خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > سحابی: هدف اصلی ما این است که احمدینژاد انتخاب نشود | |||
سحابی: هدف اصلی ما این است که احمدینژاد انتخاب نشودمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comکمتر از پنجاه روز به برگزاری انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری در ایران باقی است و این برنامهی «روی خط زمانه» نیز در همین ارتباط تهیه شده است. در فضای انتخاباتی ایران چه میگذرد؟ برخی حوادث و وقایع مربوط به نامزدها و هوادارانشان بسته به انتخاب رسانهها، برجسته میشود و محل توجه و گفتوگو قرار میگیرد و برخی دیگر، بنا بر مصلحتها، انتشار و انعکاسی نخواهد یافت. اتفاقی که دیروز در سالن اجتماعات وزارت کار افتاد، شاید از دستهی دوم باشد و آن این بود که آقایان: عزتالله سحابی و محمد بستهنگار، از چهرههای شاخص ملی مذهبی و غلامعباس توسلی و دکتر رفیعی، از اعضای نهضت آزادی ایران که به دعوت ستاد میرحسین موسوی، یکی از کاندیداهای اصلاحطلب، در جلسهی ملاقات ایشان با نمایندگان احزاب حضور یافته بودند، قبل از آغاز سخنرانی موسوی، سالن مراسم را ترک کردند. حادثهای که تنها در سایت «آفتاب نیوز» در خبری تحت عنوان «اقدام عجیب چهار شخصیت ملی مذهبی در جلسهی موسوی و احزاب» به آن اشاره شده است. برای اطلاع از چگونگی این واقعه با آقایان عزتالله سحابی و محمد بستهنگار، و دکترقربانعلی بهزادیان، رییس ستاد آقای موسوی گفتوگوهایی داشتهام. همچنین برای تحلیل سیاسی خبر نیز با آقای عیسی سحرخیز، تحلیلگر سیاسی در تهران و آقای علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی در کانادا، گفتوگو کردهام.
در شروع صحبت با آقای سحابی، ایشان گفتند به این دلیل به جلسهی دیروز دعوت شده بودند که قبل از شروع صحبتهای آقای موسوی، نمایندگان احزاب، امکان سخنرانی داشته باشند و محتوای سخنان آنان به گفتهی آقای سحابی: سوالاتی بکنیم و همچنین توصیههایی به ایشان داشته باشیم. لاکن به ما نوبت ندادند. ما هم اعتراضاً، هنگام صحبت ایشان، جلسه را ترک کردیم. شما، قبل از شروع سخنرانی ایشان، سالن را ترک کردید. مگر بعد از سخنرانی، امکان صحبت کردن نبود؟ نه دیگر، قبل از ایشان دیگران را به نوبت صدا کردند. قاعدتا باید ما را هم صدا میکردند. حتی به ما اطلاع دادند که الان صدایمان میکنند و از ما خواستند که آماده باشیم. اما علیرغم این، ما را صدا نکردند. متوجه نشدید چرا اینگونه شد؟ چرا شما را از میان سخنرانان حذف کردند؟ بعد از اینکه از جلسه بیرون آمدیم، شنیدیم که صبح روز چهارشنبه (صبح روزی که عصر آن این نشست برگزار شده بود)، در مجلس عدهای که هنوز نمیدانیم چه کسانی بودهاند، به آقای موسوی هشدار دادهاند که با ملی مذهبیها و نهضتیها تماس نگیرید. به ضررتان است. ما فکر میکنیم، همان وسط جلسه، به اطلاع ایشان رسیده و آنها هم منصرف شدهاند.
