خانه > گوی سیاست > حقوق بشر > «میرحسین موسوی، یک احمدی نژاد اتو کشیده است» | |||
«میرحسین موسوی، یک احمدی نژاد اتو کشیده است»نیک آهنگ کوثربا ادامهی بازداشت گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، به نظر میرسد این بار برخلاف همیشه، پیش از انتخابات ریاست جمهوری، برخورد قوهی قضاییه با فعالان دانشجویی، چندان مهربانانه و مهرورزانه نباشد. در هفتههای اخیر، وضعیت دانشجویان بازداشت شدهی دانشگاه امیرکبیر را بارها در رادیو زمانه پیگیری کردهایم. به همین مناسبت، با عابد توانچه، یکی از فعالان این دانشگاه که دائم میان خانه و دادگاه در رفت و آمد است، گفتوگو کردهام. علاوه بر پیگیری وضعیت دانشجویان، از توانچه دربارهی نگاه بخشی از جنبش دانشجویی نسبت به آمدن میرحسین موسوی، به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان هم پرسیدهام.
آقای توانچه، در روزهای اخیر شاهد برخوردهای جدید قضایی با فعالان مختلف بودیم و از طرفی هم خبری از دانشجویان بازداشت شدهی دانشگاه امیرکبیر نیست. این روند با آنچه که همه انتظار داشتند که قبل از انتخابات ریاست جمهوری فضا بازتر شود، کمی تفاوت میکند. به نظر شما علت آن چه میتواند باشد؟ همینطور است، فضایی که هست، با فضای دورههای قبل کاملا متفاوت است. این فضا، فضای برخورد و بستن جامعه است. در آخرین دادگاهی که داشتم، یکی از دانشجویان بازداشتی، آقای حکیمزاده را دیدم. ایشان در لباس زندان بود و خیلی نسبت به قبل لاغر شده بود. سرش را هم با ماشین تراشیده بودند. تنها چیزی که توانستم بپرسم این بود که حالش چطور است و او جواب خیلی معمولی داد و گفت که حالم بد نیست. بعد هم سریع ایشان را بردند. آن جلسه درست یک ماه بعد از بازداشت ایشان بود و بازداشت موقتش هم توسط بازپرس شعبهی دو (معاون امنیتی دادستان)، به مدت دو ماه تمدید شده است. من فقط او را دیدم. اما وقتی که قرار بازداشت ایشان تمدید شده باشد، احتمالا قرار بقیه هم تمدید شده است و شاید حداقل باید تا اوایل تابستان در زندان بمانند. این فضا به نظر من، به این دلیل است که انتخابات انجام شده است. فرقی ندارد فضا به چه سمت و سویی برود و مردم به چه کسی رأی بدهند. در دورههای قبلی انتخابات ریاست جمهوری، فضا را به سمتی میبردند که همه چیز آزادتر به نظر میرسید تا مردم با خیال راحتتری جلب شوند و در انتخابات شرکت کنند. فکر میکنید چه تغییراتی در سطح جامعه بهوجود آمده که شما به این تحلیل رسیدهاید؟ برعکس دورههای قبل که کاندیداها تعداد کمی بودند و سعی میکردند شور و شوق انتخاباتی را برای رأی دادن مردم و بالارفتن رأی و به نوعی گرفتن مشروعیت برای حکومت، ایجاد کنند، جامعه بسته است. هیچکس نمیتواند کاری بکند و فضای بازی را که دورههای قبل برای نشریات و امکان ارتباطهای سیاسی ایجاد میشد، اینبار نداریم. تعداد کاندیداها در بالا زیاد شده، اما جامعه به شدت بسته شده است. آنچه هم که تا کنون دیدهایم، برخورد بسیار شدید با همهی فعالین سیاسی و اجتماعی، از فعالین زنان گرفته تا دانشجویان، فعالان کارگری و… بوده است. آنچه هم که امروز میبینیم و چند تن از بچههای پلیتکنیک در زندان هستند، به نظر من، به خاطر اشتباه در تحلیل آنها بوده است. شاید فکر میکردند فضا مثل دورههای قبل است.
