خانه > گوی سیاست > ایران > دانشجویان ایرانی و پرداخت بهای آزادی | |||
دانشجویان ایرانی و پرداخت بهای آزادیپژمان اکبرزادهwww.PejmanAkbarzadeh.compejman@radiozamaneh.com
همایش "همبستگی جهانی با دانشجویان ایران"، شنبه، پنجم دسامبر در هلند برگزار شد؛ در تالار بزرگ دانشگاه شهر دلفت. همایشی که شبکه جوانان پیشروی ایرانی در هلند آن را برگزار کرده بود و صدها نفر در آن شرکت داشتند. برنامههای همایش به دو زبان فارسی و انگلیسی ارائه شد و شماری از فعالان ایرانی و اروپایی جنبش دانشجویی، حقوق بشر و جوانان در آن سخنرانی کردند.
در آغاز برنامه، پس از اجرای یک قطعه کوتاه موسیقی، علیرضا کاظمی هماهنگ کنندهی برنامههای شبکه جوانان پیشرو، درباره برنامه کار همایش سخن گفت و در ادامه، شاهین نصیری، دبیر اول شبکه، به کوتاهی از پیشینه جنبش دانشجویی ایران و لزوم همکاری دولتهای اروپایی برای فشار آوردن به دولت ایران در جهت رعایت موازین حقوق بشر سخن گفت. احمد باطبی، سخنگوی مجموعه فعالان حقوق بشر ایران از آمریکا برای این همایش به هلند دعوت شده بود. باطبی که با چاپ عکس تاریخیاش بر جلد مجله اکونومیست در روزهای هیجده تیر در حافظه بسیاری از ایرانیان جای گرفته، مورد استقبال گرم حاضران قرار گرفت. او در سخنرانی خود به موضوع تجاوز و شکنجه در زندانهای ایران توجه ویژهای داشت. وی اظهار داشت در زمان روی کار بودن اصطلاحطلبان نیز چنین مسایلی در زندانها وجود داشت ولی به آن توجه نمیشد و سخن از این بود که این بهایی است که اصلاحات باید بپردازد. باطبی همچنین معتقد بود تا زمانی که به لحاظ ساختاری در حکومت ایران مشکل وجود دارد، این که چه کسی رهبری حکومت را در دست داشته باشد اهمیتی ندارد. باطبی به "زمانه" گفت:
« مسایل مربوط به شکنجه و تجاوز را در دورهی اصلاحات به کسانی که در دولت اصلاحات نقش داشتند، منتقل میکردم. اما بنا بر شرایط آن زمان و درگیریای که نهاد قدرت با جریان اصلاحات داشت، توجه کافی به این مسایل نمیشد. متأسفانه خیلی از افرادی که اکنون از جریان اصلاحات در زندان هستند، همان کسانی هستند که من با آنها صحبت کرده بودم و از این داستانها آگاهی داشتند. اگر آن زمان توجه کافی میشد، قطعاً نظام تازهای برپا میشد که کمتر بشود در آن، موارد نقض حقوق بشر را اینگونه ببینیم.» احمد باطبی در پایان سخنرانیاش به موضوع تحریم علیه حکومت ایران اشاره کرد. شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و دیگر فعال حقوق بشر هم در سخنرانیهای اخیر خود در اروپا روی این موضوع تأکید داشته است. اما چنین تحریمی دقیقاً دربرگیرنده چه مواردی میشود؟ چه تأثیری میتواند بگذارد؟ و چگونه باید پی گرفته شود؟ احمد باطبی: تحریم قدری با قفل بیان میشود. بنا بر فضایی که الان حاکم است هر کسی جرأت نمیکند اسم تحریم را بیاورد. ما در مجموعه فعالان حقوق بشر معتقدیم تحریم یک ابزار است که از آن راه میشود حاکمیتی که به قطعنامههای بینالمللی اعتقاد ندارد را وادار کنیم واکنش نشان دهد. آقای احمدینژاد در صحبتهایش میگوید "قطعنامههای بینالمللی عموماً کاغذ پارهاند". ما هم معتقدیم واقعاً کاغذ پاره است! به خاطر این که ضمانت اجرایی ندارد.
