خانه > گوی سیاست > جهان > برگزاری انتخاباتی نظیر انتخابات ونزوئلا در ایران؟ | |||
برگزاری انتخاباتی نظیر انتخابات ونزوئلا در ایران؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز یکشنبه بیست و هفتم بهمنماه، برابر با پانزدهم ماه فوریهی میلادی، هوگو چاوز، رییس جمهور ونزوئلا، در رفراندومی که برای دومینبار برگزار میکرد، موفق شد رأی مثبت مردم ونزوئلا را برای امکان شرکت مجدد خود در انتخابات ریاست جمهوری بهدست بیاورد. چاوز اکنون دومین دورهی ریاست جمهوری خود بر ونزوئلا را میگذراند و طبق قانون اساسی این کشور تا کنون اجازه نداشت که برای انتخابات آتی در سال ۲۰۱۲ کاندیدا شود. مانعی که اینک از سر راه وی برداشته شد. در رفراندومی که چاوز در ونزوئلا برگزار کرد، نکاتی هست که مرا بر آن داشت این برنامه را به این رفراندم و قیاس آن با شیوههای برگزاری انتخابات در ایران اختصاص دهم. نکاتی نظیر اینکه چاوز، دوست نزدیک احمدینژاد است و دولت وی با دولت نهم ارتباطات پیوستهای دارد. ونزوئلا مانند ایران یکی از تولید کنندگان عمدهی نفت جهان است. معروف است که چاوز در ونزوئلا از حمایت طبقات پایین و محروم جامعه برخوردار است. در ونزوئلا مانند ایران، این سوال همواره مطرح است که آیا چاوز طبق شعارهای انتخاباتیاش توانسته است در کاهش فقر در جامعه و خدمت به محرومان موفق باشد و یا شعارها و اقدامات او پوپولیستی و در ظاهر به نفع طبقات محروم است. سرانجام اینکه، چگونه است در ونزوئلا با همهی این پرسشها و حضور اپوزیسیون بسیار قوی، انتخابات با سلامت و زیر نظر ناظران بینالمللی برگزار میشود و چرا این امکان در ایران نیست. در سه گفت و گو به این مسایل پرداختهام: گفت و گو با یک تکنوکرات ایرانی، مهندس کوروش باقر، ساکن کاراکاس، پایتخت ونزوئلا. همچنین گفت و گوهایی با آقایان عبدالفتاح سلطانی، نایب رییس «کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه»، در ایران و محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی «حزب کارگزاران سازندگی» در تهران.
نخست با آقای محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، یکی از احزاب اصلاحطلب منتقد دولت، گفت و گو میکنم. با توجه به روابط نزدیک هوگو چاوز با آقای احمدینژاد و ارتباطات فراوان دو دولت، آیا ممکن است انتخاباتی نظیر انتخابات ونزوئلا، در ایران هم برگزار شود؟ روابط سیاسی دولت آقای احمدینژاد و دولت آقای چاوز متناسب با ظرفیتهای جهان سومی و مواضع ضد آمریکایی طرفین است که آنها را در مقطعی از تاریخ سیاسی دو ملت به هم نزدیک کرده است. طبعاً علاقهمند هستند در مواضع داخلی هم تناسب و مقایسههایی بین دو کشور برقرار کنند. به اعتقاد من، این تناسب و همگرایی بین مسایل داخلی دو کشور، اساساً مفروقعنه است. ونزوئلا یک کشور آمریکای لاتین است، اینجا ایران و در خاورمیانه است و مناسبات کاملاً متفاوت است. دولت ایران یک دولت ایدئولوژیک است. دولت آقای چاوز ایدئولوژیک نیست.
