خانه > گوی سیاست > ایران > «رسانههای عمومی، گزارش تخلف دولت را بایکوت کردند» | |||
«رسانههای عمومی، گزارش تخلف دولت را بایکوت کردند»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comبرنامهی «روی خط زمانه» را به گزارش تفریغ بودجهی سال ۱۳۸۶ اختصاص دادهام که روز سهشنبه بررسی نهایی خود را در مجلس به اتمام رساند. برای تهیهی این گزارش با آقای مجتبی واحدی، سردبیر روزنامهی «آفتاب یزد» که در این باره مقالاتی هم در روزنامه و هم در وبلاگ شخصی خود نوشتهاند و همچنین آقای مصطفی کواکبیان، نمایندهی مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی، گفت و گو کردهام. «تفریغ بودجه» نوعی کنترل مخارج دولتی بعد از خرج آن است که معمولاً در اواسط سال بعد اتفاق میافتد. گزارش تفریغ بودجهی سال ۱۳۸۶، با کمی تأخیر در اوایل اسفندماه سال ۱۳۸۷ به مجلس ارائه شد و ما نیز در همین برنامه به آن پرداختیم. قرائت این گزارش بار دیگر در سال جدید، روز یکشنبه بیست و سوم فروردینماه در مجلس آغاز و سهشنبه، بیست و پنجم فروردین به پایان رسید. طبق این گزارش، دولت آقای احمدینژاد در بیش از پنجاه و چهار درصد ردیفهای بودجه تخلف داشته است. این تخلف به چه معنا است؟ این تخلف به معنای دخل و تصرف در بودجهی مملکتی به نفع شخص یا کسانی نیست. این تخلف میتواند تنها به عنوان تخلف از قانونی که مجلس برای نحوهی خرج بودجه تعیین کرده است، محسوب شود.
آقای مجتبی واحدی اینگونه توضیح میدهند: کاری خلاف قانون انجام شده است. اصلاً این مسأله وجود ندارد که خدای ناکرده، حتماً فسادی بوده است. اما در هر حال کشور قانونی دارد و دولت موظف است بر اساس قانون مصوب مجلس عمل کند. نمونههایی از این قبیل داشتهایم که مسألهی تخلف از نوع خرج کردن بودجه مقرر مطرح باشد؟ در بسیاری از موارد. نمونههای متعددی داشتیم. یک نمونهی آن، محاکمهی آقای کرباسچی است. کسی نمیگفت که فسادی صورت گرفته، مثلاً میگفتند، سکهای یا وامی که به فلان کس داده، خارج از حوزهی اختیاراتش بوده است. یعنی مردم سابقهی ذهنی هم دارند که فقط به خاطر نقض مصوبهی مجلس، یک آدم مشهور به زندان رفته است. به همین جهت، تلاش برای مخفی نگاه داشتن چنین موضوعی که هم سابقهی ذهنی دارد و هم مسألهی بسیار خطرناکی است، موضوعی که آقای مهندس موسوی هم به آن اشاره کرد که دور زدن قانون در کشور ما کم کم دارد نهادینه میشود.
با وجودی که این مسأله مسبوق به سابقه است، به نظر میآید، منتقدان دولت اهمیت خیلی زیادی به آن میدهند. آیا به این دلیل که تخلف کلان است (بیش از پنجاه و چهار درصد)؟ یا اینکه چون متخلف دولت است و نه یک دستگاه یا فرد خاصی؟ در تمام سالهایی که قانون بودجه تصویب میشود، در مرحلهی اجرای آن اشکالات، اشتباهات و مفاسدی پیش میآید. اما آنچه باعث شده به این گزارش با حساسیت بیشتری برخورد شود، به نظر من، سه موضوع است. اول اینکه آقای احمدینژاد اصرار زیادی دارد که بگوید دولت ایشان قانونگراترین دولت بعد از انقلاب است. خود همین مسأله، توجه را به عملکرد دولت بیشتر میکند. چون به هرحال، وقتی ادعایی مطرح میشود باید متر و معیاری برای آن در نظر گرفت. نمیدانم ایشان با چه متری گفتهاند، اگر متر و معیار همان است که قبلاً بوده، خیر، دولت ایشان قانونگراترین دولت نیست. در عین حال، این ادعای آقای احمدینژاد، توجهات را به طرف گزارشهایی که در مورد عملکرد دولت ایشان، به خصوص عملکرد مالی مطرح میشود، بیشتر برده است. نکتهی دوم؛ دولت آقای احمدینژاد مشهور شده به اینکه آنچه را میخواهد انجام میدهد. مثلاً در نامهای که آقای لاریجانی، قبل از عید در پاسخ به تذکر قانون اساسی آقای احمدینژاد (البته من آن عنوان را قبول ندارم. اسمی است که خود دولتیها گذاشتهاند) اشاره شده است که: «علیرغم