تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با بابک یکتافر، کارشناس موسسه بین‌المللی امنیت در واشینگتن دی‌سی

برای آمریکا، پرونده هسته‌ای مقدم بر حقوق بشر است

نیک‌آهنگ کوثر
nikan@radiozamaneh.com

برقراری احتمالی رابطه میان ایران و آمریکا بعد از ۳۰ سال قطع ارتباط، کماکان یکی از موضوعات داغ در واشینگتن دی‌سی است.

بعد از روی کار آمدن دولت اوباما همه انتظار داشتند به واسطه‌ی نرمش شدید کاخ سفید نسبت به ایران اتفاقی بیفتد. دولت آمریکا حتی برای نشان دادن حسن نیت خود به ایران، بودجه‌ی مراکزی نظیر مرکز اسناد حقوق بشر را نیز قطع کرده است. با این حال دولت ایران کماکان آمریکا را متهم به دخالت در امور داخلی‌اش می‌کند.

در همین رابطه با بابک یکتافر، کارشناس مؤسسه‌ی بین‌المللی امنیت در واشینگتن دی‌سی که سردبیر نشریه‌ی «واشینگتن پریزم» نیز هست گفت‌وگو کرده‌ام.

Download it Here!

آقای یکتافر در طول چند روز گذشته شاهد برخوردهای متفاوت آمریکا و ایران نسبت به هم‌دیگر بودیم. از یک‌طرف آمریکا از ایران می‌خواسته که خشونت را در مقابل معترضین کنار بگذارد، و از آن‌طرف هم آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران می‌گوید لزومی ندارد ما با آمریکا رابطه‌ای برقرار کنیم.

این بازی‌ها، این پینگ پنگ که دارد دورادور خارج از زمین صورت می‌گیرد، آیا نشاندهنده‌ی این است که دو طرف تمایلی به گفت‌وگوی با هم‌دیگر دارند؟ یا این که نه، فقط می‌خواهند در موقعیتی که هر دو به نظر ضعیف‌تر شده‌اند موضع‌گیری کنند؟

البته من فکر می‌کنم که موقعیت هر دو نسبت به آن‌چه فرض کنید سال گذشته یا حتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود ضعیف‌تر شده است.

من فکر می‌کنم موقعیت هر دو ضعیف‌تر شده است و این مساله برای هر نوع اقدامی برای مذاکره و برای برقراری رابطه کمی مشکل ایجاد می‌کند. به خاطر این که هر دو طرف به دلیل موقعیت ضعیف‌شان فکر می‌کنند الان طرف مقابل می‌تواند از این آب گل‌آلود ماهی بگیرد و از این موقعیت سوء استفاده کند.

همین‌طور فشاری که از طرف منتقدان آقای اوباما و همچنین متحدان‌شان در کشورهای دیگر، روی آمریکا است، و فشاری هم که در ایران از طرف گروه‌های مختلفی که الان شاهد آن هستیم و این شکافی که در نظام داریم مشاهد می‌کنیم، باعث می‌شود نه تنها این حرف‌های ضد و نقیض گفته و شنیده شود، بلکه امیدی که فرض کنید پنج ـ شش ماه پیش در رابطه با ایران و آمریکا بود تا حدودی کم‌رنگ‌تر شود.


بابک یکتافر، کارشناس موسسه جهانی امنیت و سردبیر نشریه واشنگتین پریزم

اتفاقی که در ماه‌های اخیر افتاد، این است که آمریکا بودجه‌ی برخی از مراکز تحقیق یا بررسی نقض حقوق بشر در ایران را قطع کرده است. آیا این چراغ سبز به ایران، برای مدت طولانی‌ دوام خواهد داشت یا خیر؟

فکر نمی‌کنم تا ابد و یا حتی تا سال آینده‌ی میلادی هم ادامه پیدا کند. به نظر من آقای اوباما وقتی وارد کاخ سفید شد، دیدگاه بخصوصی در رابطه با ایران داشت.

او پس از انتقادات شدیدی که بخصوص در طول سال‌های آخر دولت آقای بوش، درباره‌ی نوع برخوردش با ایران و ایده‌ی ترویج دموکراسی و غیره در خاورمیانه، انجام گرفت؛ تصمیم گرفت با راه و روش دیگری با این مسأله روبرو شود.

مسلماً ایشان پرونده‌ی هسته‌ای و فعالیت‌های هسته‌ای ایران را سرآمد قرار داد و گفت که در رابطه با ایران این مهم‌ترین مسأله است که ما باید آن را حل کنیم. در طی حل این مسأله هم شاید بتوانیم به موضوعات دیگری که باعث اختلاف ۳۰ ساله‌ میان ما و ایران شده رسیدگی کنیم تا شاید بتوانیم روابط بهتری داشته باشیم.

ولیکن من معتقدم در دیدگاه کاخ سفید هیچ‌وقت این توهم وجود نداشت که فرضاً نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی است که کاملاً حقوق بشر را در داخل کشورش رعایت می‌کند.

