خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > دکتر قهاری: نفی انتخابات، یعنی مخالفت با دموکراسی | |||
دکتر قهاری: نفی انتخابات، یعنی مخالفت با دموکراسیمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comشاید یکی از ویژگیهای انتخابات در ایران این باشد که در فضای انتخاباتی، بیش از اخباری که در مورد نامزدهای انتخاباتی منتشر میشود، خبرهایی در مورد موضعگیریهای احزاب، سازمانها و گروههای گوناگون اجتماعی که بیانگر انتظارات و مطالبات این نیروها از رییس جمهور آینده است، انتشار پیدا میکند. ویژگی قابل توجه در انتخابات اخیر نیز در بیست و پنجم اسفندماه سال گذشته، با انتشار بیانیهی جمعی از فعالان سیاسی فرهنگی، تحت عنوان «انتخابات و گفتمان مطالبهمحور» بروز پیدا کرد که با امضای صدها نفر ار فعالان سرشناس سیاسی اجتماعی جامعهی ایران تهیه و نکتهی محوری آن، توافق بر سر حداقلهایی از مطالبات اجتماعی جامعه بود که با توجه به شرایط حاد کشور، مورد توافق قرار گرفته بود. این بیانیه چالشهای مهمی را در میان فعالان سیاسی داخل و خارج کشور موجب شد. روز دوشنبه بیست و چهارم فروردین، انتشار بیانیهای دیگر با نام «بیانیهیجمعی از سازمانهای سیاسی اجتماعی در بارهی انتخابات ریاست جمهوری» که امضای سازمانها و احزاب سیاسی کشور را داشت، به نوعی ادامهی آن بیانیه محسوب شد. این بیانیه به امضای دفتر تحکیم وحدت، از سازمانهای بزرگ دانشجویی کشور، حزب جاما، جامعهی زنان انقلاب اسلامی، جنبش مسلمانان مبارز، حزب ملت ایران، شورای فعالان ملی مذهبی و نیز نهضت آزادی ایران رسیده است. در ارتباط با این بیانیه، با میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و نیز دکتر نظامالدین قهاری، از شورای فعالان ملی مذهبی، گفت و گوهایی کردهام.
آقای اسدی، جمعبندیای که شما را به تهیهی چنین بیانیهای رسانده، کدام است و در انتظار کدام اقدام بعدی شما باید باشیم؟ دفتر تحکیم وحدت به همراه گروههای تحولخواه دیگر که این بیانیه را امضا کردهاند، دنبال یک سری مطالبات هستند و خواهان مشخص شدن موضع کاندیداها در ارتباط با این مطالبات میباشند. این بیانیه، ادامهی همان بیانیهی قبلی مطالبهمحوری است که گروههای مختلف آن را امضا کرده بودند. آن بیانیه، با امضای اشخاص و مثلاً خود شما هم بود؟ بله، خود دفتر تحکیم وحدت هم در آیندهی نزدیک بیانیهی مشخصی در مورد مطالباتاش در سطح ملی و سطح صنفی دانشگاهی صادر و در آن مشخص خواهیم کرد که کاندیدای مطلوب ما باید چه برنامهای برای دوران ریاست جمهوریاش داشته باشد.
