تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

یک سال با پدیده اوبامای پیروز

نیک‌آهنگ کوثر
nikan@radiozamaneh.com

یک سال پیش، در هفته اول نوامبر سال ۲۰۰۸، یکی از بزرگ‌ترین اتفاق‌های تاریخ معاصر باعث شد بسیاری بپندارند که رویای مارتین لوتر کینگ رنگ واقعیت به خود گرفته است.

Download it Here!

وقتی در سال ۱۹۶۳، مارتین لوتر کینگ، یکی از رهبران جنبش حقوق مدنی آمریکادر پای مجسمه آبراهام لینکن، سخنرانی مشهورش را ادا می‌کرد و می‌گفت که رویایی دارد، کسی باورش نمی‌شد که ۴۵ سال بعد در کشوری با تاریخچه برده‌داری و تبعیض نژادی، یک سیاه‌پوست چهار سال مستاجر خانه بزرگ شماره ۱۶۰۰ پنسیلوینیا در واشینگتن دی‌سی شود.

میان بنای یادبود لینکن تا کاخ سفید شاید بیشتر از یک مایل فاصله نباشد، اما فاصله ۴۵ ساله سخنان مارتین لوتر کینگ تا ورود اوباما به کاخ سفید، به این راحتی‌ها طی نشد.

باراک حسین اوباما که زاده پدری کنیایی و مسلمان و مادر آمریکایی و مسیحی است، شاید تا دو سال قبل بختی برای بردن یکی از مهم‌ترین رقابت‌های انتخاباتی جهان نداشت. جمهوری‌خواهان بخت اصلی را به هیلاری کلینتون داده بودند و دنبال رقیبی بودند تا مقابل هیلاری قد علم کند.


رویای مارتین لوتر کینگ رنگ واقعیت به خود گرفت

اما مبارزات مرحله اول دموکرات‌ها و مناظره‌هایی که با کنار رفتن تعدادی از کاندیداها همراه بود نشان داد که باراک اوباما تنها کاندیدایی‌است که قواعد سیاسی قرن بیستم و رسانه‌های قرن بیست یکم را به خوبی می‌شناسد. اوباما که تنها چهار سال بود به مجلس سنا راه یافته بود، با ادبیاتی جدید و شعار امید، توجه بخش عمده‌ای از جوان‌ترهای آمریکایی را جلب کرد.

حتی در اوایل مبارزه، تعداد سیاه‌پوستانی که به او اطمینان داشتند آن‌چنان زیاد نبود، چه به شوخی، بیل کلینتون را نخستین رییس جمهوری سیاه‌پوست خوانده بودند و به همسرش اعتماد می‌کردند. همین عاملی شد که تعداد زیادی از نمایندگان کنگره از جمله سیاه‌پوستان، پیشاپیش طرف هیلاری را بگیرند، اما جهت جریان تغییر کرد.

اوباما با خونسردی‌اش مقابل رقبا و بحران‌هایی که در مسیر انتخابات برایش بوجود آورند، توانست تحسین اکثریت را برانگیزد. ماجرای کشیشی که اوباما سال‌های سال به کلیسایش می‌رفت و سخنان تند بعضا ضد سفید پوست و رادیکال رورند رایت چیزی نبود که بتوان به این راحتی‌ها با آن کنار آمد، اما سخنان آرامش‌بخش اوباما سبب شد این بحران را مثل مشکلات دیگر طی کند. اما این تنها سخنرانی‌های او نبود که باعث موفقیتش شد. باید سهمی را هم به ناتوانی رقیب در مواجهه با مشکلات داد.

وقتی در هفته‌های آخر تابستان سال ۲۰۰۸، جمهوری‌خواهان سارا پیلین، فرماندار نسبتا جوان ایالت آلاسکا را به عنوان کاندیدای معاون اولی جان مک‌کین معرفی کردند، شور و هیجان بسیاری جناح راست آمریکا را فرا گرفت. سارا پیلین هم زن بود و می‌توانست بخشی از آرای طرف‌داران زن هیلاری کلینتون را جمع کند و هم بواسطه جوانی‌اش، نظر مثبت کسانی که پیر بودن مک‌کین را نشانه رفته بودند. اینجا بود که در اواخر ماه اگست، مک کین از اوباما جلو افتاد.