فراتر از بحث بچههای بازداشت شدهی دانشگاه پلیتکنیک، این روزها بحثی مطرح است که برخی از بچههای جوانتر دانشگاه دارند به سمت میرحسین موسوی میروند و طبعاً خواستههایی دارند. تحلیل شما، به عنوان عضوی از بدنهی منتقد دانشجویی نسبت به وضعیت فعلی و حتا کاندیداتوری میرحسین موسوی چیست؟ شاید باور نکنید که چند روز اخیر بخشی از وقت ما صرف توضیح این مساله به دانشجویان و فعالین جوانتر از خودمان (خودمان هم زیاد هم پیر نیستیم) میشود. از نظر ما، میرحسین موسوی یک کاندیدای اصلاحطلب نیست. بلکه میرحسین موسوی، یک احمدینژاد خیلی اتو کشیده است. احمدینژادی که راحت میتوان توجیهاش کرد و او را به اجتماع قبولاند. هیچ سنخیتی ندارد. اگر توجه کنید ایشان در ذهن بسیاری از افراد جامعه، نماد یک اقتصاد دولتی نظارتی تمام عیار است. با سیاستهایی که اخیراً از جمهوری اسلامی میبینیم که طبق اصل ۴۴ به زعم خودشان همه چیز را خصوصی میکنند و به آن سمت و سو میروند. سالها نام بردن از اسامی پیامبران و امامان، کشیده میشود به سوی الگوی مصرف و طرح تحول اقتصادی به مجلس فرستاده میشود. بنابراین، نشان میدهد که دارد اتفاقاتی میافتد و طرحی وجود دارد که آقای احمدینژاد دارد به خوبی آن را اجرا میکند. اما او اصلا سنخیتی ندارد و حضورش در این جمع اصلا توجیهی ندارد. البته، از سخنرانیهای اخیر آقای موسوی و جلسهی مطبوعاتیاش میتواند چنین برداشت شود که نگاه ایشان اصلاحطلبانه است. نگاه شما و همراهانتان نسبت به سخنان اخیر ایشان چگونه است؟ سخنرانی ایشان یکباره یک تغییر موضع عجیب و غریب بود. جملهی اول ایشان اینطور شروع میشود که: «دغدغهی اصلی من حفظ نظام بوده و در دورههای پیشین با کاندیداهای مختلفی که میآمدند (مثل آقای هاشمی رفسنجانی و خاتمی)، اختلاف فکری داشتم، ولی خیالم راحت بود که اصل نظام حفظ میشود. ولی در دورهی اخیر (منظور دورهی آقای احمدینژاد است) شرایط به سمت و سویی میرفته که اصل نظام با مشکل مواجه میشود.» خود ایشان اولین دغدغه و دلیل اصلی خود برای ورود به فضای انتخابات این دوره را اینگونه اعلام میکند که: «به نظر من این نظام به خطر افتاده و من میخواهم آن را حفظ کنم.» ایشان با این طرح اعلام کاندیداتوری میکند و وارد فضای انتخابات میشود. بعد هم روی مسایلی مانور میدهد که بتواند حداکثر نیروهای ممکن را دور خود جمع کند. مثلا، اعلام میکند که «من گشتهای ارشاد را جمع میکنم» و از آزادی نشر و کتاب و روزنامه صحبت میکند. بعد هم دولت احمدینژاد را نقد میکند که این آزادیها را زیرپا گذاشته است. این موضعگیریها با میرحسین موسوی که مردم از گذشته به یاد دارند، متفاوت است. آقای میرحسین موسوی خیلی هوشمندانه آمده است و پشت یک سری اشتباهات قایم میشود که مورد قبول حاکمیت باشد، یعنی میخواهد خود را به عنوان یک آلترناتیو برای احمدینژاد اعلام کند و هم این که مردم او را قبول داشته باشند. یعنی به جلد نقد دولت از منظر مردم میرود. به نظر من، ایشان خیلی هوشمندانه تبلیغ میکند که من برنامهی حاکمیت برای جایگزینی هستم. یعنی شما فکر میکنید که پشت آمدن آقای موسوی در کنار دیگر کاندیداها، یک برنامهریزی هست؟ به نظر من، اینطور نیست. فضایی که داریم در بالا میبینیم، حضور آقای احمدینژاد، آقای کروبی، آقای موسوی و خیلیهای دیگر، ناشی از یک برنامه نیست. ناشی از اغتشاش دربخش بالایی حاکمیت، نابسامانی و دو دل بودن در تصمیمگیری است. آقای میرحسین موسوی خیلی خوب دارد از این فضا استفاده میکند. متاسفانه، این موضوع خیلی از فعالین دانشگاه را دچار اشتباه کرده و این تحلیل اشتباهشان باعث شده، هزینهها بالا رود. وقتی تحلیل مشخص و درستی وجود نداشته باشد، دانشجو دچار اشتباه میشود و هزینهی سنگینی هم میپردازد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اقای توانچه درست می گوید که فرقی بین موسوی و احمدی نژاد نیست و اینکه هردو از یک خیاط خانه بیرون امده اند. اشکال ما ملت هم این است ک خیاطخانه نظام هر چهار سال یکبار یک لباس با شکل و شمایلی جدید به تن دین و به تن ما مردم می کند در حالی که خود خیاطان جامه ای را که از زمان صفویه و پادشاهان ان دوره برایشان دوخته اند و ان را ... جامه روحانیت نامیده اند به بر دارند. از زمان صفویه تا کنون این خیاطان در مراکزی بنام حوزه های مذهبی درس خیاطی امو خته و درجاتی از قبیل حجت الاسلام و ایت الله دریافت کرده و زیر نام خالقی که اسمانها و زمین را خلق کرده و ابدا به این خیا طان احتیاجی ندارد مشغول رنگرزی مخلوقات خدا در شب و روز هستند. اگر دانشجویان پلی تکنیک بخواهند همانند امیر کبیر عمل کنند همان بلایی سرشان می اید که بر سر امیرکبیر در حمام امد. ایا وقت ان نرسیده که حرکات و اعتر اضات همه یکی شوند و جامعه درهای بسته ساخت خیاطخانه نظام را درهم شکند و خیاط معظم را در کوزه اندازد؟؟؟
-- بدون نام ، Apr 9, 2009آیا به نظر شما یک احمدی نژاد اطو کشیده بهتر از یک احمدی نژاد کر و کثیف نیست؟
-- بهمن ، Apr 9, 2009من فکر می کنم موضوع گیری مردم اصلاح طلب در مورد موسوی بر دو دسته است:
1) آنهایی که خیلی کارهایی نکرده اند که امکان بازگشتشان به صحنه فعالیت و زندگی در کشور بسته شده باشد. اینها که اکثریت مطلق مردم را تشکیل می دهند به آینده امیدوارند و لذا به موسوی رأی می دهند چون برایشان به معنای امید به داشتن ایرانی بهتر در آینده و زندگی در آن است.
2- آنهایی که زیادی قبلا تند رانده اند (البته در جاده های پر از چاله و چوله جمهوری اسلامی) و چپ کرده اند یا افرادی که نه تنها هیچ نوع علاقه ای برای بازگشت به ایران نداشته بلکه تا حدود زیادی از هرجه مربوط به ایران و ایرانی باشد بیزارند . اینها امکان ندارد با موسوی یا هرکس دیگر کنار بیایند.
البته حرفهای من به این معنا نیست که نویسنده این مقاله از دسته دوم است.