آقای چاوز هم معتقد به سوسیالیسم و برپایی سوسیالیسم است و به معنایی دولت ایشان هم ایدئولوژیک است. آنچه آقای چاوز ادعا میکند و علاقهمند است در آینده به سوسیالیسم پایبند باشد، یک بحث است، اما در ایران نزدیک به سی سال است کشور بر پایهی نگاه ایدئولوژیک اداره شده که فراتر از دولت آقای احمدینژاد و غیر احمدینژاد است. حتا در مقطعی که آقای خاتمی، رییس جمهور اصلاحطلب ایران بود. نظام سیاسی ایران در هر حال یک نظام ایدئولوژیک است. نقشی که روحانیون و جایگاهی که ارزشهای دینی در نظام سیاسی ایران دارند، خیلی نسبتی با دولتها برقرار نمیکند. سوال مشخص من در رابطه با شیوهی برگزاری انتخابات یا رفراندم است. در انتخابات ونزوئلا، مانند همین رفراندم، معمولاً ناظران بینالمللی حضور دارند. چرا موقعیت روحانیون در ایران مانع از حضور ناظران بینالمللی در انتخابات است، با توجه به نارضایتیهایی که اپوزیسیون داخل و خارج از نظام، از جمله حزب خود شما، تا کنون به برگزاری انتخاباتها داشتهاند؟ اگر دولت ایران سلامت انتخابات را تضمین کند و اجازه بدهد از ظرفیتهای قانونی موجود استفاده شود، نهادهای اجرایی و نظارتی به آن قوانین و محورها و همچنین اختیاری که قانونگذار در قانون مشخص و پیشبینی کرده (که نامزدهای انتخاباتی میتوانند نوعی نظارت را از مرحلهی برگزاری انتخابات تا پایان شمارش آرا داشته باشند) پایبند باشند و بر پایهی چنین رهیافتهای قانونی، سلامت انتخابات تضمین شود، طبعاً نیازی به نظارت بینالمللی نخواهیم داشت. اما، سوال مشخصم این است که حضور ناظران بینالمللی چه منافاتی با خواستههای اصولگرایان یا اصلاحطلبان دارد؟ در بحث نظارت بینالمللی بر انتخابات کشورهای مختلف، راهها و دریافتها متفاوت است. در فضای کنونی ایران، نظام سیاسی ایران نظارت بینالمللی را به هیچ عنوان برنمیتابد و آن را نوعی دخالت مراجع و عناصر خارج از کشور در مسایل داخلی ایران میداند که میخواهند بیانگر ضعف و ناتوانی نهادهای اجرایی و نظارتی ایران باشند. شرایط موجود به هیچ عنوان به گونهای نیست که نهادهای اجرایی و نظارتی انتخابات در ایران باور داشته باشند که ناتوان از برگزاری سالم انتخابات هستند. چنین وضعیتی، به طور منطقی، نشانهی این است که نظارت بینالمللی نوعی دخالت است و اساساً ضرورتی ندارد. نظر اصلاحطلبها در ایران این است که ما شاید نیازی به نظارت بینالمللی در ایران نداریم، فقط توقع داوطلبان ایرانی این است که نهادهای مجری و ناظر اجازه بدهند همه از مجموعهی ظرفیتهای قانونی موجود در قانون اساسی، قانون انتخابات، به صورت کافی بهرهمند شوند. همچنین نهادهای ناظر، مثل هیأتهای ناظر شورای نگهبان و وزارت کشور که مجری برگزاری انتخابات است، پایبند به تعهداتی باشند که در قانون هست.
به این ترتیب، آقای عطریانفر و حزب کارگزاران سازندگی، علیرغم انتقاداتی که به برگزاری انتخاباتها در دولت نهم داشتهاند، با حضور ناظران بینالمللی موافقت ندارند. به سراغ «کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» میروم و با آقای دکتر عبدالفتاح سلطانی، نایب رییس این کمیته گفت و گو میکنم: به نظر من، با شرایطی که انتخاباتی با نظارت بینالمللی برگزار شود، خیلی فاصله داریم. اما به عنوان یک کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه که فعالیت حقوق بشری انجام میدهیم، از مسئولین حکومتی و مسئولین برگزاری انتخابات توقع داریم، حداقل، به مفاد بیانیهای که در سال ۱۹۹۴ در اتحادیهی بینالمجالس، با حضور نمایندگان مجلس شورای اسلامی تدوین شده، پایبند باشند. این بیانیه خیلی مشخص و گویا توضیح داده که به چه انتخاباتی، انتخابات سالم، آزاد و عادلانه میگویند. توقع ما این است که آقایان این ضوابط را مراعات کنند. ضوابطی که بر اساس معیارها و دیدگاههایی است که در اعلامیهی جهانی حقوق بشر و در میثاقین آمده است. یعنی همهی احزاب، تشکلها، همهی دیدگاهها حق داشته باشند کاندیدای مورد نظر خود را معرفی کنند، رقابت سالمی وجود داشته باشد، دولت نظارت کند که قانون اجرا شود و هیچ کسی به خاطر باورهای دینی و سیاسیاش کنار گذاشته نشود. رفراندم کنونی ونزوئلا و همچنین انتخابات دیگری که در گذشته در دوران آقای چاوز در این کشور برگزار شده، با نظارت بینالمللی بوده است. به عنوان عضو «کمیتهی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه»، فکر میکنید نمیتوان خواست نظارت بینالمللی را در ایران مطرح کرد؟ معتقد نیستم که این نظارت نباید باشد یا نمیشود خواست آن را داشت. منتها آقایانی که الان میخواهند برگزار کنندهی انتخابات باشند، یعنی دولت نهم، در شرایطی نیستند که بپذیرند. حداقلها را نمیپذیرند، چه برسد به این خواست حداکثری. اگر این نظارت باشد که بسیار عالی است. چرا نمیشود خواست آن را مطرح کرد؟ سال گذشته آقای دکتر یزدی و «نهضت آزادی» این خواست را طرح کرده بودند. خود این خواسته، فیالنفسه خواست بسیار خوب و دمکراتیکی است. اما معتقد هستم که شرایط فعلی جامعه با این خواست بسیار فاصله دارد. این یک خواست حداکثری است. ما حداقل را میخواهیم. میگوییم همان شرایطی را که آقایان در اتحادیهی بینالمجالس پذیرفتهاند و نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم در تصویب آن حضور داشتهاند، اجرا کنند. اگر این ضوابط اجرا شود، چه نظارت بینالمللی باشد، چه نباشد، مقصود حاصل است. یعنی اگر اجازه بدهند تمام فعالین سیاسی، تمام احزاب و تشکلها از هر گرایشی که باشند، در انتخابات شرکت کنند، کاندیدا معرفی کنند و رقابت سالمی برقرار باشد، ملت ایران غیر از این خواستهی دیگری ندارد.
اما راستی در ونزوئلا چه شرایطی حاکم است؟ سوالاتی را که مطرح هستند، از آقای مهندس کوروش باقر، تکنوکرات ایرانی ساکن این کشور، میپرسم. آقای باقر، شاهد بودیم که اپوزیسیون هم هیچ اعتراضی به نتایج رفراندومی که مخالف آن بود، نداشت. فضای انتخاباتی چگونه بود؟ چند سالی است که در ونزوئلا زندگی میکنم و شاهد پنج شش تایی انتخابات در این کشور بودهام. انتخابات خوبی بوده، هم دولت و هم اپوزیسیون آزادی عمل دارند در مورد مسایل خودشان صحبت کنند و جو خوبی حاکم بوده است. آیا شائبههایی مثل اعمال نفوذ یا تقلب در مورد این رفراندوم در ونزوئلا، وجود نداشته است؟ وقتی انتخابات در حضور ناظران بینالمللی برگزار شد، میتواند انتخابات درستی باشد. ضمن اینکه، معتقد هستم در فضای ونزوئلا و به طور کلی آمریکای لاتین، آن تصوری که ما در مورد تقلب در انتخابات داریم، وجود خارجی ندارد. چرا؟ چون اصلاً عادت به این مسأله ندارد. حدود پنجاه سال از سنم میگذرد، این مسایل را هم کم و بیش پیگیری کردهام، یادم نمیآید، جایی گفته باشند، در انتخابات اینجا تقلب شده باشد. اصولاً آن تصوری که ما راجع به انتخابات و تقلب در انتخابات داریم، مردم اینجا ندارند. در ونزوئلا اپوزیسیون قویای وجود دارد. انتقاد آنها به آقای چاوز چیست؟ اپوزیسیون این کشور بیشتر متشکل از طبقهی مرفه و دانشجویان و دانشآموزان است. طبیعتاً دانشجویان آدمهای سیاسیای هستند و تمایل ندارند که ایشان بیشتر از اینکه هست، در قدرت باشد و با او مخالفت میکنند. اما سایر مردم که طبقات فقیر جامعه هستند، احساس میکنند وجود آقای چاوز میتواند به آنها کمک بیشتری بکند و از او حمایت میکنند. بر مبنای زندگی و مشاهدات خودتان در ونزوئلا، آیا سیاستهای آقای چاوز واقعاً به نفع طبقات محروم جامعه بوده است که به گفتهی شما حامی ایشان هستند؟ به این سوال شما پاسخ مثبت میدهم. علت آن هم این است که اصلاً حضور خود ما در اینجا که داریم برای طبقات محروم به تعداد زیاد، خانه میسازیم، یکی از دلایل حمایت از این طبقات است. جالب است. میتوانم بپرسم کاری که شما انجام میدهید، چیست؟ یک شرکت ایرانی هستیم که داریم برای مردم ونزوئلا ده هزار آپارتمان، ظرف سه سال میسازیم. هماکنون هم در سال آخر این آپارتمانسازی هستیم. شرکت دولتی هستید یا خصوصی؟ شرکت خصوصی هستیم. در همین رابطه: • چاوز در همهپرسی ونزوئلا پیروز شد
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|