این بیانیهها که بلند است و ممکن است هیچ کاندیدایی به تمام مطالباتی که شما اشاره میکنید، پاسخ ندهد. آیا این امکان وجود دارد که برآورده شدن بخشی از مطالبات خودتان را در رابطه با کاندیدایی تشخیص بدهید و از او حمایت کنید؟ از الان نمیشود در مورد این مساله پیشگویی کرد. ولی اگر ببینیم کاندیدایی در بین کاندیداها هست که مطالبات ما را جزو برنامههای خود قرار داده و برنامههایش را در راستای مطالبات ما چیده است یا آنچه که انتخاب کرده در همین راستا باشد، احتمال دارد آن موقع تصمیم بگیریم وارد بحث حمایت از افراد بشویم. ولی تا آن زمان، موضع اینچنینی نخواهیم داشت که از فرد یا گروه خاصی حمایت کنیم. فعلاً فضا را رصد میکنیم، شعارها و برنامههای کاندیداها را رصد خواهیم کرد و امیدواریم در بین کاندیداها گفتمانی حول مطالبات گروههای مدنی موجود در جامعه، مثل دانشجویان، زنان و کارگران، ایجاد شود. خوشبختانه، فکر میکنیم این فضا ایجاد شده و بخشی از کاندیداهای کنونی به این سمت رفتهاند که مطالبات گروههای مختلف را بپذیرند و در برنامههایشان قرار بدهند. اگر این روند ادامه پیدا کند و کاندیداها به صورت شفافتر در این مورد صحبت کنند، ما باید نشستمان را برگزار کنیم و از طرف شورای عمومی دفتر تحکیم به جمعبندی برسیم و آن موقع است که نتیجهی قطعی را اعلام خواهیم کرد. ممکن است یکی دو مورد از مطالبات مشخصی را که مطمئن هستید در خواستههایتان خواهد آمد، نام ببرید؟ مطالبات ما، خیلی عینی و مشخص است و هر کاندیدایی از عهدهی آن برخواهد آمد. یعنی در چهارچوب اختیارات قوهی مجریهی کشور خواهد بود. مثل برخوردی که وزارت علوم با دانشجویان دگراندیش در مورد ستارهدار کردن آنها داشته است. ما از کاندیدای ریاست جمهوری آینده میخواهیم که حق تحصیل دانشجویان را به دور از هرگونه تبعیضهای جنسیتی یا عقیدتی، به آنها برگرداند. از کاندیدای ریاست جمهوری آینده همچنین خواهیم خواست که اجازهی فعالیت آزدانهی تشکلهای دانشجویی را در دانشگاه به آنها بدهد (حقی که دولت آقای احمدینژاد از دانشجویان سلب کرد) و میخواهیم بحث بازنشسته کردن اساتید دگراندیش را متوقف کند. این بخش از مطالبات ما مربوط به دانشگاهها است و بخشی از آن هم مطالبات ملی است، مثل مطالبات ما در مورد حقوق زنان و تبعیضهایی که در ارتباط با آنان در جامعه وجود دارد، بحثهای قومیتی، شفاف سازی در مورد سیاست خارجی، اقتصاد و… که کلیتر هستند. مسالهای که طرح کردید، مبنی بر این که خواستهها و مطالبات در حوزهی اختیارات رییس جمهور خواهد بود، به نوعی مربوط میشود به این بند بیانیه که روی آزادیهای مصرح در قانون اساسی تاکید کرده است. در شرایطی که بسیاری فکر میکنند اشکال از خود قانون اساسی است، چگونه شما به این نکته رسیدید؟ هرچند که ما نقدهای اساسی به قانون فعلی کشور داریم، ولی فکر میکنیم با وجود همین قانون هم یک سری آزادیهایی هست که توسط دولت نهم از مردم سلب شده است. مخصوصا در دانشگاهها، خیلی سلیقهای با دانشجو و اساتید برخورد شد و خیلی مواردی که خلاف قانون بوده، در این برخوردها نمود پیدا کرده است. نمونهی بروز این بیقانونیها در کجا و چه مواردی بوده است؟ در بازداشتهای دانشجویان از سوی نیروهای امنیتی، هیچکدام از مواد قانونی رعایت نمیشد، موادی مثل رعایت حقوق شهروندی، حضور وکلا در مراحل دادرسی و… اینها مواردی است که در قانون اساسی مورد دقت واقع شده و باید به آنها عمل شود. هرچند که نقدهای اساسی به قانون اساسی فعلی کشور داریم و فکر میکنیم باید در فضای بازتری که مسلماً، با وجود آقای احمدینژاد، نمیتوان به آن مرحله رسید، بنشینیم صحبت کنیم و بحث اصلاح این مواد را هم پیگیری کنیم.
