش نمی‏توانند در عربستان تأمینی داشته باشند. چگونه هست که دختر بن‏لادن به سفارت عربستان در تهران پناهنده شده است؟

احتمالاً دختر بن‏لادن کادر عملیاتی نبوده که عربستان به‌دنبال او باشد. وگرنه اگر احساس می‏کرد در عربستان مجازات سنگین‏تری در انتظارش هست، این کار را نمی‏کرد. چون به هر حال فعالیت‏های القاعده از نظر دولت عربستان، حکم اعدام دارد.

با توجه به این، باز هم دختر بن‏لادن به ‏آن‏جا پناهنده شده است.

احتمالا چون می‏دانسته که در عملیات نقشی نداشته است. چون بعید می‏دانم با توجه به حساسیت‏هایی که در عربستان سعودی وجود دارد، یک خانم را تحویل نیروهای امریکایی بدهند.

اگر پسر بن‏لادن که نقش عملیاتی داشت می‏بود، احتمالا عربستان مجبور می‏شد او را تحویل امریکایی‏ها بدهد. ولی چون ایشان یک زن است، عربستان این کار را نمی‏کند.

دختر بن‏لادن مطمئن است با توجه به نفوذ خانواده‏اش و این‌که نقش عملیاتی نیز نداشته، احتمالا آزاد خواهد شد و می‏تواند مانند دیگر فرزندان بن‏لادن که الان آزاد هستند، زندگی عادی‏اش را ادامه بدهد.

اما این که او چگونه از ایران خارج شود و دولت عربستان چگونه روی این قضیه توافق کند، موضوع دیگری است و مشکلی است که باید میان دو کشور حل شود.

احتمال می‏دهید که ایران هنوز بخواهد، به قول شما با کارت‏های افراد خانواده‏ی بن‏لادن یا القاعده، در سیاست خارجی‏ بازی کند؟

ایران هم مانند قدرت‏های بزرگ در حوزه‏ی سیاست خارجی وقتی صحنه به نفع‏اش نباشد یا حتی جنگ جدی علیه‏اش راه بیاندازند، با همه‏ی جناح‏هایی که می‏توانند در جهت مصالح‏اش حرکت کنند، کار می‏کند. یعنی تئوری دشمن دشمن من، دوست من است را در صحنه‏های سیاسی، در کشورهای خارج از خودش به‏کار می‏گیرد و بر خلاف سیاست داخلی، در سیاست خارجی از همه‏ی کارت‏ها استفاده می‏کند.

طبیعی است که اگر رابطه‏ی ایران و امریکا و غرب به مرحله‏ی خصمانه‏ای برسد که حتی احتمال واکنش نظامی باشد، ایران قطعاّ از کارت‏های خود در عراق و افغانستان برای مقابله با وضعیت پیش‏آمده، استفاده می‏کند.

در آن موقعیت هم نمی‏شود پیش‏بینی کرد که ممکن است ایران چه کارهایی انجام بدهد. چون غربی‏ها هم وقتی در آن وضعیت هستند، با همه‏ی نیروها و همه‏ی کارت‏ها بازی می‏کنند.

مثلا، آمریکایی‏ها برای مقابله با بمب‏گذاری‏های انتحاری، مجبور شدند کسانی را که قبلا نیروهای امریکایی را می‏کشتند، به اسم «شورای بیداری» مسلح کنند.

در حول و حوش رابطه‏ی ایران با عراق و عربستان، در این میانه مساله‏ی اختلاف ایران با عربستان بر سر چاه نفتی منطقه‏ی فکّه، چقدر جدی است؟

تضادهای میان ایران و عراق که از گذشته وجود داشته‏ است، سال‏ها است در حوزه‏هایی هم‏چنان ادامه دارد و حوزه‏های نفتی مشترک و هم‏چنین مسایل مرزی میان دو کشور، از این دست هستند.

ظاهراً ایران و عراق، به‌طور جدی مسایل مرزی‏ زمینی‏شان را با توجه به قضیه‏ی سال ۱۹۷۵ هنوز حل نکرده‏اند. مساله‏ی خسارت‏‏ها از سوی عراق، لاینحل مانده است.