پس از احمد باطبی، پریسا نصرآبادی، فعال سوسیالیست دانشجویی، سخنرانی کرد. او معتقد بود حتا نامزدهایی که در انتخابات اخیر، برای داشتن جامعهای آزاد مورد توجه مردم بودهاند تفاوتی با سیاستمداران کنونی جمهوری اسلامی ندارند، زیرا به هرحال، بخشی از بدنهی نظام هستند: پریسا نصرآبادی: اگر به سیر رویدادهای پس از انتخابات ۲۲ خردادماه نگاه کنیم متوجه میشویم که خطی یکدست نیست؛ اگر در ابتدای اعتراضات، هدف معطوف به این مسأله بود که سرنوشت رایها برای یک نامزد مشخص چه شده، در ادامه متوجه میشویم که به لحاظ شعارها و سبک اعتراض، همه چیز فراتر از این مسئله است. اعتراضات مردم ایران به یک فرایند غیرانسانی است. پریسا نصرآبادی در بخشی دیگر از سخنرانی خود گفت: "باید از هرگونه حرکتی که باعث شود جنبش در داخل ایران از حالت رادیکال خارج شود جلوگیری کرد". ولی با با توجه به این که رادیکالشدن جنبش، وضعیت خشونتآمیزتری در داخل کشور را پدید آورده چگونه میتوان از چنین جنبشی پشتیبانی کرد؟ پریسا نصرآبادی: این روشن است که اصلاحطلبها خارج از چارچوب جمهوری اسلامی هیچ منفعتی ندارند. بنابراین هر چیزی که آنها پیگیری میکنند، هرگونه خواست و هدف مطلوبی که برای خودشان یا برای جنبش بهزعم خودشان تعریف میکنند چیزی است که تنها در چارچوب جمهوری اسلامی قابل تحقق یافتن است. بنابراین نیروهای اصلاحطلب، یک خط سازشکاری را پیگیری میکنند. در داخل ایران به نظر من این جنبش با خواستههای واقعی مردم مغایر است. اما بخشی از برنامه که حاضران در همایش را بسیار تحت تأثیر قرار داد، پیام ویدئویی بهاره هدایت، فعال حقوق بشر از تهران بود. او در بخشی از پیام خود گفت: "دانشجویان در اروپا نمیتوانند لمس کنند که در ایران چه میگذرد. چون حتا گاهی برای دریافت یک ایمیل از خارج، در ایران، حکومت میتواند به سراغ افراد بیاید."
بیپروایی این فعال حقوق بشر مقیم تهران در سخن گفتن درباره مسایل ایران، موجب شگفتی حاضران شد. از شاهین نصیری، دبیر اول همایش پرسیدم هدایت بیمی از این بابت ندارد؟ شاهین نصیری: جنبش دانشجویی ایران اکنون به مرحله و به آن سطح آگاهی رسیده که میخواهد به مطالبات خود دسترسی پیدا کند. برای احقاق خواستهها از همه راهها با شجاعت تمام استفاده میکند تا بتواند پشتیبانی جهانی را برای خود جلب کند. من فکر میکنم خانم بهاره هدایت که از سخنگویان دفتر تحکیم هستند هم بالاخره ریسکهایی را میپذیرند. این یک انتخاب شخصی است که شخص میخواهد برای آزادی بهایی بپردازد یا نه. امروز دانشجویان ایران این را ثابت کردهاند که میخواهند بهای آزادی را بپردازند. در همایش، سخنگویانی از سندیکای جهانی دانشجویان اروپا، اتحادیه دانشجویان جوانان سوسیالیست اروپا، فدراسیون جهانی جوانان لیبرال و حزب جوانان مردم اروپا نیز حضور داشتند. زیتا اسخلکنس، از اتحادیه جوانان سوسیالیت اروپا گفت چنین همایشهایی نباید تنها محلی برای حضور ایرانیان باشد بلکه مسایل ایران باید به مسایل مورد توجه مردم اروپا نیز تبدیل شود.