پرسشهایام از آقای دکتر قهاری را با همین سوال آخر از آقای اسدی شروع میکنم، بحث آزادیهای مصرح در قانون اساسی که به نظر میآید مهمترین نکتهی این بیانیه باشد: البته، هر قانونی با گذشت زمان، قابل تغییر، تکمیل و اصلاح است. اما فعلا آنچه که موجود است، این قانون اساسی است. اپوزیسیون قانونی کشور یا افراد مختلف در همین محدوده و بر اساس همین قانون اساسی باید این انتظار را داشته باشند که موادی که راجع به حقوق مردم و ملت ایران و رعایت آزادیها در آن تذکر داده شده، اجرا شود. آقای قهاری، از این بیانیه باید این درک را داشته باشیم که حتما در انتخابات شرکت میکنید؟ یا احتمال تحریم انتخابات و یا حمایت از نامزد مشخصی هست؟ به طور کلی، این بیانیه به عنوان مشارکت در انتخابات است. چرا که یکی از اصول دمکراسی را مشارکت در انتخابات میدانیم. اگر کسی کل انتخابات را نفی کند، یعنی کلا با دمکراسی مخالف است. البته در موارد متعددی مشکلاتی وجود دارد، باید سعی کرد آن موانع و مشکلات رارفع کرد، نه این که اصل انتخابات را نفی کرد. تا کنون هم برای کاندیدای خاصی جهتگیری نکردهایم. در این رابطه فرصت هست که در روزهای بعد، اگر ببینیم برنامههای کاندیداها با برنامههای ما برابری دارد، یکی از آنها را تایید و از او حمایت کنیم. این کاندیداها، از نظر شما، تا به امروز، آقای کروبی یا آقای موسوی هستند؟ یکی از این دو، یا میتواند کاندیدای دیگری هم باشد؟ هنوز چون همهی کاندیداها به صحنه نیامدهاند، احتمال دارد کسان دیگری هم بیایند، برنامههای جدیدی ارائه بدهند که بیشتر مورد نظر ما باشد. با این دو نفر هنوز هیچگونه تماسی گرفته نشده است. هرکدام در سخنان و در حد کلام، البته حرفها و وعدههایی را بیان کردهاند، ولی این که تا چه حد بتوانند به این وعدهها عمل کنند، جای صحبت زیاد است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چند نظر: ١- آقای نظام الدین قهاری می گویند یکی از اصول دموکراسی را مشارکت در انتخابات می دانیم. اگر کسی کل انتخابات را نفی کند، یعنی با دموکراسی مخالف است. خانم مریم محمدی هم همین را عنوان مقاله و مصاحبه ساخته اند. ایشان از کدام انتخابات صحبت می کنند؟ ایشان انتصابات کاندیداها از طرف شورای نگهبان و سپس دعوت مردم به رأی دادن به این کاندیداهای انتصابی را انتخابات می نامند و عدم شرکت در این رأی گیری را مخالفت با دموکراسی می نامند، یعنی رأی دادن تحت هر شرایطی و بدون توجه به
-- بدون نام ، Apr 18, 2009محتوای این کار( =رأی دادن)؟ در تاریخ انتخابات اروپا، فقط احزاب و سازمانهای سیاسیِ افراطی راست و چپ اینگونه عمل کرده اند و به محتوا که حاکمیت مردم است توجه نکرده اند. خود این افراطی ها نیز متوجه این اشتباه خود شده اند و اکنون در اکثریت قریب به اتفاق انتخابات این اشتباه را نمی کنند.