ارزیابی شما، الان از این مساله چیست؟ چه تاثیری در حمایت شما از نامزدها خواهد داشت؟ البته، کار بدی کردند. ما به آنها اعتراض داریم. ولی در هر صورت، ظاهراً به دلیل آن تذکر بوده است. البته ایشان، یک روز قبل از این نشست هم در جلسهای در مورد ارتباط خود با نهضت آزادی و جبههی ملی، گفته بودند که: «با نهضت آزادی (البته ملی مذهبیها را نام نبرده بودند، ولی به طور کلی این طیف را گفته بودند) همیشه به خاطر برداشت متفاوتمان از مسالهی ولایت فقیه، اختلاف سیاسی داشتم.» بله، ولی در عین حال، چون در آن جلسه، ظاهراً عدهای از جناح اصولگرا بودهاند که میخواستهاند او را بپیچانند که چیزی بر علیه نهضت بگوید و میگویند:«اینان چون با امام مخالف بودند، کافر بودند.» ایشان میگوید: «من هرگز چنین حرفی نمیتوانم بزنم و حتی در زمان خود امام هم که نهضت آزادی با سیاست امام مخالفت کرد، امام نگفت که اینان کافرند یا مرتدند. بعد به امام میگویند: خُب اینان با شما مخالف هستند. ایشان هم پاسخ میدهد: مگر من اصول دین هستم که چون با من مخالفند، کافر شوند.» این جمله را آقای موسوی از امام نقل کرده و منظورش هم این بوده که ما نهضت آزادیها را غیرمذهبی یا کافر نمیدانیم. ولی اختلاف مشی سیاسی با آنها داریم. آقای سحابی، در رابطه با ستاد آقای کروبی چطور؟ آنجا سیاستهای انتخاباتی چطور است؟ در آنجا هم شاهد چنین برخوردهایی بودهاید؟ خیر، ندیدیم. حتی رییس ستاد ایشان، آقای کرباسچی، هم با ما ملاقاتی کرد و ما هم نظراتمان را به ایشان گفتیم. فعلاً، ظاهراً آقای کروبی آزادتر برخورد میکند. آقای موسوی، مقداری حفاظت شده برخورد میکند. به این ترتیب، تمایل شما در انتخابات، با توجه به این اختلاف سلیقه یا اختلاف سیاستی که در دو ستاد میبینید، به چه سمتی است؟ در هر صورت، ما کار نداریم. هرکدام از آنان انتخاب میشوند، بشوند. آقای احمدینژاد نشود. اصل خواست ما این است که آقای احمدینژاد انتخاب نشود. هرکدام از این دو بشوند، فرق نمیکند. تا این لحظه، فضای انتخاباتی را چطور میبینید؟ شانس اصلاحطلبان و اصولگرایان را چگونه میبینید؟ ظاهر قضایا، آقای احمدینژاد چنان مقدمه چینی کرده، چنان ریخت و پاش میکند، چنان پول توی روستاها میریزد یا در سفرهای شهرستانی، علناً پول، تراول چک به مردم و کسانی که به او مراجعه میکنند، میدهد که میخواهد مردم را بخرد. ما اینها را میدانیم. اختیار هم دست اوست، وزیر کشور از خودشان است و شورای نگهبان هم که نظارت استصوابی میکند، با دولت هماهنگی دارد. بنابراین، ظواهر را طوری ترتیب دادهاند که هیچکس غیر از احمدینژاد انتخاب نشود. به نظر شما، شانس احمدینژاد، باز هم برای بار دوم بالا است؟ همین شرایط در سال ۱۳۷۶ برای آقای ناطق نوری بود. ولی دیدیم که آقای ناطق نوری انتخاب نشد و با فاصلهی زیادی، آقای خاتمی رییس جمهور شد. علت آن هم این بود که مردم به طور انبوهی در انتخابات شرکت کردند. آقای محمد بستهنگار، چهرهی دیگر ملی مذهبی که این سالن را همراه آقای سحابی و دیگران ترک کردند نیز با وجود رنجیدگی، همین برخورد را دارند: همانطور که آقای سحابی گفت، فکر نمیکنم این مساله در دیدگاه ما تاثیری داشته باشد. ولی در نهایت، شما باید به یکی از نامزدها رأی بدهید. بله، این بستگی به شرایطی دارد که در روزهای آخر انتخابات پیش میآید. ما باید آن شرایط را ملاک قراربدهیم و بسته به آن، از یکی از کاندیداها حمایت کنیم. الان، ما هیچگونه اظهارنظری نمیتوانیم بکنیم. بستگی به روزهای آینده دارد. ما باید ببینیم، برنامههایی که این آقایان میدهند، در مجموع، به چه نحو است و چه مسایلی را مطرح کردهاند. در ضمن اقبال مردم به طرف کدامیک از آنان است. این سوال را در هفتههای آینده باید جواب بدهیم، نه الان. اما، چرا ستاد آقای موسوی چنین سیاستی را بهکار بسته است؟ با دکتر بهزادیان، رییس ستاد آقای موسوی صحبت میکنم: من واقعاً، اطلاع ندارم. نمیتوانید حتی حدس بزنید که چرا به آقای سحابی، آقای بستهنگار و آقای توسلی اجازهی صحبت داده نشده است؟ در حالی که به دعوت ستادی که شما مسئول آن هستید، در سالن حاضر بودند و قرار بوده سخنرانی کنند؟ من بعید میدانم چنین چیزی را ، به لحاظ گلایه. ممکن است قبل از آن وقتی را تنظیم نکرده باشند. چون تا آنجایی که در جریان هستم، احزاب و گروهها از قبل خواسته بودند که صحبت کنند. من بعید میدانم، نکتهی دیگری باشد. ولی آقای سحابی، الان دقیقاً همین را گفتند و خیلی گلهمند بودند… من باید با خود ایشان صحبت کنم، ببینم چنین چیزی اتفاق افتاده است یا نه.