مصوبهی مجلس، در تقسیمبندی بودجه، دولت کار خود را انجام داده است». یعنی مجلس چیزی بیش از دویست ردیف برای توزیع بودجهی سالانه گذاشته است اما دولت همان چیزی را که میخواسته و مجلس قبول نکرده، اجرا کرده است. در موارد دیگری، قانونهایی به تصویب رسیده که دولت چند ماه مسکوت گذاشته و اجرا نکرده، یا در رابطه با قوانین دیگری، دولت بعد از چند ماه، تازه، به رییس مجلس نامه نوشته که قانون مصوب را قبول ندارد. اینها باعث شده دولت مشهور به این شود که اصرار دارد کار خودش را انجام دهد و به همین دلیل، وقتی گزارشی در مورد تخلف، اشتباه یا انحراف عملکرد بودجهی دولت منتشر میشود، حساسیت بیشتری ایجاد میکند. نکتهی سوم از نظر من (که هم در وبلاگم و هم در سرمقالهی روزنامه به آن پرداختم)، برخورد رسانههای عمومی ما با این گزارش است که سعی کردند این گزارش را بایکوت کنند. نه سعی کردند، با قاطعیت میگویم، بایکوت کردند. یعنی بخشهای خبری دو روز گذشته را که نگاه کنید، بههیچوجه اشارهای به این گزارش نکردهاند. تنها در اخبار ساعت دو بعد از ظهر روز یکشنبه، رادیو اعلام کرد که: «گزارش قرائت شده، دو سه تا از نمایندهها مخالف بودند، رییس مجلس هم پاسخ داده است». اشاره نکردند که هزار و چهارصد و شصست و سه مورد یا پنجاه و چهار درصد تخلف یا انحراف از بندهای بودجه صورت گرفته است. در بررسی بودجهی سال ۱۳۸۸ و اصلاحاتی که مجلس انجام میداد، معمولاً شنیده میشد که این اصلاحات بیفایده است، چون دولت نهایتاً کار خود را خواهد کرد. آیا معطوف به همین سابقه صحبت میشده است؟ میخواهم به همین اشاره کنم که این چیزی نیست که من بگویم. رییس مجلس این کشور، رسماً در نامهای که به آقای احمدینژاد نوشته، به این نکته پرداخته که دولت کار خود را انجام میدهد. این هم مسألهی کوچکی نیست. شاید برای بعضی از مخاطبهای عام مشخص نباشد که حالا چه فرقی میکند که سی و نه ردیف بودجه باشد یا دویست و شصت و نه ردیف؟ توضیح کوچکی میدهم؛ مثلاً نمایندههای مجلس مصلحت اندیشی میکنند و میگویند که وزارت آموزش و پرورش فلان قدر بودجه دارد و موظف است یک دوم از آن را صرف دانشگاه تربیت معلم کند. به همین جهت برای دانشگاه تربیت معلم یک ردیف در نظر میگیرند، برای سازمان فنی حرفهای یک ردیف دیگر در نظر میگیرند، یا برای مدارس غیرانتفاعی ردیف دیگری تعیین میکنند و… دولت اصرار دارد که: «خیر، کل بودجه را به من بدهید. وزارت آموزش و پرورش را یک ردیف محسوب میکنم و هرطور که خواستم آن را در این وزارتخانه خرج میکنم.» این نشان میدهد که مسأله، مسألهی کوچکی نیست. حتا اگر مسألهی کوچکی هم باشد، این نوع رفتارها و بعضی نمونههای دیگر که اشاره کردم، از جمله عدم ابلاغ قانون، در این دولت سابقه دارد. اگر یادتان باشد، آقای حداد عادل، سال گذشته در روزهای آخر، در مقام ریاست مجلس، ناچار شد قانونی را که رییس جمهور ابلاغ نکرده بود، ابلاغ کند. در قانون مدنی ما پیشبینی شده که اگر رییس جمهور قانونی را ابلاغ نکرد، بعد از پنج روز، رییس مجلس ابلاغ کند. اما تا سال گذشته از آن استفاده نشده بود. خودداری و سماجت آقای احمدینژاد به عدم ابلاغ قانون باعث شد که برای اولین بار، به صورت علنی، رییس مجلس از این اختیار استفاده کرد (قانون گازکشی به روستاها بود) و اعلام شد که موجب اعتراض آقای احمدینژاد هم شد. جدا از رسانههای خبری و عمومی، برخورد دولت را با این مسأله، چگونه ارزیابی میکنید؟ قبلاً هم این مسایل وجود داشته، اما این امکان برای روسای دولت نبوده که به تلویزیون بیایند و بگویند: مجلس و دیوان محاسبات اشتباه کردهاند. ولی خدا این شانس را به آقای احمدینژاد داده که تلویزیون در اختیارشان باشد و ایشان بیاید بگوید: «مجلس و دیوان محاسبات اشتباه کردند، ما هیچ انحرافی نداشتیم.»