وقتی رهبران حزب جمهوری‌خواه بر خلاف دموکرات‌ها به راحتی با طرح تزریق کمک مالی جورج بوش کنار نیامدند، ضربه دوم به مک‌کین وارد آمد

در سپتامبر سال پیش بود که موسسات اعتباری و مالی بزرگ، یکی یکی سقوط کردند و یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اقتصادی بعد از بحران بزرگ سال ۱۹۲۹ اتفاق افتاد. بازار سهام چنان ضربه‌ای خورد که کسی باور نمی‌کرد آمریکا بتواند به این زودی‌ها قد علم کند. این بحران جهانی شد و آثارش عالم‌گیر.

آن کسی که این واقعه را جدی گرفت، اوباما بود که در نظرسنجی‌ها پشت سر جان مک‌کین قرار داشت. اما مک‌کین با نگاهی محافظه‌کارانه، اقتصاد کشورش را قدرتمند و در سلامت خواند. مک‌کین وقتی متوجه شد اظهار نظرش ممکن است به ضررش تبدیل شود، ستاد انتخاباتی‌اش را یک روز تعطیل کرد و به واشینگتن رفت تا بتواند تاثیر‌گذاری‌اش را بر هم‌حزبی‌هایش به نمایش بگذارد و توانایی‌های رهبری‌اش را ثابت کند.

وقتی رهبران حزب جمهوری‌خواه بر خلاف دموکرات‌ها به راحتی با طرح تزریق کمک مالی جورج بوش کنار نیامدند، ضربه دوم به مک‌کین وارد آمد. از اینجا به بعد بود که اوباما و ستادش می‌توانستند سخنان اولیه مک‌کین ۷۲ ساله را همراه با این تجربه منفی او در این مرحله را بزرگ‌نمایی کنند، که کردند.

از اواخر ماه سپتامبر، روند جدول‌ها و نمودارهای آماری به نفع اوباما تغییر یافت و او اندک انک از رقیب جلو افتاد. اما مشکل بعدی، سارا پیلین و بی‌تجربگی او در روبرو شدن با رسانه‌ها بود. اگر در روزهای اول، جوانی پیلین و زن بودنش امتیازی محسوب می‌شد، اما عیان شد نگاه سنتی او و همچنین ماجرای بارداری ناخواسته دختر ازدواج نکرده‌اش و اظهار نظرهای ناپخته‌اش در زمینه سیاست خارجه باعث شد که فرماندار ایالت جدا افتاده آلاسکا، عملا دور از واقعیت و بی‌تجربه و نامناسب برای در اختیار گرفتن سکان قدرت در صورت مرگ مک‌کین پیر قلمداد شود.


مشکل سارا پیلین بی‌تجربگی او در روبرو شدن با رسانه‌ها بود

او آنقدر در این چارچوب بی تجربه بود که وقتی یک کمدین اهل مونترآل کانادا خودش را جای نیکلا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه جا زد و با پیلین تلفنی صحبت کرد، تا وقتی خودش را معرفی نکرد نتوانست بفهمد سر کار رفته است. سارا پیلین کشف جدید کمدین‌های آمریکایی بود.

در مناظره‌های سه‌گانه میان اوباما و مک‌کین، آرامش، منطق و احترام رقیب‌جوان‌تر باز نظر بخش بزرگی از جامعه آمریکا را به سوی اوباما سوق داد.

مک‌کین در نخستین مناظره بارها حتی به اوباما نگاه هم نکرد، که این کار او با تفسیرهای منفی هم روبرو شد. اما مساله‌ای که برای بسیاری از تحلیلگران جذاب می‌نمود، رویکرد جوانان به اوباما بود، اما این بار نه در داخل آمریکا.