از نظر ما، اما این اتفاق افتاده است. چرا این اتفاق میافتد؟ با آقای عیسی سحرخیز، تحلیلگر سیاسی در تهران، صحبت میکنم: حادثهای که اتفاق افتاد، از یک سو، مایهی خوشبختی است چرا که باعث میشود تفاوتها، اشتراکها و افتراقهایی که وجود دارد یا امکان نزدیک بودن، شفاف و روشن شود. اما، چرا این اتفاق میافتد؟ چه محدودیت و محظوریتی در این میان هست که نمایندگان بخشی از نیروهای سیاسی نمیتوانند در جایی که دعوت شدهاند، صحبت کنند؟ اقدامی که ستاد آقای موسوی انجام داده یا از روی دقت و با ظرافت بوده که این گروهها را دعوت کرده است. یا این که نه، لیستی را در مقابل فردی گذاشتهاند، گفتهاند همه را دعوت کن. بعد که این افراد حضور پیدا کردهاند و حسن نیت نشان دادهاند، ستاد در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته و حقی را که باید برای صحبت و طرح مطالباتشان به آنان میدادند، گرفتند. متاسفانه، در بازار سیاست ایران شاهد یک نوع تعارفات و یا ملاحظات هستیم. آقای سحرخیز، شما به هرحال در اردوی اصلاحات فعالیت میکنید و هنوز هم روی نامزد مشخصی برای حمایت، تاکید نکردهاید. این مشکلی که در سیاست انتخاباتی آقای موسوی میبینید و فضای تعارفات یا ملاحظاتی که اشاره میکنید، آیا در جاهای دیگر هم بوده یا هست؟ مثلا، در دورهی آقای خاتمی هم بود؟ این مساله را با آقای خاتمی هم داشتیم. ولی آقای خاتمی، حداقل در مورد یک نفر این ملاحظه را داشت. به نظر من، اگر چنین حرکتهایی تکرار شود، نه تنها نمیتواند حمایت یک جریان سیاسی را که با آن اینگونه برخورد شده کسب کند، بلکه بر روی دیگر فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی نیز اثر میگذارد و آنها ارزیابی خوبی از این جریان نخواهند داشت. این حرکت، حرکت نامناسبی بوده و میشد از اول دعوت نکرد. اما وقتی از یک جریان و یا شخصیت سیاسی دعوت کردهاند، طبیعی است که باید ملاحظات و نگرانیها را کنار گذاشت و شفاف و روشن صحبت کرد و اجازه داد دیگران هم که حضور پیدا کردهاند، صحبت کنند، مواضعشان را بیان کنند و احیاناً یک معاملهی سیاسی انجام دهند و بگویند با این شرایط، اگر مطالبات ما را بپذیرید، ما هم از شما حمایت خواهیم کرد. ظاهراً، ما از این فضا بسیار دور هستیم و همه هر حرفی که میزنند، هر کاری که میکنند، یک نگاهشان به بالا و یا به جریانهایی است ببینند واکنش آنها چیست. این مسالهای بود که ما در مورد آقای خاتمی هم داشتیم، اما محدود. ولی در فضای کنونی گویا دیگر افراد با ملاحظه و حساسیت بیشتری واکنشهای دیگران را نگاه میکنند.