بنابراین آن‌چه پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داد، هرچند تصویر ایران را از دیدگاه جهانی کمی بیشتر خدشه‌دار کرد، ولی من فکر نمی‌کنم در دیدگاه کاخ سفید تغییر چندانی بوجود آورد ه باشد.

مسلماً آمریکا باید عکس‌العمل بیشتری نشان می‌داد، البته تا حدی هم نشان دادند. ولی این که بخواهند تا دسامبر مسیری را که تصمیم گرفته‌ بودند پیش بروند، من فکر نمی‌کنم تا حدی بود که بخواهند به حقوق بشر هم توجه کنند.

از طرف ایران من قبلاً هم گفته بودم که اگر شما در طول این ۳۰ سال گذشته به آن‌چه آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر ایران در رابطه با آمریکا اشاره کرده‌اند، گوش کنید، می‌بینید که ایشان هیچ‌وقت تمایلی به این نداشته است که رابطه با آمریکا بهتر شود.

من فکر می‌کنم کسانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران، قدرت را در دست گرفتند مایل به برقراری رابطه هستند.

در غرب همه می‌گویند که حرف آخر را رهبری ایران می‌زند. من زیاد اعتقادی به این مساله ندارم. ممکن است ایشان حرف آخر را رسماً بزند، ولیکن آیا واقعاً حرف شخص ایشان است و یا حرف دیگران؟ من فکر می‌کنم این مسأله کمی قابل بحث است.

ولی حداقل ایشان همیشه گفته‌اند که رابطه با آمریکا چندان مسأله‌ای نیست که مورد علاقه‌ی ایشان باشد. بخصوص که فکر می‌کنم هنوز پس از ۳۰ سال، عده‌ای براین باورند که مرگ بر آمریکا، یکی از اساس، اصول و پایه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران است.

این عده می‌اندیشند که اگر الان بخواهند این مسأله را فراموش کنند، بخصوص پس از شکاف‌هایی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران پیش آمده است، ممکن است باعث فروپاشی کامل نظام بشود.

آیا تغییر و تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند عاملی باشد برای این که آمریکا نگرش خودش را به مسأله‌ی ایران تغییر دهد و اولویت هسته‌ای را کنار بگذارد و مسأله‌ی حقوق بشر را به‌عنوان اولویت خودش برای فشار بر ایران انتخاب کند؟

فعلاً من فکر نمی‌کنم. چون نشانه‌هایی هم که از طرف کاخ سفید دیدیم، طوری نبود که فوراً بگویند بس است و ما دیگر اصلاً با این دولت و با این نظام مذاکره نمی‌کنیم، یا مثلا بگویند اینها همه‌شان یکی هستند و مردم خودشان را می‌کشند، شکنجه می‌دهند و به آن‌ها تجاوز می‌کنند و اصلاً دیگر ارزش این را ندارد که با آنان بنشینیم و صحبت کنیم.

ما چنین چیزی از آن‌ها ندیدیم. ما دیده‌ایم که بله، آقای اوباما پیامی را فرستادند و از طرف وزارت امور خارجه هم، خانم کلینتون بارها و بارها اعلامیه صادر کرده‌اند که ما از دولت جمهوری اسلامی ایران می‌خواهیم و انتظار داریم که چنین رفتار خشنی با مردم خودشان نداشته باشند.

ولی این مقدار، حدی است که انتخاب کرده‌اند و هنوز اولویت را برای مسأله‌ی هسته‌ای و پرونده‌ای هسته‌ای گذاشته‌اند.

من فکر می‌کنم تا حداقل اواخر دسامبر سال جاری میلادی که قول و قرار قبلی کاخ سفید بود، مسائل حقوق بشری مطرح نخواهد شد. این که بنشینند و بعد مروری دوباره بر سیاست‌شان در قبال ایران داشته باشند، ممکن است در آینده اتفاق بیفتد.

از طرفی رفتار ایران، تا حدی دست آمریکا را در متحد کردن متحدان‌شان باز گذاشته و از این حیث آن‌ها را کمی قویتر کرده است. به این معنا که اگر در سابق در رابطه با کشورهایی مثل آلمان یا فرانسه این تزلزل بود که این کشورها حامی سفت و سختی برای آمریکا نباشند، اکنون و با توجه به افکار عمومی اروپایی‌ها و نیز وقایع تابستان گذشته کاملا این تزلزل از بین رفته است و تا حدودی دست آقای اوباما را نیز قوی‌تر کرده است.

در واقع اگر این مذاکره‌ی هسته‌ای به جایی نرسد و به نظر بیاید که ایران می‌خواهد بازهم وقت‌کشی کند و همین‌طور مدام حرف‌های ضد و نقیض بزند، من فکر می‌کنم پس از دسامبر، با هر نوع تصمیمی که آمریکا بگیرد، از جمله تصمیم در مورد تحریم، افکارعمومی اکثر اروپایی‌ها با ایشان خواهد بود و از ایشان حمایت خواهد کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)