چاه‏های مشترکی که ایران و عراق دارند نیز یکی از مسایلی است که با توجه به حمایت کشورهای غربی از عراق و هجوم شرکت‏های نفتی در عراق، می‏تواند دامن زده شود.

مثلا چاه نفتی آزادگان نیز، به نظر من، یکی از منازعاتی است که در آینده ممکن است صورت بگیرد. چون چاه نفتی‌ای مشترک است. و ایران متاسفانه در هشت سال گذشته، علی‏رغم قراردهایی که بسته است، نتوانسته از این بزرگ‏ترین منبع نفتی دنیا بهره‏برداری کند.

ولی به هرحال این درگیری‏ها میان ایران و عراق ممکن است وجود داشته باشد. طبیعی است که عربستان و دولت‏های سنی عربی که مخالف نفوذ ایران در عراق هستند، دائما از هر کاری استفاده می‏کنند که دامنه‏ی نفوذ ایران در عراق را کم کنند.

در این راه هم پول خرج می‏کنند، هم با سیاست‏مداران عراقی بازی می‏کنند و هم می‏خواهند از پس‏زمینه‏ی ضد ایرانی‏ای که صدام در طول سالیان به ‏وجود آورده بود، استفاده کنند.

اما هنوز هم ایران عراق را متحد استراتژیک خود می‏داند و بیش از هر کشور عربی دیگر، ایران نزدیک‏ترین رابطه را با عراق دارد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

"گاها" منظور شما "گاه گاه" می باشد؟

-- فرهاد ، Dec 26, 2009

علیرغم احترامی که برای رسانه شما دارم ؛ متاسفانه از کارشناس مناسب و بیطرفی نظرخواهی نکردید. ..به عنوان رسانه ای چندصدایی خوبه که اگر مایلید از امثال ایشون نظرخواهی کنید از امثال آقایان دکتر میلانی و تقی زاده و... هم نظراتی منتشر شه. امیدوارم نظر بنده هم به محاق سانسور نره و منتشر شه!!

-- بدون نام ، Dec 26, 2009

زمینه ه تحلیل های آقای حقیقی را از طرفی اخبار و اطلات زیادی است که به دست ایشان میرسد و از آنها برخوردار است، میسازد و از طرفی دیدگاه ایشان به دنیای سیاست . ایشان معتقند که در بازی یه که در ان تقلب میشه ، تقلب کردن را به عنوان یک " واقیعت" باید دید و بر اساس این واقعیت عمل دیگران را ارزیابی کرد. ایشان ایران و امریکا رو مستقیما بر اساس این دید با هم مقایسه میکنند. ایشان فراموش میکنند توضیح بدهند که در دنیای غرب اگر سیاستمداری (یا هر فرد دولتی و غیر دولتی ) ازچارچوب قانونی فراتر برود و این موضوع به بیرون درز پیدا کنند نتایج شخصی دارد که در جامعه بدونه هیچ بخششی با ان برخورد میشود. ایشان فراموش میکنند که بگویند اساس دموکراسی در غرب این اجازه را به هیچ شخصی نمیدهد که بعد از برملا شدن دروغ در پست دولتی ویا غیر دولتی خودش بماند. این انتظاری است که در جامعه غربی موجود است و به ان عمل میشود ،به شدت و زاف ان کاری نداریم. آقای حقیقی بهتر است در مقام استاد و تحلیل گر نه فقط به قوانین بازی بینالمللی نگاه کند و بگوید ما هم همینجور بازی میکنم بلکه به توانایه بازیکنان و مهمتر از ان به انتظار تماشاچیان تیم هم توجه داشته باشد، تا بتواند دلیل شکست پیدرپی تیم خود رو دریابد.
مجید از برلین

-- majid ، Dec 26, 2009

ایشان خیلی تمایل دارند از روش اقای احمدی نزاد کپی کنند سوال را با سوال جواب بدهند یامثل بچه های ت... کار بدشان را با لو دادن بچه های دیگه ماست مالی کنند .

-- بدون نام ، Dec 29, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)