اوباما در سال ۲۰۰۸ توانست در شهر برلین جمعیتی بزرگ را به دور خود جمع کند. عکس‌های او در سراسر جهان منتشر می‌شد، تی‌شرت‌هایی با عکس او را می‌شد بر تن بسیاری از مردم آفریقا و حتی خاور میانه دید.

شاید مسلمان‌زاده بودن، رنگ پوست، جوانی نسبی و کلام نافذ او باعث شد گروه‌های مختلف توجه زیادی به او داشته باشند، و جمهوری‌خواهان سعی کردند او را با ستارگان راک مقایسه کنند تا از اهمیت این اعتبار بین المللی بکاهند. اما همین اعتبار بود که نه تنها مردم آمریکا، که بخش بزرگی از جامعه بین‌المللی با نگرانی و هیجان انتخابات آمریکا را دنبال کنند، چه مطمئن نبودند اکثریت سفید پوست آمریکا حاضر باشند مهم‌ترین امانت کشورشان را در اختیار یک رنگین پوست بگذارند.

در روز انتخابات، بسیاری از مردم آفریقا و اروپا و خاور میانه، با دقت تا نیمه‌های شب نتایج انتخابات را دنبال می‌کردند و وقتی باراک حسین اوباما برنده قطعی انتخابات شد،صدها میلیون نفر پیروزی او را بر کسی که او را جنگ طلب و پیر می‌دانستند، جشن گرفتند.

این نخستین بار در دوران جدید بود که مردم در خاور میانه این همه از پیروزی یک کاندیدا در آمریکا شاد شدند. شاید سابقه نداشت که مردم در جای‌جای این منطقه جشنی به این مناسبت گرفته باشند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سه و نیم درصد رشد اقتصادی امریکا در سه ماهه سوم سال ٢٠٠٩ کافیست تا نشان دهد او واقعا کاری بزرگ صورت داده ٠ اقتصادی که چپ ها و حتی بسیاری از کشورهای دیگر منتظر فرو ریختنش بودند٠ گفتمان جهانی را از گاوچرانی و گسترش ترس به دیپلماسی و امید تغییر داد٠ ما چه کردیم ٠ هنوز دنبال اشغال سفارت امریکا در سی سال پیش و بازی خط امام و خط رهبریم . دانشجویان ولی چه خو ب تشخیص دادند:

اگر تاریخ آمریکایی ها را مسئول کودتای ۲٨ مرداد سال ٣۲ و سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق میداند، اینبار ایرانیان و جهانیان دولت روسیه را همدست در کودتای ۲۲ خرداد سال ٨٨ میداند و این دولت را شریک در جنایات کودتاچیان به شمار می اورد.
اگر در ۱٣ آبان ۵٨ سفارتخانه امریکا به خاطر سیاست های مداخله جویانه و حمایت دولت ایالات متحده از محمدرضا پهلوی مستبد منفور نزد ملت ایران، مغضوب جوانان انقلابی شد، در ۱٣ آبان ٨٨ جوانان دموکراسی خواه ایرانی نسبت به حمایت های دولت روسیه از دولت کودتایی احمدی نژاد که با تقلب، کشتار مردم و جنایت سرکار آمده، معترضند.
دانشجو و دانش آموز جوان ایرانی در ۱٣ آبان ٨٨ همانقدر با شور هیجان به استبداد و استکبار معترض است که جوان ایرانی سال های ۵۷ و ۵٨. اما نگاه نسل جوان دهه ٨۰ ایران مانند جوانان سال های انقلاب، انقلابی نیست. بلکه دموکراسی خواه، مسالمت جو و مخالف خشونت است

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=24784

-- neda ، Nov 2, 2009

باید دید این جشن وشادمانی ازانتخاب او با ما؟ آیا واقعا" نفعی برای پیشبرد دمکراسی درخاورمیانه خواهد داشت یا اوهم چون پیشینان خود درفکر منافع اقتصادی آمریکا خواهد بود. گذشت زمان این را ثابت خواهد کرد.

-- کیوان ، Nov 2, 2009

based on the latest opinion polls, he is not "pirooz" anymore. thanks God!!!

-- بدون نام ، Nov 3, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)