آقای مصطفی کواکبیان، نمایندهی مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی، در این باره چه میگویند؟ من معتقدم، در صورتی که از طرف مراجع دولتی در رابطه با این تخلفات جواب قانع کننده داده نشود، باید دیوان محاسبات بر اساس قانون در دادسرای دیوان محاسبات به آنها رسیدگی کند که از طرف مجلس، احقاق حقوق بیتالمال بشود و اگر کسی تخلف کرده، بر اساس قانون، مجازات لازم را برایش در نظر بگیرند. آقای لاریجانی گفتند: اینکه تخلف صورت گرفته، محرز است. آیا هیچ مرحلهی دیگری برای رسیدگی وجود ندارد و آنطور که آقای لاریجانی گفتند، محرز است؟ یا به نوعی که از گفتههای شما… آن را که عرض کردم، خود دیوان باید به دادسرا ببرد. یعنی تخلف محرز است. بله. یعنی به عنوان جرم به آن رسیدگی میشود؟ بله. آیا در دولتهای گذشته هم این مقدار تخلف (پنجاه و چهار درصد) از بودجه سابقه داشته است؟ بله، در گزارش تفریغ دولتهای دیگر هم بالاخره اصل تخلف وجود داشته، ولی قطعاً این میزان بالای تخلف سابقه نداشته است. همانطور که در تذکرم هم گفتم، مفهوم این تخلف، این نیست که کسی این پول را به خانهاش برده است. بیشتر مسأله این است که در جای خود مصرف نشده، تعهدی انجام نشده یا دیر انجام شده است. اینها همه تخلف است. بر این مبنا، باید خود دیوان محاسبات، براساس قانون خودش، تا آخر قصه را پیگیری کند. مسألهی دیگری که در مجلس مطرح شد و به نظر میآمد که اهمیتی دارد، تصویب دوفوریت افزایش اختیارات رییس مجلس بود. آقای کواکبیان معتقد هستند که این مصوبه، اهمیت زیادی نداشته است: در این زمینه، اختلافی هست که فکر میکنم، نیت این مصوبه این بوده که حل شود. مشکلی ندارد. یعنی این افزایش اختیارات، با اشارهای که مجلس کرده، در کجا عملکرد خواهد داشت؟ بحث اختیارات رییس مجلس نیست، بیشتر میخواهند ابهامزدایی کنند که اگر در تصویب قوانین دولت نظری داد و مجلس هم نظری داشت، نظر مجلس چگونه اعمال شود. یعنی همان چیزی که بود، الان تصریح بیشتری دارد. توضیح بیشتر در مورد این مصوبه را از آقای واحدی میشنویم: در واقع، کمبود اختیار نبود. بلکه تعارضی پیش میآمده است. البته در بازنگری قانون اساسی، این کار انجام شد و اختیاری به رییس مجلس تفویض شد که مصوبات هیأت دولت را رییس مجلس با قوانین عادی تطبیق بدهد و اگر مغایرتی تشخیص داد، به دولت ابلاغ کند و دولت موظف است آن را اصلاح کند. یعنی به قول علما، رتبهی نازلهی شورای نگهبان و مجلس را برای رییس مجلس و دولت قائل شدند. در مورد شورای نگهبان اینگونه است که اگر مصوبات مجلس مغایرت با شرع و قانون اساسی داشته باشد، آنها رد میکنند. در این موضوع، اگر آئیننامهها یا سایر مصوبات دولت مغایرتی با قوانین عادی مصوب مجلس داشته باشد، رییس مجلس این حق را دارد. از سال ۱۳۶۸ اولین هیأت را آقای کروبی گذاشت و بعد ادامه پیدا کرد. جالب هم هست که بسیاری از آدمها از همان هیأت اول ماندهاند. یعنی کار، کاملاً کارشناسی است. البته در هر دورهای، بر اساس گرایش سیاسی رییس مجلس، افرادی اضافه شدهاند. ولی بسیاری از چهرههای اصلی کارشناسی این هیأت ثابت هستند. به صراحت قانون اساسی، این هیأت این اختیار را دارد. از طرفی، دیوان عدالت اداری هم اختیاراتی دارد که اگر مصوباتی را مغایر قوانین تشخیص داد، لغو کند. ظاهراً تعارضی پیش آمده و مجلس خواسته است شفافسازی کند. چیز ویژهای، به نظر من، نیست. یعنی هیچ ارتباطی به چالشهای سیاسی اخیر ندارد و بحثی کاملاً کارشناسی است. تعارض بین اختیارات مصرح رییس مجلس و دیوان عدالت اداری است. هر دوی آنها هم محق هستند، این اتفاقاً یکی از کارهای خوب مجلس است که میخواهند تعارض را برطرف کنند. در همین رابطه: • «تخلف ۵۴ درصدی در بودجه سال ۸۶» • اختیارات رئیس مجلس افزایش مییابد • انحراف دو هزار موردی دولت از بودجه ۸۵
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
درود بر آقای مجتبا واحدی و شجاعت و صراحت شان.
-- خواننده ، Apr 16, 2009