-- تنتبیتا ، Apr 10, 2009برای انجام یک واکنش میتوان انرا در شرایط کنترل شده انجام داد و برای دقیق تر شدن و نتیجه بهتر میتوان از کاتالیزر استفاده کرد .آقایان نقش کاتالیزر واکنشی را بازی میکنند که به نتیجه مورد نظر یعنی احمدی نژاد منجر شود .
-- sole ، Apr 10, 2009آقای توانچه بهتر نیست پیاده شوند با هم برویم؟ مختصری با احتیاط و انصاف و عدم قطعیت! چقدر فرق است بین لحن و محتوای اظهار نظر آقای سحابی و ما جوانها! واقعا چون ایشان 2-3 سال از بقیه دانشجویان بزرگتر هستند فکر می کنند جایگاه برتری دارند که برای انها مسائل را روشن می کنند؟ می فرمایند: "این موضعگیریها با میرحسین موسوی که مردم از گذشته به یاد دارند، متفاوت است." اولا لطفا از قول خودتان حرف بزنید و این عادت زشت جمهوری اسلامی را از خودتان دور کنید. دوما مگر قرار است همه تا ابد یک جور فکر کنند و عمل کنند؟ یعنی خود شما اگر 10 سال دیگر به یک نتیجه دیگر رسیدید باید شما را طرد کنیم؟! فقط مانده است که موسوی را به دروغ گویی متهم کنید. ودر مورد میر حسین، به نظر من ایشان از پس حداکثر کاری که خاتمی در حکومت می توانست بکند بر می آید! خوب همین خودش کلی کار است!! فکر نکنیم که امکان ندارد وضع ایران مثل کره یا کوبا بشود، امکان دارد و برای همین باید اصلاحات ادامه پیدا بکند.
-- ممدآقا ، Apr 10, 2009«به نظر من این نظام به خطر افتاده و من میخواهم آن را حفظ کنم.»
-- سعید ، Apr 10, 2009چیزی که من متوجه شدم این است که میرحسین موسوی قصد بازگرداندن کشور به دهه ی 60 را دارد.
ببخشید آقای توانچه، مگر دغدغهی خاتمی حفظ نظام نبود؟ بزرگ امیرکبیریها که چنین استدلالهای آبکی و فراموشکارانهای برای مخالفت با موسوی داشته باشند دیگر از کوچکترهاشان چه توقعی باید داشت؟
-- اشکان ، Apr 10, 2009به نظر من هم حفظ نظام به معنایی که میرحسین در سخنان خود گفته (به معنی جلوگیری از فروپاشی اقتصادی، جلوگیری از خشم بین الملل نسبت به ایران و ...) اولویت مهمی است.
-- بدون نام ، Apr 10, 2009موسوی برای تغییر وضع موجود آمده پس بدیهی است اشکالاتی را که اکنون وجود دارد برطرف کند. آقای محترم ! این برخورد هوشمندانه تبلیغاتی نیست، این خواست مردم ایران است
فکر کنم آقای توانچه آنقدر جوانند که نمیدانند اولین سالی که نامدار شد سال وجدان کاری و انضباط اجتماعی بود که خیای قبل از سال امام علی و ... بود.
-- جعفری ، Apr 11, 20093مورد سخنان میر حسین موسوی را فراموش نمی کنم 1 سریال محله برو بیا که در ان سالها خیلی خوب بود را عامل تهاجم فرهنگی اعلام کرد 2 گران شدن هندوانه را به استکبار نسبت می داد 3 افزایش جمعیت را به عنوان قدرت و سر بلندی تشویق می کرد.
-- بهروز ، Apr 12, 2009امیدوارم خداوند به اقای توانچه قدرت بیشتری بدهد
-- فاطمه 16 ساله ، Apr 16, 2009من با نظرهای آقای احمدی نژاد موافقم شجاع ترین ریس جمهور ما در این چند سال بوده و مثل بعضی ها محافظه کار نیست
-- بدون نام ، May 4, 2009