بخش دوم همایش "همبستگی جهانی با دانشجویان ایران" در دانشگاه دلفت، ویژه برنامههای هنری بود. شاهرخ مشکینقلم، رقصنده، در برنامه خود همراه با صدای موسیقی و اذان، طنابی به دور گردن خود پیچیده بود که به گفته گوینده برنامه، اشاره به پخش صدای اذان یا قرآن در زمان اعدام شماری از زندانیان سیاسی در ایران داشت. شاهین نجفی، رپخوان مقیم کُلن، گروه «کافران بینام» از لایپزیگ، گروهی از سازهای ایرانی و ... نیز برنامههایی اجرا کردند. ایرج جنتیعطایی، شاعر ایرانی مقیم بریتانیا به دلیل مشکلات جسمی موفق به حضور در همایش نشد ولی از راه وبکم از راه دور برای حاضران شعرخوانی کرد. برنامه به طور زنده از اینترنت پخش شد و همچنان در تارنمای دانشگاه دلفت قابل تماشا است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقای باطبی که بی هیچ پیشینه سیاسی و صرفا با بر افراشتن یک پارچه و پیراهن، آنهم به خاطر داشتن یک قد بلند و با جابجا شدن چند اینچ انگشتان یک عکاس توانست چهره شود و در ایام زندان هم با انعکاس رسانههای اصلاحات در داخل کشور شهرت کسب کند، چه بی محابا بر اسرای سبز مردم که فرزندان فرهیخته کشورند نقد غیر منصفانه میکند؟ هر چند احمد خان تنها چند ماه را در زندان گذراند و با همکاری مستقیم با مسئولین زندان آزادی مشروط داشت، حال که بوی پیروزی و آزادی ایران زمین رسیده، بوی کباب قدرت مشام جانش را مینوازد. اما احمد جان، دوست دوران در بندم ! فعلا بنابر ضرورت حفظ وحدت در برابر جمهوری اسلامی که ستم مشترک هست، ساکتیم اما وای به روزی که بخواهیم همه اسرار نهان را هویدا کنیم . و تو خود بهتر میدانی که پناه بردن به گیتار و دوربین بهتر از اظهاراتی است که اصلا در حد و سطح و قد شما. ضمن اینکه معتقدم در فردای آزادی ایران زمین کفّ روی آب دوامی نخواهند داشت .
-- majid ، Dec 7, 2009چقدر بی انصاف، آقای مجید! من دوستانی مشترک با احمد باطبی در تهران داشتم. تنها یکبار او را در تهران دیدم. دوستان گفتند بیایید برویم به استخر. وقتی لباسش را درآورد هیچیک از ما حتا طاقت دیدن پشت و بازوهای او را از اثر ضرب و شتم و شکنجه اش در زندان را نداشتیم. چقدر بی انصاف ...
-- بابک ، Dec 7, 2009اقای مجید!!
-- ali ، Dec 7, 2009احمد باطبی 6 سال در زندان بود و نه چند ماه.
من و تو چقدر طاقت داریم و ایا برای ازاد شدن به هر مصاحبه ای در تایید حکومت تن نمیدهیم؟؟
بابک عزیز به حرمت مقدسات و به شکوه ایران زمین قسم، همه آنچه که شنیدی دروغ هست . از اینکه رژیم فاشیستی دینی بد تر از آنها را هم انجام میدهد شکی ندارم اما در خصوص نامبرده نه تنها دروغ هست، بنده هم دوستان مشترک بیشماری با ایشان دارم و حتا از نزدیک با ایشان دوستم و بهتر از هر کسی میشناسمش . متاسفانه جمهوری اسلامی آن قدر رفتار های ناشایست انجام داد که بعضی وقتها در هیاهو صدا به صدا نمیرسد که هیچ صدای مبارزان حقانی اصلا گم میشود در غبار. در هر صورت آن نکته اول را که نوشته شده بود کاملا درست است و ایشان اگر الان ایران بود بنابر قول خودشان زنجیر کش محل میشدند. حیف که در حال حاضر که همه باید الزاما با جمهوری اسلامی مبارزه کنیم، نمیتوانم بیشتر از این از دروغهای داستان پردازی شده این شخص که اصولا بازیگری هم میخاند بنویسم . اما تاکید میکنم در فردای پس آزادی ایران دروغ گویان همچون کف روی آب هستند که خودشان محو خواهند شد. به امید آزادی ایران
-- sasan ، Dec 7, 2009من آقای باطبی را ازنزدیک نمی شناسم ، اما مثل بسیاری درخارج ازکشور ازفشارهایی که سالهای متمادی به ایشان وارد شده تا حدی که سلامتی شان نیز به طورجدی خطرافتاده بوده ، مطلع هستم . اینکه انتشار تصویر با پیراهن خونین همرزمش با عث معروفیتش شد ، تقصیر خودش که نیست . ایشان بدون شک یکی ازچهره های مبارز دانشجویی است ومن درصحبتهای ایشان چیزی درانتقاد یا بی احترامی به جنبش سبز ندیدم . اما از لحن بغض آلود و ضدونقیض گویی این دو همو طن که یکیشان حتی مدعی است "من ازنزدریک باایشان دوستم" نتیجه گیری مثبتی راجع به قصد وهدف آنان نمی توانم داشته باشم .
-- ارشگ ، Dec 8, 2009با درود
ای کاش آقای مجید آنقدر شجاعت داشته باشد تا افشاگری اش را دست کم با نام واقعی اش بکند .
-- احمد باطبی ، Dec 9, 2009