٢- هدف از دموکراسی حاکمیتِ مردم است و مشارکت و نظارت بر سرنوشت خودشان. دراین صورت، در ایران که فقط یک رأی وجود دارد ، رأی دادن عین ضلالت است و توهین آشکار به حقِ حاکمیتِ مردم و دموکراسی. فقط یک رأی در رابطه با حقِ حاکمیتِ مردم بر سرنوشت شان باقی می ماند و آن تحریم این انتخابات فرمایشی و تمام دیگر انتخابات فرمایشی این رژیم است. تحریمِ انتخاباتِ نیز در دموکراسی، تحت شرایطی، خود، عین رأی و مشارکتِ مردم در سرنوشت شان است. در ایران با رأی ندادن، مردم توهین به کرامت شان را نمی پذیرند و این خود، مخالفتِ آشکار با آنان است که در مقابلِ حق حاکمیت مردم ایستاده است و تا بحال ذره ای از این نقص حاکمیت
مردم(= دموکراسی) کوتاه نیامده است.٣- آقای میلاد اسدی می گوید که هر چند که ما نقد های اساسی به قانون فعلیِ کشور داریم،ولی
فکر می کنیم با همین قانون هم یک سری آزادی هایی هست که توسط دولت نهم از مردم سلب شده است. فکر می کنم منظورشان از قانون،
قانون اساسی است. قانون اساسی ای که یک سری آزادی ها را مطرح می کند و یک سری ظرفیت های حقوقی دارد، قانون اساسیِ
متجاوز به حقوق انسان است؛ زیرا تجاوز به یک حق، تجاوز به تمام حقوقِ انسان است. تعریف های ناقص و قدرت مدار از حقوق انسان نیز
وجود دارد ولی آن تعریفی از حقوق انسان کامل است که از حقوق ذاتی انسان نشأط گیرد و هیچ کدام در تضاد با دیگرٍ حقوق نباشد و همه
با هم خواسته و اجرا شود. به آنهایی که تصور می کنند که این خواست اُتوپیک(فرض محال) است، این جواب را می دهم که از قضا در جامعهٌ
امروز ایران که تجاوزٍ حکومت روزمره است، باید از هیچ حقی کوتاه نیامد و ذره ای فصل مشترک با حکومت ایجاد ننمود.
محمدرضاراعی
اینکه گفته شود نفی انتخابات نفی دموکراسی به نظر می رسد دکتر قهاری واقعا قهار هستند زیرا هنوز از مفهوم انتخابات و نمایندگی منتخبین چیزی نمی دانند و یا اینکه خود را به نادانی می زنند من برای موضوعی مثلا می خواهم زنم را طلاق بدهم وکیل و یا نماینده می گیرم که این کار را برایم انجام دهد نه آنکه آقای وکیل زن بنده را طلاق بدهد و به عقد خودش دربیاورد بعد هم بگویم نفی نمایندگی و وکالت یعنی نفی دموکراسی . منتخبین باید دارای ویژه گی هائی باشند که بتوانند خواستهای انتخاب کننده را برآورده کنند نه آنکه پس از اخذ رای پدر انتخاب کننده را دربیاورند . سیستمی که نماینده ی مردم نتواند قانون اساسی را به نفع مردم تغییر دهد و یا انتخاب کننده محدود به انتخاب منتخبین شورای نگهبان باشد اساسا قبل از آنکه وارد حوزه ی رای مردم شویم دموکراسی را نابود کرده اند . لذا آقای قهاری برای همدستی با جمهوری اسلامی و کشاندن مردم به مسلخ انتخابات شورای نگهبان دست به هر شامرتی بازی و سفسطه ای می زنند و در این سفسطه جالبتر آن است که مردم مقصرند نه شورای نگهبانی که مانع انتخاب آزاد مردم شده است . پس از سی سال انتصابات در جمهوری اسلامی شنیدن چنین سخنانی فقط از قهاران برمی آید که خاک به چشم مردم بپاشند . اگر در برنامه ی کاندیداها ذکر شود که آقای قهاران با زندانی شود باز هم ایشان در انتخابات شرکت خواهند کرد ؟ بقول مولوی : هیچ کوزه گر کند کوزه تمام ---- بحر عین کوزه نی بحر طعام ؟
-- farhad ، Apr 18, 2009