آقای علیرضا حقیقی، تحلیلگر سیاسی در کانادا، مساله را چگونه میبینند؟ باید توجه داشت که آقای موسوی در دورههای گذشته، از ورود به صحنههای سیاسی پرهیز میکرد و کلا، همیشه از وارد شدن به صحنههای پرجنجال پرضدوخورد دوری کرده است. اما صحنهی ریاست جمهوری در ایران، از لحاظ گفتوگوها و تبلیغات انتخاباتی، پرضدوخوردترین صحنهها است. به خاطر همین، آقای میرحسین موسوی که خود را هم اصلاحطلب و هم اصولگرا معرفی میکند، نمیخواهد گفتارها یا دیدارهایی داشته باشد که مرزبندیاش را با جناحهای اصولگرا یا اصلاحطلب دچار تنش کند. به خصوص با افراد یا گروههایی که در ساختار قدرت، حساسیتهایی در موردشان وجود دارد. به همین خاطر، ایشان در یک پارادوکس قرار دارد؛ از یک سو باید با جامعهی مدنی اعتمادسازی بکند و از سویی با قدرت. برقراری این توازن و تعادل بسیار کار مشکلی است و به هرحال مشکلاتی را بهوجود میآورد. در دیدارهای قبلی هم که آقای میرحسین موسوی در روز یکشنبهی گذشته، با ناشران و هنرمندان و نویسندگان داشته، کسانی که آنجا صحبت کردهاند، نتوانستهاند مسایل و مشکلات ناشران و هنرمندان را منتقل کنند. بسیاری از ناشرین از این نحوهی ارتباط و گفتوگو، بسیار ناراضی بودند. تاثیر انتخاباتی این مساله چیست؟ با توجه به زمان کمی که برای آقای میرحسین موسوی مانده، ایشان باید تجدیدنظری اساسی در ستاد انتخاباتیاش بکند و از نیروهای جوانتر و خوشفکرتر استفاده کند. ایشان باید توجه کند که مرزبندیهای محدودی که وجود دارد و شکافهایی که در گذشته، توسط جریانات تندرو و رادیکال، علیه گروههای جامعهی مدنی گسترش پیدا کرده است، الزاماً، شکافهای واقعی نیست. مرزبندی کردن آقای میرحسین موسوی با این جریانات اشکالی ندارد. ولی این که در مسایل انتخاباتی از مواجه شدن و گفتوگو با آنها خودداری کند، به نظر من، میتواند برایاش مشکلاتی ایجاد کند. مهم این است که آقای میرحسین موسوی، تکیهاش را از لحاظ جذب آرا، در کدام گروه اجتماعی قرار داده باشد. ولی اگر گروههای طبقهی متوسط و کسانی را که برای رای دادن تردید دارند و معتقدند انتخابات ریاست جمهوری تغییری در وضعیت نخواهد داد جذب کند، طبیعی است که باید کمی متفاوتتر از سیاستی که الان دارد، برخورد کند. مشکل آقای موسوی این است که میخواهد رأی تمام گروههای اجتماعی را داشته باشد. این کاری است که از عهدهی هرکسی برنمیآید. فقط آقای خاتمی در یک دورهی زمانی خاص، خواست این کار را انجام بدهد. ولی الان این کار بهراحتی امکانپذیر نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مهندس سحابی، بزرگوارتر و اخلاقی تر هم وجود دارد؟
-- من ، Apr 24, 2009آقای سحابی هدفی بسیار کوچک برگزیده انه !! با این هدف همیشه در جا خواهید زد .
-- بدون نام ، Apr 25, 2009خوش به حال شما که درجا نزدید.
-- بدون نام ، Apr 25, 2009خانم محمدي. آقاي مهندس سحابي به آقاي موسوي لطف دارند، ولي با آن پيشنه اي كه از موسوي ديديم و با حرفهايي كه ميزند، ايشان آقاي احمدي نژادي است با محافظه كاري آقاي خاتمي! در رنده شدن آقاي خاتي درسال 86هم نبايد نقش آقاي رفسنجاني راناديده گرفت. رفسنجاني ميدانست كه اگر آقاي نوري برنده مي شد، نقش و جايگاه ايشان بسيار افت ميكرد؛ ازهمين رو احساس خطر كرد ودرهمان آغاز كار به كساني كه ممكن بود تقلب در انتخابات بكنند دشنام وهشدارداد. كار انتخابات هم كه دست خودش بود. اين بار انتخابات را آقاي احمدي نژادوآقاي محصولي انجام ميدهندو شوراي نگهبان وبسيج وسپاه هم آماده اند. همانگونه كه پيش ازاين برايتان نوشتم رهبري نظر به آقاي احمدي نژاد دارند و ايشان برنده اين مسابقه خواهد بود. سخنان آقاي عسكر اولادي را كه دريافتيد؛ فرمودند كه آقاي احمدي نژاد به سياستهاي رهبري نزديك ترند. ازجناب سحابي هم خواهش ميكنم حيثيت و اعتبار خود را براي آقاي موسوي هزينه نكنند.
-- فرهنگ ، Apr 26, 2009